eitaa logo
بحارالاشعار
26.6هزار دنبال‌کننده
22 عکس
6 ویدیو
37 فایل
به کانال بحارالاشعار خوش آمدید کپی و انتشار مطالب کانال فقط با (#بحارالاشعار) مجاز می باشد. تبلیغات 👇 (شرایط و تعرفه) https://eitaa.com/joinchat/1917452675Ceb02069cc9 ارتباط با ادمین 👇 @ya_ali_maadad
مشاهده در ایتا
دانلود
17247_1612879437485.mp3
422.7K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 غرق در نور است وادی طوراست شهر پیغمبر خاتم همه در شوراند. شاد و مسرور اند از مقدمش همه عالم آمده باقر. طیب و طاهر زین العابدین مبارک(۲) از ولالبریز حوریان گلریز آمده غنچه سجاد خنده زن بلبل از صفای گل شیعیانش شده دلشاد آمده باقر طیب و طاهر زین العابدین مبارک نور دو عین است سبط سبطین است باقرالعلم رسول است میزنم فریاد. باب او سجاد مامش همنام بتول است آمده باقر. طیب و طاهر زین العابدین مبارک حب تو در دل حل هر مشکل نام والای تو باشد ای گل نادر. حضرت باقر در دلم جای تو باشد آمده باقر. طیب و طاهر زین العابدین مبارک ای عزیز رب. چون گدا امشب بر سر راهت نشستم گرچه من پستم تو بگیر دستم دل بر نگاهت ببستم آمده باقر طیب و طاهر زین العابدین مبارک ای بهشت من سرنوشت من آرزو دارم به سینه عیدی مارا. کن عطا مولا کربلا نجف مدینه آمده باقر طیب و طاهر زین العابدین مبارک امام باقر (ع) سرود 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
11738.mp3
472K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 بمیره علی نبینه به فِضه خُذینی بگی چشات خیس بشه الهی اَماتوا جنینی بگی بیافتی زمین پدر جان ، به صوت ِحزینی بگی پناه علی پناه علی چقد زندگی بی تو برا مرتضی تلخه چقد غصه و اندوه به دُورِ تو میچرخه زهرا جان نبودی صفایی نداشت زندگیم زهرا جان نگام کن بریزه یکم خستگیم واویلا بمون زهرا == بمیره علی نبینه که پهلو به پهلو بشی پرستوی من برا پا شدن دست به زانو بشی برا دلخوشیم نیازی نبود دست به جارو بشی پناه علی پناه علی از اون روز که فهمیده کتک خورده یارِ من نشسته عرق روی رُخِ ذوالفقار من زهرا جان نذار فکر کنن که علی بی کسه زهرا جان بیا دِه نجاتم از این مخمصه واویلا ،نرو زهرا == بمیره علی دعای تو عجل وفاتی شده غمُ محنتِ که با حال زار تو قاتی شده بشم لال ولی کفن واسه زهرام حیاتی شده پناه علی پناه علی بمیرم که رو جسمت چقد بسته خون لخته بمون با همین وضعت جدایی برام سخته خانم ام نزن حرف رفتن گلم میکُشیم یادت هست قرار بود که ما پای هم پیر بشیم واویلا بمون زهرا شاعر: رضا بیگی حضرت زهرا (س) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 در پای چار صورت قبرست محتضر گاهی به سینه می زند و گاه روی سر خیس است دامن عربی اش ز اشک او با روضه های روز و شب خود گرفته خو حالا که لحظه لحظه ی عمرش عزا شده گویا دگر به مرگ خودش هم رضا شده از سوز روضه اش دل هر رهگذر شکست هر کس که دیده داغ دلش را ز پا نشست با قطره قطره اشک غمش آه می کشد روی زمین سه اختر و یک ماه می کشد حالا شروع می کند از روضه ی عمو افتادنش به علقمه و خنده ی عدو از بازوی قلم شده و بوسه ی حسین از ناامیدی حرم و اشک زینبین وقتی گریز روضه شود گرز آهنین غش می کند به صورت خود می خورد زمین حالا دوباره می کشد او قبر تازه ای سر می رسد به دیده ی او ابر تازه ای خون گریه می کند به غم غربت حسین دیگر شود قرار لبش صحبت حسین از قامت خمیده ی او درد می کشد از حنجر بریده ی او درد می کشد با یاد نعل تازه به خود لطمه می زند از رأس روی نیزه به خود لطمه می زند علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) حضرت ام البنین (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 در دل نگذار این همه داغ علنی را پنهان نکن از شعر ، غم بی وطنی را این داغ مرا کشت ، چه باید بنویسم خورشیدِ شب مکه و ماه مدنی را از بغض لبالب شدم از هتک حریمت صبرتو به هم ریخته دنیای دنی را ای ماه دهم ، پیش تو آورده ام امشب در هاله ای از بهت دلی سوختنی را آن ها که جگر سوخته ی سامره هستند باید بشناسند گدایان غنی را آنقدر دل سوخته ی پشت حصارت خون کرد دل عبدالعظیم حسنی را آنقدر که آتش شدو ری سوخت برایت آنقدر که خون کرد عقیق یمنی را دشمن به خیال غلط خویش کشیده است دور و بر خورشید ، شبی اهرمنی را اما خبرش نیست خدا داده به دستت مانند علی بازوی لشکر شکنی را ای عطر دلارای نماز شبت از دور ! تا سامره آورده اویس قرنی را واکن لب نورانی خود را و بیاموز با جامعه در جامعه شیرین سخنی ر بگذار سهیم غم پنهان تو باشیم نگذار به دل این همه داغ علنی را شاعر : عباس شاه زیدی امام هادی (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ای تاج سر زنان عالم وی مفخر دودمان آدم از جوهر قدس، تار و پودت از نور محمدی، وجودت معیار کمال زن، تویی تو مقیاس جلال زن، تویی تو ای نادره در بحر رحمت آویزه‏ی گوشوار عصمت خیّاط ازل ز حجله‏ی غیب در طارم نور غیب لا ریب چون مشعل وحی را بر افروخت پیراهن عصمت تو را دوخت ای گنج هزار گونه گوهر وی خوانده تو را خدای، کوثر نسل تو، نگاهبان دین ست بر تاج تو، یازده نگین ست شاه شهدا که بر سر دین بگذاشت نگین و تاج خونین یک پاره‏ی پاک از تن توست پرورده‏ی شیر و دامن توست خونی که به شیر توست معجون جز رنگ خدا نگیرد آن خون اسلام، که روز او بشد شب دادی تو گره به زلف زینب ای در فلک پیمبری، ماه خورشید، کمین کنیز درگاه در قدر، ز کاینات برتر با فضه -کنیز خود- برابر استاد ریاضی یزدی حضرت زهرا (س) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 فصل بهار آمد و عالم معطر است بوى نسيم صبح بسى روح پرور است گويا ز خلد مى ‏وزد اين باد مشكبيز كاين سان دماغ ابر ز بوى خوش‏تر است هم اين زمين مرده شده احيا ز فيض او هم اين جهان پير، جوان بار ديگر است چندان نموده عقد عقد جواهر نثار يار كز فيض او فضاى زمين، پر ز گوهر است گستره است فرش ز مرد به صحن باغ دهقان باغ را ندانم چه بر سر است در بزم بلبل آمد گل، باز بى نقاب اما به سوز حسن رخش طرفه چادر است نرگس گشوده چشم تماشا به روى گل سوسن به صد زبان، پى مدحش ثناگر است بنگرد مى به شاخه نيلوفر از شعف در پيچ و خم، چو زلف عروسان دلبر است ريحان تو گويى آمده از خطّه خطا مجموع بار او همه از مشك اسفر است در پاى قصر گل زده خوش خيمه نسترن گويا طلب نموده چه درويش بر در است از صوت سار و صلصل و بلبل، به گلستان چشم حسود كور و همى گوش او كر است با صد نوا به شاخ گل ارغوان، هزار طوطى به نعمه بر سر شاخ صنوبر است من هم زبان گشوده به مدح شهنشهى كو بر علم حجله موجود، بائر است نور خدا، امام هدى، باقرالعلوم هادى دين و وارث علم پيمبر است بابش على و جد كبارش بود حسين زين العابد را پسر و باب جعفر است كى عقل مى‏ رسد به در قصر قدر او جايى كه عشق، مات رخ آن فلك فر اشت در جاه و رتبه صد چو سليمان، به عّز و جاه در زير بال طايرى از كويش اندر است هم لطف اوست مونس يونس، به بطن حوت هم در طريق، هادى خضر و سكندر است نعلين مصطفى است به پايش كه عروج كو قصر جاه و رتبه ‏اش از عرش برتر است دراعه و قار على هم بر دوش اوست به تاركش ز نور حسينى هم افسر است در پيش حر جود و سخايش كجا و كى بحر محيط قلزم و عمان برابر است مفتاح قفل گنج سعادت، به دست ست بر پا از او بناى شفاعت، به محشر است كى با شهان، گداى درش را مثل زنم چون بر در گداى درش، صد چو قيصر است مى ‏خواست تا هشام، حقيرش كند ز كين با علم آنكه حجت خلاق اكبر است وقتى طلب نمود به بزم خود آن لعين كو ايستاده با همه اعيان برابر است تير و كمان، بهانه خود ساخت آن شقى با آن عناها كه به قلبش مخمر است گفتا كمان كشى نبود كار هر كسى چون كار آزموده يلان دلاور است شاها تو چون به علم كما ندار اكملى اكنون كمان و تير در اين بزم حاضر است بايد كمان كشى بنشان تا كه بنگرم فضل و هنر، به شان كه امروز در خور است تير تو چون ز تير قضا مى‏ برد گرو چشمم به چوب و تير تو شايق چه منظر است مولاى دين، ز خصم دنى، عذر خواست ليك راضى نشد ز بغض كه جانش در آذر است آنكه فكند تير پس آن شاه بر نشان با آنكه تير از پى حكمش چه چاكر است با سوزن قضا، به دل خال آن چنان پيوسته دوخت تير، كه دور از تصور است نه جوب تير، دوخت به بالاى يكديگر آنسان كه ذهن و عقل، ز ادراك قاصر است هر كس كه ديد گفت تعالى از اين هنر اين دست، دست قدرت خلاق اكبر است دست ولى خالق كون و مكان بود تير اين چنين، به راست ى از دست داور است اما به حيرتم ز چه آن شه به كربلا مغلوب كوفيان شرير ستمگر است همراه باب خويش برندش به شهر شام بر چشم شاميان، چو اسيران مضطر است با آنكه خود مروج دين خدا بود با آنكه نور ديده زهراى اطهر است گاهى به شهر كوفه و گاهى به شهر شام گه در خرابه، گاه به زندان بى در است گاهى ز ابتلاى پدر، مى‏ زند به سر گه فكر دستگيرى آل پيمبر است فائز ز سوز ماتم او دم مزن دگر كز آه آتشين تو عالم در آذر است امام باقر (ع) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 زهرا نفس نفس زدنت می کشد مرا این رازداری حسنت می کشد مرا زهرا خودت بگو چه کنم با نبود تو حیدر فدای چهره ی زرد و کبود تو چشم و چراغ خانه ی کم سوی من مرو از من گذشته محض رضای حسن مرو جای غلاف مانده سر بازویت ولی فریاد می زدی که فدای سر علی ای کشتی نجات علی، رو گرفته ای؟ من مرده ام مگر، که تو پهلو گرفته ای ای سربلند ها همه پیش تو سر به زیر پیش حسین دست به پهلوی خود مگیر مویت در این سه ماه حسابی سپید شد محسن میان شعله ی آتش شهید شد عمرم پس از تو ، فاطمه جان می شود تباه در هر نماز مرگ مرا از خدا بخواه دنیا بدون نور تو تار است فاطمه کار علی بدون تو زار است فاطمه بعد از تو روزگار حسن تیره می شود وقتی به خاکِ چادر تو خیره می شود باور نمی کنم که نهانی و بی صدا با دست های خویش کفن می کنم تو را از سرنوشت راه گریزی نداشتم جز دردسر برای تو چیزی نداشتم آن روزهای خاطره انگیزِ ما گذشت زهرا ببین که بعد تو بر من چه ها گذشت بعد از تو خنده های علی را کسی ندید چون موی تو محاسن من نیز شد سفید بعد از تو چاه محرم غم های حیدر است هر شب که بی تو می گذرد صبح محشر است سر می کنم بدون تو با آهِ سینه سوز شرمنده ام که بی تو نفس می کشم هنوز احسان نرگسی حضرت زهرا (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 جشن عزیز پیمبره خنده رو لبهای حیدره گل میریزه از آسمونا میلاد زهرای اطهره تبریک،میگه نسترن به یاس/ هستی طاها اومده نور،دل آسمونیا / ام ابیها اومده یا فاطمه یا زهرا ٣ گوهر نایابم اومده کوکب و مهتابم اومده ملیکه کل ارض و سما مادر اربابم اومده جون،تمومی عاشقا / فدای نام زهرا(س) ذکر،همه بهشتیا / منم غلام زهرا(س) یا فاطمه یا زهرا ٣ دلخوش آب و آیینه ایم ما دشمن اهل کینه ایم با نابودی آل سعود آرزومند مدینه ایم مادر، به گناه شدیم اسیر/ برا ما کن دعایی تا که مثه عاشقات بشیم / شهید کربلایی یا فاطمه یا زهرا ٣ شاعر : حاج امیر عباسی حضرت زهرا (س) سرود 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 بیا به بپای دل خود سفرکنیم امشب زکوچه های مدینه گذر کنیم امشب خدا به زین عبادش عطیه ای بخشید بیا تمام جهان را خبر کنیم امشب بیا سلام ودرود وتهیت خود را نثار این پدرواین پسر کنیم امشب درآسمان ولا مهرومه هم آغوشند بیا نظارۀ شمس وقمر کنیم امشب دگر به دیدن باغ بهشت حاجت نیست اگر به باغ ولایت نظر کنیم امشب برای این که بگیریم عیدی از زهرا سزد ارادت خود بیشتر کنیم امشب به پاس مقدم دریا شکاف علم وکمال زاشک شوق نثارش گهر کنیم امشب شب ولادت او درمدینه جشنی نیست بیا زغربت او دیده تر کنیم امشب تمام فرصت ما وقف خدمت براوست چه حاجت است که کار دگرکنیم امشب اگرکه چشمه ای از معرفت شود پیدا نهال مهر ورا بارور کنیم امشب کنار خرمنی از عشق اوبیا بنشین که فکر توشۀ راه سفرکنیم امشب بگو به خلق« وفایی» زجای برخیزید لباس خدمت براو به بر کنیم امشب حاج سید هاشم وفایی امام باقر (ع) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 محمدجواد مطیع ها ️ پر از دردی و پیش من صدایت در نمی آید دلم میسوزدو کاری زدستم بر نمی آید به شب آهسته گریانی گمانت من نمیدانم شبیه شمع میسوزی ولی شب سر نمی آید به قلبم میزند آتش به چشم خود که میبینم چنان گردیده جسمت آب در باور نمی آید قنوتت را که میبینم به یاد کوچه می افتم زتو شرمنده ام دست تو بالاتر نمی اید چرا اصرار داری تا که برخیزی زجا‌پیشم چرا پا میشوی وقتی به همره سر نمی آید کنارسفره ایم و تو میان بستری زهرا نگاه زینبت گوید چرا مادر نمی اید نفس بادرد میگیری ولی ارام میخندی واین لبخند آرامت به این بستر نمی اید نمیدانم حسن جانت چه زخمی بر جگر دارد از آن روزی که افتادی، پشت در نمی اید حضرت زهرا (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 آن مقتدا كه هستی دارد قوام از او خورشيد و ماه نور گرفتند وام از او آن پنجمين امام كه معصوم هفتم است دارد حريم كعبه ي دين احترام از او دريا شكاف علم و يقين «باقرالعلوم» ماهي كه شرمگين شده بدر تمام از او او باغبان علم و فضيلت شد و به جاست آن گلشني كه يافته فيض مدام از او گل هاي باغ معرفت و بوستان علم دارند رنگ و جلوه گري هر كدام از او روشن چراغ دانش و بينش ز نور اوست دارد حياتِ علم و فضیلت دوام از او دانش به حُسن مطلع او گفت آفرين بينش رسيده است به حُسن ختام از او بطحا شده است باغ بهشت از ولادتش يثرب شده است روضۀ دارالسلام از او در گردش مدار، فروغ اميد را منظومه هاي عشق گرفتند وام از او تا رهنماي خلق شود در ره نجات بالله گرفته بود خدا التزام از او قولش هماره قول رسول كريم بود شد جلوۀ حديث نبي مستدام از او اين آفتاب عشق كه سوي دمشق رفت گفتي گرفت روشني روز شام از او بزم هشام بود به شام و گمان نبود دعوت كند به «سَبق رِمايه» هشام از او هر چند عذر خواست ز پرتاب تير و خواست تا حكم انصراف بگيرد امام از او اما هشام بر سخن خود فشرد پاي تير و كمان گرفت امام همام از او تير و كمان گرفت و هدف را نشانه رفت تا ضرب شست بنگرد و اهتمام از او فضل و بزرگواري آن مظهر گذشت راضي نشد كه خصم شود تلخ كام از او تير نخست چون به هدف كارگر فتاد پروانه يافتند يكايك سهام از او مي دوخت تير را به دل تير در هدف بود از خداي نصرت و سعي تمام از او آماج تير شد چو هدف شد بر آسمان تجليل بي مبالغۀ خاص و عام از او اين است رهبري كه بهر لحظه قدسيان در عرش مي برند به تقديس نام از او همراه اوست عطر شهيدان كربلا خيزد هنوز رايحه آن قيام از او «جابر» سلام ختم رُسل را به او رساند با گوش جان شنيد جواب سلام از او از سعي او گرفته صفا، مروه و صفا بر جاي مانده حرمت بيت الحرام از او از صد هزار بوسه‌ي خورشيد خوشتر است خال سياه كعبه و يك استلام از او اصحاب معرفت به ادب گرد آمدند باشد كه بشنوند حديث و پيام از او گوهرفشان به خدمت او طبع «حميري» است شعر «كميت» يافته قدر و مقام از او در ساحل غدير ولايت نشسته اند آنان كه چون «فُضيل» گرفتند جام از او رو تشنگي بجوي «شفق» گر اميد توست جامي ز حوض كوثر و شرب مدام از او محمدجواد غفور زاده امام باقر (ع) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 آن شب زمین مکه بر خود ناز می کرد با ناز خود درهای رحمت باز می کرد آن شب حرم سر تا قدم حق را هدف بود گویای تکبیر بلال از هر طرف بود آن شب شفق در باغ دلها لاله می کاشت آن را به عشق یار هجده ساله می کاشت آن شب سحر سجاده ی دل باز می کرد قامت به قد قامت، مودّت ساز می کرد آن شب فلق شعر گل مهتاب می خواند از بهر غم، شادی، حدیث خواب می خواند آن شب سپیده جامه بر تن چاک می کرد گرد ملال از روی احمد پاک می کرد آن شب زمان چرخ و فلک را تاب می کرد کلک قضا لوح قدر را آب می داد آن شب زمین آبستن شور و شعف بود غواص دل آماده ی صید صدف بود آن شب منا شعر مبارکباد می خواند زیبا سرود آن شب میلاد می خواند آن شب خدیجه بود و درد بار داری از بارداری بود کارش بیقراری آن شب ز تنهایی روانش رنج می برد رنج شکوفایی به پای گنج می برد آن شب زنان مکه بر او پشت کردند از او بریدند و نکوهش مشت کردند آن شب درّ ناسفته ای، بحر کرم سفت طفلی که بودش در رحم با او سخن گفت آن شب میان آن دو اسراری مگو بود وقت شکوفایی نخل آرزو بود آن شب به مادر از بهشت و حور می گفت از مرگ ظلمت در دیار نور می گفت آن شب سحر آهنگ شادی ساز می کرد در را برای صبح صادق باز می کرد آن شب خدیجه بود و آه جانگدازش لطف خدای مهربان و سوز و سازش آن شب بهشتی بانوان امداد کردند با یاری خود قلب او را شاد کردند آن یک به دستش ساغری آکنده از مُل آن یک برایش سندس و استبرق و گل آن یک به پایش با ترنم لاله می ریخت لبخند از لب در، دیار ناله می ریخت آن یک برایش باده در پیمانه می کرد آن یک پریشان گیسوانش شانه می کرد مریم به گوشش آیه انجیل می خواند آسیه بهرش داستان نیل می خواند سارا برایش عود و عنبر دود می کرد او را مهیا بهر یک مولود می کرد ناگه خدا از راز هستی پرده برداشت آهنگ فتح نور در شهر سحر داشت تا مصطفی را ابتران ابتر نخوانند شعر هجا در وصف پیغمبر نخوانند ام القرا آیینه دار نور گردید چشم کج اندیشان عالم کور گردید کون و مکان را ذات حق زیب و فری داد بر خاتم پیغمبرانش دختری داد آن هم چه دختر نازنین و ناز پرور دختر نه بلکه بر یتیم مکه، مادر بالاتر از او بین زنها دختری نیست در امتحان همسری شد نمره اش بیست هر تار مویش آیه حبل المتین است بر حلقه ی انگشتر خاتم، نگین است آمد به دنیا عصمت کبرای سر مد ام الائمه فاطمه ام محمد آمد به دنیا شاهکار کلک خلقت گنجینه شرم و حیا و کان عصمت آمد به دنیا آنکه نورش منجلی بود معراج احمد بود و منهاج علی بود آمد به دنیا آنکه هستی هست مستش از مستی هستی بشر شد پای بستش گر او نبودی هستی عالم نبودی مشهودی از آب و گل و آدم نبودی گر او نبودی زندگی بی محتوا بود در پرده ابهام آیات خدا بود او رحمتی بر رحمةللعالمین است او زینت آیات قرآن مبین است بر جسم ختم الانبیا روح است زهرا بر کشتی عدل علی نوح است زهرا آئینه دار نهضت پیغمبر است او بهر پدر دلسوزتر از مادر است او مظهر خدا هست و خدا را اوست مظهر ساقی علی هست و علی را اوست کوثر شرمنده از نور جمالش آفتاب است درس نخستین بر زنان حفظ حجاب است لبهای ختم الانبیا بوسید دستش پیمانه صبر علی گردید مستش از بس که داده ذات حق قدر و مقامش قد قامت احمد بود از احترامش بی فاطمه نام نبی معنا ندارد فرقی علی با حضرت زهرا ندارد ژولیده نیشابوری حضرت زهرا (س) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar