🌸 #میلاد_حضرت_علی_اکبرع_مبارک 💐صدای ترانه ی مهتاب می شنوم 💐صدای ملک شرف یاب می شنوم 🎤 حسین طاهری 👌فوق زیبا 🎉🌸🎉🌸🎉🌸🎉 @behesht_e_khane

پیامی زیبا از استاد طاهرزاده به مناسبت ولادت حضرت علی اکبر(ع) برای جوانان 💠 سلام بر علی اکبرحسین «علیه‌السلام» که فهمید جوانیِ خود را در چه مسیری قرار دهد، وقتی که خداوند زیباترین مسیر را که ارادت به امام زمانش بود، برای خود انتخاب کرد حتی اگر به شهادتش 🥀ختم شود و این قصّه‌ی زیبایِ هر جوانی است که می‌خواهد صفای زندگی را در جوانی تجربه کند. 🔰سلام بر جوانانِی که جایگاه خود را در انقلاب اسلام و در کنار شهدا انتخاب کرده‌اند ، آن رعناهای با صفایی که از جمال با صفایشان با تفاوت‌هایی که دارند؛ ایمان و صداقت می‌درخشد✨. 🔰عزیزان! آنچه اصل است آن تصمیم‌های اصیلی است که شما در زندگی می‌گیرید، حال تقدیرتان چه می‌شود، مهم نیست. مهم آن تصمیمِ الهی است که در زیر سایه‌ی آن می‌توان هر تقدیری را تحمل کرد و برای خود بهشتی ساخت. این است که اراده کرده‌اید در زیر سایه‌ی نایب الامام، خود را شکل دهید، هرگز از آینده‌ی خود نگران نباشید، آینده‌ی کسانی در خطر است که در مسیری غیر این مسیر قدم می‌زنند. شکست اصلی آنجاست هرچند که به ظاهر زندگی دنیایی آن‌ها با عیش و نوش همراه باشد. ✍ارادتمند همه‌ی جوانان: "طاهرزاده" #میلاد_حضرت_علی_اکبرع_مبارک @behesht_e_khane

🎤مولودی طنز سیدرضا نریمانی مخصووص جوونای مجرد😂 🎈به امید برطرف شدن تمام موانع ازدواج💞 و 🎈آغاز پشتیبانی‌ها برای تکریم این سنت حسنه و 🎈سهل گیری‌ها برای شروع زندگی جوانان ✨آمین🤲🤲 #میلاد_حضرت_علی_اکبرع_مبارک @behesht_e_khane

بہ‌نام‌خدا؎آرامشـ..⛅️

الهـی.. ماهمہ‌بیچاره‌ایم‌وتنهاتوچاره‌ای، وماهمہ‌هیچ‌كاره‌ایم‌وتنهاتوكاره‌ای... #ماه_شعبان #حال_خوب 💛🌱 @behesht_e_khane

میدونی میخواد چی بگه؟ میخواد بگه بنده ی من عزیز دلم! ناامید نشو:) من مثل آدما نیستم که قضاوتت کنم و توبه ی تورو قبول نکنم... من تا تهش باهاتم حتی اگه خودت رو اسراف کرده باشی🌿 #محبوبمـ #إلی_النّــور @behesht_e_khane

هر وقت که دل امام حسین (ع) براى پیامبر(ص) تنگ مى‌شد، به حضرت علی اکبر(ع) نگاه مى‌کرد.🌱 امام خامنه ای مدظله 🌿 #پروفایل #میلاد_حضرت_علی_اکبر (ع)🌧🌸 @behesht_e_khane

رمز ورود باب الحسینی... ❤️ دلبرم اومده:) #ارباب_زاده #عیدکم_مبروک #آقامون_بابا_شـد #ميلاد_حضرت_علي_اكبر🌿🌱 @behesht_e_khane

علی، آشکارا سبک‌تر شده بود. من که حامل او بودم و مرکب و مرکوب او، به وضوح این سبکی را در می‌یافتم. پیش از این احساس می‌کردم که علی بر من نشسته است با یک سلسه از حلقه‌های سنگین زنجیر علی بر من نشسته است با یک سلسله کوه... اگر چه سخت نبود، اگر چه به خاطر علی همه چیز آسان می‌نمود، اما متفاوت بود. اکنون احساس می‌کردم که پرنده‌ای بر من نشسته است به همان بی‌وزنی و سبکبالی. گفت :«بچرخیم» و من از خدا می‌خواستم. و با خود شروع کرد به ترنم این عبارات. ترنمی که آرام آرام، جوهره‌اش بیشتر شد و رنگ رجز به خود گرفت :«اکنون زمین و زمان جان می‌دهد برای جنگیدن. حالیا پرده‌ها کنار رفته است. مصداق‌ها آشکار شده است و حقیقت رخ نموده است. بیایید! پیش بیایید که من عقبگرد نیاموخته‌ام. تا بدن‌های شما هست، غلاف، به چه کار می‌آید؟!» [گزیده ای از کتاب پدر؛ عشق و پسر]📚 |به قلم:سید مهدی شجاعی|🌿 پ. ن:کتابی روایتگر زندگی حضرت علی اکبر علیه السلام از زبان عقاب(اسب حضرت علی اکبر ع) 🌱 #یار_مهربان #عیدکم_مبروک #میلاد_ارباب_زاده @behesht_e_khane