eitaa logo
بهشت ِخانه🇵🇸
685 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
81 فایل
بسم الله✨ به بهشت ِخانه خوش آمدید😍
مشاهده در ایتا
دانلود
🖋منصوره مصطفی زاده امسال تولدم، چند تا از دوست‌هام بهم یک ساعت ماساژ هدیه دادند. ماساژ از آن هدیه‌های خفن لاکچری بود که مدتها بود دلم می‌خواست بروم. بالاخره یک روز در همین تعطیلات نوروز رفتم‌. اصلا آن طوری که فکر می‌کردم، نبود. تصورم از ماساژ یک ماجرای باشکوه بود که بعدش عضلات آدم یک نفس عمیق می‌کشند. فکر می‌کردم وقتی از ساختمان بیرون بیایم، مثل فضانوردی روی سطح ماه راه می‌روم. شاید هم انتظار داشتم عضلاتم بیرون زده باشد! خب... هیچ‌کدام از اینها رخ نداد. مشکل از ماساژ نبود، ایراد از تصور من بود! من یک تصور خیال‌انگیز باشکوه برای خودم ساخته بودم که نمی‌توانست رخ بدهد. و به خاطر همین تصور هم یک هدیه فوق‌العاده را به کام خودم بی‌مزه کردم. شبیه اتفاقی که موقع دیدن بهترین فیلم‌های جهان می‌افتد. خواندن شاهکارهای ادبی تاریخ که بااااید بخوانی. خوردن گران‌ترین غذای رستوران معروف شهر. سفر به طبیعت بکر با دیدن عکس‌های بلاگرها. فردای شرکت در یک کارگاه برنامه‌ریزی یا دوره تحول زندگی یا کلاس والدین آرام. پایان جلسه‌ی اول کلاس بدنسازی. زیارتی که همه از حال معنوی فوق‌العاده و تحول درونی بعدش می‌گویند. و حتی... ماه رمضانی که انتظار داریم یکهو همه گناه‌هایمان فراموش شوند، عادت‌هایمان تغییر کنند، قرآن روی لبهایمان جاری شود، قلبهایمان از ذکر خدا پر شود... ‌ پایان این ماه احتمالا هیچ‌کدام‌مان به معراج نمی‌رویم، حافظ قرآن نخواهیم شد، و تبدیل به انسان کامل هم نمی‌شویم... بیا یک طور دیگر بهش نگاه کنیم: این، جلسه اول کلاس ورزش است. باید عرق بریزی، درد عضلات را تحمل کنی، مثل اسب نفس‌نفس بزنی، خون جمع شود توی گوش‌هایت، دهنت خشک شود و رگ‌های کمرت بگیرد... ولی این بهترین مربی و بهترین باشگاه و بهترین فرصت است. امروز دردِ شروع را بکشی، خیلی راحت‌تر است از روزهای بعد از رمضان. آن وقت اگر باشگاه رفتن عادتت شد و وزنه‌هایت هی سنگین‌تر شد و این خانه شدی... از اهالی رمضان شدی... آن اتفاق باشکوه و خیال‌انگیز رخ می‌دهد. ‌ ‌ پ ن :هشتگ ها👆👆 رو بخونین بامزه اس😄😄 @behesht_e_khane