eitaa logo
دنیای بانوان❤️
10.5هزار دنبال‌کننده
37.8هزار عکس
620 ویدیو
10 فایل
بخوانیم و بیاموزیم..... به زندگیمون نور ببخشیم...🍃 آیدی من @Hamraaaz تبلیغات پذیرفته میشود👇 https://eitaa.com/joinchat/2682126514Ce7df1eef64
مشاهده در ایتا
دانلود
778.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii 🤍غصه ها و ترسها رو دور خودت میچینی، که اخر سر زیر همین آواری که واسه خودت ساختی، از بغض و حسرت و خستگی خفه بشی؟؟! اصلا بزار هر چی میخواد بشه مگه خدا مرده؟ هی ترس اینکه چی رو از دست بدی و چی میشه رو بریز دور.. حقیقت اینه که یک جایی باید خودتم بزاری و بری 💚حضرت موسی وقتی میخواست با خدا هم کلام بشه، خداوند به ایشون گفت: موسی کفش هات و دربیار و بعد وارد سرزمین مقدس شو، و با من هم کلام شو. 🤍کفش های من و تو چیه که نمیزارن وارد سرزمین مقدس خدا بشیم و با او هم کلام بشیم؟ وابستگی ها، ترس ها، غصه ها، شکست ها،.... یک جا باید کندشون، بزاریم زمین و وارد سرزمین مقدس امید و ارامش الهی بشیم. 🌻به خدا بگو :کمکم کن به جای زخم های دلم، دردها و رنج هایی که میکشم، تو رو در اغوش بکشم و به فضل و رحمت تو امیدوار باشم. إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى ﴿۱۲﴾ 💌منم پروردگار تو، نعلین (همه علایق غیر مرا) از خود به دور کن که اکنون در وادی مقدس طوی (و مقام قرب ما) قدم نهاده‌ای. سوره طه 💫 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
4.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii 💚نماز استغاثه به حضرت زهرا ، رفع مشکلات و گرفتاری‌ها است. به طور مثال حضرت آیت الله بهجت، بسیار به حضرت زهرا توجه داشتند و تاکید می‌کردند که نماز استغاثه به حضرت زهرا را فراموش نکنید. 💌ابتدا دو رکعت نماز بخوان پس از پایان نماز، سه مرتبه تکبیر بگو و تسبیحات حضرت زهرا را بجا آور (تسبیحات حضرت زهرا: سی و چهار مرتبه الله اکبر، سی و سه مرتبه الحمدلله، سی و سه مرتبه سبحان الله) سپس به سجده برو و صد بار بگو: یا مَوْلاتى یا فاطِمَةُ اَغیثینی (اى سرپرستم اى فاطمه به فریادم برس) 💚سپس، طرف راست صورتت را بر زمین بگذار و همان ذکر را (یا مَوْلاتى یا فاطِمَةُ اَغیثینی) صد بار بگو. 💚سپس طرف چپ صورتت را بر زمین بگذار و صد بار دیگر، همان ذکر را (یا مَوْلاتى یا فاطِمَةُ اَغیثینی) بگو. 💚پس از آن، دوباره به سجده برو و صد و ده مرتبه، همان ذکر را (یا مَوْلاتى یا فاطِمَةُ اَغیثینی) بگو و حاجت خود را بطور کامل بیان کن، ان شاءالله که برآورده شود. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
6.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii یک پیشنهاد برای شروع یک تغییر 💚 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii پاسخ اعضا سلام برای خانمی تو عقده میخواد جهاز بگیره ،به نظرم سفید بگیر وسایل برقی تو، چون من پارسال یخچال و ماشین لباسشویی اتومات گرفتم میخواستم نقره‌ای بگیرم شوهرم بهم گفت سفید بگیر منم حرفشو قبول کردم،الآن که آشپز خونه رو نگاه میکنم دلم باز میشه ،باخودم میگم چه خوب رنگ نقره‌ای نگرفتم،به نظرم سفید خیلی شیکه از مدم نمیوفته @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام در جواب آن مادری که دخترش وسواس پیدا کرده وبرای نماز خواندنش اذیت میکند اول که ببیند دوستای دخترش کیا هستند حتی اگر آدمهای مومن ونماز خوانی باشند ببیند آنها چطوریند وچگونه دارند نماز خواندن و احکام آن را به دخترش القا میکنند @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام ب گلی عزیزم وهمه دوستان گلم گلی جونم ممنون از کانال خو ب و عالی انشاءالله ک خدابهتون جزای خیر وعاقبت بخیری بده دوستان گلم من اومدم ابردوا سه میلیون وهشتصد وپنجاه ریختم دارو بگیرم الان بیست روزه دارو رو پست نکرده ک هیچ اصلن جوابمو نمیده دارم دیوونه میشم شما می تونید راهنماییم کنید انشاءالله خیر دنیا واخرت نصیبتان خیلی اعصابم خورده لطفا راهنماییم کنید کسی شماره ای آدرسی داره ازشون الهم بارک لمولانا صاحب الزمان برای سلامتی و ظهور امام زمان عج صلوات @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🍃🍃🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃🍃🍃 شراره خانم از زندگیش میگه....
دنیای بانوان❤️
🍃🍃🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃🍃🍃 شراره خانم از زندگیش میگه....
مادرم خشکش زد هول شد آب دهنش پرید گلوش ..به سرفه افتاد .. سریع از تنگ روی طاقچه براش آب ریختم ..با دستهای لرزونم لیوان رو گرفتم سمتش ملتمس گفتم _:بخور مامان. ..بخور .. دستهای مادرم میلرزید ..به زحمت جرعه ای نوشید. . بچه رو از بغلش گرفتم ..مادرم اصلا تعادل نداشت .. _:مامان من وقت ندارم. اومدم باهات خداحافظی کنم ..و اینکه بدونی من کجام و اگه خبری ازم نشد بعد سه ماه بری سرا.غ پلیس بگی برادرشوهرم الیاس منو فرستاد ترکیه اون کسی هم که منو اون جا میبره پیش شاپور اسمش هاکان هست ! اینارو مامان یادت نگه دار باشه ؟ مادرم به گریه افتاد. . _:مامان الان اصلا وقت گریه نیست ..هاکان ..هاکان ..ترکیه ..اینارو به خاطر بسپار ..فراموش نکنی ! من تا رسیدم شاپور رو پیدا کردم از اونجا بهت خبر میرسونم یا با شاپور بر میگردم اگه خبری نشد بری پلیس خبر بدی .. _:تو عقلتو پاک از دست دادی ..دارن گو.لت میزنن ..شوهرت مرده ..من خودم دیدم. تو خودت دیدی ! محکم زد رو پاهاش ...منو به خاک سیاه ننشون ! مادرت پیش مر.گت بشه بشبن سر زندگیت ! اینقدر ساده نباش ..پدرت بفهمه من میدونستم و کاری نکردم که منو میک.شه ! _:مامان ...من زندگی ندارم که بهش دل گرم باشم ..خبر دارم تو فکر شوهر دادن منید ..د.روغ هم باشه من از اینجا میرم اون ور باشم بهتر از اینه اینجا باشم و به ساز شما بر.قصم !ولی باور کن درو.غ نیست. ..همه اونا یه نمایش بوده ..مامان فقط نباید تا سه ماه نشده به کسی حرفی بزنی ..باشه مامان ؟ بهم قول بده به کسی حتی بابا نمیگی !؟؟ مامانم با گریه سرشو پایین آورد ..باشه ..باشه ! دوباره محکم بو.سیدمشو با گریه زدم بیرون .. نشستم تو ماشین ..الیاس تا دید گریه کردم هراسون گفت .. _:چیزی نفهمیدن که .؟ _:نه خیالت راحت ! الیاس راه افتاددو منو برد لب جاده ..که یه شو.رلت مشکی منتظرم بود. -:برو پایین ..تورو میبره لب مررز .. مضطرب شدم ..یخ کرده بودم . خواستم پیاده بشم که الیاس صدام زد .. _:شراره ؟ سریع برگشتم .. _:بلههه ؟ هنوز کلمه بله رو کامل ادا نکرده بودم که یهو با پشت دستش محکم ززد رو صورتم ..انگار یه وزنه سنگین خورد تو صورتم ..دااغ کردم ..دستمو رو صورتم که ذوق ذوق میکرد گذاشتم و ناباورانه نگاش کردم ..اشکم بارید رو گونم ..الیاس ..
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii دوتا کافی نیست
۱۰۷۲ من سال ۹۳ ازدواج کردم و الان سه بچه دارم، یه دختر نه ساله، یک پسر سه ساله و یک دختر یک ساله و خیلیییییی مشتاقم که هنوز خدا توفیق به بنده بده و بازم نی نی دارشیم برای بار چهارپنجم ششم و... 😍😍😅😅 ولی یه چیزی که هست اینه که من یک ماه بعد ازدواجم باردار شدم و خدا گل دخترمو بهمون داد ولی بخاطر یه سری شرایط که از دست خودم تا مقداری چیزی برنمیومد باعث شد تا شش سال بعدش بچه دار نشم و دخترم خیلی بابت تنهاییش هنوز که هنوزه ضربه بخوره به طوری که هروقت من بچه ای میبینم که از دوسالگی بزرگتره و مادرو پدرش قصد بچه دار شدن به دلایلی مثل اینکه بچم خیلی بهم وابسته س، نمیتونم یکی دیگه بیارم یا بخاطر شرایط اقتصادی یا اینکه بچم خیلی فضوله چطور یکی دیگه بیارم ملتمسانههههه ازشون میخوام که اشتباه منو تکرار نکن. واقعااااا تک فززندی به بچه آسیب های زیادی وارد میکنه، خلقیات بدی درونش ایجاد میشه که دست خودش نیست، بنظرم همچین بچه هایی خیلی مظلومننننن خیلیییی چون حقشون نیست تنها باشن ولی نمیتوننن شرایطو تغییر بدن تا از تنهایی دربیان. خلاصه من بعد شش سال خدا پسرم رو بهمون داد و بعد دوسال دختر دومم رو خدا بمون عطا کرد. منتها اون موقع که من بعد یک ماه باردار شدم بهم گفتن چرا انقد زود میذاشتین کمی باهم خوش میگذروندین، عجله تون چی بود، بعد شش سال باز مدام بقیه میگفتن پس چرا بعدی رو نمیاری، بعد که پسرم بدنیا اومد، نخواستم اشتباهی که سر دختر اولم کردم و فاصله بین شون افتاد دوباره تکرار بشه و خدا لطف کرد و زود باردار شدم و وقتی پسرم یازده روز مونده به تولد دو سالگیش در سالگرد عروسیمون خدا دختر دوممو بهمون هدیه داد. اصلا بچه های سوم به بعد عجیبن نه که اولی و دومی عزیز نباشن، نهههه ولی سومی به بعد هم برای مادر هم پدر هم خواهر و برادر خودشون کلی شادی میارن، اونوقت آدم قدر بچه رو بیشتر میدونه اما از اون موقع به بعد خیلی جاها که میرفتم خب طبیعی بود پسرم بازیگوشی میکرد خیلیا درک نمیکردن وپشت سرم یا جلوی خودم کلی نقد میکردن که آدم وقتی نمیتونه بچه ها رو نگه داری کنه چرا انقد باید پشت سرهم بیاره، آدم خوبه به فکر بچه ها باشه، به فکر آینده شون تو این شرایط اقتصادی و هزارتا بهونه ی دیگه یا یه وقتایی داشتم به دختر کوچیکم شیر میدادم، پسرم سمت کار خطرناکی می‌رفت، گاهی از یکی از اطرافیان درخواست میکردم که جلوشو بگیره، بعد متوجه پچ پچ بعضیا میشدم، اینکه تو که نمیتونی همزمان مراقب دوتا بچه باشی چرا با این فاصله بچه آوردی؟ دلم میخواد به همچین افرادی بگم خیلیا هستن یه دونه بچه بیشتر ندارن باز کلی کمک میگیرن از مادرو خواهر... برای نگهداری بچه شون، حالا من یه لحظه کمک خواستم چرا اینطور قضاوت میکنین! خیلی ها رو دیدم که مثلا وقتی میخوان یه سری جاها برن، بچه شونو پیش مادرو خواهرشون میذارن ولی وقتی من یکی دوبار از خواهرم میخوام بچمو عوض کنه که هم کمکم باشه، هم خود خواهرم خیلی دوس داره این کارو، اون شخص انتقاد میکنه که تو چرا از خواهرت کمک میگیری خواهرت تو رودروایسی باتو اینو پذیرفته خوب بچه پشت هم نیار که اینجور نشه. خلاصه ی کلام اینکه آدم زود بچه بیاره دیر بیاره پشت سرهم بیاره با فاصله بیاره در هررررر صورت مورد انتقاد قرار میگیره و حرف مردم هست. پس آدم خودش باید با خودش و شرایط موجودش کنار بیاد و شاکر خدا باشه تا این حرفا کمترین اثر رو روش بذاره و اینکه از خدا بخواییم تا بهمون کمک کنه کار درستو انجام بدیم نه اون چیزی که مردم ازمون میخوان، این مردم میخواد غریبه ها باشن یا نزدیکترین افراد به آدم، البته من افراد زیادی هم اطرافم بود که تشویقم میکردن و کمک حالم بودن از جمله خواهرهام هم عروسهام(ما ب جاری میگیم هم عروس) و واقعا دعاشون میکنم و درکل خانواده ی خودم و شوهرم من همیشه به همسرم میگم باید خیلییییییی از خدا طلب بخشش کنیم، بابت اینکه دختر اولمون شش سال تنهایی کشید ولی زیبایی ماجرا اینه که از اونجایی که دخترا از همون بچگی مادری کردن تو ذاتشونه به توصیه ی مادرم خدا حفظشون کنه که همچین توصیه مهمی بهم کردن که هیچ نترس، حالا که دختر بزرگترت دوست داره بزرگی کنه برا بچه ها درباره خواهرو برادرش مسئولیت بهش بده بخاطر همین، خیلی جاها از دخترم کمک میخواستم برا خواهر و برادرش و به چشم دیدم که چقدر حس خوبی داره. ادامه 👇 "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۱۰۷۲ و زیبایی دیگه ی مطلب اینه که دوتا بچه ی دیگم که پشت سر هم هستن، الان پسرم سه ساله و دخترم یک سال شون شده و هم بازی شدن خیلیییییییییییی لحظات بامزه ای بینشون در جریانه به طوری که دلم میخواد کل روز بشینم و کارای اونا رو ببینم، دعوا کردنشون، بازی کردناشون مراقبت کردن پسرم از خواهر کوچکترش و حمایتتتتت فراوونش و یا تقلید کردن دخترم از فضولی های برادرش، یعنیییی به جرات میگم من تو بهشتم تو این شرایط و نکته ی مهم اینکه سعی میکنم اصلااااا وارد بازی و دعواشون نشم و خیلی نامحسوس حواسم بهشون باشه تا ان شالله صمیمت شون تا بزرگی ادامه پیدا کنه. دختر اولم بخاطر فاصله ی زیادش با پسرم گاهی زیاد باهم تنش دارن ولی اگر من ورود نکنم بعد از مدتی، دعواشون تموم میشه و به بازی تبدیل میشه ولی اگر وارد شدم و از یکیشون دفاع کردم قهرشون طولانی میشه حتی شده گاهی به زد و خورد رسیده ولی تا جایی که خطرناک نباشه خودمو به ندیدن میزنم🥴 آخه اوایل اشتباه کردم، طرف پسرمو میگرفتم و به دخترم میگفتم تو بزرگتری تو باید رعایت کنی، این باعث میشد بین شون بیشتر دعوا باشه ولی از وقتی ورود نمیکنم خیلی روابط شون بهتر شده و دعواهاشون کمتر به لطف خدا... من خیلی خیاطی کردن رد دوست دارم و از همون بچه ی اول تقریبا تمام لباسهاشو خودم دوختم، دخترم که پنج سالش بود، کلاس خیاطی بزرگسال رفتم که باعث شد خیلی تو کارم پیشرفت کنم ولی چند جلسه ی آخرش کرونا اومد و من هم سر پسرم باردار شدم ولی خدا همیشه حواسش به بنده ش هست به طور خیلی اتفاقی با کلاس مجازی دوره خیاطی لباس کودک و لباس مردونه آشنا شدم و شرکت کردم پسرم هم که به دنیا اومد، انقد دلم برا خیاطی تنگ شده بود که بعد دوسه ماه دوباره شروع به خیاطی کردم و تمام لباسای پسرم و دخترمو خودم می‌دوختم. گاهی برا خودمو شوهرم و بچه ها لباس ست میدوختم تا اینکه فرزند سومم بدنیا اومد. بازم بخاطر شدت علاقه به خیاطی برا سه تاشون لباس میدوزم بچه ی پشت سر هم بهم ریختن زیاد دارن ولی وقتایی که باهم مشغولن، میرم سراغ خیاطی یا شبها همیشه طرفای ده میخوابونمشون و اون زمان خیاطی میکنم. جدیدا هم با کانالی آشنا شدم که تیکه پارچه میفروشه و خیلی به صرفه س و الان برای کل لباس خونگی بچه هام از اونجا پارچه میخرم. دختر اولم هم از همون اول برای درس و مشقش وابسته ی خودم نکردمش مثلا موقع تکالیفش کنارش نمیشینم اگر سوالی داره خودش میاد می‌پرسه بخاطر همین زمان زیادی از من نمیگیره. من برا بچه ها کالسکه خریدم دیگه هرجا میخوام برم سعی میکنم پیاده برم که هواخوری و ورزشی برا خودم باشه، هم بچه ها تو کالسکه هستن و از پیاده روی خسته نمیشن، هم کلی جاااااا باهم میریم و این کالسکه خیلیییی کمکم هست، پارک میبرمشون، بازار محله میریم، خلاصه کلی باهم میگردیم. در مورد رابطه ی بین خودمو همسرم هم اوایل عروسی بخاطر یه سری حرفای بیخود دیگران حالا یا عمد یا غیر عمد بین مون دعوا و ناراحتی پیش میومد و طبیعتا چون هردومون بی تجربه بودیم، نمیتونستیم بحران ها رو مدیریت کنیم و جوری که این دخالت ها باعث شد من و همسرم حدود یک سال از هم جدا باشیم ولی به لطف خدا دوباره به زندگی کنارهم برگشتیم و گذشت این یکسال دوری از هم، خدا بهمون فهموند که خیلی حرفا و مسائل ارزش نداره کشش بدیم و دم به دقیقه قهر کنیم. بحث کردنامون خیلی کم شد. حتی اگر حرفی بهم میزدیم و از هم دلخور میشدیم کشش نمیدیم دیگه و سعی میکنیم به لطف خدا خیلی سریع از اون جو دربیاییم و فضا رو عوض کنیم. مامانم همیشه میگن با شوهرت بحث نکن، اصلا اگر نظری در مورد مطلبی داری بهش بگو، دلایلتو هم بیان کن، تموم... دیگه نمیخواد کلی بشینی باش بحث کنی، آقایون زود خسته و کلافه میشن از بحث کردن، بقیه شو بسپار به خدا، که هرجور خیره جریانو پیش ببره، باورتون نمیشه ولی این راهکار چنان آرامشی بین من و همسرم ایجاد کرد، من هروقت پیشنهادی دارم یا با کاری که همسرم میخواد کنه مخالفم، خیلی راحت نظرمو میگم و دلایلمو اونم نظرشوو دلایلشو میگه یا من قانع میشم یا اون خیلی وقتا هم هیچ کدوم قانع نمیشیم، تهش میگم خدایااا من نظرمو گفتم، شاید من دارم اشتباه میکنم خودتتتتت آنچه خیره رو قرار بده و به چشم میدیدم که خدا چقدر زیبا خودش همه چی رو حل می‌کرد. ادامه 👇 "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۱۰۷۲ گاهی شوهرم خسته از بیرون که میاد بیخودی به چیزی گیر میده، منم سعی میکنم دهن به دهنش نذارم، یکی من بگم یکی اون این حرفا فقط اعصاب هردو طرفو خورد میکنه مثلا گاهی میومد خونه میگفت این چه، وضعشه خونه چرا انقد بهم ریخته س و... اوایل ناراحت میشدم ازش جوابشو میدادم ولی بعدا فهمیدم لازم نیست همه چی همون موقع جواب داد، بذارم خستگیش بره بعد در قاالب صحبت های معمولی زن و شوهری براش میگفتم ک مثلا بچه ها ماشالله هی بهم میریزن و با شوخی تمومش میکنم و خیلی ریز و در حد یه جمله و با عشوه و ناز بهش میگم که وقتی از بیرون میای اینجوری بم نپر دلم اذیت میشه تمامممم... در مورد کارهای خونه هم الان که دوتابچه ی کوچیک دارم، خونه خیلی بهم میریزه ولی بنده تمام تلاشمو میکنم این بهم ریختگی اعصابمو خوردن نکنه، همیشه میگم خدارو شکرررر این فرشته هارو دارم، خیلی ها هستن در حسرت داشتن یک فرزند هستن خداروشکرررر که سالمن و انرژی دارن و بهم میریزن اشکال نداره خونه مرتب میشه بلاخره بچه ها سالم باشن فقط این خیلی به آرامشم کمک میکنه وقتی هم که آرامش دارم، سر فرصت که بلند میشم برای انجام کارها چون ذهن و فکرمم آرامش داره، خیلی سریع خونه و کارها رو انجام میدم. اوایل شوهرم خیلی حساس بود و درک نمیکرد که با دوتا بچه کوچیک خونه مرتب نگه داشتن سخته ولی یه مدت که گذشت خودش به چشم دید و کمکش بیشتر شده الحمدلله نکته ی اخر که خیلیییییییی مهمهههههه رو بگم و بیشتر ازاین سرتونو درد نیارم اگر این نکته رو اجرا کنین مطمئنننن باشید از زندگیامون خیلیییییی لذت میبرم تو هر شرایطی باشیم بزرگواران شکر گزاری خیلیییییی اثر مثبت داره خیلی، اینکه تو هر شرایطی هستی همسرموم هر طوری هست، بچه هامون هر شکلی هستن، نقاط مثبتشونو حسابی بزرگ کنیم و بابت تممامشون خدارو شکر کنیم و کم و کسری هارو سعی کنیم نبینیم خداروشکر خونه داریم مهم نیست کوچیکه، خداروشکر بچم سالمه مهم نیست بهم میریزه، خداروشکر شوهرم چشمش پاکه حالا تو خونه کمک نمیکنه مهم نیست. همسرتون کوچکترین کار خوبی کرد تشکر کنین نگیم پررو میشه اصلاااااا از هیچچچچچ چیز شکایت نکنین و.... این نکته رو مدتی با خودتون تمرین کنین، معجزه شو تو زندگیتون میبینین... یه سخنرانی می‌گفت شیطون هدفش اینه که انسان شکرگزاری رو فراموش کنه "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075