برا خانم دکتری که میخان فرزند خوانده بیارن خانمی گفته بود نیاریدو قدر نمیدونن واین حرفا اولا اولاد آدم
همچین کاری را میکنه که قدر ندان ونمک نشناس باشه ولی فقط من اینو میدونم تو دوره جوانی شاید بی اولاد
ی خیلی معلوم نباشه ولی آدم پا به سن میزاره وبیشتر خونه نشین میشه اون موقع میبینه تنهای تنهاس من برادرم
آورد ولی اطرافیان هی گفتن اشتباه کردی وحالا خیلی پشیمونه ولی دو تا از اقوام دختر آوردند خیلی راضین مثل بچه خودشونه وشاید بهتر
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
درجواب دخترخانمی که به شعروادبیات علاقه ودیپلم تجربی دارند
سلام گل بانوهای عزیز.
امیدوارم حالتون خوب باشه🌺
درجواب دخترخانمی که به شعروادبیات علاقه ودیپلم تجربی دارند
عزیزم اگرمنظورت ازشعراین چندسطری که فرستادی این اصلا شعرنیست قطعا میدونی که شعرکلامی موزون است که علاوه بروزن وقافیه ازعنصرعاطفه وخیال برخوردارباشه.نوشته شمانه وزن عروضی داره ونه خیال انگیزهست.فقط ازچندکلمه هم وزن براقافیه استفاده کردیدولی میتونید ازاین هنرتون استفاده کنیدبرای داستان های کودکانه .موفق باشید
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
در جواب خانمی که چادر سر کرده و از خواهر و دختر خواهرش کمک خواسته برای پیدا شدن کفش بچه ش
سلام
در جواب خانمی که چادر سر کرده و از خواهر و دختر خواهرش کمک خواسته برای پیدا شدن کفش بچه ش
به نظر من زنانی که بعد از چند سال زندگی داری شوهر داری بچه داری نتونند تشخیص خوب و بد را بدهند
هر چقدر هم که دوستان مجازی و واقعی به انها راهکار بدهند نصیحت کنند مشاوره بدهند این افراد به قول اصفهانی ها خر خودشان را میرانند
یعنی کار خودشان را میکنند
این افراد از بچه و شوهر و خودشون میزنن تا به به دیگران فامیل شوهر خانواده شون کمک کنند تا در چشم مردم آدم خوبه باشند تا همه ازشون به خوبی یاد کنند
من خودم ۳ بار اثاث کشی کردم
ولی حتی به خواهرم که چنین اخلاقی داره نگفتم که چه روزی و چه ساعتی
چون این افراد بیشتر برای اینکه جار بزنند که کمک دادیم به همه اعلان کنند کمک کردیم
و ادم خوبه قصه باشند چنین اخلاقی دارند
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
برای خانمی ک از بی محبتی شوهرش به ستوه آمده😫
برای خانمی ک از بی محبتی شوهرش به ستوه آمده😫
خیلی بد آدم از شریک زندگیش محبت نبینه
مخصوصا زن ک تشنه محبت همسرش هست
ولی الان چیکار میشه کرد ؟؟
بشینی زانوی غم بغل کنی ک شوهرم بی خیال هست محبت نداره چیزی درست میشه؟ مثل شرایط الان بدتر شده که بهتر نشده حتی به قرص آرامبخش هم احتیاج پیدا کردی🥴
الان همه اعصاب و روان خودت بچه هات گذاشتی به خاطر این ک چرا مرد خونه محبت ندارد
بی خیال باش مثل خودش تا کی غصه بخوری؟؟
شما محبت بچه هات کن ک بچه هات محبت یاد بگیرن فردا توی پیری به خودتون محبت کنند
شما با بچه هات وقت بگذرون حالت با بچه هات خوب کن نشین به انتظار محبت شوهرت هر کاری که حالت خوب میکنه همون کار کن
من یک دوستی دارم شوهرش اهل مهمونی بیرون رفته نیست
میگفت اولاش منم جایی نمیرفتم چون شوهرم نمیمد
دیدم دارم توی خونه خودم بچه ها افسرده میشیم بی خیال آمدن شوهر شدم خودم بچه ها هر جا خواستیم میریم میایم
حتی راه دور خودش بچه ها ش میره
شما هم نشین به انتظار همسرت وقتی طرفت تغییر نمیکنه(۳۰سال همه اعصابت گذاشتی تا کی اخه) تو خودت تغییر بده حال خودت خوب کن😍😍😍
خدا گره از زندگیت باز کنه🤲
موفق باشی🍀
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
سلام خواهرهای خوبم ممنون میشم اگه در حد توانتون هست وقت بگذارید بمنم راهنمایی خیر بدید
بنده کارمندم خونه ماشین طلا جهیزیه پولم داشتم خانوادمم ادمهای سر شناسی هستن مذهبی هستیم بشدت رو ائمه و خدا و پیغمبر حساسیم . اماخانواده شوهرم یه رکعت نماز نمخوانن خندشانم میاد به کسی که روسری سر کنه یا روزه بگیری .شوهرم باور کنیذ فقط یه ماشین داشت اونم قسطی اوایل نماز خواند ندونم فیلم بود یا هرچه خواند الان اصلا نمیخونه تی وی روشن دعایی چیزی میخوانه اینم میشینه به مسخره بازی از دعاها اعتقادش اینه گناه نمکنم اینام قبول ندارم بحث مکنی هرجه امامه یکجا نعوذ باالله میشوره این خیلیییییییی منو عذاب میده میره خونه خودشان کم بیارن میاد میشینه به عزا که چرا گرانیه میگم اگه هس برا همه هست قانع نمیشه خونم که مجردی خریدم پارکینگ نداره هرآن میاد میگه خونت پارکینگ نداره فک نداشتی بزرگتر بگیری بچمم نمیشه مشکل از هردومون هست دوا و دکتر هی خودم خرج مکنم حقوقشم یک .....🔺🔺🔺
با سلام
خواهرم وقتی بند بند وجودت از کفر و بی احترامی این مرد می لرزه به این فکر کن که چه جوری می خواهی بچه دار بشوی ودر چنین محیطی بچه تربیت کنی
محیطی که پدر به راحتی فحاشی و... می کند
من نمی دونم عاشق این مرد هست یا وابسته شدی و عادت کردی یا از ابرو می ترسی یا هر علت دیگه شاید بخواهی ادامه بدهی ولی با تربیت بچه هات چه خواهی کرد فکر اینده انها هستی ؟؟
به نظر من با کمک مشاور و وکیل فکر اساسی برای خودت بکن
🌹🙏🙏
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#تجربه_من ۱۲۱۳
#فرزندآوری
#تحصیل
#سختیهای_زندگی
#توکل_و_توسل
#مشیت_الهی
#قسمت_اول
من متولد ۷۳ هستم و همسرم متولد ۷۰، اسفند ۹۵ از طریق یکی از دوستان خانوادگی به هم معرفی شدیم و خیلی زود در اردیبهشت ۹۶ عقد کردیم و تیر ۹۷ مراسم عروسی رو برگزار کردیم و رفتیم سر خونه زندگی خودمون.
من خودم پزشک هستم و اوایل ازدواج به خاطر اینکه خودم هنوز مشغول به تحصیل بودم اقدام به بارداری نکردیم. تا اینکه بهمن ۹۸ بعد از دفاع از پایان نامه و با اتمام دوره ی عمومی اقدام به بارداری کردیم و اسفند ۹۸ با شروع کرونا متوجه شدم که باردار هستم.
دوران همراه با اضطرابی بود مخصوصا که تو اولین غربالگری ریسک سندرم داون برای بچه مطرح شد و پزشکم توصیه به آمنیوسنتز کرد و من هم چون تجربه و اطلاعات الانم رو نداشتم، اقدام کردم برای آمونیوسنتز
همسرم مخالف بود و همش نگران بود که با این کار اتفاقی برای بچه بیوفته و نهایتا با اینکه ته دلش راضی نبود، بخاطر من فرم رضایتنامه رو پر کرد و ما آمنیوسنتز رو انجام دادیم.
نتیجه چند روز بعد معلوم شد و خداروشکر بچه از نظر کروموزومی سالم بود و جنسیتش هم همونجا مشخص شد پسر هست و ما خیالمون راحت شد.
تقریبا ۵۰ روز به تولد پسرم مادربزرگم در اثر کرونا به رحمت خدا رفتن و ما عزادار شدیم و نهایتا آبان سال ۹۹ در اوج دوران کرونا پسرم به دنیا اومد و دوباره شادی رو به خونه ما آورد.
پسرم از دو سه روزگی دچار زردی شد که ابتدا با دستگاه توی خونه بهتر شد اما مجدد زرد شد که توی آزمایشات مشکوک شدن به مشکل کبدی
بعد از آزمایشات و سونوهای متعدد هنوز تشخیص قطعی برای مشکل پسرم نداشتیم. با نظر پزشکش توی یک ماهگی بدون هیچ بی حسی و بعد از چند ساعت شیر نخوردن (برای اینکه باید npo و در واقع ناشتا میبود) و گریه کردن از پسرم بیوپسی کبد گرفته شد اما باز هم توی بیوپسی به تشخیص قطعی نرسیدیم.
در نهایت نظر پزشکش این بود که بره اتاق عمل و اونجا با باز کردن شکم به تشخیص برسیم و اگه لازم بود همونجا درمان هم انجام بدیم. آخه پزشک پسرم شک به انسداد مجاری صفراوی داشت.
تو روزهای ابتدایی اولین تجربه مادر شدنم
شرایط سختی رو داشتم طی میکردم. هنوز همه چیز برای خودم گنگ بود. نهایتا با تردید همسرم پسر دو ماهه ی نحیف مون با رنگ و روی زرد رو راهی اتاق عمل کردیم عملی که جراحش میگفت اگه لازم بشه فقط ۳۰ درصد جواب میده پس خیلی امیدوار نباشید.
ادامه 👇
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۱۲۱۳
#فرزندآوری
#تحصیل
#سختیهای_زندگی
#توکل_و_توسل
#مشیت_الهی
#قسمت_دوم
اما ما امیدمون به خدا بود و توسل کردیم به ائمه مخصوصا خانوم حضرت زهرا، پسرم از اتاق عمل آمد و بلافاصله منتقلش کردن به آی سیو و من اون شب رو با سینه های که از شیر سنگ شده بود بدون پسرم راهی خونه شدم و تا صبح نخوابیدم و گریه کردم.
فردا منتقل شد بخش ولی تا چند روز نباید شیر میخورد و خیلی بی تابی میکرد. تا اینکه با کلی دارو مرخص شد و از اون موقع به بعد هرچند ماه باید تحت چکاپ آزمایش و سونو باشه.
الان به لطف خدا و عنایت حضرت زهرا پسرم نزدیک ۵ سالشه و یه پسر واقعا زیبا رو و فوق العاده باهوش و با محبت و شیرین هست.
من یک سالگی پسرم وارد دوره تخصص شدم. دوران سختی بود. شیفت های سنگین و دوری از پسرم و مسائلی که در مورد پسرم داشتم باعث شد فعلا دیگه اقدام به بارداری نکنیم.
اما باز هم بعد از دفاع دوره ی تخصصم اقدام کردیم و سال گذشته بعد از برگشت از سفر اربعین متوجه شدم که باردارم. اما متاسفانه خارج از رحمی بود. با نظر پزشک یک دوز دارو گرفتم اما بتا پایین نیومد.
نظر پزشکم این بود که فورا باید جراحی بشم و لوله خارج بشه. اما صبح روز عمل چون کمی بتا پایین اومده بود دکترم گفت میتونی دوباره دارو رو هم امتحان کنی و اگه باز پایین نیومد جراحی انجام بدیم.
بلاخره بعد از دو دوز داروی سنگین بتا به مرور پایین اومد و بارداری ختم شد و نظر پزشکم این بود بخاطر عوارض دارو بعد از ۶ ماه مجاز به اقدام به بارداری هستم. بعد از اون مدت چند باری اقدام کردیم اما نشد تا اینکه چند روز مونده به سفر اربعین امسال مجدد متوجه شدم که باردارم.
بیشتر نگرانی من حاملگی خارج از رحم بود که تکرار بشه برای همون زود رفتم سونو داخلی اما چیزی مشخص نشد. مجدد یک هفته بعد و دقیقا چند ساعت قبل از سفر سونو دادم که جنین ۴ هفته مشخص شد
حالا خیالم راحت شد که داخل رحمی هست.
توی فکرم کمی تردید پیدا کردم برای سفر
اما چون برای کار درمانی از قبل قول داده بودم و روی من حساب کرده بودن و هم اینکه واقعا منعی از نظر پزشکی برای سفرم وجود نداشت و نهایتا خودم هم دلم نمیومد این سفر پر از عشق رو نرم بلاخره با همسر وپسرم راهی شدیم و توی سفر همه چیز خوب بود و خداروشکر مشکلی پیش نیومد اما چند روز بعد از برگشت دچار لکه بینی شدم و سریع مجدد سونو دادم که خداروشکر رشد بچه خوب بود فقط یه هماتوم کوچیک زیر ساک حاملگی هست که علت لکه بینی هم همون هست و پزشک برام استراحت تجویز کرد و من برخلاف میلم مجبور شدم خیلی زود محل کار مطلع کنم تا بتونم استراحت داشته باشم.
دیروز مجدد برای چکاپ سونو دادم اما توی سونو گفتن که رشد جنین متناسب نیست و یک هفته دیگه بهم مهلت دادن برای چک مجدد. خواستم از مخاطبین تون بخواید هرکس تجربه منو خوند برام دعا کنه تا هفته بعد که سونو میدم رشد بچه خوب شده باشه و این بچه رو خدا برامون حفظ کنه تا نسل شیعه ی امیرالمومنین زیاد بشه.
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075