دنیای بانوان❤️
دارم حسادت میکنم .. خودشو جا میکنه ..🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 من 25سالمه3ساله عروسی کردم.بغل مادرشوهرم زندگی
ب اون خانمی که تازه برای برادرشوهرشون رفتن خواستگاری و میترسن که جاریشون با زبون بازی،جای ایشون رو تو خانواده شوهر بگیره:
دوست عزیزم من هم دقیقا مثل شما پنج تا خواهرشوهر و یک برادرشوهر دارم.اونم خواهرشوهرهایی که به تمام معنا خاله زنک بودند و یه قانون نانوشته داشتن که نباید دو تا جاری با هم متحد و صمیمی باشند وگرنه برای خواهرشوهر شاخ میشن😳😳😳برای همین از اول،شروع کردن به فرق گذاشتن و فاصله انداختن بین من و جاری.
اون رو به شدت تحویل میگرفتن و به من کم محلی میکردن.خونه اونها میرفتن.ولی ماهها به ما سر نمیزدند.با اونها گردش میرفتن ولی با ما نه.جلوی من بچه اون رو مدام بغل میکردن و قربون صدقه اش میرفتن ولی.....
شاید هرکس جای من بود حس حسادتش گل میکرد.یا اگه حسادت نمیکرد افسرده میشد و خودش رو میباخت.
قصد تعریف از خودم رو ندارم.ولی میخوام تجربه خودم رو بگم.
نشستم فکر کردم دیدم من هم میتونم شبیه اونا بشم.مثل اونها پشت سر همه حرف بزنم.رعایت محرم و نامحرم رو نکنم.
خلاصه یکی مثل خودشون بشم و تو دلشون جا باز کنم.ولی درعوض،باید قید آخرت و قبر و قیامت رو بزنم.(چون در کل،آدمهایی هستند که غیبت و ...براشون عین آب خوردنه)
تصمیم گرفتم حتی به بهای اینکه بیش از پیش از چشمشون بیفتم مثل اونها نشم.به جای خاله زنک بازی و پرداختن به مسائل بی اهمیت،وقتم رو برای چیزهای باارزش صرف کنم.
ادامه تحصیل دادم.لیسانس گرفتم.وقتم رو برای تربیت بچه هام گذاشتم.هوش و حواسم رو معطوف به زندگی خودم و همسرم کردم.هرجا هم خواهرشوهرها رو میدیدم بهشون احترام میذاشتم.حتی ازشون بدگویی و ...نمیکردم.البته طبیعتا فاصله زیادی از نظر عاطفی بین من و جاریم افتاده بود.ولی سعی میکردم برام مهم نباشه.
حاصل ۲۰ سال صبوری من ،تربیت دوتا دختر دسته گله.۱۵ ساله و ۸ ساله که حجاب و نماز و اعتقاداتشون تو فامیل زبانزد شده.و یه همسر خوب و مومن که تمام هم و غمش رو گذاشت تا ما احساس کمبود نکنیم.با اینکه اول زندگی،هیچی نداشتیم ولی حالا شکر خدا با نگاه ویژه اهلبیت،یه خونه زندگی خوب داریم که مثل اون رو هیچکدوم از خانواده همسرم ندارن.
حالا که حدود ۲۰ سال از ازدواجم میگذره وقتی به پشت سرم نگاه میکنم اصلا پشیمان نیستم.من امروز هم در دل خواهرشوهرهام جایی ندارم.کماکان با ما رفت و آمد ندارن.نه محبت میکنند نه احترام چندانی برام قائل هستن.ولی در عوض،جاریم که قبلا سرمست بود از جایگاهی که داشت کم کم به این باور رسید که سر قبری که فاتحه میخوند مرده ای وجود نداره!!!!!!
امروز جاریم با اینکه از نظر پوشش ظاهری با من فاصله داره ولی پیوند و رابطه بسیار دوستانه ای با من برقرار کرده.
ولی به همین موفقیتها هم مغرور نیستم چون همه رو از جانب خدا و لطف اون میدونم.غرور کار شیطانه.👹👹👹
الحاصل....دوست عزیزم میخوام بهت بگم اگه خانواده شوهرت آدم های فهمیده و بافرهنگی باشند که اصلا مشکلی برات پیش نمیاد.چون جایگاه هر عروسی رو حفظ میکنند و به هر دوتون به یه اندازه محبت میکنند.
ولی اگه مثل خانواده شوهر من آدمهای بی فرهنگی باشند و بین شماها فرق بذارن ،از دوحالت خارج نیست یا شما رو به جاریتون ترجیح میدن یا ایشون رو به شما.
اگه مورد اول بود اصلا بر اسب غرور و تفاخر،سوار نشو و فکر نکن برنده بودی که تونستی جای جاریت رو تو قلب اونها تصاحب کنی.این دنیا میگذره.یه طوری باش که خدا و اهلبیت تحویلت بگیرن و تو قلب اونها جا داشته باشی.اصلا اصلا اصلا از جاریت پیش اونها و حتی پیش همسرت بدگویی نکن و از اونها هم به جاریت نگو.اتفاقا وقتی جاریت میاد خونه مادرشوهر،شما هم برو.باهاش صمیمی باش(البته نه زیاد)ازش پذیرایی کن.بذار حس مهمان بودن داشته باشه نه صاحبخونه بودن.با ادب و احترام باهاش برخورد کن.اگه خواهرشوهرها پشت سرش بدگویی کردن شما از خواهرشوهرها حمایت نکن و اگه خوب گفتن با لبخند،تایید کن تا بهشون بفهمونی که حسود و بخیل نیستی.
و اگه مورد دوم بود یعنی جاری رو به شما ترجیح دادن فکر نکن بازنده ای و دنیا به آخر رسیده.حواست رو جمع زندگی خودت بکن.دلت رو به خدا بده.کنار شوهرت باش و نذار کسی به این باور برسه که فرد حسود و تنگ نظری هستی.
وگرنه بعدا دودش تو چشم خودت میره.
ممکنه شوهرت و خانواده اش بهت بگن تو چشم دیدن یه جاری رو نداری.(البته ببخشیدا..... رک حرف میزنم که دقیق بتونم منظورم رو بهت برسونم)
یه جوری پازل زندگیت رو بچین که سالهای بعد به خودت افتخار کنی.
صد البته ،تقویت ایمان و تحکیم رابطه با خداوند و اهلبیت و مدد طلبیدن از ساحت ایشان،بهترین راهکار و نسخه شفابخش هر دردی است.
ببخشید خیلی طولانی شد🙈
موید باشی عزیزم🌺🌺🌺
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃
کمی آرامش...
با شما🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
بافتن را از یک فامیل خیلی دور یاد گرفتم که نه اسمش خاطرم است نه قیافهاش
اما حرفش هیچ وقت از یادم نمیرود، میگفت :
زندگی مثل یک کلاف کامواست !
از دستت که در برود میشود کلاف سردرگم، گره میخورد، میپیچد به هم، گرهگره میشود .
بعد باید صبوری کنی، گره را به وقتش با حوصله وا کنی، زیاد که کلنجار بروی، گره بزرگتر میشود، کورتر میشود، یک جایی دیگر کاری نمیشود کرد، باید سر و ته کلاف را برید، یک گره ظریفِ کوچک زد !
بعد آن گره را توی بافتنی یک جوری قایم کرد، محو کرد، یک جوری که معلوم نشود، یادت باشد گرههای توی کلاف همان دلخوریهای کوچک و بزرگند، همان کینههای چند ساله، باید یک جایی تمامش کرد، سر و تهش را برید
زندگی به بندی بند است به نام «حرمت»؛
که اگر آن بند پاره شود کار زندگی تمام است...
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃
#نمازمجرب_براےمهربان_ڪردن_یڪ_شخص🍃🍃🍃🍃🍃
💯✍🏻چون شب یک شنبه یا چهارشنبه برسد چون مردم خفته باشند وضو بسازد و دو رکعت نمازگذارد در رکعت اول یک بار سوره فاتحه و بیست نوبت آیه
آیه 128 سوره توبه :
لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ
⇇و در کعت دوم یک بار سوره حمد و بیست بار همین آیه را بخواند چون سلام داد بیست بار صلوات فرستد و بعد از آن سر به سجده نهد و بیست بار بگوید :
♡یا رحیم♡فلان را مهربان من گردان
چون این نماز گذارده باشد هر روز که شود آنکس مهربان گردد تا جای که وصف نتوان کرد
📚تحفة الاسرار ص 87
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
صرفاخاطره
🌸🍃🌸🍃🍃
امروز یه آقا وارد مغازه شد، بعد داد زد ابوذر پس کجایی؟ بیا ببینیم چی بخریم. بعد دیدم یه بچه سه چهار ساله اومد تو و بیسکوییت برداشت.
تمام تصوراتم از ابوذر بهم ریخت. ابوذر الان باید 40 سالش باشه 😂😂😂
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
دارم حسادت میکنم .. خودشو جا میکنه ..🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 من 25سالمه3ساله عروسی کردم.بغل مادرشوهرم زندگی
#پاسخ_اعضا
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
دوست عزیزشما جایگاه خودتون حفظ کنیدوبقیه رارها کنیدمهم همسرتون هستندکه باهاتون همراه باشند
مهم زندگی خودتون هست.منم تواوایل ازدواجم اونقدرپیشم گفته بودندجاری بدهست و....باورم شده بودکه جاری بزرگم افریطه هست اون وقت یک جاری بزرگ داشتم حتی یکباربامن وهمسرم اومدخرید تونامزدی ومن دعوا کردم باهمسرم.
ولی وقتی ازدواج کردم ودیدم جاریم چقدرخانم هست وحالا بعد23 سال جاری بودن خیلی بهم دل می سوزونیم وشدیم همدم هم وجاری کوچکم هم که خواهرزاده جاری بزرگم هست وقتی صمیمیت مادوتاجاری رادیدباهامون صمیمی شدوحالا3جاری خیلی بهم احترام وارزش قایلیم وهمیشه باهم میریم سیزده بدرو.....
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
من سرم گرم بیت و قافیه چیدن بود...
مامان داشت دعای تحویل سال می خوند، صدای قرآن خوندن بابا مثل همیشه توو خونه بلند بود و فاطمه ی زهرا داشت با آهنگ شادی که تلوزیون پخش میکرد ریز ریز قر می داد و بقیه همه سرشون گرم کار خودشون بود.
گوشی که توی جیبم لرزید با نیش باز رو به همه و هیچ کس گفتم:
🌸🍃🌸🍃🍃🍃
- اوم... فکر کنم یادم رفته شیرینیارو بیارم؛ برم بیارمشون!
مامان با لبخند معناداری نگاهم کرد و گفت:
" الان سال تحویل میشه. زود بیا! "
چشمی گفتم و بعد مثل جت از جا در رفتم توی آشپزخونه. تا جواب دادم گوشی رو، صدای شادش پیچید توو گوشم
+ سلاااامممم بر عشق خودم! خوبی؟چیکار میکردی؟ سر سفره بودی؟ دعا کردی منو؟
خنده م گرفت
- سلام! یه نفس بگیر خب!
سر سفره بودم ولی داشتم برات شعر میگفتم!
به قهقهه خندید
+ الحق که دیوونه ای. آخه الان وقت شعر گفتنه خانوم؟
نیشم باز شد
- بچه که بودم شنیده بودم لحظه ی تحویل سال هرکاری کنی تا آخر سال همون کارو میکنی...
منم که خرافاتی!
داشتم بهت فکر میکردم و یه غزل شاد میگفتم که تا آخر سال هی بهت فکر کنم و شعر بگم و بعدم که شاد باشیم دیگه!
اینارو ول کن حالا؛ تو چرا الان زنگ زدی؟ سال که تحویل نشده!
شیطنت توو صداش موج میزد
+ فکر کردی فقط خودت بچه بودی و از این چرت و پرتا شنیدی؟
زنگ زدم بهت که سالَم با صدای تو تحویل شه که تا ته سال تو باشی و خنده هات و دیوونه بازیات و شعر و غزلات و عشق و حس خوب دوست داشتنت...
بغضم گرفت؛ تا من چیزی بگم، اول صدای شلیک توپ و بعد اعلام سال جدید بلند شد
زمزمه کرد
+ امسالمو از تو تحویل گرفتم... عیدت مبارک همه چیزم!
تا بیام جواب بدم مامان صدام کرد؛ هول هولکی و با خنده گفتم:
- عید توام مباااااررررکککک! من برم بابا داره عیدی میدهههه! جا موندم من!
غش غش خندید
+ برو عیدیتو بگیر آتیش پاره! از طرف منم یکی یدونه همه رو ببوس، عیدم تبریک بگو...
خنده م گرفت
- بابارو دوتا میبوسم از طرفت! بگم این بوسارو کی فرستاده راستی؟
صداش میلرزید از زور خنده
+ نگی ممنون میشم!
مامان باز صدام کرد، عجله ای خدا حافظی کردم و بدو رفتم عیدیمو بگیرم و آرزو کردم که برای یه بارم که شده،
خرافه ها بشن واقعیت...
#طاهره_اباذری_هریس
#عاشقانههاییکهوشبر
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#صرفا_خاطره
🌸🍃🌸🍃🍃
مسخره ترین خاطره ام عقد خودمه، داماد عین گاگولا هاج و واج مونده بود چه کنه۰ مادر شوهرم عین برج زهرمار نشسته بود بچه هاشم دورش انگار دفعه اولشو عقد میبینن یا اینکه مهمونن مثل گونی سیب زمینی لم داده بودن۰ فقط خواهرم اومد بالا سرم قند سابید نه یه کادویی نه طلایی نه نقل و نباتی ۰ از خسیسی یه دست کت شلوار برا داماد نخریده بودن کت تو تنش داشت میترکید برا منم که هیچی نخریده بودن مانتو مشکی تنم بود۰ یه چادر گل گلی مادر شوهرم از رو فرش خونه ورداشته بود اورده بود انداخت سر منح اخرشم که مادره شاهکار کرد جلو اون همه ادم یه تعارف نکرد به پدر و مادرم یا بقیه منو تنها بردن خیر سرشون شام پاگشا😐
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
چله شهدا گرفتم و نتیجه....👇
🌸🍃🌸🍃🍃🍃
سلام اميدوارم حال همه عزیزان عالی باشه
من یه ماه پیش مشکل بزرگی پیداکردم ی شب که نمازمغرب وعشاروخوندم یهو به دلم افتاد چله شهدا بگیرم وهرشب بعدنماز زیارت عاشورا وذکر هدیه میکردم به یک شهیدوباهاش دردودل میکردم خیلی زیادهم استرس داشتم ونگران بودم مشکلم حل نشه امامیدونستم شهدا هیشکی رودست خالی ردنمیکنن😭😭😭 تااینکه وسطای چله بودم وکلی استرس وشبی که مشکلم حل شد به سه تاشهیدکه همون موقع نوبت خواندن زیارت عاشورا براشون بودم توسل کردم وهمش احساس میکردم کنارم هستندالهی شکرمشکلم حل شد وماهمیشه مدیون شهداییم چه درزمانی که زنده بودندوازمملکت دفاع میکردند وچه الان که رفتندوبازم زنده اند اگه بهشون رو بزنی دست خالی ردت نمیکنن🙏🙏🙏🙏🌺🌺🌺🌺😭😭😭😭😭😭
سلام ممنون ازتون بابت کانال عالیتون اجرتون باامام حسین عليهالسلام 🌺🌺
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
دارم حسادت میکنم .. خودشو جا میکنه ..🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 من 25سالمه3ساله عروسی کردم.بغل مادرشوهرم زندگی
💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃
ببینیدخانوم عزیز جاری شما هنوز یک هفته است که وارد جمع شما اومده 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
هنوز خیلی زوده که بخوایید بگید صمیمی هستن گذر زمان اخلاق و رفتار افراد رو نشون میده شما هم الان یه خورده حسادت و نگرانی دارید که هردوشون اشتباه محضه چون ۸۰ درصد خانوم هاتو این جور مواقع واکنش برعکسی از خودشون نشون میدن اون واکنش اشتباه می دونید چیه؟؟؟؟؟؟ اینه که اعصبانیت و ناراحتی که از صمیمیت خانواده شوهرشون با جاری شون دارند رو میان تو خونه خودشون سر همسرشون خالی میکنن این کار واقعا برعکس کاریه که باید انجام بدن درست ترین کار اینه که شما تو خونه چندبرابر قبل به همسرتون محبت کنید و مثل قبل با خانواده همسرتون رفتار کنید اگه شوهر آدم پشتش باشه انگار دنیا پشتشه .بعدشم کمتر خانومی هستش با خانواده شوهرش به مشکل نخورده باشه فردا روزی که میونشون شکرآب شد شما افسوس میخوری که چرا تو دوران گل وبلبلشون زندگی رو به کام خودمو همسرم تلخ کردم حواستون و تمرکزتون تو بهتر شدن بیشتر زندگی خودتون باشه دیگرانو فراموش کنید..... یا حق
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
میخوام از یک تجربه خوب صحبت کنم ....
دوسال پیش وقتی همسرم به خواستگاری من اومد خیلی خیلی اصرار به این وصلت داشت،ولی از دار دنیا هیچی نداشت،
🌸🍃🌸🌸🍃🍃
حقوقش ۳ تومن بود و پس اندازش کلا ۱۵ میلیون تومن ،از نظر شغل و تحصیلات ،حتی تیپ و قیافه هم همه میگفتن من ازون بهترم،ولی چون اخلاقش عالی بود و مادرش خیلی ازش راضی بود و به هوای من خیلی از نطر اعتقادی تو یک سالی که خواستگارم بود،پیشرفت کرده بود ،حقیقتا دلم نمیومد رد کنم ،مدام یاد صحبتی از امام صادق علیه السلام میفتادم که میفرمایند اگر مردی اومد خواستگاری دخترتون و اخلاق و ایمانش رو تایید کردین رد نکنید که به هلاکت میرسید
منم میترسیدم و مدام توی سرم این روایت تکرار میشد
خلاصه قبول کردم و دوساله که من با اطمینان به حرف اهل بیت الحمدالله بهترین زندگی و بهترین همسر دنیارو دارم
نه تنها شوهرم که خانواده شوهرم هم خیلی خوبن و خیلی هوامون رو دارن
هر روز حقوق شوهرم بیشتر میشه و به طور معجزه آسایی تونستیم یه خونه خیلی خوب رهن کنیم و کم کم داریم یه ماشین خوب هم میخریم
شوهرمم هم به فکر هست و هر وقت پول دستش میاد برام کادو و طلا میگیره و چون میدونم خیلی نمیتونه از لحاظ مالی محبت کنه از لحاظ های دیگه جبران میکنه
مثلا خیلی تو کار های خونه کمکم میکنه،مدام میگه کاری نداری برات انجام بدم
زیاد میبرتم بیرون ولی خب مثل لاکچری ها رستوران نمیریم ولی عوضش همون چیزای کوچک و ارزون ولی در کنار هم خیلی خوش میگذره بهمون
خواستم بگم بهترین خوشی ها و بهترین ازدواج هارو سر پول از خودتون دریغ نکنید
من خواستگار جراح و دندونپزشک و بهترین مهندس هارو هم داشتم ولی همرو بخاطر مسائل اعتقادی رد کردم
خدا جای حق نشسته
بهش اطمینان کنید
ازدواج میتونه بهترین اتفاق زندگی هر آدمی باشه چون میتونه یه رفیق ناب و فاب برای همه عمرش پیدا کنه پس خیلی برای پیدا کردنش دقت کنید و خیلی درگیر مادیات نباشید
الهی که خوشبخت بشید
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
صرفا خاطره
🌸🍃🌸🍃🍃
حنا بندون یکی از آشناها مون بود ک خانواده عروس خیلی ندیده بودن،ب داماد گفتن بايد 20 کیلو کیک بخری
با اینک اصلا جمعیتی نداشتن
داماد 15 کیلو گرفت
خانواده ما ک طرف داماد بودیم وخانواده اونا افتادیم ب جون هم😂😂😂😂😂😂 دعوا هااااا
بعدم انداختنمون بیرون، ما هم کیکو بردیم و تو کوچه نشستیم تا شوهرا بیان جمعمون کنن😂😂😂😂😂😂😂
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿