#خاطره_شما
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
پارسال عمم فوت شدع بود
بعد دختر داییم بهم گف غم اخرت باشه
گفتم ممنون ایشالا تو مجلست شرکت کنم هرچی خاک شماس عمر من🤣🤣🤣🤣🤣🤣
ینی فقط دوس داشتم خودمو بندازم تو قبر🤣🤣
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#دلبروووووون:
آدمی با بهانههای کوچک است
که زندہ میماند!
مثلعطری، پیراهنی، امیدبرگشتنی،
دوبارہ دوستتدارم شنیدنی چیزی♥️(:
#توییت
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#خاطره_شما
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
بچه که بودم از توی کویر رد میشدیم. یک سری درختچه بود که مامانم بهم گفت اسمشون درخت گز ه. من هم فکر کردم درختیه که میوه اش گزه . از این گزهای اصفهونی.. تا مدتها درگیری ذهنیم این بود که پس اون پسته ها چطوری رفتن توش. اخرش نتیجه گرفتم یک زمانی میان رو درختها مغز پسته میربزن میره تو میوه اش😂😂😂😂😂😂
beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#دلبرووووووون:
درفراسُـوهایعـشْـقتورادوستمــےدارم!🔐♥️
beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#خاطره_عقد
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
من شوهرم مال یه شهر دیگه اس وقتی عقدبودیم میرفتم میموندم و مادر شوهرم از ترس اینکه من غذا درس کنم وهمه تعریف کنن همیشه خودش غذا درس میکرد یه بار قرار شد من یه غذایی درس کنم رفتیم باشوهرم هرچی لازم بود رو گرفتیم وقرار شد فردا شام درس کنم فرداییش ناهارو که خوردیم رفتیم تواتاق خوابیدیم یکم بعد دیدیم بوی غذا دراومد دیدم مادرشوهرم زودتر از من رفته گذاشته که من نتونم بزارم 😂منم از حرصم داشتم تواتاق گریه میکردم وشوهرم همش دلداریم میداد تااینکه همشون پاشدن رفتن ببرون من و شوهرم تنها موندیم به منم سپرد که غذا پخت زیرشو خاموش کن منم که حرصییییی برداشنم هرچی نمک و فلفل بود ریختم توغذاش شب که شد موقع شام همه میسوختن و سرفه میکردن . شوهرمم اخر شب گفت راستشو بگو تویه دستی به غذا کشیده بودی که انقدر خوشمزه شده بود؟😂😂
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#خاطره_دانشگاه
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
یکی از پسرای دانشگاه که چند ترم بود اون درس رو رد شده بود داشت به استاد شکایت میکرد که فلان استاد که خانومه معلومنیس با شوهرش دعواش میشد چی میشد همرو مینداخت 😒
استاد تورو خدا شما این ترم ننداز !!!🙏🏻
یهو استاد برگشت گفت عرض کنم خدمت شما که فلانی همسر بندس😐😐😐
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#خاطره_دانشگاه:
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
یه بار دیگه هم چنتا از دوستای ناباب دانشگاه واسه اینکه سر به سرم بذارن آهنگ زنگ گوشیمو یواشکی عوض کردن منم همونروز قرار بود برم گالری یکی از استادهام که کارهاشو نمایش گذاشته بود یه گالری فوقالعاده با کلاس و شیک اصلا یه وضعی حالا منم تو اجرای چنتا کارهاش کمکش کرده بودم یه جورایی مهمونش بودم واای هر وقت یادم میوفته دلم میخواد گریه کنم وسط گالری همه جا سکوت چنتا از استادها بودن و چنتا هنرمندهای حرفهای چند نفر هم شخصیتهای پولدار و کلکسیونر دار یهویی گوشیم شروع کرد به خوندن *کفتر کاکول به سر های های . این خبر از من بپر های های*😨😨 یعنی کوپ کردم داشتم سکته میزدم خیییلی وحشتناک بود همه داشتن زیر چشمی منو نگاه میکردن😭😭 فقط با سرعت خییلی زیاد زدم از گالری بیرون اینقدر این دوستامو فهش دادم که خودشون به غلط کردن افتادن بدجور آبروم رفت افتصاح شد
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#دلبروووووون:
"عشقآموختبهمنرمزپریشانیرا♥️"
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#خاطره_عقد
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
یه سوتی دارم از مراسم عقدم توی محضر
دیدین توی فیلما عاقد وقتی بله رو از عروس و داماد میگیره تموم میشه همه دست و روبوسی میکنن منم واسه خوندن صیغه موقت ک رفتیم محضر وقتی ازمون بله رو گرفت من فکر کردم همه چیز تموم شده بلند شدم روبوسی میکردم با مامان و مادرشوهر و...
بعد عاقد گفتش عروس خانم ماشاالله چه هول تشریف دارن هنوز کار ما تموم نشده بشینین تا صیغه رو جاری کنم😬😬😬😬😬😬😐😐😐
یعنی شوهر من همش به روم میاره و میخندیم😂😂😂😂😂😂😂😂😂
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#خاطره_خواستگاری:
🌿🌿🌿🌿
سلام شب خواستگاریم من چایی نبردم بابام چای گرفت همسرم خیلی ناراحته همش میگه چرا برام چایی نیاوردی 🙊
بعدشم که رفتیم تو اتاق شوهرم خیلی خوش خنده است خودش برا خودش جوک تعریف میکرد بلند بلند میخندید خواهر شوهرم میگفت بابات قرمز شده بود😡 دکمه یقه اشو باز کرد یه کم خنک بشه بعدشم که رفتن بابام دعوام کر که چرا بگو بخند راه انداختید اونم به این بلندی منم هرچی گفتم خودش برا خودش میخندید کسی باور نکرد
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#خاطره_شما
تازه دوربین دیجیتال اومده بود ما قیمتشو نمیدونستیم رفتیم بخریم نوشته بود34 تومان
ما هم گفتیم اقا بده باهاش چندتا عکس گرفتیم و کلی به ادمای تو عکاسی فخر فروختیم و هی ژست گرفتیم 😎
وقتی گارانتیشو امضا کرد و داد 34 تومان شمردیم گذاشتیم رو میز فروشنده با تعجب زل زد بهمون گفت 340تومان!!!فکر کرد داریم بامزه بازی در میاریم که34تومان دادیم!!!!
تازه میخواستیم2تومان هم تخفیف بگیریم 32تومان بدیم..........
دیگه فکر کنید میون اون همه ادم چه جوری اومدیم بیرون!!😣
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#خاطره_دانشجویی
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
سلام بچه ها منم سوتی دانشجویی چند تا دارم یکدفعه سر کلاس یکی از اساتید فوقالعاده مذهبی که اتفاقا مدیر گروهمونم بود..دستم خورد گوشیم یه آهنگ عاشقانهی توووپ پلی شد...حالا مگر قطع می شد..کل کلاس برگشته بودن منو نگاه می کردن استادم هاج و واج مونده بود..بعدشم تا آخر جلسه بارها و بارها با کنایه حرف میزد....خیلی بد بود!! یبارم یکی چادرم رو لگد کرد عذرخواهی نکرد برگشتم با حالت عصبانیت نگاهش کردم که چشمتون روزبد نبینه یک پسری از جلو میومد صاف رفتم توی بغلش حالا اونم هول شده بود دستاشو گرفته بود دو طرف من ک تعادلم حفظ شه نیفتم...😅 دوستامم پخش شده بودن کف خیابون ازخنده نامردا🤣
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿