#خاطره_خواستگاری:
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
یادمه نوه عمم اومده بود خواستگاریم .
رفته بودیم بیرون اونم با ماشین من برام از سوپرمارکت بستنی 1000 تومنی گرفت منم ازش خوشم نیومد ولی چون فامیل بود نتونستم مستقیم بهش بگم گفتم بریم مشاور قبل ازدواج ..
رفتیم عین گاو واستاد تا من پولو حساب کردم آخر جلسه. خلاصه بعد از جلسه زنگ زدم به مشاور گفتم که من ازش خوشم نیومد ولی چون فامیله نمی تونم ردش کنم تو بگو شما به درد هم نمی خورید.
جلسه بعد رفتیم و باز هم من پولو حساب کردم و مشاور هم گفت چیزی که من می خواستم رو ولی مگه ول کن بود پسره روانیم کرد 9 ماه مزاحمم میشد آخر سر شکایت کردم دست از سرم بر داشت🤦♀
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#دلبرووووووون:
امروز یه زوج سالمند اومدن درمانگاه
اول شوهره اومد یواشکی پرسید برا عکس شبکیه چشم امپولم میزنید؟
گفتم نه فقط یه قطره میریزیم
خندید رفت پیش خانومش گفت
پوراندخت جان نترس امپول نمیزنن
یه قطره میریزن چشات
خوشگلتر میشه❤️✨✨✨✨
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#خاطره_خواستگاری:
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
منم شب خواستگاریم واسه اولین بار شوشو رو دیدم بعد که رفتیم تو اتاق با هم حرف بزنیم ساعت 9 شب رفتیم تا 12.30 حرف زدیم......
وقتی اومدم بیرون دیدم بابای خودمو بابای شوشو دوتاشونم خوابشون برده بود .....
مامان منو مامانه شوشو ام چشاشون باز نمیشد به زور نشسته بودن. ههههههه😵💫😵💫😵💫
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#دلبروووووون:
✨میگفت از لحاظ روانشناسی
وقتی کسی رو دوست داری پیش اون
بچهتر میشی، گاهی خنگتر میشی
چون زبونت توانایی ابراز احساسات
قلبت رو نداره ولی همونقدرم
روی تمام حرفاش و رفتاراش حساس
و زودرنج میشی ..
و چقدر درست میگفت:)💕✨✨
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#خاطره_خواستگاری:
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
سلام عزیزان☺️🖐
وقتی همسرم اومد خواستگاریم من خودم سینی چایی رو نبردم و برادرم برد شوهرم همیشه میگه تو اون شب چرااااااااااااا خودت چایی نیاوردی😒
شوهرم میگه همه مزه خواستگاری به اینه که عروس خانم چایی بیاره دستاش بلرزه و داماد هم هووول بشه و چایی رو بریزه رو لباسش خخخخخخخخخخ😂😂
من خیلی شیطون بودم از اول مجلس هم تا اخرش خودم نشسته بودم و نظر میدادم خخخخخخخ🤓
بعد که با همسرم تنها شدیم انقد حرف زدم همسرم دهنش باز مونده بود 😳بعد همیشه میگه تو اون شب نزاشتی من حرف بزنم اصن
بعد که حرفامون تموم شد به همسرم گفتم خووووو حالا نظرت چیه در مورده من😎
همسرم گفت 70 درصد اوکیه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!من :😠
شوهرم 😜
70 درصد 😐
خلاصه 70 درصد به من اوکی داد بچه پرووووووووووووووو خخخخخ
30 درصد دیگه شم به زور ازش گرفتم😊
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#دلبروووووون:
✨[و أنَا أبحَثُ عنَّي .. وَجَدْتُكَ♥️]
و هنگامي كه پیِ خودم بودم،
تو را يافتم:)!
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#خاطره_خواستگاری:
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
من شب خواستگاریم روبروی شوهرم توی اتاقم نشستیم که بحرفیم
بالاخره که بعد 1 ساعت پاشدیم پای من که کم خوابی داشته مثل اینکه، میگیره میخوابه ومن اصلا دیگه احساسش نمیکردم. وقتی پاشدم نمیدونم پام چجوری گذاشتم که یهو چشتون روز بد نبینه از پشت حواله شدم سمت کمد دیواری تالاپی خوردم بهش
وااااااااااااااااای یه صحنه تخیلی بود که نگو😢 سریع خواستگار محترم نیگا کردم که اگه میخنده جفت پا برم توی حلقش که دیدم نه آدم حسابیه نمیخنده😄 بروی خودش نیاورد و رفت بیرون
من میگی یه 10 دقیقه ای ولو شدم کف اتاق میخندیدم که خواهرم اومد دنبالم کفت زشته بیا بیرون، منم واسش تعریف کردم کلی خندیدیم
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#دلبرووووووون:
✨در ریاضیات تعریفی داریم که میگوید :
« به دو مجموعه که اشتراکی با یکدیگر
ندارند مجموعههای مجزا یا جدا از
هم گفته میشود .»
من هر عملیاتی که بگویی روی خودمان
اعمال کردم که شاید اشتراک من و تو،
تهی نباشد !
چه اشترکات زییایی میشدند اگر من
لباس موردعلاقه تو را میپوشیدم و
تو نیز لباس موردعلاقه من را ؛
تو عطر موردعلاقه من را میزدی
و من نیز عطر موردعلاقه تو را !
آخ که چه میشد اگر من چشمان تو
را نگاه میکردم و تو نیز چشمان
من را ؛👀✨
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#خاطره_خواستگاری:
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
خاطرات خواستگاری خانما خیلی جالب بود مال منم خیلی رمانتیکه. 😍
شوهرم مستاجر مغازمون بود ازروز اول که میاد اونجا من داشتم میرفتم سرکارمنو میبینه عاشقم میشه.
تا2سال هیچی نمیگه یه بار من میام برم سرکار پسرعموم میادمنو برسونه شوهرم میبینه فکر میکنه نامزد کردم شبش مامانش زنگ میزنه واسه خواستگاری مادربزرگم جواب میده میگه این هرکی میاد خواستگاریش جواب رد میده بیایید خواستگاریه اون یکی نوه ام (یعنی دخترعموم)اونام میگن نه ما همینو میخواهیم مامان بزرگمم هیچی به مانمیگه!
و میره تا2ماه بعد دوباره زنگ میزنن اینبارمیگیم بیان.مراسم رسید به بله برون که خواهرو مادرش به هم زدنش.دوباره چن ماه گذشت.منم هرکی میومد خواستگاریم به دلم نمینشست فقط ازین خوشم اومده بود ازون طرفم شوهرم به بابام گفته بود من فقط خواستگاریه دختر شمااومدم و مطمئنم مال من میشه.آخر سر کلی ایت الکرسی خوندمو بهش زنگ زدم گفتم منم تو رو میخوام حاضری جلو همه وایسی گفت اره.
دیگه1ماه برای آشنایی باهم بودیم....بعدش اومد خواستگاریم.الان خیلی خوشبختیم ولی خانوادش همونن که شب اول خودشونو نشون دادن
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#دلبرووووون:
وقتایی که دوست دارید همسرتون
زودتر بیاد خونه بهش بگید :
『لاحول وَ لا..دلم تو رامیخواهد
با هُل و وَلا..دلم تو را میخواهد
ای یار! اگر آب به دستَت داری،
بگذار و بیا؛دلم تو را میخواهد🤤♥️』
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#خاطره_عقدی:
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
کانالتون بسیار زیباست..من برای دهه پنجاه هستم...یادمه شب عقدیم وقتی محرم شدیم من به مامانم گفتم:من با این پسره توی یه اتاق نمیرم ها گفته باشم😂😂 اونموقع ها خیلی باحیا بودیم😂
مامانم به نیشگون ازم گرفت گفت:ورپریده الان میرم به حاج بابات میگم😂
گفتم من با پسر مردم خلوت نمیکنم..
مادرم گفت :دختر این پسر حالا شوهرته،خجالت بکش😂😂یادش بخیر...
یه جوری به شوهر بیچارمو نگاه میکردم انگار دشمنم بود😂
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#دلبرووووون:
پیامبررحمتفرمود :)
مرد دربرابر لقمہاے کہ
در دهان همسرش مےگذارد پاداش
مےبرد..[💕🌸]
#عشق_آسمانی
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿