eitaa logo
دنیای بانوان❤️
10.5هزار دنبال‌کننده
37.8هزار عکس
629 ویدیو
10 فایل
بخوانیم و بیاموزیم..... به زندگیمون نور ببخشیم...🍃 آیدی من @Hamraaaz تبلیغات پذیرفته میشود👇 https://eitaa.com/joinchat/2682126514Ce7df1eef64
مشاهده در ایتا
دانلود
دنیای بانوان❤️
یک زندگی یک سیاست👇
یکی از ویژگی هایی که باعث میشه بین همسرها سردی ایجاد بشه وابستگی بیش از حد و دایمیه! • اینکه برای هر کاری فارغ از نظر خودتون فقط دنبال نظر و تایید همسرتون باشین. • اینکه هر وقت حالتون بده راه رهایی اش رو فقط همسرتون بدونید و ازش انتظار داشته باشین درمان همه دردهای روحی و جسمی شما باشه. • اینکه دایما نق نق کنید همه اینها از شما یه همسر وابسته و غیر جذاب میسازه با این رفتارها خدای نکرده منتظر روزی باشین کا همسرتون برای دور شدن ازتون لحظه شماری کنه !!! حواسمون باشه یاد بگیریم رو پای خودمون واستیم، اعتماد به نفس داشته باشیم در عین محبت استقلال هر فرد توی زندگی باید حفظ بشه هر چی آقامون بگه و هر چی خانومم بگه مال دوران شیرین نامزدیست!!!! این طور زندگی کردن به مرور خسته و دلزدتون میکنه ؛ با واقعیت و قاطعیت زندگی کنیم.. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
یک‌ زندگی یک ایده معنوی ❣❣❣❣❣ منم خواستم یه ایده معنوی به خانومای گل کانال بگم..... برای حاجتروایی یه دونه تسبیح برمیداری وباهمین تا ۲۱روزپشت سرهم روزی ۱۰۰صلوات به حضرت میفرستی ونیت میکنی که اگه حاجتم رو گرفتم سر۲۱روز ۲۱تسبیح بین مردم پخش  کنم.... وباورکنین رد خور نداره حتی گفتن واسه هم خوبه .... من حاجتمو بااین نذرگرفتم خانومای گل خوشحال میشم حاجت گرفتین نتایجتون روتو کانال بگین @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
#مریم#درد_دل_اعضا
نظر شما برای مریم ❣❣❣❣❣❣ سلام درباره درددل مریم ی نکته بگم متاسفانه امثال مریم زیادند!!!! بله تعجب نکنین بعضیا مث مریم رابطه نامشروع برقرار کردند و خیلیا رابطه عاطفی در فضای مجازی با نامحرم( به خیال خودشون عیبی نداره چون رابطه جسمی نیست ) ریشه اینه که با کسی ازدواج کردند که دوستش نداشتند وقتی یکیو دوست نداری ازدواج نکن به حرف اینا هم که میگن کم کم مهرتون به دلم هم میشینه هم گوش ندین حرف غلطیه یا با عشق و دوست داشتن دوطرفه ازدواج کنین یا ازدواج نکنین تو رو خدا مطمئنم خواهرشوهرهای ظالمش خودشون با چند نفر دیگه بودن و الان مریم رو شماتت میکنن هرچی شد بشه زیر بار زندگی بدون عشق دوطرفه نرید وگرنه یا مث مریم دست تون می‌ره تو دست یکی دیگه یا فکرتون تو فکر یکی دیگه و دنبال عشق توی گوشی و...میگردین و میفتین به دام گرگ های انسان نما اینقدر زیادن اونایی که مث مریم قربانی نادونی و نفهمیدن عشق توسط اطرافیانشون شدن منم ی قربونی ام شاید قصه م رو ی روز براتون گفتم قصه عشقی دوطرفه که بعد ۱۱ سال فهمیدیم😭..... @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
من تا قبل اینکه ازدواج کنم خیلی کم پیش میومد که صحبت کنم اگرم صحبت می‌کردم خیلی آهسته جوری که وقتی میخواستم صحبت کنم همه ساکت میشدن که صدای منو بشنون خلاصه رسید به روز عقد عاقد بار سوم گفت وکیلم منم آهسته گفتم بااجازه بزرگترا بله باز عاقد گفت عروس خانم سه بار شدها جواب بده باز من جواب دادم باز عاقد گفت عروس خانم چرا جواب نمیده منم عصبانی شدم بلند گفتم بله آقا بله😠😠😠😠 سرم رو گرفتم بالا دیدم کل فامیل این شکلین😳😳😳😳😳😳🙄🙄🙄🙄🙄🙄 بعدا به شوهرم گفتم سه بار گفتم بله عاقد نفهمید گفت والا منم نفهمیدم که کنارت بودم اون بنده خدا که حق داشته انقد دختر مظلومی بودم😂😂😂😂😂😂😂 هنوز نگاه های فامیل رو یادم نرفته😆😆 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
#مریم#درد_دل_اعضا
سلام برهمه دوستان گرامی ومریم عزیز ❣❣❣❣ .منم نظربدم نظرنداده از دنیانرم... توزندگی مشکلات زیاده ناملایمتی ها راستشوبخوای منم مجردبودم توسن28سالگی ازدواج کردم ... اصلا خواستگارنمی اومد تنهابودم واقعا به کسی نیاز داشتم پشتم باشه... پدرومادرم پیروافتاده بودن طوری که اطرافیانم منوبرای مرگ مادرم اماده میکردن که اگه این اتفاق افتادتنهایی چکار کنی.بگذریم. منم بخاطرازدواج نکردنم لجباز شده بودم داشتم به راه اشتباه کشیده میشدم وتوراه با کسی داشتم دوست میشدم که میدونستم براچی میخوادباهام باشه. بازم خود داری کردم به خواست خدا.یعنی خدابروم رحم کرد.که طرف جنس مخالف نرفتم. بعدچندماه ازدواج کردم.که بماندمشکلات بعدازدواج واعتیادشوهرو بدون عروسی گرفتن بری خونت وبچه و... اما اونجا روبگم که خودمونگه داشتم خداخواست. الان شوهرم خداروشکرباهمه این مشکلات خیلی خوبه واز همه مهمتربی ناموس نیست وچشم پاکه.توهم مریم جان تحمل میکردی به خدا واگذارمیکردی خدابهترانتقام میگرفت @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
#مریم#درد_دل_اعضا
:❣ درددل مریم که اعضای کاناله دختریکه اتفاقات غیرقابل پیش بینی در زندگیش اتفاق می افته رو بخونید و نظراتتون رو برامون ارسال کنید... ممکنه برای هر کدوم از ما اتفاق بیفته.... @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
9.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🍃 🥀 زهراشدےڪه‌ نام‌علےراعلم‌ڪنے 🥀 پنھان‌شدےڪه‌ هردوجھان‌راحرم‌ڪنے 🍃اللّٰھم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج🍃 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
#درد_دل_اعضا
دنیای بانوان❤️
#مریم#درد_دل_اعضا
نگاه کردم دفترچه هام بود که به سر و صورتم میخورد.نرگس تو حال خودش نبود...رنگ صورتش قرمز بود.همش میگفت میکشمش....تو چیکار کردی!!؟؟؟ازش میترسیدم....دروغ چرا از مردن میترسیدم.از اینکه بلایی سرم بیاره...اگه از دست اونم فرار میکردم محمد چیکارم میکرد...ندا نرگس رو از اتاق برد بیرون...نمیدونم چقدر نرگس تو حیاط بود و فریاد میکشید...خودش رو زد...وسایلش رو پرت میکرد عین دیووونه ها شده بود.ندا به سختی کنترلش میکرد که سمت من نیاد.دو سه ساعتی گذشت تا آروم گرفت،من فقط گریه میکردم و به خدا التماس میکردم بهم یه فرصت دیگه بده،به این پنج شش سال فکر میکردم..چه صبری داشت خدا که انقدر راز خیانت و هرزگی منو پنهون کرده بود تا من به خودم بیام اما من همچنان پیش میرفتم.چقدر خدا در حقم بزرگی و لطف کرده بود که بی آبرو نشم و من عین این احمق ها فکر میکردم از زرنگی خودم به اینجا رسیدم و کسی نفهمیده....دلم میخواست زمان به عقب برمیگشت و من خطایی نکرده بودم همونطور دختر ساده و سالمی بودم که محمد میتونست کم کم بهش دل ببنده....سرمو تو دستم گرفته بودم و زار میزدم به حال خودم....به حال محمد...به حال امیر....امیرم چی میشد..دفترچه اول رو برداشتم و عین دیوونه ها ورق زدم...میخواستم ببینم نوشتم نمیدونم امیر بچه کیه....خدا خدا میکردم..اگه این رو هم نوشتم امیر رو با خودم به ته چاه می انداختم.امیر بی گناه بود و به پای گناه من میسوخت. لعنت به من..نوشته بودم... کتاب را انداختم و شروع کردم خودم رو بزنم و فریاد کشیدم: لعنت بهت مریم...بمیری مریم...همه چیز رو نابود کردی....خدا لعنتت کنه...چرا بقیه باید تاوان گناهت رو پس بدن....نرگس اومد تو اتاق و گفت: چه مرگته؟؟؟بشین یه گوشه و بهم گوش بده...نشستم و نگاش کردم....اشک میریخت...ندام گریه میکرد...نرگس گفت:امیر بچه محمده؟؟؟ گفتم: نمیدونم...نرگس و ندا گریه هاشون شدت گرفت...ندا گفت: محمد بدون امیر میمیره....اگه واقعا بچش نباشه...اگه وافعا حروم زاده باشهگفتم: ترو خدا نگذارید بچم تاوان اشتباه منو پس بده.خواهش میکنم...امیر بی گناهه.نرگس گفت: خفه شو...محمد اگه بفهمه اینقدر هرزه بودی و از اول هر روز و هر شب تو بغل یکی میخوابیدی و حتی نمیدونی بچت مال کیه...روانی میشه...مجنون میشه...مخصوصا اینکه مدتیه یهت علاقه مند شده و دوست داره...برای امیر نابود میشه...تو هرچی بودی و باشی ناموسش بودی اگه بفهمه ناموسش زیر خواب چندتا مرد بوده میمیرهگفتم: غلط کردمگفت: خفه شو...من زنگ میزنم به محمد میگم که تو پارک با یه پسر دیدمت.اما دفترچه خاطرات همش پیش من میمونه..محمد تورو طلاق میده. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
یک زندگی یک معجزه👇
دنیای بانوان❤️
یک زندگی یک معجزه👇
از زمانی که یادم میاد اول اینکه پنج سالم بود ماشهرستان زندگی میکردیم واقوام مادرم مشهد بودن و هروقت میخواستیم برگردیم شهرستانی که اقوام بابام اونجا بودن با گریه میرفتم توکمد خونه مادربزرگم قائم میشدم که منویادشون بره ببرن (هیچ وقتم موفق نمیشدم😊) خلاصه پنجره اتاق خونه مادربزرگم روبه گنبد طلایی امام رضا (ع)بود و حالت طاقچه داشت که میشد بالاش نشست البته نه آدم بزرگ درحد یک بچه چون دیده بودم مامانم بعضی وقتا اونجا وایمبسته روبه حرم دعا میخونه رفتم چادرپوشیدم وروطاقچه نشستم یک بچه پنج یا شش ساله اشک می ریختم و گفتم توروخداایندفعه که رفتیم شهرمون دفعه اخرباشه و دیگه نریم از مشهد.. وماشهریوربرگشتیم همون شهرستان ودی ماه همون سال به طور معجزه آسایی پدرم که اصلا قصد اومدن به مشهد نداشتن منتقل شدن اینجا ومادرمم با انتقالی شون موافقت شد وما برای همیشه اومدیم مشهد ... هنوز مامان و بابام میگن نمدونیم چطور شد که ما اومدیم ولی من میدونم از کی خواستم که دست یک بچه رو نگذاشت خالی بمونه برای همین هروقت حاجتی دارم دستای بچه هامو روبه آسمون میگیرموخدارو به پاکی دستشون قسم میدم که دست خالی برنگرده... 🌸🍃دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100
یک زندگی یک سیاست👇