eitaa logo
دنیای بانوان❤️
10.5هزار دنبال‌کننده
37.7هزار عکس
626 ویدیو
10 فایل
بخوانیم و بیاموزیم..... به زندگیمون نور ببخشیم...🍃 آیدی من @Hamraaaz تبلیغات پذیرفته میشود👇 https://eitaa.com/joinchat/2682126514Ce7df1eef64
مشاهده در ایتا
دانلود
: 🌿🌿🌿🌿🌿 با شوهرم برای اولین بار رفتم ادکلن بخرم تو عقد بودیم و هنوز تعارفی بعد از تست کردن چندتا ادکلن فروشنده یه جعبه کوچولو گذاشت روی میز شوهرم باز کرد سمت من گرفت منم دیدم دونه ها قهوه هست گفتم ممنون من نمیخوام😊 فذوشنده نمیدونم چرا یهو روشو کرد اونطرف و ریز میخندید😏 شوهرم از خجالت سرشو انداخت گفت بو کن خانوم ، اینا واسه اینه بوهارو تشخیص بدی برا خوردن نیست😒 خب نمیدونستم چکار کنم😂😂 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
: 「بیا‌بشین‌جلومون‌دلبرانه‌بنگر ازاون‌نگاها‌که‌انگاری‌خروس‌قندی قورت‌دادی‌ته‌دلت‌شیرین‌میشه‌انرژی میگیری‌خون‌میدوعه‌زیر‌پوستت ازاون‌نگاها‌که‌انگاری‌یکی‌با‌پر‌رو‌دلت راه‌میره‌همچینی‌قیلی‌ویلی‌میره ازاون‌نگاها‌که‌باعث‌میشه‌لپامون‌ سرخ‌بشه‌عین‌انار‌رسیده‌لبخندمیشینه‌ رو‌لبامون‌اره‌بیا‌بنگر(: میگم‌نکنه‌وسط‌نگاه‌کردنت‌صدا تالاپ‌تلوپ‌قلبمون‌به‌گوشت‌برسه‌ رسوابشیم‌؟ حالاهرچی‌شنیدی‌برومون‌نیاریا! بذار‌فکرکنیم‌نمیدونی‌ما‌چقدر عاشقانه‌هامونوباختیم‌به‌چشمات خلاصه‌قندتو‌بزن‌تو‌چای‌و بی‌درنگ‌بحث‌وبازکن،چخبر؟♥️☕️ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
خاطره از نامزدی مامانو بابام: 🌿🌿🌿🌿🌿🌿 بابام همیشه تعریف میکنه میگه نامزد بودیم با کلی ذوق وشوق پولامو جمع کردم که آخر هفته برم دنبال عشقم بریم سینما😍😍 مامانم میگه منم لحظه شماری که کی باهم بریم بیرون😍 همدیگرو میدیدن ها، سینما هم میرفتن 😂 اما چه رفتنی همین که بابام می‌رفته دنبال مامانم مادربزرگم، دایی وسطیم، دوتا از خاله هام☹️ عمو کوچیکم و عمم هم بدو بدو دنبالشون میرن😐😂😂😂😂 ذوقشون کور شد بیچاره ها وقتی سینما هم میرفتن همه به ردیف مینشستن مامانم این طرف بابامم اونطرف😂😂 به روایتی دیوار چین بینشون بوده تازه همه پول هاشونم میدادن خوراکی برای اقوام یه بار که تصمیم میگرن که وقتی اونا سرگرمن بپیچون😜 یواشکی میرن که پسر خالم داد میزنه خالمو ندزد😐😐😐😭😭 نقششون برباد میره بله دورانه بسی سخت داشتن الان میگن هیچ وقت برای دوران نامزدی شما سخت نمیگیریم😍😍😍😍😍 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
: به قول روزبه بمانی: وقتی که عاشقِ کسی باشی نبضِ دنیات توی دستاشه🤝 با همه صلح میکنی وقتی پای آرامشش وسط باشه..🌿🌻 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
: 🌿🌿🌿🌿🌿 خواهرم تعریف میکرده برادرشوهرش نامزدی بوده بعد دختره هم از این با کلاسا... بعد یه دوماهی اینا باهم قهر میکنن طوری ک همه میفهمن وهمه درصدد اینکه ببینن چیشده نزارن خراب بشه خلاصه دختره هیچ نمیگفته تا دیگه شوهر خواهرم عصبی میشه از داداشش میگه خب بگو ببینم چیشده😒 داداششم میگه بابا تو تماس تصویری بادی در معدم پیچید گفتم صداش کوچیکه ولش کنم اون نمیفهمه یهو ولش کردم تا یه ساعت صدای تررررررررررررررر میداد اونم گفت متاسفم قطع کرد😂😂 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
: 🌿🌿🌿🌿🌿 یهویی زُل زد تو چشام و گفت: ولی نباید یادت بره که من هر جای دنیام باشم کنار هر کسی که باشم، اصلِ قلبم مالِ توعه؛ رگ و ریشه‌م تویی چون آدم از ریشه‌ش نمیتونه جدا شه! نمیتونه دل بکنه هر چقدر هم که شاخ و برگ بده بازم ته دلش جونش بسته به جون ریشه‌ش . . تو همون ریشه‌ی منی🌿' @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
: بـه تُرکی بگو:🤍🫂 ‹رسام سئوگیلی مین عکسینی چک، سئوگیلیم گؤزه ل دیر سنده گؤزه ل چک، نازینا چاتاندا الینی قلم دن چک قوی نازینی اؤزوم چکیم› «نقاش، عکس یارمو بکش، یارم زیباست تو هم زیبا بکش، وقتی رسیدی به نازش، قلمو بذار زمین نازشو خود می کشم.🥰❤️» چه قشنگ گفته🥹🫶🏽 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
: 🌿🌿🌿🌿🌿 روز عقدمون ی روز قبل محرم بود و همه چی با سرعت پیش میرفت صبح رفتیم آزمایشگاه برگه نوبت دهی تموم شد.... بعد رفتیم مسجد نماز ظهر روحانی نیومد.... عصر رفتیم حرم برا عقد داداشم نیومده بود... 7بار خطبه خوند عاقد طفلک بعد انقد عجله داشت بره یادش رفت برا شوهرم هم بخونه و بله بگیره.... پاشد داشت میرفت من یهو دنبال عاقد دویدم گفتم اون بله نگفت😁همه هم نگام میکردن.... شب هم تو محضر داشتیم دفتر امضا میکردیم خودکار تموم شد انقد خسته بودم خودمو چندبار زدم فیلمش هست انقد خندیدیم با شوهرم گفت خوب شد گرفتمت چقد نگران بودی...... 🤣 شبش هم تا صب تو آشپزخونه ظرف شستم، شوهرم هم نشسته بود رو صندلی دستش رو هم زده بود زیر چونش داشت نگام می‌کرد... هرچی نگاهش کردم ب رو خودش نیاورد کمک کنه @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
: یه کلمه آلمانی داریم به اسمِ « 𝗦𝗮𝗹𝗯𝗲 » به معنیِ: "دارویی که مرهم دردات می‌شه و بیشتر از هرچیز دیگه ای توانایی خوب کردنِ‌ تورو داره" مثل صدای یار♥️🔒 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
: 🌿🌿🌿🌿🌿🌿 نامزد بودیم مامانم مریض بود ما بردیم بیمارستان زنجان و خیلی مجهز و امکانات تمام و مامانم نمیتونست راه بره و نامزدم گف من میرم ویلچر بیارم و مامانم تکیه داد به ماشین و اونموقع داداش دوقلوهام کوچیک بودن و باید اونارو نگه میداشتم و ابجیم شوهرش و نامزدم مامانمو میبردن دکتر یهو مامانم گف نگا کنید بیچاره چقدر جوونه رو ویلچره نمیتونه راه بره نگو اقا رفتن ویلچر بیارن راه دور بوده خودش سوار ویلچر شده و ویلچرسوار نامزد من بوده بله همچین بی ابرویی هایی هستیم یهو دیدیم سرپایینی شد و ویلچر با تمام سرعت داره میاد تو خیابون ینی مامانمو ول کردیم و غش کرده بودیم کسی نمیتونست خودشو کنترل کنه و به قول شوهرم اگه با همون سرعت میرفتم تو خیابون ۱۰کیلومتر اونورتر پیدام میکردید 😂😂😂😂😂😂😂 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
: "سأحبك حتي يتوقف قلبي عن النبض" دوستت خواهم داشت تا زماني که قلبم از تپیدن بایستد!💙 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
: 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 يه بارم نامزد بودم به پدرشوهرم زنگ زدم احوالپرسي كنم همه رو دونه دونه ميپرسيد كه مامانت خوبه؟ بابات چطوره؟داداشت چي؟ آخرش گفت خودت چطوري بابا منم گفتم خوبم سلام رسوندم خدمتتون😐 بعد خنده ش گرفت گوشي رو داد مادرشوهرم  @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿