eitaa logo
شعرهای بهجت فروغی مقدم
205 دنبال‌کننده
86 عکس
62 ویدیو
1 فایل
شعر
مشاهده در ایتا
دانلود
لحظه ی تلخ جان دادنش بود دست من باز بر دامنش بود مادرم؛ اوکه باغ نگاهم غرق گلهای پیراهنش بود دور او مثل پروانه بودم زیربار غمش شانه بودم محرم راز او بودم، آخر دختر آخر خانه بودم! کم کم اکسیژن خونش افتاد خواهرم داد زد: آی...امداد! مادرم بندش از ما برید و ناگهان زیر این خانه زد باد... لحظه افتاد در پرتگاهش برکه تاریک شد روی ماهش مادرم قطع شد آه آهش... بسته شد ، بسته بر ما نگاهش قلب شب در تب و تاب افتاد از لب طاقچه قاب افتاد ماهی سرخ تنگ بلوری نیمه جان بر لب آب فتاد ساعت آن شب نه و نیم بود و... ماه آبان تقویم بود و .... ما پر از بیم و مثل همیشه مادر آرام و تسلیم بود و... پیش از این هرگز اینسان به سرعت دست و پا گم نمی کرد ساعت پیش از آهنگ احیای مادر قلب ساعت نمی زد به شدت... دیگر او حرف با من نمی زد حرفی از شعر گفتن نمی زد مادرم با سکوتش به غمهام پیش از این داغ، دامن نمی زد! هر چه کردم، نیامد صدایش وانشد مادرم پلکهایش یاد روزی که دستم به دستش... یاد روزی که من پا به پایش....
48.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مدح امام رضا علیه السلام مرحله‌ی نهایی برنامه‌ی سرزمین شعر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو زود میروی این ایستگاه جای تو نیست به یاد زنده یاد دکتر قصیر امین‌پور
گاهی بیا زبان مرا وا کن و برو طبع مرا دوباره شکوفا کن و برو رویت نشد عزیزم اگر آشتی کنی باشد؛ بیا سراغم و دعوا کن و برو! این درد سالیان سیاه سکوت را حتی به یک سلام مداوا کن و برو حتی به اخم هم شده چیزی به من بگو حتی به اشک بغض مرا واکن و برو! پاییز را که پخش شده در حیاطمان با چشم های خیس تماشا کن و برو در پیش روی آینه بختمان بایست خود را دوباره در دل من جا کن و برو در چشم من نظر کن و حکم فراق را دستت اگر نلرزید امضا کن و برو در زیر سقف آبی و آرام شعر من بد بگذران دمی و مدارا کن و برو تا باورم شود که نفس می کشی هنوز گاهی بیا در آینه ها ها کن و برو کاری به هم نداشتن اصلا قشنگ نیست گاهی بیا مرا و تو را "ما" کن و برو گاهی بیا سکوت مرا بشکن ای عزیز! گاهی بیا زبان مرا وا کن و برو!
هدایت شده از گنجشکهای پاییز
به همان اندازه که آدم‌های قابلمه به دست ایستاده در صف نذری محرم‌های محله‌ی قدیمی‌مان در آذر برایم قابل درک و قابل احترام اند،آدمهای کتاب به دست ایستاده در صف طویل گرفتن امضا از یک آدم مشهور در نمایشگاه کتاب به نظرم رقت‌انگیز‌ند. @azam_saadatmand
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷آفرین به طراحان و دست‌اندرکاران این غرفه 🔸محفل دانایی غرفه‌ای در نمایشگاه بین‌المللی کتاب با معرّفی زنان باحجاب، تاثیرگذار و تمدّن‌ساز. ⚠️پیشنهاد تماشا و بازدید 🆔 @ss_alavi_ir 🌹@sobhetazedam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️تصاویری از دیدار مردمی رئیس جمهور کشورمان با مرزنشینان پیش از حادثه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
در انتظار تو چشمان تر مه آلود است چه رفته بر سرت آیا؟ــ خبر مه آلود است ــ زدی به جاده، نگفتی که برف می بارد، که کار مشکل و راه سفر مه آلود است! زدی به قلب خطر، گر چه خوب می دیدی هوای جنگلِ این دور و بر مه آلود است همیشه عادت مردان مرد بی باکی است هوا اگر که مُساعد، اگر مه آلود است جهان به صفحه اخبار روز خیره شده ست میان بارش باران، خبر مه آلود است!
هشتمین رئیس جمهور ما خادم امام هشتم ما در روز میلاد امام هشتم به ریاست جمهوری منصوب شد و در شب ولادت امام هشتم به شهادت رسید ... در عشق به امام رضا(ع) حل شده بودی و ما تا امروز نفهمیدیم ... 💯کانال 👇 🆔 @chizmiz100
گرما نمی شناخت و سرما نمی شناخت در رهگذار عشق سر از پا نمی شناخت امید را به فرصت امروز بسته بود در کار خلق وعده فردا نمی شناخت مرد تلاش بود و صف اول جهاد با خود به کار خلق مدارا نمی شناخت در پیچ های پر خطر او ترس و یاس را یا برده بود از نظرش، یا نمی شناخت در فتح قله های سرافرازی وطن آن مردِ مرد "شاید" و "اما" نمی شناخت تا پای جان برای وطن پا به کار بود از قید"من" گذشته و جز "ما" نمی شناخت شفاف تر از آینه در پیش هر خلاف انکار و چشم پوشی و حاشا نمی شناخت تا خاک آستان رضا را شود مقیم غیر از تلاش و توبه و تقوا نمی شناخت بی شک بهای صبر و ثباتش شهادت است هر کس که جز رضای خدا را نمی شناخت!
دنبال تو در جنگلی از مه دنبال تو در کوه می گشتند دنبال تو تا صبح یک ملت با حسرت و اندوه می گشتند خوابیده بودی، ساکت وآرام دور از تمام این هیاهوها خوابیده بودی بین شبنم ها دور از تمام برج و‌باروها بر شانه های سبز سروی پیر افتاده بود آن شال زیبایت پروانه ها دور تو در پرواز فرشی ز گل افتاده در پایت خون می چکید از نبض رگهایت لب های تو آرام و خندان بود مانند مرگ میرزا کوچک جنگل پر از رگبار باران بود تاریخ بار دیگری می دید با چشم خود مرگ امیری را مردی که مظلومیتش سوزاند هر دم صغیری و کبیری را زاری کنان دوروبرت تا صبح بر گیسوانت بوسه می زد باد در لابه لای پرده ای از مه باران تو را غسل شهادت داد با اینکه دنیا زیر پایت بود تنها و مظلومانه جان دادی با پر زدن در جنگلی از مه پایان دنیا را نشان دادی! هر کس که باشی، لحظه رفتن از هیچ کس کاری نمی آید تنهای تنهایی! به بالینت غیر از رضا(ع) یاری نمی آید! حالا در این دنیای وانفسا ما مانده ایم و امتحان هامان تو هفت خوان عشق را رفتی ما مانده ایم امروز و خوان هامان!
کاش جای این که روی بستری از پر بمیرم پخش بر بام بلند آسمان پرپر بمیرم! پیش از آن که نوشدم پاییز و‌خشکاندخزانم تا بهاری نوبرم، تا تازه ام، تا تر، بمیرم! بین دشت لاله های واژگون، گمنام و گلگون مثل سنگرساز سربازان بی سنگر بمیرم روز مرگ خویش سر بر گردن دریا گذارم از همه قوهای این دریاچه زیباتر بمیرم در میان آتشت صد بار اگر هم جان سپردم جامه جان را کشم بر جسم و باز از سر بمیرم آسمان افتاده تا اعماق در چشم عقابم عادت بال بلندم نیست در بستر بمیرم!
ای که از شهر ما سفر کردی کاش می شد دوباره برگردی با همین تازه کردن دیدار از دل ما دوا کنی دردی اخممان را دوباره باز کنی بتکانی ز رویمان گردی بی تو ماندیم در تبی سوزان بی تو ماندیم در شب سردی رفتی و پشت سر نمی بینی که چه هنگامه ای به پا کردی! بازگرد، این سفر نمی خواهیم از تو غیر از تو دست آوردی!
کانال اشعار خانم‌های شاعر: زینب نجفی @eitaaparvanegi بهجت فروغی مقدم @behjatf فاطمه عارف‌نژاد @fatemeh_arefnejad صفیه قومنجانی @nabzeghalam مارال افشون @poem12 فائزه زرافشان @faeze_zarafshan الهه بیات مختاری @aboajor عاطفه خرّمی @atefe_khorrami ناهید خلفیان @andisheysabz معصومه گودرزی @baresh_haye_ghalamman عاطفه جوشقانیان @sobhetazedam مهتا منتظر @delnvshtMahta پریسا مصلح @khatdl سعیده کرمانی @kaftarchahiemamreza محنا امیری @mohanaamirii ملیحه آخوندی @seshanbee عاطفه‌سادات موسوی @atefesadatmoosavi ام‌البنین بهرامی @omolbaninbahrami مهتاب بهشتی @tarranemah معصومه‌سادات اسدیان @sher_zad مریم کرباسی نجف‌آبادی @maryam_karbasi_najafabadi طیبه عباسی @TaiebeAbbasi زهرا علیپور @zahraalipoor19 انسیه‌سادات هاشمی @folanipoem اعظم سعادتمند @azam_saadatmand ام‌البنین مبارز @sadatmobarez زهرا سپهکار @zahra_sepahkar سیده‌نرگس هاشم‌ورزی @snhashemvarzi راضیه مظفری @roozikenemidanam نگین نقیبی @najvayebaran معصومه شریف @masoome_sharif الهه سلطانی @elahesoltani هدیه ارجمند @hediyearjmand خدیجه خداکرمی @sogandbarqalam عاطفه جعفری @pishaninevesht رقیه سعیدی @saeidikimya زهرا حاجی‌پور @niloofaranehha مرضیه موفق @Ghoghnooooooos کانال اشعار آقایان شاعر: سیدمحمدرضا شمس @shamssaghi مهدی جهاندار @mehdi_jahandar علی مقدم @sheikh_ali_moghaddam محمدجواد منوچهری @gida13 حسن زرنقی @h_zarnaghi احمد رفیعی وردنجانی @asharahmadrafiei اشعار عاصی @ashare_asi محسن علیخانی @MohsenAlikhanySher محمد عابدی @Abedi_Aaeini علی سمرقندی @alisamarqandi محمد درّودی @darroudishaer میلاد عرفان‌پور @erfanpoor مجید بوری @majiidboori1371 مهدی شریفی @ashaarsharifi مهدی کبیری @mehdikabiri_qom محمدحسن محمدی @najvaydel1402 مهدی طهماسبی @tasvireshafagh احمد ایرانی‌نسب @ahmadiraninasab میثم رنجبر @meysamranjbar_channel حسین سنگری @hosseinsangari اسماعیل علیخانی @sherkadeh محمدحسین ملکیان @faraz_malekian مجتبی خرسندی @Mojtaba_khorsandi محمدتقی عارفیان @SharheAtasheDel محسن درویش @mohsen_darvish_harandi محمدمعین پوریلان @moeinpooryalan حسین مرادی @moradipoet حسن شیرزاد @sharh_sib یوسف رحیمی @Yusof_Rahimi محسن قاسمی @mohsenghasemi110 حسینعلی زارعی @saredustansalamat علی‌اصغر شیری @aliasgharshiri سیدمهدی حسینی رکن‌آبادی @gardoune عباس جواهری رفیع @denj_tanhaii مسعود یوسف‌پور @yosefpoor_ir احمد علوی @ahmadealavi سروش وطن‌پور @soroush_0301 محمدهادی شریفی @mohammadhadisharifi محسن ناصحی @nasehi_mohsen محمدرضا ترکی @faslefaaseleh محمدمهدی سیار @mmsayyar مرتضی درزی @avayesokut حسن خسروی وقار @hasankhosravivaghar محمدحسن بیات‌لو @mohamadhasanbayatloo محمد خادم @khadempoet علیرضا مهران @alirezamehran_3 علی سلیمیان @alisalimian_poem محمدحسین انصاری‌نژاد @delnakhahi امیرحسین هدایتی @ashareamirhosienhedayati احسان نرگسی @ehsannargesi مهدی پرنیان @sheikh_ghm حامد طونی @hamedtooni احمد شهریار @ahmedshehryar1 امیرحسین پاسبان @apasban مهدی زارعی @mahdi_zarei_shaer عباس احمدی @abbasahmadi57 علی‌محمد مؤدب @alimohammadmoaddab رضا یزدانی @rezayazdaanii سیدعسکر رئیس‌السادات @daftareshereman محمدرضا قاسمیان @azsabuyeeshgh محمدرضا کاکایی @mohammadrezakakaei قاسم صرافان @GhasemSarafan علیرضا شیدا @faramooshnashodani حسین جعفری @robaei علی ذوالقدر @ali_zolghadr سجاد محمدیاری @sajjadmohammadyari محمد ثاقبی @SheerSaghebi محمدحسین رشیدی @meeghat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آروم باشید، این چیزایی که شما می‌بینید حوادث طبیعی یک راه دشوار به سمت قله‌س...
آرام بمانید؛ _که این، کارِ کمی نیست!_ تا قله این دامنه بیش از قدمی نیست بیدار بمانید که گهواره خواب است آن جاده که در رهگذرش پیچ وخمی نیست صد موج به راه افتد و صد سیل ببارد در کشتی نوحیم اگر، هیچ غمی نیست! سودی است شهادت که در آن نیست زیانی راهی است ره عشق که در آن عدمی نیست! صد شکر که از تازش طوفان حوادث برچهره معشوق نشان المی نیست در بارش باران شهاب شب آشوب صد شکر که بر ابرویت ای ماه خمی نیست آرام بمانید، _که این کار کمی نیست!_ آسوده؛ _که چون می گذرد_ هیچ غمی نیست!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می رسد صوت اذانی با صدایی سوخته بین اردوگاهی از آواره هایی سوخته از لب گلدسته های پرپر آهی سوزناک می رسد بر گوش با "حی علایی" سوخته پهلوی تسبیح دانه دانه ای، مهر سکوت خورده بر سجاده ای با ربنایی سوخته! بین گندمزار آتش باد پرپر کرده است قاصدک های رها را در هوایی سوخته از شب شن های داغ و موج آتش مانده است بوسه هابی سوخته بر ماسه هابی سوخته آسمان تاریک و ماه آهسته دامن می کشد نرم و پاورچین به روی رد پایی سوخته بین اردوگاهی از آوارگان افتاده است برگی از تاریخ در جغرافیایی سوخته!
Khademe Vatan - Sadegh Atashi 320.mp3
9.16M
قطعه موسیقی خواننده و آهنگساز: سیدصادق آتشی تنظیم: یوسف جهانی شاعر: خانم بهجت فروغی مقدم تهیه شده در سیمای یزد گرما نمیشناخت و سرما نمیشناخت در رهگذار عشق سر از پا نمیشناخت @Sadeghatashi7
هدایت شده از بین الطّلوعین
هر لحظه امکان دارد آن زنجیر برگردد با قدرنشناسی همان تقدیر برگردد آن آتش پنهان شده در زیر خاکستر _آتشفشان_هرچند با تأخیر برگردد این روزها سرمایه‌ی ما سربلندی‌هاست هرگز نخواه آن مایه‌ی تحقیر برگردد غفلت نکن یک لحظه هم از آن خزان شاید ایندفعه با زور و زر و تزویر برگردد قحطی برای تو چه خوابی دیده گندمزار! بعد از فراوانی بگو تعبیر برگردد *** دنیا پر از نامردی و نامهربانی‌هاست ای وای اگر آن مهربانم دیر برگردد @zahra_sepahkar
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرخوانی محمدرضا طهماسبی در حسینیهٔ امام خمینی پیش از سخنرانی رهبر انقلاب سه‌شنبه ۵ تیر ۱۴۰۳ 💚
ما قطره ای از بارش باران غدیریم وابسته ترین رود به جریان غدیریم ما شیعه عشقیم و در آن دم که بمیریم دلداده مولا و شهیدان غدیریم! هر جا که سقیفه ست،ابوبکر خلیفه ست ما پای علی(ع) در پی فرمان غدیریم از گردن ما می گذرد راه شهادت تا با رگ‌ غیرت سر پیمان غدیریم تنها نه همین شعر و غزلخوانی و شوریم تنها نه به دنبال چراغان غدیریم دنباله آن "ذبح عظیمی" که خدا گفت ما عید ضحاییم و به قربان غدیریم! ای ماه برآ از دل این برکه تاریک ما منتظر نیمه شعبان غدیریم! (1403)
در خود هزار بار قدم می‌زنم تو را وقتی که بی‌هوا به سرم می‌زنم تو را تو شعر می شوی و براین کاغذ سفید با جوهری سیاه قلم می‌زنم تو را مثل نفس به تک تک سلول‌های خویش نام تو را سپرده و دم می‌زنم تو را آه ای قرار قلب خرابم! مرا ببخش گاهی که بی‌قرار، به هم می‌زنم تو را من انتخاب خوب تو را رای می‌دهم در سرنوشت خویش رقم می‌زنم تو را!