یکی بود ، یکی نبود 🙃 زیرگنبد کبود ، یکی بی‌تفاوت بود ، یکی نبود!☺️ قصه ی #به‌روز ازونجا شروع شد که زمستون سال۹۸ ، اینستاگرام بخاطر اسم زیبا ی #عموقاسم صفحه ی #به_سبک_ما رو حذف کرد😱😣 و اکثر آرشیو ما از بین رفت ... فیلم ها ، عکس ها، استوری ها ... 😔 غمِ از دست دادنِ #سرداردلها ، خیلی سنگین بود -که این جای خود - ، ناگهان ماجراهایی مثل قصه ی تلخ هواپیمای اوکراینی و #کرونا ، بیشتر و بیشتر ، داغ رو دلمون گذاشت!😫💔 از طرفی نمیخواستیم #بی‌تفاوت رد شیم ، از طرفی هم بازی های مختلف اینستاگرام ، پراکندگی های دوستان برای رعایت پروتکل ها، مشکلات اقتصادی و ...باعث شد خیلی از کارها و دفاتر نوپا مثل ما ، تعطیل شن😓 اما... یه روز اومد که مثل روز های دیگه نبود! ...🤭✨ یه روز بارونی بود... انگار غممممم عالم رو دلمون بود ، اولین #نیمه_شعبان ی بود که شهر سووووت و کور بود😭😣 ... غم غربت امام عصر رو انگار تازه داشتیم مز مره میکردیم😔 ⛈بارون شدیدی میبارید و هوای اردیبهشتِ زیبای تهران ، تیره و تاریک بود ... که یهو زنگ در خونه مون به صدا در اومد...😲 🍃..... با ما همراه بمونین!☺️ قصه مون ادامه داره...🌸 #قصه_ی_شب ✨ @behrouzteam