🌹وقتی که میخواهید به #روضه بروید، اگر سؤال کردند که کجا میروید، نگویید میرویم روضه،
❤️#بگویید_می_خواهیم_برویم_کربلا.
💠 قُرص روضه
▪️برای هر زن و شوهری در زندگی مشترک، دلخوری، سوءظن، بگو مگو، دلشکستگی و گلایه از #همسر کم و بیش، پیش میآید. اما مهم آن است که با #مدیریت ذهن، رفتار و گفتار، فضای دلگیر و گاه سرد و بیروح خانه را #گرم کنیم.
▪️ یکی از فرمولهای بسیار قوی و مجرّب در این مواقع که در کلام #عرفا و بزرگان معنوی تاکید شده است #روضه بر سیدالشّهدا علیهالسلام است.
▪️ وقتی از سختیهای زندگی #خسته میشوید و بر دلتان غصه و اندوه مینشیند خلوتی برای خود فراهم کنید اگر میتوانید زیارت #عاشورا قرائت کنید و با شنیدن روضهای از جنس #کربلا، اشک بریزید. هفتهای یک بار #قرص روضه را بر خود لازم بدانید.
▪️ از معجزات اشک بر اباعبدالله الحسین علیهالسلام #نشاط و سبک شدن روح است. و البته با سبکشدن خود، فرصت را غنیمت بشمارید و با تدبیر، گذشت و فراموش کردن بدی همسرتان، آرام، پرانرژی و با دلی حسینی و کربلایی به زندگی #صمیمانه و مداراگونهی خود ادامه دهید.
▪️ روضههای خانگی و بیآلایش را در خانههایتان رواج دهید!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 شعرخوانی آقای حسن بیاتانی 👌🏻
دیر آمدم...دیر آمدم، در داشت میسوخت.
هیئت، میان "وای مادر"داشت میسوخت..
دیوار دم می داد، در بر سینه می زد...
محراب می نالید، منبر داشت میسوخت...
جانکاه، قرآنی که زیر دست و پا بود...
جانکاه تر، آیات کوثر داشت میسوخت...
آتش قیامت کرد؛ هیئت کربلا شد...
باغ خدا یک بار دیگر داشت میسوخت...
یاد حسین افتادم آن شب آب میخواست..
ناصر که آب آورد سنگر داشت میسوخت....
آمد صدای سوت؛ آب از دستش افتاد...
عباس زخمی بود... اصغر داشت میسوخت...
سربند یازهرای محسن ، غرق خون بود...
سجاد، ازسجده که سربرداشت، میسوخت...
باید به یاران شهیدم می رسیدم...
خط زیر آتش بود؛ معبر داشت میسوخت..
برگشتم و دیدم میان روضه غوغاست...
در عشق، سر تا پای اکبر داشت میسوخت...
دیدم که زخم و تشنگی اینجا حقیرند...
گودال، گل میداد و خنجرداشت میسوخت...
شب بود و بعد از شام برگشتم به خانه...
دیدم که بعد ازقرنها ، در داشت میسوخت...
ما عشق را پشت در این خانه دیدیم...
زهرا درآتش بود؛ حیدرداشت میسوخت...
#حضرت_زهرا (س)
#فاطمیه #روضه
#شعرخوانی
پاشو اینجوری منو نده عذاب کلمینی.mp3
3.64M
🌷 نماهنگ « کَلِمینی» (با من حرف بزن)
🎙 با نوای حاج مهدی رسولی
یه کمی حرف بزن
حرف رفتن نزن حرف رفتن نزن
پاشو اینجوری منو نده عذاب، کلمینی
بری از پیشم میشم خونه خراب، کلمینی
بین این همه سلام بیجواب، کلمینی
یه کمی حرف بزن علی نمیره
حرف رفتن نزن علی میمیره ۲
میبارم مثل آسمون برات
میکشی منو با اشک بی صدات
سرتو بگیر بالا جون علی، بمیرم برات
پاشو اینجوری منو نده عذاب، کلمینی
بری از پیشم میشم خونه خراب، کلمینی
بین این همه سلام بی جواب، کلمینی
پاشو اینجوری منو نده عذاب، کلمینی
یه کمی حرف بزن علی نَمیره
حرف رفتن نزن علی میمیره ۲
رنگ صورتت شده سرخ و کبود
از علیع دل بُریدی اما زود
خانوم رفیق نیمه راه شدی قرار این نبود
یه کمی حرف بزن علی نَمیره
حرف رفتن نزن علی میمیره ۲
#حضرت_زهرا (س)
#فاطمیه #روضه