💐🕊🌹🌼🌹🕊💐
🌹 #پیامکی_از_بهشت 🌹
جوانان عزیز ، جهان می خواهد ببیند که آیا بچه #مسلمان فقط #نماز می خواند یا فقط می جنگد
یا فقط #درس می خواند و یا هم #جنگ و #جهاد و هم #نماز و هم سنگر #سازندگی و #رشد و #شکوفایی را توأماً دارد .
این را شما تا به حال نشان داده اید ،
ان شاء الله بیشتر از پیش و با گام های #محکم و به امید #خداوند این را عملاً نشان خواهید داد .
🕊 #شهید_والامقام 🕊
🌹 #محمود_حمله_داری
🌺 #روزتان_شهدایی
💐🕊🌹🌼🌹🕊💐
🌺☘️💐🎋💐☘️🌺
#مقام_معظم_رهبری
شماها که #جانباز هستید، همین الان در حال #مبارزهاید ... همین که شما روی #ویلچر نشستهاید یا روی #تخت دراز کشیدهاید یا با محرومیّت از #بینایی_چشم یا #دست یا #پا، دارید در کوچه و بازار حرکت می کنید، یک مبارزه است .
چرا ؟
چون نشاندهندهی #ابتلاء و #محنت بزرگ این ملّت در یک دوران سخت است ، شما در واقع مثل یک تصویر ، مثل یک تابلو ، دارید #جنگ را و #دفاع_مقدس را به همه کسانی که شما را میبینند نشان می دهید ...
خودِ این #حضور شما و نفْس وجود شما ، یک #مبارزه، یک #بیان و یک #تبلیغ است .
۱۳۹۴/۶/۲۹
3.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀🕊🌹🕊🌹🕊🥀
#مقام_معظم_رهبری
از نقش #اوستایی در قبل از #انقلاب و #جنگ تحمیلی كه جزو #عجايب انقلاب ماست .
#سردار_شهید
#عبدالحسين_برونسی
🌺☘️💐🎋💐☘️🌺
#در_محضر_فرمانده
#مقام_معظم_رهبری
شماها که #جانباز هستید، همین الان در حال #مبارزهاید ... همین که شما روی #ویلچر نشستهاید یا روی #تخت دراز کشیدهاید یا با محرومیّت از #بینایی چشم یا #دست یا #پا، دارید در کوچه و بازار حرکت می کنید، یک مبارزه است .
چرا ؟
چون نشاندهندهی #ابتلاء و #محنت بزرگ این ملّت در یک دوران سخت است ، شما در واقع مثل یک تصویر ، مثل یک تابلو ، دارید #جنگ را و #دفاع_مقدس را به همه کسانی که شما را میبینند نشان می دهید ...
خودِ این #حضور شما و نفْس وجود شما ، یک #مبارزه، یک #بیان و یک #تبلیغ است .
۱۳۹۴/۶/۲۹
🕊🌴🌺🕊🌺🌴🕊
#خاطرات_آزادگان
ما یک هفته در #سلولی در وزارت #جنگ عراق #زندانی بودیم (در بخش استخبارات) و #عراقی_ها از ما فقط یک خواسته داشتند .
می گفتند روزی که به #امام جسارت کنید شما را #آزاد می کنیم.
حتی بعضی وقتها #افسر_عراقی می گفت: ما همه #اسرا را می آوریم اینجا و به محض اینکه به #امام جسارت کردند آنها را از این #سلول به #اردوگاه می فرستیم.
یادم هست آنها یک #هفته این برنامه را ادامه دادند.
آنها هر شب ما را از #سلولی که در آن بودیم بیرون می بردند و در راهرویی که دو طرفش ساختمان چند طبقه ای بود می زدند؛ مثلاً #ساعت_یک_شب شروع می کردند و گاه تا #اذان_صبح می زدند.
صدای #شیون و #فریاد رفقای #آزاده بلند بود، اما #احدی به #حضرت_امام جسارت نمی کرد و من به یاد ندارم کسی به #حضرت_امام جسارت کرده باشد.
#یاد_باد
#آن_روزگاران
#یاد_باد