🔴 #فرمول_زیبای_قرآنی
💠 با همسرم آیهی هفتم سوره ابراهیم علیهالسلام را میخواندیم:
«وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِى لَشَدِيدٌ»(و به یادآورید هنگامى را که پروردگارتان اعلام کرد اگر شکرگزارى کنيد، نعمتم را بر شما میافزایم و اگر ناسپاسى کنيد، مجازاتم شديد است!)
💠 به #همسرم گفتم پس اگر بخواهم کاری کنم که خوبیهای شما بیشتر شود باید از خدا بابت نعمتهایی که از طریق شما به من داده تشکّر کنم و اگر بخواهم با نق زدن و توقّعات زیاد، #ناسپاسی کنم طبق فرمایش قرآن وضعیت زندگیمان عذابآور خواهد شد.
💠 با هم قرار گذاشتیم چند دقیقه به نوبت این فرمول را #اجرا کنیم:
خدایا شکر که همسرم #مهربان است! خدایا ممنونتم که همسرم مودّب است! الحمدلله که همسرم بدن #سالمی دارد و درگیر بیماری نیست! خدایا شکرت که همسرم بچهها را خوب تربیت میکند! الحمدلله که همسرم آبروی مرا #حفظ میکند! خدایا سپاس که همسرم بیکار نیست! خدایا ممنونتم که توان جسمی به همسرم دادی تا برای همسر و فرزندانش #آشپزی کند! خدایا شکر که پاهای سالم به همسرم دادی تا برای خرید و امور خانه بتواند رفت و آمد کند! الحمدلله که به من #چشم دادی تا از دیدن همسرم لذّت ببرم! الهی شکر که راهنماییام کردی تا به نعمتهایی که از طریق همسرم به من عطا کردی توجّه کنم! خدایا...
💠 اقرار میکنم بعد چند دقیقه، دلم چنان #لطیف و رقیق شد که اشک شوق، اشک خجالت از خدا بر گونههایم سرازیر گشت و لذّت #مناجات با خدا را چشیدم.
💠 فقط پنج دقیقه در روز این فرمول زیبا را #تمرین کنید!
🌴🌹🥀🕊🥀🌹🌴
#عاشقانه_های_شهدا
#بزرگ_مردان_کوچک
#نوجوان_شهید
#رضا_میزائی
تیم #تخریب رفت که یه معبر باز کنه تا نیرو های گردان بتونن یه تک شبانه به دشمن بزنن...
از سیم خاردار که گذشتن و وارد میدان مین شدن پای یکی از بچه ها رفت روی مین #منور...
مین #منور منطقه رو روشن میکرد و باعث میشد همه عملیات لو بره،از طرفی بیش از هزار درجه سانتیگراد حرارت داره و حتی کلاه آهنی رو #ذوب میکنه...
حتی نمیشه بهش نزدیک شد
تا بقیه رفتن فکری کنن دیدن این #نوجوان غیرتی که سوختن رو از مادر یاد گرفته خودش فورا دست به کار شد...
کلاهش رو انداخت روی مین و خوابید روش
شکمش آب شد، بدنش میجوشید...
#پلاکش هم آب شد
اشک گوشه ی #چشم ما و #لبخند گوشه ی لب او...
معبر زده شد و #عملیات با موفقیت انجام شد...
🔴 #افکار_چاقویی
💠 چشمتان را ببندید و تصور کنید که فرزند دلبندتان #چاقوی_تیزی در دست دارد و هنگام دویدن زمین میخورد و چاقو وارد #چشم یا دهان او میشود...
💠 اگر حادثه #تلخی را با توجه و تمرکز، تصور کنید #حال شما را خراب میکند و اگر ادامه دهید حتی ممکن است #فشارتان بیفتد.
💠 #افکار و ذهنیات ما رابطه مستقیم در خوشی یا ناخوشی #حال ما دارد.
💠 اگر به بدیهای همسرتان در ذهن خود متمرکز شوید و یا به خوبیهای او #فکر کنید حالتان را بد یا خوب میکند.
💠 #مثبت اندیش باشید تا کینهها و کدورتها در قلبتان رنگ ببازند و با حال خوب در کنار همسر و فرزندانتان از زندگی #لذت ببرید.
🌹شهید احمد علی نیری:
✍چهــل روز #گنــاه_نکنید #مطمئـن
باشید که #گوش و #چشم(باطــن)
شمــا #بــاز خواهد شـد
🌺💐🌼🌸🌼💐🌺
#ای_سیدعلی
#زعامتت را #عشق است
تا آمدیم بزرگ شویم، امام نبود و #روح_خدا به خدا پیوسته بود.
به ما گفتند
#خامنهای_خمینی_دیگر است
و ما آن روز پذیرفتیم.
بعدها بزرگ و بزرگتر شدیم و آنچه را که آن روز پذیرفتیم
#تاییدش را به #چشم خود دیدیم
دیدیم که #خمینی، #خمینی دیگری تربیت کرده و اینگونه #نهضت_نیمهی_خردادش ادامه یافت ...
#سالگرد_زعامت
#رهبر_فرزانه_انقلاب
#مبارک_باد
3.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺💐❤️🍀❤️💐🌺
فخر من نزد عرب این بود #دختر داشتم
آیت من بود و در گهواره #کوثر داشتم
هر چه عالم فخر دارد نزد من یک #ارزن است
من زنی هستم که در خانه #پیمبر داشتم
روزهایم شب نمیشد #چشم او تا باز بود
سایهی #خورشید را همواره بر سر داشتم
عاشق این مرد بودن #معجزه لازم نداشت
چشمهایش را از اول نیز #باور داشتم
راههای آسمان را از زبان #همسرم
مثل آواز پر #جبریل از بر داشتم
آیهها تکرار او بودند و #عمری بر لبم
با طنین نام او قند #مکرر داشتم
چشم بر من دوخت در شعب #ابیطالب گریست
ناگهان یک آسمان در خود #کبوتر داشتم
جان خود را بر سر این #عشق دادم عاقبت
هدیه میدادم اگر صد #جان دیگر داشتم
#دهم_ربیع_الاول
سالروز پیوند فرخنده
#پیامبر_گرامی_اسلام
#حضرت_محمد_مصطفی_ص
و بزرگ بانوی مکه
#ام_المومنین
#حضرت_خدیجه_کبری_س
#مبارک_باد
🌺💐❤️🍀❤️💐🌺
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#عاشقانه_های_شهدا
#بزرگ_مردان_کوچک
تیم #تخریب رفت که یه معبر باز کنه تا نیرو های گردان بتونن یه تک شبانه به دشمن بزنن...
از سیم خاردار که گذشتن و وارد میدان مین شدن پای یکی از بچه ها رفت روی مین #منور...
مین #منور منطقه رو روشن میکرد و باعث میشد همه عملیات لو بره،از طرفی بیش از هزار درجه سانتیگراد حرارت داره و کلاه آهنی رو حتی #ذوب میکنه...
حتی نمیشه بهش نزدیک شد
تا بقیه رفتن فکری کنن دیدن این #نوجوان غیرتی که سوختن رو از مادر یاد گرفته خودش فورا دست به کار شد...
کلاهش رو انداخت روی مین و خوابید روش
شکمش آب شد، بدنش میجوشید...
#پلاکش هم آب شد
اشک گوشه ی #چشم ما و #لبخند گوشه ی لب او...
معبر زده شد و #عملیات با موفقیت انجام شد...
#السلام_علیک
#یا_فاطمه_الزهرا
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم