نشان از بی نشان ها
در راه شهدا قدم بردارید.
در راه شهدا حرکت کنید.
بر دوش بگیرید این شهدا را
تمام ارزش ها در شهداست.
خوشا به حال شهدا، آنها گلهای خوش بویی بودند که خداوند چید، خدا آن ها را برگزید.
شهدا زنده اند، شهدا برای کسانی زنده اند که راهش را ادامه دهند، امانتدار خوبی باشید برای شهدا ...
فرازهایی از آخرین سخنرانی سردار
🌷شهید علی چیت سازیان🌷
📎 فرمانده اطلاعات و عملیات لشگر ۳۲ انصارالحسین (ع)
@beneshanHa
🌹یازهرا🌹
نشان از بی نشان ها
می گفت: #چادر یادگار حضرت زهرا(س) است، ایمان یک زن
وقتی کامل می شود← که حجاب را کامل
رعایت کند . .👌🌸🍃
🌷شهید ابراهیم هادی🌷
#مواظبباشیمخونشهداپایمالنشود
@beneshanHa
🌹یازهرا 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عمق فاجعه در فرانسه
برای فهمیدن عمق #فاجعه در #فرانسه این کلیپ ۱ دقیقه ای را ببینید!
بهشتی از غرب که در ذهن ما ساخته اند!اینجا همونجایه که خونه و ماشین و پول مفت میدن اگه بری
✅ @beneshanHa
🌹یازهرا🌹
#حـر_انقـلاب
بدنـش بسیار قـوی بود ، سال ۱۳۵۰ در مسابقات قهرمانی کشور در فوقسنگین جوانان بسیار خوش درخشید و بیشتر مسابقهها را با ضربه فنی به پیروزی رساند. قدرت بدنی، قد بلند، دستانِ کشیده و استفاده صحیح از فنون باعث شد که به مقام قهرمـانی دست پیدا ڪند. سپس در مسابقات ڪشتی آزاد هم شرکت کرد و توانست به نایبقهرمانی تهران دست یابد.
سال ۱۳۵۵ آخرین سال حضور او در مسابقات ڪشتی بود. و در آن سال به همراه آقای سلیمانی برای سنگین وزن، به اردوی تیم ملی دعوت شدنـد. امـا اینها همهی ماجـرا نبود. قدرت بدنی ،شجاعت ، نبود راهنما، رفقـای نا اهل و... همه دست به دست هم داد. انسانی بوجود آمد ڪه ڪسی جلـودارش نبـود هر شب ڪابـاره ، دعـوا ، چاقوڪشی و... اما عشـق به امام خمینی (ره) زندگـی او را تغییـر داد.
وقتی از گذشته زندگـی خودش حرف می زد داستان حُر را بازگو میکرد خودش را حُر نهضت امام می دانست. می گفت: حُـر قبل از همه به مـیدان ڪربلا رفت و به شهـادت رسیـد ، من هم باید جزء اولین هـا باشم.
در همان روز هـای اول جنـگ از همه جلوتر پا به عرصـه گذاشت. آنقدر دلاورانه جنگید که دشمنان "برای سرش جایزه تعیین کردند" آنقدر شجاعانه رفت تا کسی به گرد پایش نرسید. رفت و رفت آنقدر رفت تا با ملائڪ همراه شد و پـــروازی داشت تا بینهـایت... ڪسی دیگر او را ندید ؛ حتی پیڪرش پیدا نشد. می گویند مفقودالاثـر ، امّـا نه ، او از خـدا خواسته بود همه گذشته اش را پاڪ ڪنـد. هیچ چـیزی از او نمـاند نه اسم ، نه شهرت ، نه مزار و نه هیچ چیز دیگر، خـدا هـم دعایش را مستجاب ڪرد.
#جاویدالاثر_شهید_شاهرخ_ضرغام
#سـالروز_شهـادت
@beneshanHa
🌹 شهیدی که گوشتش بدست ضد انقلاب خورده شد...
🌹شهید احمدوکیلی که با پیروزی انقلاب نام مستعار #سعید را برای خود انتخاب کرده بود، بچه شهر قم بود.
حضور در کردستان، ایمانی قوی و دلی چون شیر را میطلبید. در اردیبهشت سال 59 و درجریان عملیات آزادسازی شهر سنندج بعد از نبردی دلاورانه، مجروح شد و توسط #کومله به اسارت گرفته شد. همان لباس با آرم سپاهی که پوشیده بود، کفایت می کرد تا خونخواران کومله تا لحظه شهادت بلاهائی برسر او بیاورند که باور این رفتارها از یک انسان بسیار سخت است...
بعد از مجروحیت و اسارت سعید، دیگر هیچ خبری از او نبود و نیست و برای همیشه #مفقود_الاثر شد و تنها سند و حکایت بعد از اسارت ایشان خاطرات یک برادر ارتشی است که از آن دوران دارد:
"حدود یك سال و چندی كه دردست کومله اسیر بودم همان اول اسارت كه به پایگاه منتقل شدم، گفتند هیچ اطمینانی در حفظ اینها نیست، به همین خاطر پاشنههای هر دو پایم را با مته و دلر سوراخ كردند و برادران دیگر را هم نعل كوبیدند و با اراجیف و فحاشی براین عملشان شادمانی میکردند.
بعد از 18 روز قرار شد ما را به سبك دموكراتیك و آزادانه!! محاكمه و دادگاهی كنند.
روزدادگاه فرا رسید، رئیس دادگاه، سرهنگ حقیقی را كه همان اوایل انقلاب فراركرده بود شناختم و محاكمه بسیار سریع به انجام رسید. چون جرم محكومین مشخص بود - دفاع از حقانیت اسلام و جمهوری آن و ندادن اطلاعات- و بالطبع حكم هم مشخص، عدهای به اعدام فوری و بقیه هم به اعدام قسطی (یعنی به تدریج) محكوم شدیم. حكم ما كه اعداممان قسطی بود بصورت كشیدن ناخنها، بریدن گوشتهای بازو و پاها، زدن توسط كابل، نوشتن شمارهای انقلابی! توسط هویه برقی و آتش سیگار به سینه و پشت و تمامی اینها بی چون و چرا اجراء می شد كه آثارش بخوبی در بدنم مشخص است.
مرسوم است به میمنت ازدواج نوجوانی، جلو پایش قربانی ذبح شود. این رسم را كومله نیز اجرا می كرد با این تفاوت كه قربانیها دراینجا جوانان اسیر ایرانی بود. عروسی دختر یكی از سركردگان بود پس از مراسم، آن عفریته گفت: باید برایم قربانی كنید تا به خانه شوهر بروم، دستور داده شد قربانیها را بیاورند. ۱۶ نفر از مقاوم ترین بچههای سپاه و بسیج و ارتش و دو روحانی را كه همه جوان بودند، آوردند و تك تك از پشت؛ سر بریدند. این برادران عزیز مانند مرغ سربریده پرپر میزدند وآنها شادی و هلهله می كردند.
بله، بزرگترین جرم همگی ما این بود كه میخواستیم دست اینان را از سر مردم مظلوم و مسلمان كُرد آن منطقه كوتاه کنیم. سعید 75 روز زیر شكنجه بود، ابتدا به هر دوپایش نعل كوبیده و به همین ترتیب برای آوردن چوب و سنگ به بیگاری میبردند. پس ازدادگاهی شدن محكوم به شكنجه مرگ شد بلكه اعتراف كند. اولین كاری كه كردند هر دو دستش را از بازو بریدند و چون وضع جسمانی خوبی نداشت برای معالجه و درمان به بهداری برده شد و این بهداری بردن و معالجه كردن هایشان بخاطر این بود كه مدت بیشتری بتوانند شكنجه كنند والا حیوانات وحشی را با ترحم هیچ سنخیتی نیست. پس از آن معالجه سطحی، با دستگاه های برقی تمام صورتش را سوزاندند، سوزاندن پوست تنها مقدمه شكنجه بود به این معنی كه مدتی می گذرد تا پوستهای نو جانشین سوخته شده و آن وقت همان پوستهای تازه را می کندند كه درد و سوزندگیاش بسیار بیش از قبل است و خونریزی شروع می شود و تازه آن وقت نوبت آب نمك است كه با همان جراحات داخل دیگ آب نمك میاندازند كه وصفش گذشت. تمام این مراحل را سعید وكیلی با استقامتی وصفناپذیر تحمل كرد ولب به سخن نگشود.
او از ایمانی بسیار بالا برخوردار بود و مرتب قرآن را زمزمه می كرد. استقامت این جوان آن بیرحمها را بیشتر جری می كرد او كه دیگر نه دستی، نه پائی، نه چشمی و نه جوارحی سالم داشت با قلبی سوخته به درگاه خدا نالید كه خدایا مپسند اینچنین در حضور شیاطین افتاده و نالان باشم دوست دارم افتادگیام تنها برای تو باشد و بس...
خداوند دعایش را اجابت نمود. سعید را به دادگاه دیگری بردند و محكوم به اعدام گردید. زخمهایش را باز كردند و پس از آنكه با نمك مرهم گذاشتند داخل دیگ آب جوش كه زیرش آتش بود انداختند و همان جا مشهدش شد و با لبی ذاكر به دیدار معشوق شتافت. اما این گرگان كه حتی از جسد بیجانش نیز وحشت داشتند دیگر اعضایش را مثله نمودند و جگرش را به خورد ما كه هم سلولیش بودیم دادند و مقداری را هم خودشان خوردند و البته ناگفته نماند مقداری را هم برای امام جمعه ارومیه فرستادند.
روحش شادو یادش گرامیباد😭
راوی: آقا بالا رمضانی
برای کودکانمان داستانهایی بگوییم که بیدار شوند نه اینکه بخوابند...
مراقب باشیم جای شهید و جلاد عوض نشود....
از شهدا شرمنده ایم😭😭😭😭😞😞
این انقلاب با خون به دست ما رسیده است
مباد که شرمنده خونشان باشیم
شادی روح پاک این شهید صلوات🌷
@beneshanHa
🌹یازهرا 🌹
هنـــوز باورم ایـــــن بود تــــو بـاز میـگردی
بــرای بـــاورم امـا ، پـــلاک آورده انـــــد
🔴فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح : پیکرهای طیبه ۷۲ شهید دوران دفاع مقدس در صبح روز سهشنبه، ۲۰ آذر از مرز شلمچه وارد کشور خواهند شد.
🌷این شهدا مربوط به عملیاتهای رمضان، محرم، کربلای ۵ و تک دشمن در شلمچه هستند که متعلق به لشکر ۱۴ امام حسین (ع)، لشکر ۸ نجف، لشکر ۱۹ فجر، لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص)، لشکر ۱۰ سید الشهدا (ع)، یگانهایی از ارتش جمهوری اسلامی و مجاهدین عراقی در لشکر بدر هستند.