#پیام یک روحانی مبلّغ، پیام داده است: ان‌شاءالله خداوند، توفیق استفاده از کانال پُرمحتوا و آموزندۀ شما را به بندۀ حقیر عنایت کند. @benisi

#پیام شخص دیگری پیام داده است: ‌ من کانالتان را دنبال می‌کنم. مجالس شما را خیلی دوست داشتم؛ امّا متأسّفانه امسال حسرت شرکت در مجالس محرّم را دارم؛ چون درگیر شیمی‌درمانی هستم و حالم اصلاً خوب نیست. نفستان گرم. مرا دعا کنید. 🌷 لطفاً شما هم برای شِفای او دعا کنید. @benisi

#پیام شخص دیگری پیام داده است: وقتی صوت سخنرانی شما در شب اوّل محرم را گوش کردم، با اشک‌هایم از خداوند مهربان خواستم که باز توفیق شنیدن سخنرانی‌های شما را پیدا کنم. ‌ حسّ آرامشی که در دلم پدید آمد، قابل‌ نوشتن نیست. بی‌نهایت ممنونم . @benisi

#پیام دیشب شخصی پیام داده است: امشب من و دخترم با هم سخنرانی‌تان را گوش دادیم. خیلی آرام‌بخش و خیلی آموزنده بود. من شکر می‌کنم که کسانی مثل شما وجود دارند. دخترم لباس مشکی می‌خواست و من پول نداشتم که بخرم و او با شنیدن سخنرانی شما آرام شده است. @benisi

#پیام امروز شخصی پیام داده است: یکی از دلخوشی‌های من، شرکت در هیأت و شنیدن سخنرانی شما است. @benisi

🔴 #خاطره‌ ی ۸۳ 🦋 پیام سرشار از لطافت 🔹امروز، سه‌شنبه، ۶ / ۳ / ۱۴۰۴، یکی از اعضای کانال، دربارۀ یک سخنرانی‌‌ام این پیام را فرستاد: مدّتی صدای شما را نشنیده بودم تا این که صوت «چرایی و مصادیق وحدت شیعه و سنّی، ش ۱» را باز کردم. خیر ببینید. مرا به [یاد و حال] جلساتی برد که در نیروگاه داشتید ـ صدای زیباتان، ـ شروع سخنرانی با دعای فرج، ـ صراحت مؤدّبانه، ـ طنز زیرکانه، ـ ادب در کلام، ـ صدای گریۀ بچه، و مطالب مفید. چقدر دوست داشتم که در لحظه، شما را در آغوش می‌کشیدم و بو می‌کردم! دوستتان دارم؛ با همان لحن خودمانی که در کانال گذاشته بودید. اگر الان لازم نبود که سرِ کار بروم، آن‌قدر به این رشته‌کلمات اضافه می‌کردم که یا کلماتم تمام شود یا احساسم فروکش کند و یا اشکم. حیف که در حقّ شما کوتاهی می‌کنیم و قدر نمی‌شناسیم! همین‌قدر فهم‌ ناقص کوتاهی را از ما بپذیرید. 🌷 🔸برایش نوشتم: خوش به حالتان که چنین احساسات لطیفی دارید! از درک و لطف شما ممنونم. خدا خیرتان دهد و بنده را «خدمتگزار» شما و دیگران قرار دهد و با همین عنوان بپذیرد و محشور فرماید. خشنودم کردید؛ خدا خشنودتان کند. #پیام، #وحدت_شیعه_و_سنی @benisi