🔴 #پرسش_و_پاسخ (پاسخهای حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی به پرسشها)
❓پرسش: چگونه میتوان #حسادت را ترک كرد؟
🔍 پاسخ: راههاى گوناگونى دارد؛ مثلاً:
1️⃣ مهرْبانیورزيدن و هديّهدادنِ گهگاه به كسى كه مورد حسادت است؛
2️⃣ انديشيدن دربارهی آثار منفى حسادت؛ مانند نابودشدن روح و بدن؛
3️⃣ خواندن آيات و روايات حسادت و گوشدادن به آنها، به همراه تفکّر در معارف آنها.
💻 مشاهدهی «پرسشها و پاسخهای اخلاقی و اجتماعی»، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسیها:
http://benisiha.ir/2017/07/55/
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #تصویر عالم عارف، حجّةالحق، مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در سال 1380 در جشن عید سعید غدیر در منزلشان در کَنار عمو و تنهابرادرشان و در حال گوشدادن به مدّاحی مدّاح.
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #پند_پیران_بر_پوران
مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🌷 #پسرم! رازهايت را تنها با خدا در ميان بگذار؛ آن هم در دل شب.
📖 پند پیران بر پوران (پندنامهی ایشان به فرزندشان: حاجآقا اسماعیل).
#رازداری، #مناجات
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_زیبا (به گزینش حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی)
🌹دلم بتخانه شد، یا رب! خلیلی!
🌹طریق عشق را پیری، دلیلی!
🌹دگر، فرعون نفْسم سخت یاغی است
🌹خداوندا! کلیمی! رود نیلی!
📝 از: #امیرعلی_مصفا.
#دعا، #دوستی، #همنشینی
💻 مشاهدهی این مطلب و «ابیات زیبا»ی دیگر، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسیها:
http://benisiha.ir/2017/05/14/
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #خبر
کانال «بِنیسیها» (پدر و پسر) در ایتا و اینستاگرام: @benisiha_ir
💠 مطالب مرتبط با عالم گمنام، مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی: تصاویر، زندگینامه، سیرهی اخلاقی و عرفانی، کرامات، دستورالعملهای معنوی کوتاه، اشعار توحیدی و ولایی و کاربردی، و آثار دیگر ایشان.
💠 مطالب مرتبط با فرزندشان (حاجآقا اسماعیل): چکیدهی احادیث ناب، پرسشها و پاسخها، برگزیدهی سخنرانیها (به شکل کلیپ صوتی و نوشتاری) و آثار جذّابش.
🔵 با عضوشدن در این کانال، هر روز، روحتان را با معارف معنوی، شاداب کنید:
http://eitaa.com/joinchat/546439171Cd549f0df8b
🔴 #داستان_جذاب
✅ #پاداشی_بزرگ_برای_کاری_کوچک!
💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «همیان بِنیسی یا تاریخ گویای گذشته» نوشتهاند:
🔹حضرت رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم. ـ فرمودند: «زنی از بیابانی میگذشت. تشنگی بر او غلبه کرد. در آن نزدیکی، چاه آبی بود. او وارد آن شد و خود را سیراب کرد؛ سپس بیرون آمد و مسیرش را ادامه داد.
در راه، سگی را دید که از تشنگی، خاکهای نمناک را میخورْد. با خودش گفت چنانکه تشنگی بر من غلبه کرده بود، بر این حَیَوان هم غلبه کرده است که خاکهای نمناک را میخورد.
به سوی چاه برگشت، وارد آن شد، دهانش را پر از آب کرد، با دستهایش دیوارهی چاه را گرفت، بالا آمد، آب را از دهانش به دهان آن سگ ریخت و چند بار این کار را تکرار کرد تا این که آن را سیراب کرد!
خداوند به سبب این کار زن، گناهان او را بخشود.»
🔹حاضران پرسیدند: «مگر آبدادن به حیوانات هم پاداش دارد؟!» حضرت فرمودند: «لِکُلِّ کَبِدٍ حَرّاءَ اَجرٌ؛ برای [سیرابکردن] هر جگر داغی، پاداشی است.»
#آمرزش، #مهربانی_با_حیوانات
💻 مشاهدهی داستانهای دیگر این کتاب، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسیها:
http://benisiha.ir/2019/05/153/
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #مطالب_خواندنی (به گزینش حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی)
✅ #به_انسانبودنت_شک_کن_اگر...
🔸به انسانبودنت شک کن، اگر مستضعفی دیدی
🔸ولی از نان امروزت به او چیزی نبخشیدی
🔸به انسانبودنت شک کن، اگر چادر به سر داری
🔸ولی از زیر آن چادر به یک دیوانه خندیدی
🔸به انسانبودنت شک کن، اگر قاریّ قرآنی
🔸ولی در درک آیاتش دچار شکّ و تردیدی
🔸به انسانبودنت شک کن، اگر گفتی خداترسی
🔸ولی از ترس اموالت تمام شب نخوابیدی
🔸به انسانبودنت شک کن، اگر هرساله در حجّی
🔸ولی از حال همنوعت سؤالی هم نپرسیدی
🔸به انسانبودنت شک کن، اگر مرگ مرا دیدی
🔸ولی قدر سَری سوزن ز جای خود نجنبیدی
📝 از: #مریم_نیکوبخت.
#انفاق، #تمسخر، #خدمت، #دنیاخواهی، #شک، #یاد_مرگ
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #پیام_معنوی
📝 حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی در مجموعهنوشتاری با عنوان #خطاب_به_خودم:
🌿 اگر نمیتوانی همهی کارهای خداپسند را انجام دهی، کارهایی را که دیگران میتوانند انجام دهند، به آنان بسپار و خودت کارهایی را انجام بده که آنان نمیتوانند انجام دهند یا اگر به آنان بسپاری، انجام نمیدهند.
💻 مشاهدهی این مطلب و «پندهای دیگر حاجآقا بنیسی به خودش!»، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسیها:
http://benisiha.ir/2019/05/290/
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #حرفهای_طلایی
💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🌷 #دخترم! در مَحبّت به فرزندانت زیادهروی نکن.
📖 حرفهای طِلایی (پندنامهی ایشان به تنهادخترشان).
#افراط، #فرزندداری
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #برگزیده ی کتاب «امام گردان» به شکل #متن_PDF
🔍 موضوع: خاطراتی از شهید حاجآقا محمّدعلی ملک.
🖊 نویسنده: آقای رحیم مخدومی.
🖋 برگزیدهنویسی: حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی.
📖 فایل PDF این برگزیدهی دلنشین را در این نشانی ببینید:
http://benisiha.ir/2019/05/324/
#آثار_حاج_آقا_بنیسی، #شهدا
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔴 #زندگینامه ی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به #قلم_ایشان، قسمت 23:
🔸بعد از رفتن پدرم [از منزل، برادر کوچکم]، یدالله، از خواب بيدار شد و چند لحظهاى گريه كرد و سپس من و مادرم او را با زبان خوش، آرام كرديم و مادرم دست به سر و صورتش كشيد و گفت: «انشاءالله بچههايم بزرگ میشوند و همهی كارهايمان درست میشود. ماشاءالله كه شيرخدا براى خودش يک مرد است. در كارهاى خانه به من كمک میكند و بعضى وقتها هم به كارخانه رفته و خردهكاریهاى كارخانه را انجام میدهد و يدالله هم پشتسرش میرسد.»
🔸من از مادرم سؤال كردم: «مادر! الان، من چند سالم هست؟» گفت: «هفت سالَت است. يكى و دو ماه ديگر، وارد هشت سال خواهى شد. خب بچهها روزبهروز بزرگ میشوند و قدرت پيدا میكنند و كار زياد میكنند و پول زياد درمیآورند و وضع خانوادهشان خوب میشود.»
🔸گفتم: «مادر! من بعد از اين هر روز به كارخانه میروم و با پدرم و باباحسن و عمومهدى و عموعلى كار میكنم و از آنها پول میگيرم و پولهايم را جمع كرده، براى تو همهچيز میخرم. دوست دارم يک گردنبند طلا[ى] شصتپره برايت بخرم؛ از آن گردنبندى كه پسر خالهسَلوَر از تهران برايش آورده. خيلى قشنگ است. نه؟ آن روز كه خالهسلور به خانهی ما آمد، ديدم كه تو با حسرت و آرزو، به گردنبند او نگاه میكردى. آن هم متوجّه شد. با دست، گردنبندش را نشان داد و گفت: "گردنبندم شصتپره است. پسرم از تهران آورده و قيمتش هم خيلى گران است. پسرم میگفت: با پول اين گردنبند میتوان نصف اين دِه را خريد!"؛ بعد يادم هست كه خالهسلور میگفت: "درست است كه من براى بزرگكردن پسرم خيلى زحمت كشيدهام، ولى خب الان دارم لذّتش را میبرم. خدا بچههاى تو را هم بزرگ كند؛ آن وقت، همهچيز برايت میخرند." مادر! من از آن روز تصميم گرفتم پولهايم را جمع كنم و به تهران بروم و از همان گردنبند برايت بخرم.» مادرم گفت: «انشاءالله.»
🔸بعد، آه سوزناكى كشيد و گفت: «پسرم؛ شيرخدا! معلوم نيست كه من تا آن روز زنده بمانم يا نه. اين مريضى كه به سراغ من آمده، ممكن است بيشتر از يكى ـ دو ماه زنده نمانم.»
📖 شیرخدای آذربایجان، ص 35 ـ 37.
🖇 گذشته و ادامهی این زندگینامه را با هشتک #زندگینامه دنبال کنید.
💻 مشاهدهی مطالب دیگر این کتاب، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسیها:
http://benisiha.ir/2019/04/176/
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir