🔴 #ابیات_مهدوی
🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... .
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خطاب به آن حضرت:
🔶 آن که مِهرت را به قلب من نِهاد
🔶 راه رحمت را به روی من گشود
(مِهر: دوستداشتن.)
📖 امید آینده، ص ۸۹.
💻 مشاهدهی ابیات مهدوی دیگری از ایشان:
http://benisiha.ir/353/
#امام_زمان (علیه السّلام)، #تولی، #مهربانی_خدا
@benisiha_ir
🔴 #پرسش_اندیشهبرانگیز
یک پرسش مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «یکصد سؤال» از خوانندگان برای برانگیختن اندیشهی آنان:
❓آيا عقل از آثار طبيعت است يا از راه آموختن و تجرِبه به دست میآيد؟
#عقل
@benisiha_ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔊 #سخنآوا موضوع: #راه_کسب_حضور_قلب_در_نماز @benisiha_ir
🔴 #متن_سخنآوا
🔵 #راه_کسب_حضور_قلب_در_نماز
🔸بعضی سؤال میکنند: «چهکار کنیم در نماز [و] در غیر نماز، حضور قلب داشته باشیم؟»
🔸تمرین میخواهد، ممارست میخواهد.
🔸گاهی اوقات بِنا بر گفتهی بعضی اساتید اخلاق، انسان در خلوت بنشیند، در اتاق خلوتش، مثلاً: در خانه بنشیند، با دل خودش تمرین کند که الان خدا دارد مرا میبیند، الان من زیر نظر خدایم؛ یعنی: خدا هست و خدا مرا اینجا زیر نظر دارد؛ یعنی: خدا را حاضر و ناظر ببیند. این را هی تصوّر کند که الان کسی هست [که] او، هم وجود دارد، هم حضور در اینجا دارد و هم نظارت بر من در اینجا دارد. گاهی در خلوت بنشیند و این را هِی به خودش تلقین کند.
🔸به مرور زمان، این برایش ملکه میشود، برایش دائم میشود و وقتی که ملکه شد، در همهی لحظات و مخصوصاً در اوقات عبادت، در درون عبادت، خدا را حاضر و ناظرِ بر خودش میبیند.
#حضور_قلب، #خلوت، #نماز
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_مهدوی
🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... .
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خطاب به آن حضرت:
🔶 مکتب سرخ تشیّع از تو باد
🔶 با ظهورت شیعه امضا میشود
📖 امید آینده، ص ۹۰.
💻 مشاهدهی ابیات مهدوی دیگری از ایشان:
http://benisiha.ir/353/
#امام_زمان (علیه السّلام)، #تشیع، #ظهور، #شیعه
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_مهدوی
🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... .
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خطاب به آن حضرت:
🔶 از فروغ روی تو گاهِ ظهور
🔶 آنچه ناپیدا است، پیدا میشود
(فروغ: روشنی. گاه: زمان.)
📖 امید آینده، ص ۹۰.
💻 مشاهدهی ابیات مهدوی دیگری از ایشان:
http://benisiha.ir/353/
#امام_زمان (علیه السّلام)، #ظهور
@benisiha_ir
🔴 #پرسش_اندیشهبرانگیز
یک پرسش مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «یکصد سؤال» از خوانندگان برای برانگیختن اندیشهی آنان:
❓آيا علم و ادراک انسان، به وسيلۀ روح او شكوفا مىشود يا به وسيلۀ سلّولهاى مغز كه از اجزای جسم انسان هستند، افزایش و کاهش پیدا میکند؟
#درک، #علم
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_مهدوی
🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... .
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خطاب به آن حضرت:
🔶 هر که معشوق است، عاشق میشود
🔶 چون تو را محو تماشا میشود
(چون: هنگامی که.)
📖 امید آینده، ص ۹۲.
💻 مشاهدهی ابیات مهدوی دیگری از ایشان:
http://benisiha.ir/353/
#امام_زمان (علیه السّلام)، #تشرف، #ظهور
@benisiha_ir
🔴 #حرفهای_طلایی
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «حرفهای طِلایی» (پندنامهی ایشان به دخترشان):
🌷#دخترم! آهسته و آرام سخن بگو.
💻 مشاهدهی مطالب دیگر این کتاب:
http://benisiha.ir/149/
#سخنگفتن
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_مهدوی
🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... .
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🔶 در زمان یار، دل وامیشود
🔶 غنچۀ شیعه شکوفا میشود
📖 امید آینده، ص ۹۴.
💻 مشاهدهی ابیات مهدوی دیگری از ایشان:
http://benisiha.ir/353/
#امام_زمان (علیه السّلام)، #دل، #شیعه، #ظهور
@benisiha_ir
🔴 #پند_پیران_بر_پوران
مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «پند پیران بر پوران» (پندنامهی ایشان به فرزندشان):
🌷 #پسرم! تا میتوانی، امانت قبول نکن.
💻 مشاهدهی مطالب دیگر این کتاب:
http://benisiha.ir/235/
#امانت
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_زیبا (به گزینش حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی)
🌹یاد این مرغ گرفتار کنید ای مرغان!
🌹چون تماشای گل و لاله و شِمشاد کنید
📝 از: #ملکالشعراء_بهار.
(مرغ: پرنده. شمشاد: درختی که برگهایش همیشهسبز است.)
💻 مشاهدهی ابیات زیبای دیگر:
http://benisiha.ir/14/
#وفا، #یادکردن
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_مهدوی
🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... .
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خطاب به خودشان دربارۀ زمانۀ ظهور:
🔶 ای «بنیسی»! غم مخور، دنیا گلستان میشود
🔶 آفتاب عالَم امکان، نمایان میشود
📖 امید آینده، ص ۹۵.
💻 مشاهدهی ابیات مهدوی دیگری از ایشان:
http://benisiha.ir/353/
#امام_زمان (علیه السّلام)، #ظهور، #غم
@benisiha_ir
🔴 #پرسش_اندیشهبرانگیز
یک پرسش مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «یکصد سؤال» از خوانندگان برای برانگیختن اندیشهی آنان:
❓آيا روح انسان، قوى و ضعيف میشود؟ اگر آری، چگونه؟
#روح
@benisiha_ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔊 #سخنآوا موضوع: #راه_کسب_صلوات_از_همۀ_فرشتگان @benisiha_ir
🔴 #متن_سخنآوا
🔵 #راه_کسب_صلوات_از_همۀ_فرشتگان
🔸حضرت امیرالمؤمنین ـ سلام الله تعالی علیه. ـ فرمود: «کسی که یک بار، این ذکر [= «سبحانالله»] را بگوید، صَلّیٰ عَلَیهِ؛ بر او درود میفرستند، کُلُّ مَلَک؛ هر فرشته، همهی فرشتهها.»
🔸همهی فرشتهها به تویی که در نماز و غیر نماز، «سبحانالله» میگویی، ولی با اعتقاد به این معنا، با اعتقاد به حقیقت معنای «سبحانالله»! همهی فرشتههای عالَم به تو صلوات و درود و رحمت میفرستند؛ آن مخلوقاتی که تعدادشان از همهی مخلوقات، بیشتر است. بیشترین چیزی که خدا آفریده، فرشته است.
🔸همهی فرشتهها در همهی آسمانها به تو صلوات میفرستند؛ از جبرئیل بگیر، اعظمالملائکه، تا آن کوچکترین فرشته، کمقدرتترین فرشته. همهی اینها به تو صلوات میفرستند.
#آفرینش، #تسبیح، #ذکر، #سبحانالله، #صلوات، #فرشته
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_مهدوی
🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... .
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🔶 چون بگیرد پرده از چِهر دلآرا آفتاب
🔶 آسمان قلب شیعه، نورباران میشود
(چون: هنگامی که. چِهر: چهره. آفتاب: مقصود، امام زمان ـ علیه السّلام. ـ است.)
📖 امید آینده، ص ۹۵.
💻 مشاهدهی ابیات مهدوی دیگری از ایشان:
http://benisiha.ir/353/
#امام_زمان (علیه السّلام)، #ظهور
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_مهدوی
🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... .
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🔶 بوده یک سلمان به عصر «احمد» مُرسَل، ولی
🔶 در زمان «مهدی»اش هر بنده، سلمان میشود
(عصر: روزگار. مُرسَل: فرستاده(ی خدا) ).
📖 امید آینده، ص ۹۶.
💻 مشاهدهی ابیات مهدوی دیگری از ایشان:
http://benisiha.ir/353/
#امام_زمان (علیه السّلام)، #ظهور
@benisiha_ir
🔴 #پند_پیران_بر_پوران
مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «پند پیران بر پوران» (پندنامهی ایشان به فرزندشان):
🌷 #پسرم! زبانت را به سوگند عادت نده.
💻 مشاهدهی مطالب دیگر این کتاب:
http://benisiha.ir/235/
#سوگند، #قسم
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_زیبا (به گزینش حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی)
🌹یعقوبوار «وااَسَفا»ها هَمیزنم
🌹دیدار خوب یوسُف کَنعانم آرزو است
📝 از: #مولوی.
(یعقوبوار: مانند حضرت یعقوب علیه السّلام. وااَسَفا: واحَسرتا، افسوس. هَمیزنم: میزنم. کَنعان: نام محلّ سکونت حضرت یوسف علیه السّلام.)
💻 مشاهدهی ابیات زیبای دیگر:
http://benisiha.ir/14/
#تشرف
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_مهدوی
🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... .
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خطاب به حضرت صاحبالزّمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ :
🔶 ای آن که از نور رُخَت دنیا منوَّر میشود!
🔶 تصویر تو در قلب من هر دَمْ مصوَّر میشود
(رُخ: چهره. منوَّر: روشن. دَم: لحظه. مصوَّر: مجسّم، آشکار.)
📖 امید آینده، ص ۹۷.
💻 مشاهدهی ابیات مهدوی دیگری از ایشان:
http://benisiha.ir/353/
#امام_زمان (علیه السّلام)
@benisiha_ir
🔴 #پرسش_اندیشهبرانگیز
یک پرسش مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «یکصد سؤال» از خوانندگان برای برانگیختن اندیشهی آنان:
❓آيا ارواح پيامبران و امامان ـ علیهم السّلام. ـ با ارواح انسانهای دیگر فرق دارند؟
#ائمه، #اهل_بیت، #پیامبران، (علیهم السّلام)
@benisiha_ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔊 #سخنآوا موضوع: #مهمترین_کار_چیست؟ @benisiha_ir
🔴 #متن_سخنآوا
🔵 #مهمترین_کار_چیست؟
🔸مهمترین مسأله، گناهنکردن است؛ بدانیم چه چیزهایی گناه است و از آن پرهیز کنیم.
🔸خیلی از ماها کارهای خوب میکنیم؛ امّا با گناه میسوزانیم؛ مثلاً: خانمی است یا آقایی است هر شب، نماز شب میخواند؛ امّا وقتی روز میشود، با کمترین ناراحتی از همسرش یا بچههایش فحش میدهد به آنها. چه فایده؟ نماز شب نخوان؛ فحش هم نده. فحشندادنت بینِهایت، مهمتر از نماز شب خواندنت است. تازه! نماز شب میخواند، غرور و عُجب و خودشیفتگی هم میگیردش. دیگر بیا درستش کن. اصلاً نصیحت هم شاید بعضی افرادِ اینشکلی قبول نکنند. نه؛ تو گناه نکن. بله؛ اگر گناه نکردی، نماز شب هم بخوان.
🔸به مجلس اباعبدالله ـ علیه السّلام. ـ مشرّف میشود، روضه گوش میکند، اشک میریزد؛ [ولی] از مجلس نرفته، دچار غیبت میشود، غیبت میکند، غیبت گوش میدهد. نه؛ غیبت نکن. بله؛ در مرحلهی بعد [به] مجلس سیّدالشّهداء برو.
🔸اصلاً [به] مجلس سیّدالشّهداء برو، نماز شب بخوان؛ برای این که دستت را بگیرند که گناه نکنی.
🔸اگر کسی گناه نکرد، باید کلاهش را به آسمان هفتم بیندازد.
🔸گناه نکنیم؛ چون اگر گناه کند، به خودش ظلم کرده.
#پند، #خودشیفتگی، #روضه، #ظلم_به_خود، #عجب، #غرور، #غیبتشنیدن، #غیبتکردن، #فحش، #گناه، #نصیحت، #نماز_شب
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_مهدوی
🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... .
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خطاب به حضرت صاحبالزّمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ :
🔶 خوش آنگهی کَز هر کجا نعمت به ما رو میکند!
🔶 چون حاکم و مولای ما فرزند حیدر میشود
(آنگهی کز: آنگاه که از. فرزند حیدر: مقصود، امام زمان ـ علیه السّلام. ـ است.)
📖 امید آینده، ص ۹۷.
💻 مشاهدهی ابیات مهدوی دیگری از ایشان:
http://benisiha.ir/353/
#امام_زمان (علیه السّلام)
@benisiha_ir
🔴 #تصویر مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در حال سخنرانی، پیش از پوشیدن لباس روحانیّت.
@benisiha_ir
🔴 #نکات_خواندنی دربارهی مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🖊 حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی:
🔸در ایّام نوجوانیام روزی با ناراحتی به حضور ایشان رفتم. ایشان دربارۀ علّت ناراحتیام پرسیدند. عرض کردم: «شخصی در فُلان مجلّۀ عمومی، بر فلان کتاب شما نقد نوشته است. اگر نقدش وارد هم باشد، نباید نقدهایش را عمومی میکرد؛ بلکه باید به خود شما میگفت.»
🔸ایشان فرمودند: «ناراحت نباش. اگر نقدهای او صحیح باشد، به نفع ما است و ما آنها را در چاپهای بعدی آن کتاب اِعمال میکنیم و اگر نقدهایش صحیح نباشد، چرایی صحیحنبودن آنها را به او میگوییم تا او از اشتباه درآید.»
🔸با این سخنان ایشان، بنده، روش برخورد با نقد را آموختم.
#انتقاد، #نقد
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_مهدوی
🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... .
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خطاب به حضرت صاحبالزّمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ :
🔶 عشق تو در قلب اگر جا گرفت
🔶 بر همهْ آفاق، ضِیا میدهد
(آفاق: جهانها. ضیا: نور.)
📖 امید آینده، ص ۱۰۲.
💻 مشاهدهی ابیات مهدوی دیگری از ایشان:
http://benisiha.ir/353/
#امام_زمان (علیه السّلام)، #تولی
@benisiha_ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔴 #زندگینامه ی مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به #قلم_ایشان، قسمت ۶۵:
🔸... ما بعد از خوردن چاى و ميوه خواستيم از خانۀ پهلوانصَفدَر بيرون برويم. پهلوان دستمال پول را به پدرم داد و گفت: «آقااسماعيل! اين پولها را بردار، هرچهزودتر دست زن و بچههايت را بگير، برو مشهد، پابوس امام رضا. عليه السّلام . تا شما برگرديد، همۀ كارها درست مىشود انشاءاللّه.»
🔸پدرم نمیخواست پولها را از پهلوانصفدر بگيرد؛ ولى او آنچنان اصرار و پافشارى نَمود كه آخِرسر، پدرم قبول كرد.
🔸ما پولها را برداشته، به منزلمان آمديم؛ ولى پدرم در راه، خيلى فكر میكرد؛ حتّى از جلو درِ خانۀ كدخدا هم كه رد میشديم، یک نگاه زيرچشمى به خانۀ كدخدا انداخت.
🔸وقتى به خانه رسيديم، به مادرم گفت: «خديجه! پهلوانصفدر پولها را قبول نكرد [و] گفت: "با اين پولها برويد مشهد." حالا نظر تو چيست؟» مادرم گفت: «من چه میدانم؟ تو مرد اين خانهاى. خودت تصميم بگير. نظرت را با پدرت، باباحسن، در ميان بگذار؛ ببين او چه میگويد. اگر او راضى شد، من راضیام.»
🔸پدرم رو به من كرد و گفت: «تو در كارهاى خانه به مادرت کمک كن. من كارخانه بروم؛ ببينم چه كار میكنم.»
🔸بعد به مادرم گفت: «از شيرخدا مواظب باش؛ به كوچه نرود.»؛ شايد میترسيد كه اگر من كوچه بروم، بچهها و نوكرهاى كدخدا، در جاى خلوت، مرا گير بياورند [و] كتكم بزنند؛ اين بود كه به مادرم سفارش كرد و رفت.
🔸كمى بعد از اذان ظهر بود كه پدرم به خانه آمد. بعد از اين كه ناهارمان را خورديم، مادرم از او سؤال كرد: «موضوع رفتنمان به مشهد، چه شد؟ آيا به باباحسن گفتى يا نه؟» پدرم گفت: «آرى؛ به داداش [۱] گفتم؛ ولى او گفت: "الان كارِ كارخانه، زياد است؛ صبر كنيد؛ اوّل پاييز برويد.» مادرم گفت: «عيب ندارد. به نظر من آن موقع، بهتر است؛ هم حال من كمى خوب میشود و هم هوا كمى خنک میگردد. پاييز میرويم انشاءاللّه.» پدرم و من هم گفتيم: «انشاءاللّه.» ...
[۱. آن زمان، بعضی در روستای بنیس به پدر، داداش میگفتند.]
📖 شیرخدای آذربایجان، ص ۷۷ ـ ۷۹.
@benisiha_ir