eitaa logo
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
272 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1 ویدیو
24 فایل
کانال زندگینامه و آثار مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی، و سخنرانی‌ها و آثار فرزندشان: حاج‌آقا اسماعیل داستانی بنیسی کانال‌ سخنرانی‌ها و کلیپ‌هایم: @benisi. کانال دیگرم: @ghatreghatre. وبگاه بنیسی‌ها: benisiha.ir. صفحۀ شخصی‌‌ام: @dooste_ketaab.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 📝 حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی: 🔹روزی به یکی از استادانم عرض کردم: «لطفاً مرا نصیحت کنید.» فرمود: «از خدا بخواه نعمت‌هایی را که به تو داده، از تو نگیرد.» 💻 مشاهده‌ی خاطرات دیگر: http://benisiha.ir/384/ ، ، ، ، ، ، @benisiha_ir
🔴 📝 حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی: 🔹روزی به حضرت آیت‌الله خلیل مبشّر کاشانی ـ دامت برکاته. ـ عرض کردم که مرا نصیحت کنید. 🔹ایشان مطالبی فرمودند. چکیده‌ی آن‌ها این بود که همیشه با قرآن کریم و احادیث شریفه باش و سراغ غیر آن‌ها نرو. 💻 مشاهده‌ی خاطرات دیگر: http://benisiha.ir/384/ ، ، ، ، ، ، ، @benisiha_ir
🔴 💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ در کتاب «حرف‌های طِلایی» (پندنامه‌ی ایشان به دخترشان): 🌷! پندها و اشعار مرا اَزبَر کن. 💻 مشاهده‌ی مطالب دیگر این کتاب: http://benisiha.ir/149/ ، ، @benisiha_ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔴 🔵 🔸همه‌ی انسان‌ها به موعظه نیاز دارند. 🔸یک شخصی نقل می‌کند: «من لباس‌هایم را شسته بودم در جبهه؛ داشتم می‌چلاندم و روی بند، پهنشان می‌کردم که سنگینی یک دستی را روی شانه‌هایم حس کردم. برگشتم، دیدم مهدی باکری است؛ این شهید بزرگوار. حال غریبی داشت. گفت: “آقاجعفری! چند لحظه با شما کار دارم.” گفتم: در خدمتم. پشت‌سرش راه افتادم. خاکریز را دوْر زد و روی زمین نشست. من هم نشستم. سرش پایین بود و با دست، خاک‌ها را پس‌وپیش می‌کرد. پرسیدم: آقامهدی! کارتان چه بود؟ مشتش را آرام باز کرد. دانه‌های شن از لای انگشت‌هایش روی زمین ریخت. به صورتم نگاه نکرد. گفت: “حاج‌آقا! این خاکریز، مِنبر و من هم پامنبری. برایم حرف بزنید، نصیحتم کنید؛ این روزها خیلی به پند و اندرز نیاز دارم.”» می‌گوید این‌ها را شهید مهدی باکری به من گفت. «جا خوردم. گفتم: آقامهدی! این‌ چه حرفی است؟ شما باید ما را راهنمایی کنید. شهید مهدی باکری بغضش را فروداد و گفت: “الان این منم که نیاز دارم.” هرچه طَفره رفتم، فایده نکرد. شروع کردم از قیامت گفتن، از بهشت، از جهنّم، از کاخ‌های بهشتی، از طبقه‌های آتش جهنّم. مهدی سرش را روی زانو گذاشته بود و اشک می‌ریخت. حس‌وحالی داشت که تا آن روز ندیده بودم.» 🔸ببینید این شهید بزرگوار،‌ نمونه ـ بعضی شهدای ما نمونه یا نمونه‌ترند، مقامات عالی‌تری دارند. یکی‌اش همین شهید مهدی باکری است. خاطراتی که از ایشان نقل می‌شود، انسان می‌خواند، بعضی‌هایش واقعاً ممتاز است. همه‌ی شهدا در این حد نبودند؛ امّا ـ این مجاهد بزرگوار از روحانی جبهه می‌خواهد که مرا نصیحت کنید؛ حتّی به صورت خصوصی. اصلاً آمده‌ام مرا الان نصیحت کنید. برای من مِنبر خصوصی هم برو. 🔸همه‌ی انسان‌ها به موعظه نیاز دارند. ، ، ، ، @benisiha_ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔊 #سخن‌آوا موضوع: #مهم‌ترین_کار_چیست؟ @benisiha_ir
🔴 🔵 ؟ 🔸مهم‌ترین مسأله، گناه‌نکردن است؛ بدانیم چه‌ چیزهایی گناه است و از آن‌ پرهیز کنیم. 🔸خیلی از ماها کارهای خوب می‌کنیم؛ امّا با گناه می‌سوزانیم؛ مثلاً: خانمی است یا آقایی است هر شب، نماز شب می‌خواند؛ امّا وقتی روز می‌شود، با کم‌ترین ناراحتی از همسرش یا بچه‌هایش فحش می‌دهد به آن‌ها. چه فایده؟ نماز شب نخوان؛ فحش هم نده. فحش‌ندادنت بی‌نِهایت، مهم‌تر از نماز شب خواندنت است. تازه! نماز شب می‌خواند، غرور و عُجب و خودشیفتگی هم می‌گیردش. دیگر بیا درستش کن. اصلاً نصیحت هم شاید بعضی افرادِ این‌شکلی قبول نکنند. نه؛ تو گناه نکن. بله؛ اگر گناه نکردی، نماز شب هم بخوان. 🔸به مجلس اباعبدالله ـ علیه السّلام. ـ مشرّف می‌شود، روضه گوش می‌کند، اشک می‌ریزد؛ [ولی] از مجلس نرفته، دچار غیبت می‌شود، غیبت می‌کند، غیبت گوش می‌دهد. نه؛ غیبت نکن. بله؛ در مرحله‌ی بعد [به] مجلس سیّدالشّهداء برو. 🔸اصلاً [به] مجلس سیّدالشّهداء برو، نماز شب بخوان؛ برای این که دستت را بگیرند که گناه نکنی. 🔸اگر کسی گناه نکرد، باید کلاهش را به آسمان هفتم بیندازد. 🔸گناه نکنیم؛ چون اگر گناه کند، به خودش ظلم کرده. ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، @benisiha_ir
🔴 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «پند پیران بر پوران» (پندنامۀ ایشان به فرزندشان): 🌷 ! ابتدا خودت را موعظه کن؛ سپس دیگران را. 💻 مشاهدۀ مطالب دیگر این کتاب: http://benisiha.ir/235/ ، @benisiha_ir