🔴 #زندگینامۀ مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به #قلم_ایشان، قسمت ۱۹۳:
🔸... در ضمن خواندن درسهاى حوزه، به لطف الاهی، شب و روز مینوشتم و هنوز مینويسم؛ ولی چاپكردن هر نوشته، مشكل است؛ چون اوّلاً: توان مالی میخواهد كه من نداشتم و ندارم و ثانياً: بعضی از مطالب با اوضاع زمان و سياست سازگاری ندارد؛ امّا نويسنده بايد آنچه را که شرعاً وظیفه دارد بنویسد، با اشتياق کامل بنویسد و بقیّۀ كار را به خداوند والا بسپارد؛ چون او کار، کوشش و زحمت هیچ کس را تباه نمیکند و آثار بعضی از نويسندگان، پس از چند صد سال به چاپ رَسيده و در اختيار انسانها قرار گرفته است.
🔸اتّفاقات زندگی من در دوران روحانیّتم، بيشتر از آن است كه بتوان همۀ آنها را نوشت؛ پس من، تنها روى قضايايى انگشت میگذارم كه جهت مذهبى و جنبههاى اعتقادی یا عملی و یا اخلاقی دارند؛ چون اگر کسی اعتقادات صحیح داشته باشد و احکام شرعی و مسائل اخلاقى را رعایت کند، وظایفی را که بر عهدۀ هر انسانی است، انجام داده، نزدیک راه برای رَسیدن به کمال مطلوب و خوشبختی را پیموده و خداوند والا را خشنود کرده است و خواهناخواه به جامعۀ فعلی و جوامع آينده، فایده میرساند. ...
📖 شیرخدای آذربایجان، ص ۲۶۰ و ۲۶۱.
@benisiha_ir
🔴 #حرفهای_طلایی
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «حرفهای طِلایی» (پندنامۀ ایشان به دخترشان):
🌷#دخترم! بِدان که هم زن خوب، قیمت ندارد و هم زن بد.
(این مطلب، مضمون یک حدیث شریف است و مقصود از آن، این است که زن خوب، آنقدر ارزشمند است که نمیتوان قیمتی روی او گذاشت و زن بد، آنقدر بیارزش است که به هیچ نمیارزد و ارزشش از خاک هم کمتر است.)
💻 مشاهدۀ مطالب دیگر این کتاب:
http://benisiha.ir/149/
#زن
@benisiha_ir
🔴 #خبر
با مطلب پیشین، کتاب «حرفهای طلایی» به پایان رسید.
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_مهدوی
🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... .
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ دربارۀ ظهور آن حضرت:
🔶 پیرِ جهانگشته را گو که قدت خم مکن
🔶 آید مهدی، کند روح و دلت را جوان
📖 امید آینده، ص ۲۲۵.
💻 مشاهدۀ ابیات مهدوی دیگری از ایشان:
http://benisiha.ir/353/
#امام_زمان (علیه السّلام)، #جوانی، #ظهور
@benisiha_ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔴 #زندگینامۀ مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به #قلم_ایشان، قسمت ۱۹۴:
🔸... اخلاق به معناى اعم، وظيفهشناسی در هر لحظۀ زندگى نسبت به هر كس و هر چيز است؛ نسبت به خداوند والا، اهل بیت ـ علیهم السّلام. ـ ، مراجع تقلید، علما، سادات، پدر، مادر، بزرگان خانواده، دیگران، حَيَوانات، درختان و گیاهان، جَمادات و... .
🔸من در بعضی از آثارم بیان کردهام که اصول موفّقيّت هر جامعه، بر پایۀ اخلاق آن است و مبناى هر دين و مذهبی، بر طبق اخلاق پیشوايان و راهنمايان آن میباشد؛ چنانکه نُخستین پيشواى دين مقدّس اسلام، حضرت محمّد، ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم. ـ فرمودهاند: «اِنّی بُعثِتُ لِاُتَمِّمَ مَكارِمَ الاَخلاقِ؛ من براى کاملکردن قلّههای اخلاق، (به پیامبری) برانگيخته شدهام.»
🔸برای همین، بیشتر آثارم دربارۀ اخلاق است و دوست دارم که در دنیا به عنوان برترين و برجستهترين نويسندۀ اخلاق مشهور شَوَم و صداى «شيرخدا»بودنم را نهتنها به آذربايجان، بلكه به همۀ جهان برَسانم و به همگان بگویم و بنويسم كه اين، مذهب تشیّع است كه با مسائل اخلاقیاش تکامل و خوشبختی را برای همه، ارمغان آورده است.
🔸اى دانشمندان! اى پِژوهشگران بیتعصّب! اى سعادتجویان! اى سياستمداران! اى همۀ انسانها! در هر زمان و مکانی كه زندگى میكنيد، مسائل اخلاقی این مذهب و سیرۀ پیشوایان آن، ۱۴ معصوم، ـ علیهم السّلام. ـ را بررَسی کنید تا به این یقین برسید كه هيچ مکتبی، جز این مذهب نمیتواند دروازههاى خوشبختی را به روی انسانها بگشاید و آنان را در دنیا و آخرت، به نیکبختی کامل برساند.
🔸پيشوايان این مذهب، اهل اطاعت کامل از خداوند والا و رعایت اخلاق خداپسند بوده و همینها را به پيروانشان سفارش كردهاند.
🔸دانشمندان فلسفه، عرفان و... هم فضائل اخلاقی را از اركان اساسی تکامل و خوشبختی شمرده و گفتهاند که صفات خوب، عامل وظيفهشناسی و معيار خوبزندگیكردن است و میتوان جوامع انسانی را از اين مسير به كاميابی، موفّقيّت و کمال نِهايى راهنمایی کرد.
🔸به عنوان نمونه:
«سقراط» گفته است: «انسان هميشه جوياى خوشی و خوشبختی است و جز اين، تكليفى ندارد و آن با جلوگيرى از خواهشهاى نفسانی و با بهدستآوردن اخلاق روحانی، ممکن است.»
«ارسطو» گفته است: «نِهایت خواستههای انسان، خوشی و خوشبختی است و آن به دست نمیآيد؛ مگر با دانستن وظيفهاى كه بر او مقرّر شده و اجرایش با رعایت فضيلتها و اخلاق است.»
«دكارت» گفته است: «اگر كسی حس كند كه صلاح كل، مقدّم بر صلاح جزء است، مكارم والا از او ظهور میکند و به فضيلت و خوشبختی دست میيابد و مقصود از علم اخلاق، همین است.» ...
📖 شیرخدای آذربایجان، ص ۲۶۱ ـ ۲۶۳.
@benisiha_ir
🔴 #پرسش_اندیشهبرانگیز
یک پرسش مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «یکصد سؤال» از خوانندگان برای برانگیختن اندیشۀ آنان:
❓انسان از کجا با اضطرار میآيد و در کجا سرگردان زندگی میکند و با اکراه به کجا میرود؟
#انسانشناسی
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_مهدوی
🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... .
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خطاب به آن حضرت:
🔶 نور خدایی! بیا، جان به لب ما رَسید
🔶 مؤمنِ حق تا به کی غصّه خورَد در جهان؟
📖 امید آینده، ص ۲۲۵.
💻 مشاهدۀ ابیات مهدوی دیگری از ایشان:
http://benisiha.ir/353/
#امام_زمان (علیه السّلام)، #آرزوی_ظهور
@benisiha_ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔴 #زندگینامۀ مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به #قلم_ایشان، قسمت ۱۹۵:
🔸... چنانكه گفتم، من در كَنار درس و بحث و مطالعه، كار و فعّاليّتم در حوزۀ عمليّۀ قم را با نويسندگى آغاز كردم و به عنوان وظيفۀ اخلاقى، کموبیش در مسائل سياسی وارد میشدم؛ ولی زياد به گود آنها نمیرفتم؛ چون در غیر این صورت، از كار و هدف اصلیام بازمیماندم و نمیتوانستم به نتيجۀ خوب و فراوانی برَسم.
🔸چند نکته در اينباره مینویسم تا دانسته شود که نسبت به مسائلِ روز، بیتوجّه نبودهام و نیستم.
🔸من هميشه از كارهاى خِلاف شرع، بيزار بوده و زجر کَشیدهام.
🔸در همان دوران طلبگى، براى ديدن پدر و مادرم، با همسر و دختر سهسالهام، به تهران رفتم. همسرم برای دخترم مقنعهاى مانند چادر درست كرده و به سرش انداخته بود تا موهايش آشکار نشود.
🔸روزى با او كه دست دخترم را گرفته بود، داشتم از ميدان امام حسين ـ علیه السّلام. ـ كه در آن زمان، ميدان فوْزيّه نام داشت، میگذشتم. من جلو بودم و آنان پشتسرم میآمدند. ناگهان صداى همسرم را شنيدم كه میگفت: «چرا مىزنی؟! مگر اين بچه با تو چه كرده؟...»
🔸به عقِب برگشتم و ديدم يک زن بیحجاب كه حدود پنجاه سال يا بيشتر داشت، با دو دستش محكم بر سر دختر سهسالهام میزند و به ما بدوبيراه میگويد! به او گفتم: چرا بچۀ ما را میزنی؟! او كه با تو کاری ندارد.
🔸او پشتسرهم به ما فحش میداد و به روحانيّت، ناسزاهایی میگفت که من خجالت میکشم آنها را بنویسم. او با خشم کامل به همسرم میگفت: «اين چه ریختی است كه براى خودت و اين بچه درست كردهاى؟ دهاتیها؛ عقبگردها؛ مرتجعها؛ نفهمها!...»
🔸من كمى خشمیگن شدم و با صداى بلند گفتم: خانم! چرا توهين میكنى؟! تو، خودت، بیدين و لااُبالی هستى و حيا و شرف ندارى. با ديگران چه كار دارى؟ واى بر دولت و حكومتى كه شما را اینگونه پُررو و بیحيا بار آورده و از دين، خارجتان کرده! حالا خودت دين ندارى و پایبند به مقرّرات و ضروريّات دين مقدّس اسلام نيستى، چرا از ديندارى و حيای ديگران رنج میبری و جلوگيرى میكنى؟!»
🔸مردم در اطراف ما جمع شده بودند. بعضی هورا میكشيدند. برخى به ما میخنديدند. بعضی میگفتند: «صلوات بفرستيد و تمام كنيد.» و برخی به من میگفتند: «حاجآقا! ولش كن. بيا و برو.» و به آن زن میگفتند: «خانم! شما كوتاه بيایید.»
🔸یک ماشين دولتى كه چند افسر و درجهدار، در آن بودند، رسيد و مردم به آنان گفتند: «بياييد و نگذاريد اين آقا و خانم دعوا كنند.»
🔸يكی از آنان پياده شد و همينكه به نزديكی ما رسيد، آن زن با داد و شيون گفت: «اين شيخ به دولت و شخص اعلاحضرت توهين كرد.» و هر چه به دهانش آمد، گفت. عدّهاى گفتند: «راست میگويد.» آن درجهدار پيشامد بدون چونوچرا دستش را بلند كرد تا مرا بزند؛ ولی من مچش را گرفتم و گفتم: به چه حقّى میخواهى مرا بزنی؟! عِمامه و عباى من، به زمين افتاد. مردم هورا میكشيدند و مسخره میكردند.
🔸چند پاسبان که شايد آنان را با بیسيم خواسته بودند، سر رسیدند و به دستهاى من دستبند زدند و مرا، در حالی كه همسر و کودکم گريه میكردند، به پاسگاهی که نزدیک آنجا بود، بردند. ...
📖 شیرخدای آذربایجان، ص ۲۶۴ ـ ۲۶۶.
@benisiha_ir
🔴 #پند_پیران_بر_پوران
مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «پند پیران بر پوران» (پندنامۀ ایشان به فرزندشان):
🌷 #پسرم! در جاى آرام و تاريک بخواب.
💻 مشاهدۀ مطالب دیگر این کتاب:
http://benisiha.ir/235/
#خوابیدن
@benisiha_ir
🔴 #یک_بیت از یک شعر حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی
🌿 من هستم و کولهباری ای آشنای همیشه!
🌿 قصد سفر دارم، امّا بیتو برای همیشه
@benisiha_ir