🔴 #شعر_معنوی
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🔸در اين دنيا منم تنهای تنها
🔸نباشد هیچ كس از من پذيرا
(پذیرا: فرمانبردار.)
🔸نديدم از كسى مِهر و مَحبّت
🔸چشيدم از همهْ آزار و ايذا
(مِهر: دوستداشتن. ایذا: آزاررَسانیدن، اذیّتکردن.)
🔸از آن که کردمش بس مهرْبانی
🔸کشیدم زجر بسیاری به هر جا
(کردمش: به او کردم. بس: خیلی، بسیار.)
🔸نمودم سعیْ آرامَش كنم من
🔸وليكن او نشد، چون بود كانا
(ولیکن: ولی. کانا: بیعقل، نادان.)
🔸هزاران بار، او را پند دادم
🔸كه تا شايد شود دانا و بينا
🔸ولی هرگز نشد آرام و نیکو
🔸نديدم كه شود یک آن، شكوفا
(آن: لحظه.)
🔸هميشه بر دل من غصّهها ریخت
🔸به جانم زد هزاران زخم مانا
(مانا: جاویدان، همیشگی.)
🔸به هر هنگامه و گفته، دلم را
🔸شکست او با کنایه، رمز و ايما
(هنگامه: دادوفریاد، شور و غوغا / معرکه. گفته: سخن. کنایه: گفتن سخنی که بر غیر موضوع اصلی خود دلالت کند؛ همچون: «ناخن خشک» به معنای خسیس. ایما: اشارهکردن.)
🔸چه چاره داشتم، جز بُردبارى؟
🔸چه میکردم، نبودم گر شكيبا؟
(بردباری: صبر، حلم.)
🔸براى حفظ دین و آبرویم
🔸ببايد من هَمیکردم مدارا
(همیکردم: میکردم.)
🔸خدا را در نظر آورده، گفتم
🔸تحمّل میکنم، تا حقّ يكتا
(حق: از نامهای خداوند والا.)
🔸مكافاتش کند در روز محشر
🔸كه او باشد به هر كارى توانا
🔸خدايا! متّحد کن جان یاران
🔸دعایم را قبول ای حق! بفرما
🔸«بِنیسی» بهر پند و خیرخواهی
🔸چنین شعری برایت کرد اِنشا
(انشاء: بهوجودآوردن.)
💻 مشاهدۀ ابیات معنوی دیگر از ایشان:
http://benisiha.ir/33/
#آبروداری، #اتحاد، #پنددادن، #تنهایی، #حلم، #خیرخواهی، #دوستی، #دینداری، #غربت، #کنایه، #مدارا، #موعظه
@benisiha_ir