eitaa logo
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
265 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1 ویدیو
24 فایل
کانال زندگینامه و آثار مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی، و سخنرانی‌ها و آثار فرزندشان: حاج‌آقا اسماعیل داستانی بنیسی کانال‌ سخنرانی‌ها و کلیپ‌هایم: @benisi. کانال دیگرم: @ghatreghatre. وبگاه بنیسی‌ها: benisiha.ir. صفحۀ شخصی‌‌ام: @dooste_ketaab.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 با مطلب پیشین، کتاب «حرف‌های طلایی» به پایان رسید. @benisiha_ir
🔴 🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... . 💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ دربارۀ ظهور آن حضرت: 🔶 پیرِ جهان‌گشته را گو که قدت خم مکن 🔶 آید مهدی، کند روح و دلت را جوان 📖 امید آینده، ص ۲۲۵. 💻 مشاهدۀ ابیات مهدوی دیگری از ایشان: http://benisiha.ir/353/ (علیه السّلام)، ، @benisiha_ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔴 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به ، قسمت ۱۹۴: 🔸... اخلاق به معناى اعم، وظيفه‌‏شناسی در هر لحظۀ زندگى نسبت به هر كس و هر چيز است؛ نسبت به خداوند والا، اهل بیت ـ علیهم السّلام. ـ ، مراجع تقلید، علما، سادات، پدر، مادر، بزرگان خانواده، دیگران، حَيَوانات، درختان و گیاهان، جَمادات و... . 🔸من در بعضی از آثارم بیان کرده‌ام که اصول موفّقيّت هر جامعه، بر پایۀ اخلاق آن است و مبناى هر دين و مذهبی، بر طبق اخلاق پیشوايان و راهنمايان آن می‌باشد؛ چنانکه نُخستین پيشواى دين مقدّس اسلام، حضرت محمّد، ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم. ـ فرموده‌اند: «اِنّی بُعثِتُ لِاُتَمِّمَ مَكارِمَ الاَخلاقِ؛ من براى کامل‌کردن قلّه‌های اخلاق، (به پیامبری) برانگيخته شده‌‏ام.» 🔸برای همین، بیش‌تر آثارم دربارۀ اخلاق است و دوست دارم که در دنیا به عنوان بر‏ترين و برجسته‌‏ترين نويسندۀ اخلاق مشهور شَوَم و صداى «شيرخدا»بودنم را نه‌‏تنها به آذربايجان، بلكه به همۀ جهان برَسانم و به همگان بگویم و بنويسم كه اين، مذهب تشیّع است كه با مسائل اخلاقی‌اش تکامل و خوشبختی را برای همه، ارمغان آورده است. 🔸اى دانشمندان! اى پِژوهشگران بی‌‏تعصّب! اى سعادت‌‏جویان! اى سياست‌مداران! اى همۀ انسان‌ها! در هر زمان و مکانی كه زندگى می‌‏كنيد، مسائل اخلاقی این مذهب و سیرۀ پیشوایان آن، ۱۴ معصوم، ـ علیهم السّلام. ـ را بررَسی کنید تا به این یقین برسید كه هيچ مکتبی، جز این مذهب نمی‌‏تواند دروازه‌‏هاى خوشبختی را به روی انسان‌ها بگشاید و آنان را در دنیا و آخرت، به نیکبختی کامل برساند. 🔸پيشوايان این مذهب، اهل اطاعت کامل از خداوند والا و رعایت اخلاق خداپسند بوده‌ و همین‌ها را به پيروانشان سفارش كرده‌اند. 🔸دانشمندان فلسفه، عرفان و... هم فضائل اخلاقی را از اركان اساسی تکامل و خوشبختی شمرده و گفته‌اند که صفات خوب، عامل وظيفه‌‏شناسی و معيار خوب‌‏زندگی‌‏كردن است و می‌‏توان جوامع انسانی را از اين مسير به كاميابی، موفّقيّت و کمال نِهايى راهنمایی کرد. 🔸به عنوان نمونه: «سقراط» گفته است: «انسان هميشه جوياى خوشی و خوشبختی است و جز اين، تكليفى ندارد و آن با جلوگيرى از خواهش‌‏هاى نفسانی و با به‌‏دست‌‏آوردن اخلاق روحانی، ممکن است.» «ارسطو» گفته است: «نِهایت خواسته‌های انسان، خوشی و خوشبختی است و آن به دست نمی‌‏آيد؛ مگر با دانستن وظيفه‌اى كه بر او مقرّر شده و اجرایش با رعایت فضيلت‌ها و اخلاق است.» «دكارت» گفته است: «اگر كسی حس كند كه صلاح كل، مقدّم بر صلاح جزء است، مكارم والا از او ظهور می‌کند و به فضيلت و خوشبختی دست می‌يابد و مقصود از علم اخلاق، همین است.» ... 📖 شیرخدای آذربایجان، ص ۲۶۱ ـ ۲۶۳. @benisiha_ir
🔴 یک پرسش مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «یکصد سؤال» از خوانندگان برای برانگیختن اندیشۀ آنان: ❓انسان از کجا با اضطرار می‌‏آيد و در کجا سرگردان زندگی می‌کند و با اکراه به کجا می‌‏رود؟ @benisiha_ir
🔴 🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... . 💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خطاب به آن حضرت: 🔶 نور خدایی! بیا، جان به لب ما رَسید 🔶 مؤمنِ حق تا به کی غصّه خورَد در جهان؟ 📖 امید آینده، ص ۲۲۵. 💻 مشاهدۀ ابیات مهدوی دیگری از ایشان: http://benisiha.ir/353/ (علیه السّلام)، @benisiha_ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔴 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به ، قسمت ۱۹۵: 🔸... چنانكه گفتم، من در كَنار درس و بحث و مطالعه، كار و فعّاليّتم در حوزۀ عمليّۀ قم را با نويسندگى آغاز كردم و به عنوان وظيفۀ اخلاقى، کم‌وبیش در مسائل سياسی وارد می‌‏شدم؛ ولی زياد به گود آن‌ها نمی‌‏رفتم؛ چون در غیر این صورت، از كار و هدف اصلی‌ام بازمی‌‏ماندم و نمی‌‏توانستم به نتيجۀ خوب و فراوانی برَسم. 🔸چند نکته در اين‌باره می‌نویسم تا دانسته شود که نسبت به مسائلِ روز، بی‌توجّه نبوده‌ام‌ و نیستم. 🔸من هميشه از كارهاى خِلاف شرع، بيزار بوده‌ و زجر کَشیده‌ام. 🔸در همان دوران طلبگى، براى ديدن پدر و مادرم، با همسر و دختر سه‌ساله‌ام، به تهران رفتم. همسرم برای دخترم مقنعه‌‏اى مانند چادر درست كرده و به سرش انداخته بود تا موهايش آشکار نشود. 🔸روزى با او كه دست دخترم را گرفته بود، داشتم از ميدان امام حسين ـ علیه السّلام. ـ كه در آن زمان، ميدان فوْزيّه نام داشت، می‌گذشتم. من جلو بودم و آنان پشت‌‏سرم می‌‏آمدند. ناگهان صداى همسرم را شنيدم كه می‌‏گفت: «چرا مى‏‌زنی؟! مگر اين بچه با تو چه كرده؟...» 🔸به عقِب برگشتم و ديدم يک زن بی‌حجاب كه حدود پنجاه سال يا بيش‌‏تر داشت، با دو دستش محكم بر سر دختر سه‌‏ساله‌ام می‌‏زند و به ما بدوبيراه می‌‏گويد! به او گفتم: چرا بچۀ ما را می‌‏زنی‌؟! او كه با تو کاری ندارد. 🔸او پشت‌سرهم‌ به ما فحش می‌‏داد و به روحانيّت، ناسزاهایی می‌‏گفت که من خجالت می‌کشم آن‌ها را بنویسم. او با خشم کامل به همسرم می‌‏گفت: «اين چه ریختی است كه براى خودت و اين بچه درست كرده‌‏اى؟ دهاتی‌‏ها؛ عقبگردها؛ مرتجع‌‏ها؛ نفهم‌‏ها!...» 🔸من كمى خشمیگن شدم و با صداى بلند گفتم: خانم! چرا توهين می‌‏كنى؟! تو، خودت، بی‌‏دين و لااُبالی هستى و حيا و شرف ندارى. با ديگران چه كار دارى؟ واى بر دولت و حكومتى كه شما را این‌گونه پُررو و بی‌‏حيا بار آورده و از دين، خارجتان کرده! حالا خودت دين ندارى و پایبند به مقرّرات و ضروريّات دين مقدّس اسلام نيستى، چرا از ديندارى و حيای ديگران رنج می‌بری و جلوگيرى می‌‏كنى؟!» 🔸مردم در اطراف ما جمع شده بودند. بعضی هورا می‌‏كشيدند. برخى به ما می‌‏خنديدند. بعضی می‌‏گفتند: «صلوات بفرستيد و تمام كنيد.» و برخی به من می‌‏گفتند: «حاج‌‏آقا! ولش كن. بيا و برو.» و به آن زن می‌‏گفتند: «خانم! شما كوتاه بيایید.» 🔸یک ماشين دولتى كه چند افسر و درجه‌‏دار، در آن بودند، رسيد و مردم به آنان گفتند: «بياييد و نگذاريد اين آقا و خانم دعوا كنند.» 🔸يكی از آنان پياده شد و همين‌كه به نزديكی ما رسيد، آن زن با داد و شيون گفت: «اين شيخ به دولت و شخص اعلاحضرت توهين كرد.» و هر چه به دهانش آمد، گفت. عدّه‌‏اى گفتند: «راست می‌‏گويد.» آن درجه‌‏دار پيشامد بدون چون‌‏وچرا دستش را بلند كرد تا مرا بزند؛ ولی من مچش را گرفتم و گفتم: به چه حقّى می‌‏خواهى مرا بزنی؟! عِمامه و عباى من، به زمين افتاد. مردم هورا می‌‏كشيدند و مسخره می‌‏كردند. 🔸چند پاسبان که شايد آنان را با بی‌‏سيم خواسته بودند، سر رسیدند و به دست‌‏هاى من دست‌بند زدند و مرا، در حالی كه همسر و کودکم گريه می‌‏كردند، به پاسگاهی که نزدیک آن‌جا بود، بردند. ... 📖 شیرخدای آذربایجان، ص ۲۶۴ ـ ۲۶۶. @benisiha_ir
🔴 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «پند پیران بر پوران» (پندنامۀ ایشان به فرزندشان): 🌷 ! در جاى آرام و تاريک بخواب. 💻 مشاهدۀ مطالب دیگر این کتاب: http://benisiha.ir/235/ @benisiha_ir
🔴 از یک شعر حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی 🌿 من هستم و کوله‌باری ای آشنای همیشه! 🌿 قصد سفر دارم، امّا بی‌تو برای همیشه @benisiha_ir
🔴 🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... . 💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خطاب به آن حضرت: 🔶 ای نفست پاک‌تر از نفس صبحدَم! 🔶 جانب مِنبر بگیر، حکم اِلاهی بخوان 📖 امید آینده، ص ۲۲۵. 💻 مشاهدۀ ابیات مهدوی دیگری از ایشان: http://benisiha.ir/353/ (علیه السّلام)، @benisiha_ir