eitaa logo
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
273 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1 ویدیو
24 فایل
کانال زندگینامه و آثار مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی، و سخنرانی‌ها و آثار فرزندشان: حاج‌آقا اسماعیل داستانی بنیسی کانال‌ سخنرانی‌ها و کلیپ‌هایم: @benisi. کانال دیگرم: @ghatreghatre. وبگاه بنیسی‌ها: benisiha.ir. صفحۀ شخصی‌‌ام: @dooste_ketaab.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 🌹همیشه مِهر تو در سینه‌ام مکان دارد 🌹چو قرص مَه که تعلّق به آسمان دارد 📝 از: . (مهر: محبّت. مَه: ماه.) 💻 مشاهده‌ی ابیات زیبای دیگر: http://benisiha.ir/14/ ، ، (علیه السّلام)، ، @benisiha_ir
🔴 ، 💠 ابیات زیبایی از مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ درباره‌ی حضرت امیرالمؤمنین، امام علی ـ سلام الله تعالی علیه. ـ‌ یا خطاب به ایشان که از کتاب «همای آسمانی» (اشعار ایشان درباره‌ی آن حضرت) گزینش شده است: ـ جهان بهر تو زندان بود، آری نمی‌گنجی در این دنیای فانی (ص ۷) ـ جهان در پیش تو، جز قطره‌ای نیست تو، چون دریای هستی، بیکرانی (ص ۸) ـ نه‌تنها در نجف، گِرد ضریحش به هر جا و مکانی «یا علی» گو همه‌ْروز و همه‌ْشب با دل پاک چو در کاری بمانی، «یا علی» گو (ص ۱۳) ـ تو، به خانه‌ی خداوند به جهان قدم نِهادی تو به دوستْ خانه‌زادی، که تو علّت بِنایی (ص ۱۷) ـ خوش، آن سری که در آن سر بوَد هوای علی! خوش، آن دلی که در آن دل بوَد وَلای علی!... خوش،‌ آن زبان که برای علی شود گویا! خوش، آن کسی که فِدایی شود برای علی! (ص ۴۱) ـ خوش بوَد نام علی وِرد زبانم باشد خوش بوَد ذکر علی، ذکر دهانم باشد (ص ۴۴) ـ به شکّ‌ و شبهه، تو مگو: «علی فقط امام ما است» یقین بکن که رهبر تمامی کُرات، علی است (ص ۴۶) ـ من چه کنم ساغَر و مشروب و مِی؟ کوثر من نیست به غیر از علی هر که دل خود به کسی می‌دهد دلبر من نیست به غیر از علی (ص ۵۴) ـ تمام آرزوی من در این جهان و آن جهان شَفاعت علی بوَد، زیارت علی بوَد (ص ۵۶) ـ علی را بر امامت می‌پذیرد هر آن که هوشمند و تیزبین است (ص ۵۹) تمام عارفان گویند از دل: «علی به‌تر نَه، بلکه به‌ترین است» (ص ۶۰) ـ تو هستی بنده‌ی خوب خداوند تمام بندگان را پادشاهی شَهی که نان جو می‌خورْد عمری فقیران را مگر بخشد رُفاهی شهی که کفش خود را پینه می‌زد لباس خویش را می‌شست گاهی شهی که گریه‌ها می‌کرد در شب و می‌خندید بر لطف الاهی (ص ۶۹) - از تو خواهم که مرا یار شَوی نام تو مونس جانم گردد ذکر تو وِرد لب من گردد با تو سرگرم، روانم گردد (ص ۱۲۱) از تو خواهم که بگیری دستم تا در این راه نیفتم از پا دین و دنیای من آبادی کنی نکنم هیچ فراموشْ تو را از تو خواهم که در این دیْر خراب از غم عشق تو آباد شَوم چون رسد لحظه‌ی مرگم از راه «یا علی» گویم و آزاد شوم (ص ۱۲۲) خاک پای تو شدن، آسان نیست هستی‌ام باد فِدای تو علی! روز محشر که مرا دست، تهی است من و دامان وَلای تو علی! (ص ۱۲۳) ـ آرزو دارم که در هنگام مرگ لحظه‌ای آیی سر بالین من گر نیایی، می‌شوم اندوهناک بی‌تو می‌میرد دل غمگین من (ص ۱۴۴) ـ چگونه من کنم تعریفْ او را؟ ز وصفش هر زبانی ناتوان است (ص ۱۴۵) (علیه السّلام) @benisiha_ir
🔴 💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ در کتاب «حرف‌های طِلایی» (پندنامه‌ی ایشان به تنهادخترشان): 🌷! ساق‌ها و ساعِدهایت را از نامحرمان بپوشان. (ساق: از زانو تا مچ پا. ساعد: از آرنج تا مچ دست.) 💻 مشاهده‌ی مطالب دیگر این کتاب: http://benisiha.ir/149/ ، ، @benisiha_ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔴 ی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به ، قسمت ۵۲: 🔸... وقتى اين حرف را زدم، خاله‌‏قمر كه گويا از حرف‌‏هاى من بدش آمده بود، گفت: «مگر ما چه گفتيم؟» گفتم: «فعلاً چيزى نگفتيد. فقط گفتيد: "خدا كند از آن مريضى نگرفته باشى."؛ ولى همين حرف شما اشتباه بود. شما هر روز این‌‏جا جمع شده و از مريضى اين و آن و از مرض‌‏هاى سرطان و يَرَقان و سِل و وبا و از ما به‌‏تران، سخن می‌‏گوييد. همين حرف‌‏هاى شما سبب می‌‏شود كه مريضى مادرم تشديد پيدا كند و بیش‌‏تر بشود. يا به خانه‌ی ما نياييد و يا اين كه آمديد، حرف‌‏هاى خوب و تسکین‌‏دهنده، به مادرم بگوييد.» من كه اين حرف‌‏ها را می‌‏زدم، آن‌‏ها حرف نزده و گوش می‌‏دادند. 🔸ولى مادرم چند بار به من گفت: «شيرخدا! حرف نزن؛ احترام مهمان واجب است. آن‌‏ها زحمت كشيده و به خانه‌ی ما آمده‌اند. بگذار حرفشان را بزنند. تو هنوز بچه‌‏اى؛ اين حرف‌‏ها به تو نيامده.» 🔸من به روى مادرم تبسّمى كرده و گفتم: «مادر! درست است كه احترام مهمان واجب است؛ ولى مهمان هم بايد احترام خودش را نگه دارد و حرفى نزند كه سبب ناراحتى صاحب‌خانه بشود و يا اين كه غيبت ديگران را نكند. چند روز پيش، حاج‌‏آخوندآقا در مكتب، ضمن درس به ما گفت: "غيبت نكنيد؛ كه خيلى گناه دارد." و نيز گفت: "غیبت‌‏كردن، مثل خوردن گوشت مرده‌ی برادر خود است. هر كسى غيبت ديگرى را بكند، گويا گوشت مرده‌ی او را در دهان گرفته و مى‏خورد." و گفت: "غيبت، وضع خانواده‌‏ها و وضع هر اجتماعى را به هم می‌‏ريزد. اكثر خونريزی‌‏ها و کُشت‌‏وكشتارها، از غیبت‌‏كردن ريشه می‌‏گيرد."» 🔸مادرم ديد كه من به‌راستى تصميم گرفته‌ام جلو حرف‌‏هاى نامربوط ديگران را بگيرم و نگذارم از آن حرف‌‏ها بزنند. گفت: «شيرخدا! پا شو، برو كارخانه، كمى به پدرت کمک كن. من هم كه تنها نيستم. با خاله‌‏قمر و خاله‌‏زيتون صحبت می‌‏كنم.» ... 📖 شیرخدای آذربایجان، ص ۶۵ و ۶۶. @benisiha_ir
🔴 💠 یک بیت از مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ : 🔸خسته گشتم ز سختی دوران 🔸قصد رفتن به یک سفر دارم 💻 مشاهده‌ی ابیات معنوی دیگر از ایشان: http://benisiha.ir/33/ ، ، ، ، @benisiha_ir
🔴 📝 حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی در مجموعه‌‌نوشتاری با عنوان : 🌿 احوال علما و عرفا را بخوان تا آرامش پیدا کنی. 💻 مشاهده‌ی مطالب دیگر این مجموعه: http://benisiha.ir/290/ ، ، ، ، @benisiha_ir
🔴 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ در کتاب «پند پیران بر پوران» (پندنامه‌‌ی ایشان به پسرشان): 🌷 ! اخلاص! اخلاص! اخلاص! اخلاص را به تو سفارش می‌کنم. 💻 مشاهده‌ی مطالب دیگر این کتاب: http://benisiha.ir/235/ @benisiha_ir
🔴 🌹نبود گوهر یکدانه‌ای در این دریا 🌹وگرنه، چون صدف آغوش می‌گشودم من 📝 از: . (یکدانه: بی‌نظیر.) 💻 مشاهده‌ی ابیات زیبای دیگر: http://benisiha.ir/14/ ، ، @benisiha_ir
🔴 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ ، کتابی به نام «یکصد سؤال؛ یکصدهزار ریال جایزه» نوشته‌اند که در سال 1372 چاپ شده است. ایشان در این کتاب برای برانگیختن اندیشه‌ها و تقویت روحیّۀ علم‌جویی و پِژوهش در مخاطبان، یکصد پرسش‌ مطرح کرده‌ و قول‌ داده‌اند که اگر کسی پاسخ صحیح آن‌ها را بیان کند، یکصدهزار ریال (به پول آن زمان)، به او جایزه خواهند داد. یکی از آن‌ پرسش‌ها، این است: ❓جبرئیل چند بار بر هر یک از حضرات ابراهیم، موسی، عیسی ـ علیهم السّلام. ـ و رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم. ـ نازل شد؟ @benisiha_ir
🔴 عالم عارف، حجّةالحق، مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در سال ۱۳۷۴ در جلو فرش‌ آخِری که همسر همراه و مهرْبان ایشان بافت تا به تأمین مالی زندگی مشترک کمک کند. @benisiha_ir
🔴 درباره‌ی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ : 🔸ایشان می‌فرمودند: «من در موفّقیّت‌هایم مدیون دو نفر هستم: ۱. پدرم و دعاهایش؛ ۲. همسرم و کمک‌هایش.» 🔸مادرم همواره به ایشان خدمت می‌کرد. یکی از خدمات‌ فراوان او، بافتن ۱۳ فرش برای کمک به تأمین مالی زندگی مشترک بود! 💻 مشاهده‌ی خاطرات و نکات خواندنی دیگر درباره‌ی ایشان: http://benisiha.ir/289/ ، ، ، ، ، @benisiha_ir
🔴 💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ در کتاب «حرف‌های طِلایی» (پندنامه‌ی ایشان به تنهادخترشان): 🌷! در آستانۀ حق، آشیانه بساز. (آستانه: محضر، درگاه، آستان.) 💻 مشاهده‌ی مطالب دیگر این کتاب: http://benisiha.ir/149/ ، ، ، ، ، @benisiha_ir
🔴 📝 حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی: 🔹روزی در سر کوچه‌ی مرحوم پدرم ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ از حضرت آیت‌الله سیّد محسن خرّازی ـ دامت برکاته. ـ پرسیدم: «آیا استفاده از شعر در سخنرانی، خوب است؟» 🔹ایشان، در حالی که بر اثر این پرسش، چشم‌های زیبایشان درشت شده بود، به بنده نگاه کردند و فرمودند: «شعر، چاشنی سخنرانی است.» 💻 مشاهده‌ی خاطرات دیگر: http://benisiha.ir/384/ ، ، ، @benisiha_ir
🔴 💠 یک بیت از مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خطاب به خداوند والا ـ جلّ جلاله. ـ : 🔸از تو روحم روان بوَد در جسم 🔸از تو بینایی بَصَر دارم (روان: جاری. بصر: چشم.) 💻 مشاهده‌ی ابیات معنوی دیگر از ایشان: http://benisiha.ir/33/ ، ، ، @benisiha_ir
🔴 📝 حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی در مجموعه‌‌نوشتاری با عنوان : 🌿 دنبال رضای خداوند والا ـ جلّ جلاله. ـ باش؛ نه رضای مردم؛ چون نمی‌توانی رضای همه‌ی آنان را به دست آوری. (رضا: خشنودی.) 💻 مشاهده‌ی مطالب دیگر این مجموعه: http://benisiha.ir/290/ ، @benisiha_ir
🔴 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ در کتاب «پند پیران بر پوران» (پندنامه‌‌ی ایشان به پسرشان): 🌷 ! پیش از آن که سَرور دیگران باشی، سَرور خود باش. 💻 مشاهده‌ی مطالب دیگر این کتاب: http://benisiha.ir/235/ ، @benisiha_ir
🔴 🌹نی ز ناله وامانَد، گر ز لبْ جدا مانَد 🌹وای، اگر دل خود را از خدا جدا بینی 📝 از: . 💻 مشاهده‌ی ابیات زیبای دیگر: http://benisiha.ir/14/ ، @benisiha_ir
🔴 💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ در کتاب «حرف‌های طِلایی» (پندنامه‌ی ایشان به تنهادخترشان): 🌷! گشاده‌دست باش. (گشاده‌دست: بخشنده.) 💻 مشاهده‌ی مطالب دیگر این کتاب: http://benisiha.ir/2020/04/149/ ، ، ، ، ، @benisiha_ir
🔴 💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ در کتاب «حرف‌های طِلایی» (پندنامه‌ی ایشان به تنهادخترشان): 🌷! گفتارت را خلاصه کن. (خلاصه: چکیده، کوتاه.) 💻 مشاهده‌ی مطالب دیگر این کتاب: http://benisiha.ir/2020/04/149/ ، ، @benisiha_ir
🔴 💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ در کتاب «حرف‌های طِلایی» (پندنامه‌ی ایشان به تنهادخترشان): 🌷! بچه‌ات را اَفگانه نکن. (افگانه‌کردن: سقط‌کردن، انداختن.) 💻 مشاهده‌ی مطالب دیگر این کتاب: http://benisiha.ir/2020/04/149/ ، ، ، ، ، @benisiha_ir
🔴 📝 حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی: 🔹در روزهایی که دچار کرونا و در بیمارستان بِستری بودم و درجۀ تنفّسم پایین‌تر از حد‍ّ طبیعی بود، از یک طلبۀ مورداطمینان خواستم که به محضر حضرت آیت‌الله خلیل مبشّر کاشانی ـ دامت برکاته. ـ برود و از ایشان بپرسد که بنده برای رفع بیماری‌ام چه کنم. 🔹او گفت که ایشان فرمودند: «هر روز پس از نمازهای صبح و مغرب، ۱۰۰ بار بگوید: ‹فَاللّهُ خَیرٌ حافِظًا و هُوَ اَرحَمُ الرّاحِمینَ› [یوسُف (۱۲)، ۶۴]». 💻 مشاهده‌ی خاطرات دیگر: http://benisiha.ir/384/ ، ، ، ، ، ، @benisiha_ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔴 ی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به ، قسمت ۵۳: 🔸... خاله‌‏قمر كه زن هوشيارى بود، [به مادرم] گفت: «نه خديجه!؛ بگذار [شیرخدا] در خانه باشد و بيرون نرود. بيرون‌‏رفتن شيرخدا صلاح نيست؛ چون پسر كوچكم، اصغر، می‌‏گفت: "چند روز است پسران كدخدا به چند نفر از نوكرانشان سپرده‌اند كه شيرخدا را هر كجا ببينند، كتكش بزنند."» 🔸مادرم از شنيدن اين حرف، خيلى ناراحت شد و گفت: «براى چه می‌‏خواهند شيرخدا را کتک بزنند؟» خاله‌‏قمر گفت: «چه می‌‏دانم؟ مثل اين كه شيرخدا با پسر كدخدا، عَبدُل، كشتى گرفته و او را به زمين زده و آن‌‏ها هم کینه‌ی اين بچّه را به دل گرفته‌اند و می‌‏خواهند كتكش بزنند.» 🔸مادرم گفت: «چرا؟ مگر يكى كشتى بگيرد و برنده بشود، او را کتک می‌‏زنند؟!» خاله‌‏قمر گفت: «شيرخدا نبايد با پسر كدخدا كشتى می‌‏گرفت. كوچكى گفتند؛ بزرگى گفتند. كدخدايى گفتند؛ رعيّتى گفتند. مگر پدر شيرخدا، اسماعيل، یک سفالی‌‏ساز نيست و در زير اين آسمان كبود، جز یک كارخانه‌ی پر از دود، چيز ديگرى ندارد؛ ولى كدخدا اين‏همه مال و املاک و نوكر و برو و بيايى دارد؟ هر روز چندين ژاندارم به خانه‌‏اش آمده و می‌‏روند. مگر يادتان رفته چند وقت پيش مى‏گفتند: "رئيس منطقه به خانه‌‏شان آمده بود."؟ خب؛ شما با آن خيلى فرق داريد. شيرخدا بايد با كسانى كشتى می‌‏گرفت كه هم‌‏نوع خودش باشند. مگر نشنيده‏اى از قديم می‌‏گويند: "كبوتر با كبوتر، باز با باز / كچل‏ها با كچل‏ها، داز با داز"؟» 🔸مادرم گفت: «خاله‌‏قمر! تو را به خدا به پسرهايت بسپار كه اگر یک وقت، پسرها و يا نوكرهاى كدخدا خواستند شيرخدا را بزنند، آن‌‏ها نگذارند. هر چه باشيم، ما همسايه هستيم. از قديم گفتند: "تعصّب همسايه به همسايه می‌‏رسد."» خاله‌‏قمر گفت: «اين كه وظيفه است؛ ولى شما، خودتان، هم مواظب كارهاى شيرخدا باشيد. اين، یک بچّه‌ی عجيب و كنجكاو است. هميشه سربه‌‏سر بزرگ‌تر از خود می‌‏گذارد و حرف‌‏هاى ريز و درشت می‌‏زند.» 🔸مادرم گفت: «چَشم؛ ما مواظبش هستيم و نمی‌‏گذاريم بيش‏تر، از خانه بيرون برود.» 📖 شیرخدای آذربایجان، ص ۶۶ ـ ۶۸. @benisiha_ir
🔴 (پاسخ‌های حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی به پرسش‌ها) ❓پرسش: امام سجّاد ـ علیه السّلام. ـ فرموده‌اند: «دعا بلای استوارگشته را نیز برمی‌گرداند.» (کافی‌، ج ۲، ص ۴۶۹). چگونه این اتّفاق رخ می‌دهد؟ 🔍 پاسخ: بلاهایی هست که اگر برای دفع (= نازل‌نشدن) آن‌ها دعا نشود، حتماً و صددرصد نازل می‌شوند و دعا مانع نزول آن‌ها است. همچنین بلاهایی هست که نازل شده و اگر برای رفع (= برطرف‌شدن) آن‌ها دعا نشود، حتماً و صددرصد ادامه پیدا می‌کنند و دعا مانع ادامه‌یافتن آن‌ها است. 💻 مشاهده‌ی «پرسش‌ها و پاسخ‌های حدیثی» دیگر: http://benisiha.ir/56/ ، @benisiha_ir
🔴 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ در کتاب «پند پیران بر پوران» (پندنامه‌‌ی ایشان به پسرشان): 🌷 ! عقلت را فرمانروای بدنت قرار بده. 💻 مشاهده‌ی مطالب دیگر این کتاب: http://benisiha.ir/235/ @benisiha_ir
🔴 🌹وفا به قیمت جان هم نمی‌شود پیدا 🌹فغان!، که هیچ مَتاعی به این گرانی نیست 📝 از: . (فغان: آه، ناله، فریاد. متاع: کالا.) 💻 مشاهده‌ی ابیات زیبای دیگر: http://benisiha.ir/14/ @benisiha_ir
🔴 عالم عارف، حجّةالحق، مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی، و پدر بزرگوارشان، حاج اسماعیل‌آقا، ـ رضوان الله تعالی علیهما. ـ در سال ۱۳۸۳ (دو ـ سه ماه پیش از رحلت استاد بنیسی) در زائرسرای مشهد مقدّس. @benisiha_ir
🔴 💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ در کتاب «حرف‌های طِلایی» (پندنامه‌ی ایشان به تنهادخترشان): 🌷! همسایه‌ات را هم‌خانه‌ات نکن. (یعنی: با همسایه‌ات به گونه‌ای رفتار نکن که هر گاه بخواهد، مزاحم وقت، کار، برنامه‌ و زندگی‌ تو شود. هم‌خانه: کسی که با دیگری در یک خانه زندگی کند.) 💻 مشاهده‌ی مطالب دیگر این کتاب: http://benisiha.ir/2020/04/149/ ، ، ، ، @benisiha_ir
🔴 📝 حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی: 🔹روزی با مرحوم پدرم، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به دفتر حضرت آیت‌الله العظمی سیّد محمّدعلی علوی گرگانی ـ دامت برکاته. ـ رفتم تا پشت‌سر ایشان نماز بخوانیم. 🔹پدرم به بنده فرمودند: «به چگونگی رکوع ایشان در نماز توجّه کن و ببین که ایشان کمرشان را در رکوع چقدر صاف نگه می‌دارند.» و با تذکّر این نکته، حالت کامل رکوع را به بنده آموختند. 💻 مشاهده‌ی خاطرات دیگر: http://benisiha.ir/384/ ، ، ، ، @benisiha_ir