🔴 #ابیات_مهدوی
🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... .
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ دربارۀ ظهور آن حضرت:
🔶 این جهان، آنگَه گلستان میشود
🔶 مردمان گردند با هم مهربان
( آنگَه: آنگاه، آن زمان.)
📖 امید آینده، ص ۲۲۰.
💻 مشاهدۀ ابیات مهدوی دیگری از ایشان:
http://benisiha.ir/353/
#امام_زمان (علیه السّلام)، #ظهور، #مهربانی
@benisiha_ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔴 #زندگینامۀ مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به #قلم_ایشان، قسمت ۱۹۲:
🔸... قبلاً بیان شد كه مقدارى از كتاب «جامعالمقدّمات» را كه نُخستین كتاب طلبگى است، پيش مرحوم حاجآخوندآقا خوانده بودم؛ برای همین، آن را دوره کرده، در مدّت كمى به پایان رَساندم و كتابهاى بعدى طلبگی، همچون: «البهجة المرضیّة»، «مغنىاللّبیب» و «شرحالصّمديّة» را يكی پس از ديگری درس گرفتم.
🔸در آن روزها دوستانم در تهران جلسهای تشكيل دادند و من هفتهاى يک بار به آنجا میرفتم و براى آنان سخنرانی میكردم.
🔸با علاقهاى كه به نويسندگى داشتم، نوشتن را هم به صورت رسمی آغاز كردم و هر روز ۳ تا ۴ ساعت، کتاب مینوشتم.
🔸با نويسندگان و دانشمندان حوزۀ عمليّۀ قم هم ارتباط برقرار میکردم و بعضی از مطالب و مشكلاتم را با آنان در ميان میگذاشتم و آنان مرا راهنمايى میكردند.
🔸در همان زمان به اين فكر افتادم كه جوانان ايران و نِقاط دیگر جهان، به مركزى نیاز دارند كه پرسشهای مذهبى خود را از آنجا بپرسند و پاسخ بگیرند. این اندیشه را با دوستانم و بعضی از اساتيد حوزه در ميان گذاشتم و تصميم گرفته شد که هر پنجشنبه، جلسهای در خانۀ ما برگزار و به پرسشها پاسخ داده شود؛ سپس اطّلاعیّهای به اين مضمون نوشته شد كه هر كسی دربارۀ مسائل مذهب مقدّس تشيّع، پرسشی دارد، آن را از «دارالبحث اسلامى قم» بپرسد و در اسرع وقت، پاسخ بگيرد. اين اطّلاعيّه را در قم و شهرها دیگری پخش كرديم و حتّى آن را به واسطۀ اشخاصی که به کشورهای دیگر میرفتند، به آنجاها فرستادیم.
🔸پس از آن شايد هر روز ۲۰ نامه يا بيشتر میرَسید که خیلی از آنها هنوز موجود است.
🔸بعضی از دوستان، كمكارى میكردند يا به سبب درسها و بحثهای زیادشان نمیتوانستند به صورت مرتّب در جلسات حاضر شوند و در پاسخگویی به آنهمه پرسش شرکت کنند؛ ولی من كه اين كار را طرح كرده بودم، مجبور بودم که به آن ادامه دهم.
🔸اين، نُخستین خدمت اجتماعى من بود؛ امّا با آن، زندگیام سخت و طاقتفرسا شد؛ چون باید از یک سو به درسها و بحثهایم میرَسیدم و از سوی دیگر، زندگیام را میچرخاندم و از سوی سوم، شب و روز به پرسشهای فراوانی که جوانان متديّن و...، از شهرها و روستاهاى ايران و كشورهاى ديگر مىفرستادند، پاسخ میدادم و اینهمه کار، مشكلات زیادی برایم پدید میآورد؛ ولی این خدمت، لَذّتبخش و خیلی آموزنده بود؛ من هر یک از آن نامهها را یک كلاس تلقّى میكردم و از آنها اندیشهها، سطح دين و اخلاق، و توقّعات جوانان از مذهب و روحانیّت را درمییافتم؛ برای همین تصميم گرفتم که اوّلاً: بعضی از آن پرسشها و پاسخها گردآورى كنم تا شاید بتوانم آنها را به صورت جزوه يا كتاب، در اختيار جامعۀ اسلامى قرار دهم و ثانياً: برای اشباع آنان از جهت مذهب، کتابهايى در سطح آنان بنويسم؛ در نتیجه با علاقۀ کامل به نويسندگى رو آوردم. ...
📖 شیرخدای آذربایجان، ص ۲۵۸ ـ ۲۶۰.
@benisiha_ir
🔴 #پرسش_اندیشهبرانگیز
یک پرسش مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «یکصد سؤال» از خوانندگان برای برانگیختن اندیشۀ آنان:
❓آيا امكان دارد که انسان، هزار سال يا بيشتر، در دنیا زندگی کند؟ اگر آری، چگونه؟
#عمر
@benisiha_ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔊 #سخنآوا موضوع: #چگونه_به_آرزوهایمان_برسیم؟! @benisiha_ir
🔴 #متن_سخنآوا
🔵 #چگونه_به_آرزوهایمان_برسیم؟!
🔸خوشا به حال کسی که در دنیا اهل قِرائت قرآن باشد!
گر تو میخواهی مسلمانزیستن / نیست ممکن، جز به قرآن زیستن
از تلاوت بر تو حق دارد کتاب / تو از او کامی که میخواهی، بیاب
🔸هر چه میخواهی، در قرآن است. ۱. قرآن؛ ۲. اهل بیت. هر چه میخواهی، در این ۲ تا است. دنیا میخواهی، در اینها است. آخرت و بهشت و رهایی از جهنّم میخواهی، در اینها است. خود خدا را میخواهی، در این ۲ تا است.
#اهل_بیت (علیهم السّلام)، #قرآن_کریم، #قرائت_قرآن_کریم
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_مهدوی
🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... .
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ دربارۀ ظهور آن حضرت:
🔶 هر کسی دلداده و مجنون شود
🔶 وصف از مولا کند با هر زبان
(دلداده و مجنون: عاشق. مقصود، عاشق امام زمان ـ علیه السّلام. ـ است.)
📖 امید آینده، ص ۲۲۰.
💻 مشاهدۀ ابیات مهدوی دیگری از ایشان:
http://benisiha.ir/353/
#امام_زمان (علیه السّلام)، #تولی، #ذکر، #ظهور
@benisiha_ir
🔴 #زندگینامۀ مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به #قلم_ایشان، قسمت ۱۹۳:
🔸... در ضمن خواندن درسهاى حوزه، به لطف الاهی، شب و روز مینوشتم و هنوز مینويسم؛ ولی چاپكردن هر نوشته، مشكل است؛ چون اوّلاً: توان مالی میخواهد كه من نداشتم و ندارم و ثانياً: بعضی از مطالب با اوضاع زمان و سياست سازگاری ندارد؛ امّا نويسنده بايد آنچه را که شرعاً وظیفه دارد بنویسد، با اشتياق کامل بنویسد و بقیّۀ كار را به خداوند والا بسپارد؛ چون او کار، کوشش و زحمت هیچ کس را تباه نمیکند و آثار بعضی از نويسندگان، پس از چند صد سال به چاپ رَسيده و در اختيار انسانها قرار گرفته است.
🔸اتّفاقات زندگی من در دوران روحانیّتم، بيشتر از آن است كه بتوان همۀ آنها را نوشت؛ پس من، تنها روى قضايايى انگشت میگذارم كه جهت مذهبى و جنبههاى اعتقادی یا عملی و یا اخلاقی دارند؛ چون اگر کسی اعتقادات صحیح داشته باشد و احکام شرعی و مسائل اخلاقى را رعایت کند، وظایفی را که بر عهدۀ هر انسانی است، انجام داده، نزدیک راه برای رَسیدن به کمال مطلوب و خوشبختی را پیموده و خداوند والا را خشنود کرده است و خواهناخواه به جامعۀ فعلی و جوامع آينده، فایده میرساند. ...
📖 شیرخدای آذربایجان، ص ۲۶۰ و ۲۶۱.
@benisiha_ir
🔴 #حرفهای_طلایی
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «حرفهای طِلایی» (پندنامۀ ایشان به دخترشان):
🌷#دخترم! بِدان که هم زن خوب، قیمت ندارد و هم زن بد.
(این مطلب، مضمون یک حدیث شریف است و مقصود از آن، این است که زن خوب، آنقدر ارزشمند است که نمیتوان قیمتی روی او گذاشت و زن بد، آنقدر بیارزش است که به هیچ نمیارزد و ارزشش از خاک هم کمتر است.)
💻 مشاهدۀ مطالب دیگر این کتاب:
http://benisiha.ir/149/
#زن
@benisiha_ir
🔴 #خبر
با مطلب پیشین، کتاب «حرفهای طلایی» به پایان رسید.
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_مهدوی
🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... .
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ دربارۀ ظهور آن حضرت:
🔶 پیرِ جهانگشته را گو که قدت خم مکن
🔶 آید مهدی، کند روح و دلت را جوان
📖 امید آینده، ص ۲۲۵.
💻 مشاهدۀ ابیات مهدوی دیگری از ایشان:
http://benisiha.ir/353/
#امام_زمان (علیه السّلام)، #جوانی، #ظهور
@benisiha_ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔴 #زندگینامۀ مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به #قلم_ایشان، قسمت ۱۹۴:
🔸... اخلاق به معناى اعم، وظيفهشناسی در هر لحظۀ زندگى نسبت به هر كس و هر چيز است؛ نسبت به خداوند والا، اهل بیت ـ علیهم السّلام. ـ ، مراجع تقلید، علما، سادات، پدر، مادر، بزرگان خانواده، دیگران، حَيَوانات، درختان و گیاهان، جَمادات و... .
🔸من در بعضی از آثارم بیان کردهام که اصول موفّقيّت هر جامعه، بر پایۀ اخلاق آن است و مبناى هر دين و مذهبی، بر طبق اخلاق پیشوايان و راهنمايان آن میباشد؛ چنانکه نُخستین پيشواى دين مقدّس اسلام، حضرت محمّد، ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم. ـ فرمودهاند: «اِنّی بُعثِتُ لِاُتَمِّمَ مَكارِمَ الاَخلاقِ؛ من براى کاملکردن قلّههای اخلاق، (به پیامبری) برانگيخته شدهام.»
🔸برای همین، بیشتر آثارم دربارۀ اخلاق است و دوست دارم که در دنیا به عنوان برترين و برجستهترين نويسندۀ اخلاق مشهور شَوَم و صداى «شيرخدا»بودنم را نهتنها به آذربايجان، بلكه به همۀ جهان برَسانم و به همگان بگویم و بنويسم كه اين، مذهب تشیّع است كه با مسائل اخلاقیاش تکامل و خوشبختی را برای همه، ارمغان آورده است.
🔸اى دانشمندان! اى پِژوهشگران بیتعصّب! اى سعادتجویان! اى سياستمداران! اى همۀ انسانها! در هر زمان و مکانی كه زندگى میكنيد، مسائل اخلاقی این مذهب و سیرۀ پیشوایان آن، ۱۴ معصوم، ـ علیهم السّلام. ـ را بررَسی کنید تا به این یقین برسید كه هيچ مکتبی، جز این مذهب نمیتواند دروازههاى خوشبختی را به روی انسانها بگشاید و آنان را در دنیا و آخرت، به نیکبختی کامل برساند.
🔸پيشوايان این مذهب، اهل اطاعت کامل از خداوند والا و رعایت اخلاق خداپسند بوده و همینها را به پيروانشان سفارش كردهاند.
🔸دانشمندان فلسفه، عرفان و... هم فضائل اخلاقی را از اركان اساسی تکامل و خوشبختی شمرده و گفتهاند که صفات خوب، عامل وظيفهشناسی و معيار خوبزندگیكردن است و میتوان جوامع انسانی را از اين مسير به كاميابی، موفّقيّت و کمال نِهايى راهنمایی کرد.
🔸به عنوان نمونه:
«سقراط» گفته است: «انسان هميشه جوياى خوشی و خوشبختی است و جز اين، تكليفى ندارد و آن با جلوگيرى از خواهشهاى نفسانی و با بهدستآوردن اخلاق روحانی، ممکن است.»
«ارسطو» گفته است: «نِهایت خواستههای انسان، خوشی و خوشبختی است و آن به دست نمیآيد؛ مگر با دانستن وظيفهاى كه بر او مقرّر شده و اجرایش با رعایت فضيلتها و اخلاق است.»
«دكارت» گفته است: «اگر كسی حس كند كه صلاح كل، مقدّم بر صلاح جزء است، مكارم والا از او ظهور میکند و به فضيلت و خوشبختی دست میيابد و مقصود از علم اخلاق، همین است.» ...
📖 شیرخدای آذربایجان، ص ۲۶۱ ـ ۲۶۳.
@benisiha_ir
🔴 #پرسش_اندیشهبرانگیز
یک پرسش مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «یکصد سؤال» از خوانندگان برای برانگیختن اندیشۀ آنان:
❓انسان از کجا با اضطرار میآيد و در کجا سرگردان زندگی میکند و با اکراه به کجا میرود؟
#انسانشناسی
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_مهدوی
🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... .
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خطاب به آن حضرت:
🔶 نور خدایی! بیا، جان به لب ما رَسید
🔶 مؤمنِ حق تا به کی غصّه خورَد در جهان؟
📖 امید آینده، ص ۲۲۵.
💻 مشاهدۀ ابیات مهدوی دیگری از ایشان:
http://benisiha.ir/353/
#امام_زمان (علیه السّلام)، #آرزوی_ظهور
@benisiha_ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔴 #زندگینامۀ مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به #قلم_ایشان، قسمت ۱۹۵:
🔸... چنانكه گفتم، من در كَنار درس و بحث و مطالعه، كار و فعّاليّتم در حوزۀ عمليّۀ قم را با نويسندگى آغاز كردم و به عنوان وظيفۀ اخلاقى، کموبیش در مسائل سياسی وارد میشدم؛ ولی زياد به گود آنها نمیرفتم؛ چون در غیر این صورت، از كار و هدف اصلیام بازمیماندم و نمیتوانستم به نتيجۀ خوب و فراوانی برَسم.
🔸چند نکته در اينباره مینویسم تا دانسته شود که نسبت به مسائلِ روز، بیتوجّه نبودهام و نیستم.
🔸من هميشه از كارهاى خِلاف شرع، بيزار بوده و زجر کَشیدهام.
🔸در همان دوران طلبگى، براى ديدن پدر و مادرم، با همسر و دختر سهسالهام، به تهران رفتم. همسرم برای دخترم مقنعهاى مانند چادر درست كرده و به سرش انداخته بود تا موهايش آشکار نشود.
🔸روزى با او كه دست دخترم را گرفته بود، داشتم از ميدان امام حسين ـ علیه السّلام. ـ كه در آن زمان، ميدان فوْزيّه نام داشت، میگذشتم. من جلو بودم و آنان پشتسرم میآمدند. ناگهان صداى همسرم را شنيدم كه میگفت: «چرا مىزنی؟! مگر اين بچه با تو چه كرده؟...»
🔸به عقِب برگشتم و ديدم يک زن بیحجاب كه حدود پنجاه سال يا بيشتر داشت، با دو دستش محكم بر سر دختر سهسالهام میزند و به ما بدوبيراه میگويد! به او گفتم: چرا بچۀ ما را میزنی؟! او كه با تو کاری ندارد.
🔸او پشتسرهم به ما فحش میداد و به روحانيّت، ناسزاهایی میگفت که من خجالت میکشم آنها را بنویسم. او با خشم کامل به همسرم میگفت: «اين چه ریختی است كه براى خودت و اين بچه درست كردهاى؟ دهاتیها؛ عقبگردها؛ مرتجعها؛ نفهمها!...»
🔸من كمى خشمیگن شدم و با صداى بلند گفتم: خانم! چرا توهين میكنى؟! تو، خودت، بیدين و لااُبالی هستى و حيا و شرف ندارى. با ديگران چه كار دارى؟ واى بر دولت و حكومتى كه شما را اینگونه پُررو و بیحيا بار آورده و از دين، خارجتان کرده! حالا خودت دين ندارى و پایبند به مقرّرات و ضروريّات دين مقدّس اسلام نيستى، چرا از ديندارى و حيای ديگران رنج میبری و جلوگيرى میكنى؟!»
🔸مردم در اطراف ما جمع شده بودند. بعضی هورا میكشيدند. برخى به ما میخنديدند. بعضی میگفتند: «صلوات بفرستيد و تمام كنيد.» و برخی به من میگفتند: «حاجآقا! ولش كن. بيا و برو.» و به آن زن میگفتند: «خانم! شما كوتاه بيایید.»
🔸یک ماشين دولتى كه چند افسر و درجهدار، در آن بودند، رسيد و مردم به آنان گفتند: «بياييد و نگذاريد اين آقا و خانم دعوا كنند.»
🔸يكی از آنان پياده شد و همينكه به نزديكی ما رسيد، آن زن با داد و شيون گفت: «اين شيخ به دولت و شخص اعلاحضرت توهين كرد.» و هر چه به دهانش آمد، گفت. عدّهاى گفتند: «راست میگويد.» آن درجهدار پيشامد بدون چونوچرا دستش را بلند كرد تا مرا بزند؛ ولی من مچش را گرفتم و گفتم: به چه حقّى میخواهى مرا بزنی؟! عِمامه و عباى من، به زمين افتاد. مردم هورا میكشيدند و مسخره میكردند.
🔸چند پاسبان که شايد آنان را با بیسيم خواسته بودند، سر رسیدند و به دستهاى من دستبند زدند و مرا، در حالی كه همسر و کودکم گريه میكردند، به پاسگاهی که نزدیک آنجا بود، بردند. ...
📖 شیرخدای آذربایجان، ص ۲۶۴ ـ ۲۶۶.
@benisiha_ir
🔴 #پند_پیران_بر_پوران
مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «پند پیران بر پوران» (پندنامۀ ایشان به فرزندشان):
🌷 #پسرم! در جاى آرام و تاريک بخواب.
💻 مشاهدۀ مطالب دیگر این کتاب:
http://benisiha.ir/235/
#خوابیدن
@benisiha_ir
🔴 #یک_بیت از یک شعر حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی
🌿 من هستم و کولهباری ای آشنای همیشه!
🌿 قصد سفر دارم، امّا بیتو برای همیشه
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_مهدوی
🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... .
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خطاب به آن حضرت:
🔶 ای نفست پاکتر از نفس صبحدَم!
🔶 جانب مِنبر بگیر، حکم اِلاهی بخوان
📖 امید آینده، ص ۲۲۵.
💻 مشاهدۀ ابیات مهدوی دیگری از ایشان:
http://benisiha.ir/353/
#امام_زمان (علیه السّلام)، #آرزوی_ظهور
@benisiha_ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔴 #زندگینامۀ مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به #قلم_ایشان، قسمت ۱۹۶:
🔸... در پاسگاه، همۀ درجهدارها، پاسبانها و مراجعهکنندگان، به من زل زده بودند و شايد مرا آشوبگر يا عاصی میپنداشتند.
🔸من از سربازی که در آنجا بود، اجازه خواستم که با برادرم تماس بگیرم و ماجَرا را به او بگويم. او به اتاقى رفت و پس از چند لحظه برگشت و مرا پیش درجهدارى كه حدود ۴۵ سال داشت، برد.
🔸درجهدار به من گفت: «آقاشيخ! شما كه اهل دعوا نيستيد؛ پس چرا دعوا به راه انداختيد؟» گفتم: من اهل دعوا نيستم. دعوا مرا به راه انداخت؛ نه من دعوا را. انگار خوشش آمد و خنديد؛ سپس گفت: «چطور دعوا شما را به راه انداخت؟» گفتم: به من اجازه دهيد که با برادرم تماس بگیرم و به او بگويم كه به میدان فوزیّه برود و زن و فرزندم را ببرد؛ سپس من به پرسشهای شما پاسخ دهم. گفت: «شمارهاش را بگوييد تا من تماس بگيرم.» شمارۀ تلفن مغازۀ برادرم را گفتم. او تماس گرفت و گوشی را به من داد. جریان را به برادرم گفتم و از او خواستم که هرچهزودتر برود و خانوادهام را که ناراحت و سرگردان هستند، به خانه ببرد؛ سپس گوشی را به آن درجهدار که انگار به سخنانم گوش میداد، دادم و از او تشکّر کردم.
🔸او کاغذی را روى ميزش گذاشت و پرسوجو را آغاز كرد. من همۀ واقعه را نقل کردم و گفتم كه شما اگر انصاف داشتید، به جای من آن زن بیحجاب را به پاسگاه میآورديد و برای این که کودک سهسالۀ مرا كتکها زد، تنبیه میکردید.
🔸او گوشی تلفن را برداشت و به من گفت: «باز شمارۀ برادرت را بگو تا با او تماس بگيرم و به او بگو كه خانوادهات را ابتدا به اينجا بياورد تا از آنان هم پرسوجو کنیم و اگر بفهمیم که سخنان شما راست است، شما را آزاد كنيم.»
🔸من دوباره شمارۀ مغازۀ برادرم را گفتم. او تماس گرفت و گوشی را به من داد؛ ولی برادرم که انگار سراغ همسر و فرزندم رفته بود، گوشی را برنداشت. ...
📖 شیرخدای آذربایجان، ص ۲۶۶ و ۲۶۷.
@benisiha_ir
🔴 #پرسش_اندیشهبرانگیز
یک پرسش مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «یکصد سؤال» از خوانندگان برای برانگیختن اندیشۀ آنان:
❓اين رباعى از كیست؟:
چهار چيز كه اصل فَراغت است و منال
نيرزد آن به چهارِ دگر در آخِر حال:
گُنَه به شرم، ملامتْ عمل، به خفّتْ عزل
بقا به تلخى مرگ و، طمع به ذُلّ سؤال
@benisiha_ir
🔴 #یک_بیت از یک شعر حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی
🌿 «آغاز» دلدادگی بود فصل «وداع» من و تو
🌿 مثل شَبَح رفت و گم شد در «انتها»ی همیشه
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_مهدوی
🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... .
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ دربارۀ آن حضرت:
🔶 هر کجا دنبال او چشمان من سر میکَشد
🔶 تا نبینم روی ماهش را، نیابد دلْ امان
(امان: امنیّت.)
📖 امید آینده، ص ۲۲۷.
💻 مشاهدۀ ابیات مهدوی دیگری از ایشان:
http://benisiha.ir/353/
#امام_زمان (علیه السّلام)، #تشرف، #دل
@benisiha_ir