نیمه ی شعبان رسید ...
و عطرت، تمام زمین را فرا گرفت!
حالا ما می مانیم
و خیابانهای چراغانی،
و جشن تولدی که ...
می دانی آقا؛
شمارش معکوس دلشوره ها، آغاز شده!
کاش چاره ای کنی ...
#اللهمعجللولیڪالفرج
#دلنوشته
#bentolhoda_81
#دلنوشته
🔸🔹🔸 چشم پزشک
بخاطر ضعف چشمم، بعد از دو سال! مجبور شدم مجددا به چشم پزشک مراجعه کنم. بعد از پرس و جو پزشک متخصصی را پیدا کرده و وقت ویزیت گرفتم.
وقتی به مطب مراجعه کردم، پر از جمعیت بود. چند نفر با چشمان پانسمان شده آمده بودند. افراد سالمند هم زیاد بودند. در و دیوار مطب هم پر بود از عکس های قبل و بعد عملِ افراد لوچی که دکتر عمل کرده بود.
کمی خجالت زده شدم!
وقتی که برای معاینه پشت دستگاه قرار گرفتم. دکتر در حالی که با یک مریض دیگر سر هزینه عمل چانه می زد و از طرفی به دستیارش می گفت برای فلانی، این دارو را بنویس، چشم من را با عجله معاینه کرد. وقتی به او گفتم آقای دکتر صبح ها هم چشم اینطور می شود و … او با بی اعتنایی از روی صندلی بلند شد و گفت: خانم! من اینجا هر روز ده نفر را عمل می کنم، شما هم برای خودت کار پیدا کرده ای! برو پی زندگیت. و من بیشتر خجالت زده شدم!
برای اولین بار آرزو کردم که کاش کور بودم تا مورد توجه دکتر قرار می گرفتم و چشمم را درست معاینه می کرد!!
سلانه سلانه، از مطب بیرون آمدم!
با خودم گفتم: خوب که خدا مثل این آقای دکتر نیست! وگرنه وقتی مردم حاجات کوچک خود را درِ خانه ی او می بردند، خدا می گفت: هر روز هزار تا بیمار سرطانی و صعب الاعلاج پیش من می آیند، شما هم برای خود حاجت پیدا کرده اید؟ پاشید بروید پی زندگیتان!
با خودم فراز ۳۰ دعای جوشن کبیر را زمزمه می کنم:
يَا عَاصِمَ مَنِ اسْتَعْصَمَهُ
يَا رَاحِمَ مَنِ اسْتَرْحَمَهُ
يَا غَافِرَ مَنِ اسْتَغْفَرَهُ
يَا نَاصِرَ مَنِ اسْتَنْصَرَهُ
يَا حَافِظَ مَنِ اسْتَحْفَظَهُ
يَا مُكْرِمَ مَنِ اسْتَكْرَمَهُ
يَا مُرْشِدَ مَنِ اسْتَرْشَدَهُ
يَا صَرِيخَ مَنِ اسْتَصْرَخَهُ
يَا مُعِينَ مَنِ اسْتَعَانَهُ
يَا مُغِيثَ مَنِ اسْتَغَاثَهُ
اى نگهدار کسى که نگهداریاش را بخواهد، اى رحم کننده کسى که ترحمش بخواهد، اى آمرزنده کسى که از او آمرزش بخواهد، اى یاور کسى که از او یارى طلبد، اى حافظ کسى که از او محافظت بخواهد ،اى اکرام کننده کسى که از او بزرگوارى بخواهد، اى راهنماى کسى که از او ره بجوید، اى دادرس کسى که از او دادرسى بخواهد، اى کمک کار کسى که از او کمک بخواهد ،اى فریاد رس کسى که به فریادرسیاش بخواند !
به قلم #راضیه_طرید
@bentolhoda_81
☘🌾🌷🍃✨🌹✨🍃🌷🌾☘
❤️ مولايم!
اى آب حيات، اى كشتى نجات; اى فتادگان را دستگير، دستم بگير و از اين گرداب گناه، فراموشى، غفلت و دام شياطين و ابليس لعين برون آر.
💫به خدا لحظه هايى از زندگيم كه بی يادت میگذرد، جز خسارت نيست و آن دم كه از تو غافل میگردم، برايم جز اسارت نيست.
💞 پس دلبرم!
جلوه اى كن و دلم ببر تا جاى ديگر نرود. اين مرغ وحشى را به تير غمزهاى از مژگان سياهت بزن تا از بام يادت نپرد و به دام غير، گرفتار نگردد.
💫تو را به آنان كه در عشقت فانى و ذوب گشته اند، سوگند! عنايتى كن، و هدايتى! و اشارتى! كه زندگى بی تو سر نكنم، و روزگار بی ياد تو بسر نبرم.
🌟اى ولى كردگار!
💫اى مظهر «پروردگار»!
⭐️تو را سوگند به حضرت دادار، از اين يك اشارت دريغ مدار!
🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🕊
#دلنوشته
☘🌾🌷🍃✨🌹✨🍃🌷🌾
_________🌸_________
@bentolhoda_81
_________🌸_________
🌹🕊🌹🕊
🕊🌹🕊
🌹🕊
#دلنوشته
#خدا_کند_آقایم_بیاید...
💠 تازه از سفر رسیده بود،
نشانی خانه ای که می خواست را همه می دانستند
و راهنمایی اش می کردند،
آفتاب که به مغرب رسید می خواست از اسب پیاده شود و حاجتش را بگوید...
شنیدهبودصاحبخانه #کریمتریناست...
هنوز از اسب پیاده نشده بود
که امام حسن علیه السلام یک کیسه نقره به او داد
و گفت حاجتت را نگفته می دانم...
حالا پیش خودم می گویم
💠 آقای من
حاجت من را هم که نگفته می دانی
آقاجان میشود مستجابش کنی؟
🙏خدا کند آقایم بیاید...
🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🕊
@bentolhoda_81
#دلنوشته
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
کدام خون در رگ های شیعه جاری است ؟
▪️خونی که از وجود مقدس "ثار الله" درکربلای جاوید به عروق اعتقادات ولاییان دمیده شده،
سالار شهیدان در دشت نینوا حماسه ای الهی را با یاران و خویشان فرزندانش رقم زد،وبا شهادتشان "حیات"معنا یافت.وبا خونشان دین الهی آبیاری...
بابی انت وامی یا ثارالله...
▪️وچهارده قرن است تاریخ مات دهم محرم سال 61 است.خورشید هرروز ناباورانه برداشت نینوا عبور میکندوبرعظمت این انصارالله،غبطه میخوردومیرود تافردایی دیگر بر تربت آنها طلوع کندوسلام گوید...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#مهدویت
#مجله_مجازی_بنت_الهدی
@bentolhoda_81
#دلنوشته
⭕️خیلی از شهادت استادمان عصبانی وخشمگینید؟ از اینکه نکبتهای اسراییلی و منافقین همدستشان چطور راحت میزنند؟
⭕️ *کافی است توییتر را بازکنید* و یک پیامی بنویسید. اگر هم فردا شب ساعت ده *هشتک فلان را در این باره ترند* زبان *فارسی* یعنی زبان خودمانی ها کنید. غوغا کرده اید. از الان تا فردا شب تلاش کنید چنین شود.
⭕️کلا کل وقتی که می شود برای کار برای انقلاب گذاشت همین است. یک ظرفیت عظیمی را بگذارید که رسانه فیلتر شده را دور بزنید و توضیح واضحات بدهید!
🔰حالا یا پستتان حذف می شود و احساس قهرمانی بیشتری میکنید یا باقی میماند؟ چرا؟ چون توییتر خیلی وقتها بهترین *سوپاپ اطمینان رسانه ای* بازی دادن امثال ماست...
😭لازم نیست کمی فکر کنیم بجز توییتر چه می شد کرد...این راحتترین تصمیم است... آری ما قهرمانان فضای مجازی شده ایم ...ولی خدا کند *پهلوان پنبه* نباشیم.
#مجله_مجازی_بنت_الهدی
#سیاسی_اجتماعی
#توییتر
#فضای_مجازی
@bentolhoda_81
#دلنوشته✍🏻
☀️معرفی حضرت مهدی (عج)در خطبه غدیر☀️
🌷آگاه باشید البتّه! آخرین امام زمان قائمِ "مهدی" است.
🌷آگاه باشید او یاری کننده دین خداست.
🌷آگاه باشید او وارث همه دانشها و محیط به همه علوم است.
امام هادی علیه السلام:
شکرگزاری ازنعمت، ازخودنعمت بهتر است چون نعمت متاع دنیای فانی است و لکن شکر، نعمت جاودانه آخرت است
✨الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الأئمة عليهم السلام.✨
🔸 پسر حضرت زهرا! دل ما را دریاب
💕دلم میخواهد کنارتان باشم ...
هر جایی که هستید،دلم میخواهد روایت غدیر را بارها و بارها بشنوم، ولی این بار شما برایم بگویید شما بگویید؛
از پدرتان بگویید...
از مردانگى شان ...
از بزرگواريشان ...
از مهربانیشان ...
چقدر شنیدنی میشود وصف پسر از پدری چون امیرالمومنین علیهالسلام
كه مانند ندارد و زمين و زمان به خود نديده است.
چه شیرین است شنیدن خطابه از زبان شما!
کاش امسال خطبه خوان غدیر شما باشید ... و ما هرسال با شما بیعت مى کنیم ... با تمام وجود ... از عمق دل و جان! ✋🏻
کجایی وارث غدیر...
#مهدویت 🌿
#مجله_مجازی_بنت_الهدی
@bentolhoda_81
#دلنوشته مهدوی
📌 خدایا هر غریبی را به وطن بازگردان
🌌 این روزها آسمان آغوش گشوده است و بندگان گنهکار را به ضیافت آشتیکنان با معبود هستی فرا میخواند. هر سحرگاه، سر سجادۀ عاشقی، با دستهایی به وسعت نیاز مردمان جهان، با اشکهایی که بهانۀ تو را میگیرند؛ تو را میخوانم، تو را میخواهم.
🔆 ای آشنای غریب! چقدر سخت است بین عاشقانت هم غریب باشی! چقدر سخت است که در بین میلیونها عاشقت، سیصد و اندی مرد نداری که تو را از حصار غریبانۀ غیبت فرابخوانند!
📖 این حدیث از زبان امام کاظم بغض را توی گلویم مینشاند که فرمود: «هُوَ اَلطَّرِیدُ اَلْوَحِ یدُ اَلْغَرِیبُ؛ او همان رانده شدۀ یکّه و تنهای غریب است.»
🔻 پس این روزها که با کولهباری از گناه به درگاه خالق هستی آمدهام و دلخوشم به اینکه مرا ببخشد تا دعایم آسمانی شود و شاید گره از کار امام غریبم بگشاید؛ دعا میکنم و با یاد اولین غریبِ جهان ناله خواهم زد: «اَللّهُمَّ رُدَّ کُلَّ غَریبٍ»
#مهدویت 🌿
#مجله_مجازی_بنت_الهدی
@bentolhoda_81
چقدر قشنگه باعث لبخند کسی باشیم.🙂
چقدر قشنگه که هرروز یه بذر شادی توی دل یک نفر بکاریم.
چقدر قشنگه که با مهربونی هامون حال خوب رو به بقیه هدیه بدیم.🥰
میدونی..توی دل شهر، جاهایی که شاید هیچوقت اونجاها پامون رو نذاشتیم، یه قلب هایی هستن که این روزا به شدت نیاز به حال خوب دارن، با یه کمک هرچند کوچیک از طرف ما زندگیاشون خیلی قشنگ تر میشه🫶
با هر کمکی که به یک نیازمند میکنیم خدا واسمون جبران میکنه🙏
توی روز حسابمون، توی دادگاه قیامت، خداوند نمیذاره ناراحت و غمگین بشیم؛ خود حضرت عشق، امام رضا (علیه السلام) این بشارت رو دادند!💜
#دلنوشته
#نیکوکاری
#غزل_سلیمانی
@nikokari_bentolhoda
@bentolhoda_81
یادمون باشه که توی دل تاریکی، جایی که هیچکس نمیبینتش یا بی اعتنا از کنارش رد میشن، دست های بچه هایی هستن که چشم انتظارن با دستای گرممون بگیریمشون
دست هاشون رو بگیریم و بذر آرزو های بزرگ رو توی دلشون بکاریم
توی دور ترین نقطه ی شهر قلب های کوچیکی هستن که خیلی بزرگن...و سال هاست که یه چیزی تهِ تهِ قلبشون منتظر یه اتفاقه..یه اتفاق خوب؛ یادمون نره که لبخند این بچه ها باعث میشه ماهم لبخند بزنیم..تاحالا بهش فکر کردی؟ وقتی باعث لبخند یک نفر میشی و اون بهت لبخند میزنه نا خودآگاه تو هم بهش لبخند میزنی🙂فقط میخواستم بگم که خوشحالی ما به خوشحالی این بچه ها گره خورده؛بیاید باعث لبخند کسی باشیم💖
#دلنوشته
#نیکوکاری
#غزل_سلیمانی
@nikokari_bentolhoda
@bentolhoda_81
سلام!
من کوچیکترین بچه ای هستم که توی این شهر کار میکنه..این یه جورایی برای من خیلی جالبه..من کوچیک ترینشونم😊
اما زندگی من یذره با شما فرق میکنه؛
من صبح ها به همراه دوستام از خواب بیدار میشم اما مهد نمیرم، آخه باید برم سرکار..اگه من کار نکنم ممکنه مجبور بشم اون شبو شام نخورم یا ممکنه چندروز توی اتاق تنها باشم..برای همین من کار میکنم..باید کار کنم!
من هم مثل شما وقت نهار که میشه با خانوادم مشغول خوردن میشم، البته خانواده ی من مامان و بابام، یا خواهر و برادرم نیستن..البته خواهر و برادرم هستن اما نه مثل خواهر و برادرهای شما...اشکالی نداره، من دوسشون دارم..مگه حتما باید هم خون باشیم؟!
مثل شما ها بعد از ظهر هارو بازی میکنم اما نه با ماشین اسباب بازیام، من با ماشینای واقعی بازی میکنم..بینشون میدوئم و گاها تق تق به شیشه هاشون میزنم تا بتونم گل هامو بهشون بفروشم و با اون گل خانواده هاشونو خوشحال کنن...
میدونین..همیشه برام سوال بوده ما میخوایم اونا کسایی که دوسشون دارن رو با گل خوشحال کنن اما چرا بعضی وقتا سرمون داد میزنن؟! تازه ما چیز زیادی نداریم..فقط یه شاخه گل
اونا که با ماشینای خوشگلشون توی شهر میچرخن چرا ما رو خوشحال نمیکنن؟!
اشکالی نداره..هرکسی یه جور زندگی میکنه و من هم خوشحالم مخصوصا شب هایی که شهر سیاه پوش میشه یا حتی موقع جشن ها که در و دیوار شهر پر میشه از یه آقایی که دست یه آقای دیگه رو گرفته و بالا برده..
اون شبا همه مارو دوست دارن!
نمیدونید اون لحظه ای که یه ماشین سر چهارراه کنارمون پارک میکنه و در صندوق رو باز میکنه و بعدش...بعدش کلی غذای خوشمزه بهمون نشون میده!
من و دوستام سمتشون میدوییم و هرکس یدونه غذا برای خودش برمیداره
نمیدونم اون غذاها از کجا میان..ولی شب هایی که به من قیمه میوفته..احساس میکنم توی بهشتم
نمیدونم اون قیمه هارو کی درست میکنه..ولی من یه نشونه واسه ی خودم گذاشتم..روزهایی که اسم یه نفرو روی دیوارهای شهر میزنن شباش به احتمال قوی قیمه واسم میارن..یکی از بچه ها میتونه اون اسمو بخونه..آخه اون سواد داره!
وایسا..اسمش چی بود...آها..حسین!
#نیکوکاری
#دلنوشته
#غزل_سلیمانی
@nikokari_bentolhoda
@bentolhoda_81
قربان یعنی رهایی از هر آنچه غیرخدایی است. در این روز حجگزار، اسماعیل وجودش را، یعنی هر آنچه بدان دلبستگی دنیوی پیدا کرده قربانی میکند تا سبکبال شود.
اکنون در منایی، اسماعیل تو کیست؟ چیست؟ مقامت؟ آبرویت؟ موقعیتت، شغلت؟ پولت؟ خانهات؟ املاکت؟
این را تو خود میدانی هر چه هست و هر که هست باید به منا آوری و برای قربانی، انتخاب کنی. ابراهیم، اسماعیلش را به قربانگاه برد تا ثابت کند «حکم آنچه تو فرمایی.»
مردمانی که بندگی را میپذیرند اما تسلیم را نه! خدا را میپذیرند اما خدایی کردنش را نه! ابراهیم بودن را دوست دارند اما اسماعیل را برای خودشان میخواهند. بندگانی که در زبان لبیک میگویند اما در باطن، منافع خود را میجویند. عید قربان از راه رسیده تا بار دیگر پیمان ببندیم با آنکه تمام وجودمان از اوست و بار دیگر بگوییم «اللهم لبیک» شاید روزی لبیک ما از زبان به باطن برسد و بندگی کنیم چون ابراهیم...
حال بگو اسماعیل تو کیست، چیست؟!
او را ذبح کن تا بنده شوی...
#قربانی
#نفس
#دلنوشته
@bentolhoda_81