هدایت شده از سخنرانی های عالی
#دکتری برای #خواستگار_دختری رفت😍، ولی #دختر او را رد کرد 😢😢و گفت به #شرطی قبول میکنم که مامانت به عروسی نیاید😳!
آن #جوان در کار خود ماند و پیش یکی از اساتید خود رفت و با خجالت چنین گفت:در سن یک سالگی پدرم مرد 😞و مادرم برای اینکه خرج زندگیمان را تامین کند در خانه های مردم رخت و لباس میشست..
حالا #دختری که خیلی دوستش دارم♥️ شرط کرده که فقط بدون حضور مادرم حاضر به ازدواج با من است. گذشته مادرم مرا خجالت زده کرده است.به نظرتان چکار کنم🤔🤔!!
استاد به او گفت:از تو خواسته ای دارم ؛به منزل برو و دست مادرت را بشور، فردا به نزد من بیا و بهت میگم چکار کنی.جوان به منزل رفت و..
ادامه داستان رو تو کانال زیر ببینید😱😱👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3935371281Cd13c109209
هدایت شده از تبلیغات پر بازده هادی
#میر_داماد_و_دختر_شاه_عباس_صفوی
⭐️ شب هنگام محمد باقر میرداماد #طلبه _جوان در اتاق خود مشغول مطالعه بود که به ناگاه #دختری وارد اتاق شد و در را بست و با انگشت به طلبه بیچاره اشاره کرد که سکوت کند و هیچ نگوید.
دختر پرسید :شام چه داری؟ طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر که شاهزاده بود و به خاطر اختلاف با زنان حرمسرا خارج شده بود در گوشهای از اتاق خوابید.
🌟صبح که دختر از خواب بیدار شد و از اتاق خارج شد مأموران، شاهزاده خانم را پیدا کرده و همراه طلبه جوان نزد شاه بردند، شاه که از کار میرداماد عصبانی بود.
🌟پرسید:چرا شب به ما اطلاع ندادی؟.......
شاه دستور داد تحقیق شود که آیا این
#طلبه جوان مرتکب خطایی شده یا نه؟
🌟داستان کامل در کانال زیر #سنجاق شده 👇 👇
https://eitaa.com/joinchat/2400124981Cc8b982030d