eitaa logo
بیت الشهدا
143 دنبال‌کننده
796 عکس
267 ویدیو
2 فایل
مرکز جمع آوری آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس محله احمدآباد محفل مجازی انس باشهدا عکس هاوخاطراتتان ازشهدای محل وهمچنین انتقادوپیشنهادات خودرابه آیدی زیر ارسال کنید🌷 ادمین:https://eitaa.com/jahadi113
مشاهده در ایتا
دانلود
کاش افطاری؛ مهمانِ سفره شما باشیم که احیاء هستند و رزق‌شان عند ربهم یُرزقون ... #شهید_حسین_خرازی #فرمانده_لشکر۱۴_امام‌حسین لحظات معنوی همینطور که میخوانی، باهم همدل شویم اللهم عجل لولیک الفرج یا صاحب الزمان ادرکنی یا صاحب الزمان اغثنی دهانتان خوشبو شود باذکر صلوات #الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ کانال بیت الشهدا🌷 @beytshohada
11.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رفته‌اند نوبت به نوبت... « و حَسُنَ اولئِکَ رَفیقأ». شوخی با معاونش سردار 🌹 کانال بیت الشهدا🌷 @beytshohada
📚 🌀 🔸زندگی شهید حاج حسین خرازی را بطرز زیبایی به رشته تحریر درآورده است. 📝برشی از کتاب   ساجد: «...حسین گفت: پشت ضدهوایی باشید، با یک خط آتش راه هلیکوپترها را ببندید، آسمان را برای پروازشان ناامن کنید. اگر در راه تدارکاتشان بسته نشود، این جنگ می‌تواند تا هفته‌ها طول بکشد؛ یادتان باشد اگر تا بغداد هم برویم، مردم آزادی خرمشهر را می‌خواهند.   گفتم: اسیر داریم حسین آقا، تخلیه اطلاعاتی نشده، افسر است و با کمتر از درجه خودش حرف نمی‌زند.   آمد به من گفت: تو عربی بلدی؟   گفتم: من عربی بلدم، این حرف زدن بلد نیست!   گفت: بگو من فرمانده تیپم.   ترجمه کردم؛ آن اسیر اخمو، طوری نگاه می‌کرد که انگار حرفمان را جدی نگرفته. حسین گفت: بگو اصلاً مهم نیست باور کنی یا نه، مهم اینست که "خرمشهر" آنجاست، دست شما و ما آمده‌ایم آن را پس بگیریم و می‌گیریم.   ✅پیشنهاد مطالعه از طرف قرارگاه اندیشه کتاب درچه واقع در محله احمد آباد. کانال رسمی شهدای احمد آباد🌷 @beytshohada
☺️😊 ⭕️ سکانس یک: حسین خاکی و خسته از خط برگشته بود و می‌خواست بره قرارگاه. از یک راننده‌ی تانکر آب خواست که شلنگ رو روی سرش بگیره تا شسته بشه. حسین با یک دست سرش رو می‌شست که راننده برای شوخی آب رو گرفت تو یقه حسین و خیسش کرد! وقتی حسین رفت راننده هنوز نمی‌دونست چه کسی رو خیس کرده! ⭕️ سکانس دو: - الو سلام. - سلام علیکم، بفرمایید! - من علی سُلگی هستم از روستای کهریز، نزدیکی نهاوند، سال 65 با جهاد اعزام شده بودم فاو. خاطره‌ای نوشته بودید از شهید خرازی که من در روزنامه خوندم. - بله، هجده سال از اون زمان گذشته. من آن راننده‌ی تانکر آب هستم، تماس گرفتم که بگم: جز لبخند چیزی نگفت! من منتظر واکنش بودم، ولی او فقط خندید.. کانال رسمی شهدای احمد آباد🌷 @ beytshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣خنـده هاے دلنشین شهدا نشان ازآرامــش دل دارد وقتےدلت با"خـــدا"باشد لبانت همیشه مےخنـــدد اگر باخدا نباشےهرچقدر هم شادی کنے، آخرش دلت غمگین است 🌹 🍃🌹 شبتون معطر به عطر شهدا کانال رسمی شهدای احمد آباد🌷 @beytshohada