eitaa logo
بیت الشهدا
143 دنبال‌کننده
796 عکس
267 ویدیو
2 فایل
مرکز جمع آوری آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس محله احمدآباد محفل مجازی انس باشهدا عکس هاوخاطراتتان ازشهدای محل وهمچنین انتقادوپیشنهادات خودرابه آیدی زیر ارسال کنید🌷 ادمین:https://eitaa.com/jahadi113
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸شهیدی که بدنش با اسید هم از بین نرفت🌸 مجروح که شد، به اسارت دشمن در آمد و همانجا به شهادت رسید. بعثی ها او را دفن کردند و شانزده سال بعد، هنگام تبادل جنازه ‌ی شهدا با اجساد عراقی، جنازه و دیگر شهدای دفن شده رو بیرون می ‌آورند تا به گروه تفحص شهدا تحویل دهند. اما جنازه محمد رضا سالم مانده، سالمِ سالم... ✳️صدام گفته بود این جنازه این طور نباید تحویل ایرانی‌ ها داده بشه. اونو سه ماه زیر آفتاب سوزان گذاشتند، اما تفاوتی نکرد، رو پیکرش آهک و اسید پاشیدند ولی باز هم بی‌ تأثیر بود.. ✴️مادرش و یکی از همرزم هاش که همیشه باهاش بود و کامل می شناختش می گفت می دونین برا چی جنازه ش سالم موند؟ 👈گفت راز سالم موندن جنازه ش چند چیزه: 🔸اهتمام جدی به داشت 🔸دائماً با بود و مداومت بر داشت 🔸هیچوقت زیارت عاشورایش هم ترک نمی‌ شد 🔸هر وقت برای (ع) گریه می ‌کرد، اشک ‌هایش رو به بدنش می ‌مالید ✅به (عج) ارادت خاصّی داشت و هر وقت به قم می ‌اومد، رفتن به را ترک نمی ‌کرد.. «عملیات کربلای چهار در شلمچه در ۴ دی ماه ۶۵ هنگام باز کردن معبر زخمی و به اسارت در آمد و بعد از هشت روز لب تشنه به شهادت رسیدو ۱۶ سال بعد در تاریخ ۴ مرداد سال ۸۱ پیکرش به وطن بازگشت» کانال بیت الشهدا🌷 @beytshohada
☘️از مرحوم آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی قدس سره شنیدم که فرمودند: امام خمینی«ره» به نماز اول وقت و همچنین نماز شب بسیار اهمیت می دادند. ✨دیدم آقا رحمه الله علیه در اتاق خود هستند و صدای گریه ایشان بلند است. از مادرم پرسیدم چه شده که آقا گریه می کنند؟مادرم فرمودند: ایشان در شبی که موفق به و راز و نیاز با نشود،روز آن،چنین حالی دارد... کانال بیت الشهدا🌷 @beytshohada
😁😂 🌺🍃نزدیك عملیات بود و موهای سرم بلند شده بود باید كوتاهش می‌كردم مانده بودم معطل توی آن برهوت كه سلمانی از كجا پیدا كنم. تا اینكه خبردار شدم كه یكی از پیرمردهای گردان یك ماشین سلمانی دارد و صلواتی مو‌ها را اصلاح می‌كند. رفتم سراغش دیدم كسی زیر دستش نیست طمع كردم و سریع با چرب زبانی قربان صدقه اش رفتم و نشستم زیر دستش. اما كاش نمی‌نشستم. چشم تان روز بد نبیند با هر حركت ماشین بی اختیار از زور درد از جا می‌پریدم. ماشین نگو تراكتور بگو🚜 😊 به جای کوتاه کردن موها، غلفتی از ریشه و پیاز می‌كندشان! از بار چهارم هر بار كه از جا می‌پریدم با چشمان پر از اشك سلام می‌كردم. پیرمرد دو سه بار جواب سلامم را داد اما بار آخر كفری شد و گفت: تو چت شده سلام می‌كنی؟ یكبار سلام می‌كنند. گفتم: راستش به پدرم سلام می‌كنم.!؟ پیرمرد دست از كار كشید و با حیرت گفت: چی؟ به پدرت سلام می‌كنی؟ كو پدرت؟ اشك چشمانم را گرفت و گفتم: هر بار كه شما با ماشین تان موهایم را می‌كنید، پدرم جلوی چشمم می‌آید و من به احترام بزرگ تر بودنش سلام می‌كنم!😂 پیرمرد اول چیزی نگفت. اما بعد پس گردنی جانانه‌ای خرجم كرد و گفت: بشكنه این دست كه نمك نداره😡 مجبوری نشستم وسیصد، چهارصد بار دیگر به آقا جانم سلام كردم تا كارم تمام شد. 🌼✨🌺 ✨🌺 ✨🌼 🌺🍃نماز قضا خوانهاي گردان😂😂 يك شب قبل از عمليات كربلاي يك (9/4/65 مهران) بود ،‌پادگان ظفر ايلام .يكي از دوستانمان ماموريت داشت به عنوان امدادگر در گرداني فعاليت كند .شب اولي كه به آنجا رفته بود ، ساعت دوصبح بيدار مي شود و مي بيند عده اي مشغول نمازند .بنده خدا تا اون روز كه نمي دونسته نمازه شب چيست . به ساعتش نگاه مي كند .با خودش مي گويد لابد دارند نماز قضا مي خوانند . اما حالا چه وقت نماز قضا خواندن است . صبح آن روز اورا ديدم .جريان را به من گفت وشكايت داشت كه بچه هاي گردان دامغان ، ديشب تا صبح نماز قضا مي خواندند ! برايش توضيح دادم كه قضيه از چه قرار است .كلي شرمنده شد😔😁 🤲اگه لذت بردید یه صلوات بفرستید🤲 کانال رسمی شهدای احمد آباد🌷 @beytshohada