هدایت شده از 🌟کانال منتظران کوچک⚘
هفت اشتباه رایج مادران
1. اجازه نمیدهید دیگران مراقب فرزندتان باشند(اوراشدیدا به خود وابسته میکنید. بعد از یکی دوسالگی کودک را می توان چند ساعتی به اقوام نزدیک سپرد و از سه سالگی کودک باید به مهد کودک برود)
2. فرزندتان را در سنین بالا روی تخت خود میخوابانید
3. برای کودکتان هزاران اسباب بازی میخرید
4. از خواب کودک برای استراحت استفاده نمیکنید
5. میخواهید از فرزندتان انیشتین بسازید
6. کودکتان را با بچههای دیگر مقایسه میکنید
7.همسرتان را فراموش میکنید.
به خصوص مورد هفتم را جدی بگیرید.
#قسمت_بیست_و_یکم
طوقی 🕊 کبوتر همسفر اسرای کربلا
..... این حقش نبود.
پیامبر و خانواده ایشان از طرف خدای توانا برای هدایت مردم نادان آمده بودند.✨ آنها کارهای خوب را به مردم یاد میدادند. مشکلات مردم را حل میکردند.
اما در خرابهی شام، همان مردم در حق خانوادهی پیامبر خیلی ستم کردند.
رقیهی سه ساله بهانهی بابایش را گرفت. بلند بلند گریه کرد. 😭 👿یزید (که خدا لعنتش کند)، خواب بود.
با صدای گریهی رقیه خانوم از خواب پرید.
گفت: من میخواهم بخوابم. این دختر بچه را آرام کنید 😠
سربازان یزید میدانستند که رقیه آرام نمیشود... 🕊پرواز کردم و به سمت کاخ یزید ستمگر و سنگدل رفتم. 🏛
دیدم یزید به سربازانش میگوید که سر بابا حسینش را برایش ببرید.😢
دوستان خوب کربلایی؛
دوست داشتم داد بزنم. دوست داشتم فریاد بزنم... با خودم گفتم کاش به دنیا نیامده بودم. این صحنهها خیلی دردناک بود.😥
سربازان زشت و ستمگر 👹، سَر نورانی بابا حسین را برای دختر سه سالهاش بردند.
رقیه تا سر بابا حسینش را دید، خودش را بر روی سر بابا حسین انداخت. صورت بابا را بوسید. با دستهای کوچکش سر بابا را نوازش میکرد. 😭
شروع کرد با بابا حسینش دردودل کرد. فرمود: بابایی ❤️ چه کسی من را در این کودکی یتیم کرد⁉️ باباجون؛ چرا صورتت زخمی شده است ⁉️
بابای قشنگم؛ چرا پیشانیات زخمی است ⁉️
بابایی... 😭
باباي قشنگم، چه كسي تو را به اين روز انداخته است⁉️
چرا موهايت خاكستري است⁉️ بابا چرا پيشانيات زخمي است⁉️
چرا ريشهايت خوني است ⁉️
باباي من، چرا صورتت زخمي است⁉️ بابا جونم چرا رگهاي گردنت از پشت بريده شده است ⁉️ 😭😭😭 دیگر دلش طاقت نیاورد... 🥀
من در کنار ایشان نشستم. اشک میریختم و گریه میکردم.😢 ناگهان دیدم که رقیهی سه ساله دیگر گریه نمیکند. 😟
به ایشان نزدیکتر شدم.
دیدم که جان از بدنش رفته است.
او به آسمانها پرکشیده بود.😭 🏴🏴🏴🏴
پرندههای شهر شام یکی یکی آمدند. همه اشک میریختیم و یزید و یزیدیان ستمگر را لعنت میکردیم.
#ادامه_دارد...
هدایت شده از 🌟کانال منتظران کوچک⚘
شاید تعجب کنید اگر بگویم مغز ما با همه پیچیدگیش قادر نیست جملات منفی را از مثبت تفکیک کند:
به جمله ً منفی ً زیر توجه کنید:
" لطفا به فیل قرمز فکر نکنید "
ذهن شما اکنون به چه چیزی فکر می کند؟ بدون شک ذهن شما اکنون در حال فکر کردن به فیل قرمز است.
به نظر شما اگر به کودکی گفته شود
دست مرا ول نکن،
به پریز برق دست نزن،
امروز با بچه ها در مهد دعوا نکن،
چه پیغامی در مغز او مخابره میشود؟
همه این جملات در ذهن او مثبت برداشت شده و گویی که به او دستور داده اید که این کار را انجام دهد، در واقع در فرمان دادن باید به کودک گفته شود چه کاری باید انجام دهد نه اینکه چه کاری نباید انجام دهد.
بنابراین با کودک خود اینگونه سخن بگویید:
- به جای مخالفت نکن ؛ بگو کاری که گفتم را انجام بده
- به جای فحش نده ؛ بگو حرف خوب بزن
- به جای دستم را ول نکن؛ بگو دستم را محکم بگیر
- به جای ندو ؛ بگو آرام راه برو
#قسمت_بیست_و_دوم
طوقی 🕊 کبوتر همسفر اسرای کربلا
... یادم رفت براتون بگم که حضرت رقیهی سه ساله، یک خواهر دیگه هم داشت. اسمشون سیده خوله بود. سیده خوله هم سه سالشون بود. آدمهای بد به دستان و گردن ایشان هم طناب بسته بودند. ⛓
سیده خوله هم مثل خواهرش رقیه، در کربلا و بعد از آن خیلی سختی کشید.😔 آخه آدم بدها 👿 ایشون رو هم میزدند. 🕊کاش میتونستم کاری کنم.
من فقط گریه میکردم. 😢
چشمم به سیده خوله بود. این دختر سه ساله خیلی ضعیف شده بود. نگرانش بودم.
همین طور که به او نگاه میکردم، دیدم در بین راه از شتر به روی زمین افتاد. 🐫
توی شهر بَعلبَک بودیم. سیده خوله خیلی آسیب دید. شب تا صبح بالای سرش نشستم. عمه زینب از او پرستاری میکرد. اما صبح که شد، سید خوله به شهادت رسید. 🥀
✨عمه زینب و بقیه خانواده ی پیامبر مهربان، خیلی برای سیده خوله گریه کردند. 😭
اما آدمهای زشت و سنگدل 👹 شادی میکردند.
امام سجاد مهربان، سیده خوله را در ورودی شهر بَعلبک به خاک سپردند. کنار قبر او نهالِ درختِ سَروی را کاشتند. 🌲 نهالی که امام سجاد کاشتند، الان به یک درخت بسیار بزرگ تبدیل شده است.🌲 دوستان من هر ساله به آنجا پرواز میکنند و روی آن درخت مینشینند. 🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼🏴🌼🏴🌼🏴🌼🏴
📹 حتما ببینید👆👆
✨🌸کودکانه مهدوی🌸✨
🦋آشنایی با امام زمان عجل ﷲ🦋
#کودکانه
#آدینه_انتظار
#تربیت_نسل_منتظر
🌼🏴🌼🏴🌼🏴🌼🏴
@bibiroghaaye
#قسمت_بیست_و_سوم
... یکی از جاهایی که آدمهای بد، خانوادهی پیامبر را از آن عبور دادند، نصیبین بود. 🏜
پادشاه این شهر، فردی ظالم و بیدین بود. 👺
وقتی شنید که خانوادهی پیامبر به دست آدمهای بد و ظالم اسیر شدند، خوشحال شد. 😈
دستور داد که سربازانش شهر را تزئین کنند.🎉 وقتی به دروازهی شهر رسیدند، اسب یکی از آن آدمهای ظالم و زشت دیگر حرکت نکرد. 🐎
🐎اسب رو به من کرد و گفت: ای پرنده 🕊 میبینی❓
اینها امامِ خود را به شهادت رساندهاند. اکنون دارند شادی میکنند و شهر را تزئین کردهاند. ☹️
این را گفت و اشک از چشمانش جاری شد. 😢
اسب نرفت. اما آدمهای بد و ظالم، همان جلوی دروازهی شهر شادی کردند.
شبثبن ربعی که خدا لعنتش کند، اسب دیگری را آورد که با آن اسب وارد شود. اما دیدم آن اسب هم به امام خودش وفادار بود.
حرف آن آدم زشت را گوش نکرد و وارد شهر نصیبین نشد.
شبثبنربعی تازیانهاش را برداشت و اسب را زد...
#ادامه دارد..
هدایت شده از 🌟کانال منتظران کوچک⚘
31.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انیمیشن #پیامبران
#حضرت_صالح
#قسمت_بیست_و_چهارم
...👆تا اینجا براتون گفتم🕊 که شبثبنربعی تازیانهاش را برداشت و اسب را زد...
اما آن اسب 🐎هم نرفت و به امام خود وفادار ماند...و به اسب کناریش می گفت: این مردم ظالم 👺حتی اگر ما رابکشند نباید قدم از قدم برداریم و باید به اماممون وفادار بمانیم و ناگهان انگار شوری در دلِ تمام اسبا به پا شده بود همه با هم متحد شدن و با صورتهای خشمگین محکم سر جاشون ایستادن و تازیانه هاو ضربات شبث هم باعث حرکتشون نشد.
من🕊 خیلی ازدیدن این صحنه لذت بردم😊 و در دلم آشوبی بود که چطور این انسانهای ظالم می خواستن اسبها رو مجبور به بی وفایی کنن ولی اسبها به امام مظلوم و مهربونشون وفادار موندن...
در همین لحظات پر آشوب بود که ناگهان سر امام مظلوم و مهربون از نیزه بر زمین افتاد ....😭😔
#ادامه_دارد..
📣 #طبق_برنامه_سه_شنبه_ها:
🌹 #شعرکودکانه
🌼 ویژه #بازگشایی_مدارس
🌷ما گلهای خندانیم/ فرزندان ایرانیم
ایران پاک خود را/ مانند جان میدانیم
🌷ما باید دانا باشیم/ هشیار و بینا باشیم
از بهر حفظ ایران/باید توانا باشیم🌺
🌷آباد باش ای ایران/ آزاد باش ای ایران
از ما فرزندان خود/ دلشاد باش ای ایران
🌷ما کودکانیم/شیرین زبانیم
تنها و باهم/ کتاب می خوانیم🌺
🌷ما در دبستان/ شادیم و خندان
چون گل که دارد/ جا در گلستان🌺
🌷گفتار ما خوب/ هرکار ما خوب
با هر کسی هست/ رفتار ما خوب🌺
هدایت شده از کانال فرهنگی پیروان امام علی(ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 موشن داستانی سفرنامه #اربعین
🔶 قسمت اول: شروع پیاده روی
هدایت شده از کانال فرهنگی پیروان امام علی(ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽موشن داستانی سفرنامه #اربعین
🔶قسمت دوم: حرکت در مسیر کربلا
هدایت شده از کانال فرهنگی پیروان امام علی(ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 موشن داستانی سفرنامه #اربعین
🔶 قسمت سوم: موکب ایرانی ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣#طبق_برنامه_سه_شنبه_ها :
🌷 #قصه #داستان 👆👆
📽موشن داستانی #سفرنامه #اربعین
🔶 قسمت چهارم : زیارت کربلا
#من_امام_حسین_را_دوست_دارم❤️
#داستان_های_شگفت_انگیز_از_کودکی_امام_زمان
✨بشارت رهایی ۱✨
#قسمت_اول
ابراهیم در حالی که آثار نگرانی😰 و ترس در صورتش نمایان بود، در خانه 🏠قدم می زد و با خود می گفت: هر چیزی را که او بگوید عملی خواهد کرد، دیگر امیدی به زندگی ندارم..😞
ای خدای مهربان! یاری ام کن🤲 زن🧕و فرزندانم 👶بعد از من چه خواهند کرد❗️
همسرش که تازه متوجه ناراحتی شوهرش شده بود، رو به او کرد و گفت: ابراهیم چه چیزی تو را این قدر نگران😰 کرده، مگر اتفاقی افتاده است؟
ابراهیم که عرق😥 ترس بر پیشانی اش نشسته بود رو به همسرش کرد و گفت: آخرین روزهای عمرمن است، بیابید تا برای آخرین بار شماها را ببینم و وصیت هایم📜 را به شما بگویم. همسرش با شنیدن این حرف، با دست🤭 محکم به صورت خود زد و گفت: ابراهیم چه می گویی؟ تو که مرا نصف جان کردی، زودتر بگو چه اتفاقی افتاده است؟ ابراهیم در حالی که عرق پیشانی اش را پاک می کرد به همسرش گفت: عُمر پسر عوف را می شناسی؟ همسرش تا نام او را شنید، رنگ صورتش تغییر کرد و با صدای لرزان گفت: آری، او را می شناسم! کیست که او را نشناسد؟ حاکم و فرمانروایی 👑ستمگر👹 و ظالم👿 است و تاکنون تعداد فراوانی از پیروان و شیعیان امام حسن عسکری علیه السلام✨ را به شهادت رسانده است.
#ادامه_دارد
#روز_های_فرد
🍎🍃🍎🍃
برخی از راههای افزایش عزت نفس در کودکان
۱. شب هر کاری دارید کنار بزارید و برایش قصه بگید
۲.اشتباهش راحت ببخشید
۳. خوبیهاشو بزرگ کنید
۴. به حرفاش خوب گوش بدید
۵. بیدلیل بغلش کنید و ببوسید
۶. مقایسهش نکنید
۷. «اگه نکنی وای به حالت» رو نگید
۸.گاهی باهاش کارتونهایی که دوست داره ببینید
۹.بهش نگید «تو دیگه بزرگ شدی بچگی نکن»
۱۰. اگر اشتباه کردید راحت عذرخواهی کنید
۱۱. در سفر تلفن کنید و به او بگویید دلتان تنگ شده
۱۲.القای بینش: میدونم از عهده انجام اون بر میایی
۱۳. روابطتان را با همسرتان ترمیم و تصحیح کنید
۱۴. برای تفریح و بازی وقت بزارین.
#قسمت_بیست_و_پنجم
👆....🕊وقتی این صحنه غم انگیز اتفاق افتاد و سرمبارک و نازنین حضرت از روی نیزه به زمین افتاد😔
انگار زمین و آسمون باهم دلش گرفت و می خاست فریاد ناله سر بده که یکدفعه یکی از مردم شهر با تعجب🤔 جلو اومد و به سر حضرت نگاه کرد: این مرد که ابراهیم موصلی صداش میکردن یکدفعه صورتش از شدت غم و عصبانیت سرخ شد و فریاد زد😡 من این سر و میشناسم. این سر اباعبدالله الحسین (علیه السلام) فرزند پیامبر رحمت است و با فریادش همه جا کاملا ساکت شد و حالا مردمی که بخاطر چراغونی 🎆 و تزیین شهر فکر میکردند باید شادی کنن، انگار متوجه شدن چه اتفاق وحشتناکی که افتاده و حسابی ناراحت شدن....😢
کم کم صدای زنها بلند شد، یکی یکی بغضشون میترکید وشروع به گریه وزاری میکردن و مردها هم ناله و فریاد😔 تمام شهر پر شد از صدا و آشوب و هلهله، هیچ کس دیگه تو جای خودش بند نبود مردم از شدت اضطراب و غم و نگرانی دیونه وار به این طرف و اونطرف میدوییدن و توسروکله خودشون میزدن و عزاداری میکردن 🏴
تا اینکه بالاخره شروع کردن به داد و فریاد رو سر مامورا و بیرون کردنشون از شهر
من بین زمین و آسمون هاج و واج مونده بودم.🕊
#ادامه_دارد..
هدایت شده از 🌟کانال منتظران کوچک⚘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کارتون #شجاعان
این قسمت:پاسگاه ابنار
#دفاع_مقدس