eitaa logo
بغض قلم
640 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
311 ویدیو
35 فایل
هیچ چیز جای کتاب را پر نمی‌کند! هر روز اینجا دورهم چند صفحه کتاب می‌خونیم، اصلا هم درد نداره💉 📘 محدثه قاسم‌پور/کتاب‌‌ها: _پشت‌پرچم‌قرمز _شب‌آبستن _نمیری‌دختر ❌ارسال مطالب کانال بدون لینک، حلال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
بعد از آن، حاج قاسم شروع کرد به خواندن دعای جوشن کبیر. با حال خوشی می‌خواند و گریه می کرد. مدتها بود صدای گریه بلند حاجی را در حال دعا نشنیده بودم. البته سال های خیلی دورتر در گلزار شهدای کرمان، به ویژه کنار مزار شهید یوسف الهی، بعضی شب هایی که در منزلش می‌ماندم و نیز عصرهای جمعه در روضه‌های هفتگی خانه اش، به دفعات شاهد گریه‌های بلند او بودم. با همان حال، تقریبا نصف دعا را خواند و بقیه را واگذاشت به ابومهدی که صدا و لحنی حزین و دلنشین داشت.
بعد مشغول قرآن سرگرفتن شدم؛ بدون رفتن به حاشیه و صرفا با قرائت ادعیه و عبارات وارد شده در آن شب و شفیع قرار دادن ائمه معصوم سلام الله علیهم. در آخر، چند دقیقه کوتاه، از مصائب عقیله بنی‌هاشم (سلام الله علیها) یاد کردم و اینکه زینب کبری (سلام الله علیها) در چنین شبی، فرق شکافته پدر را دیدند و عصر عاشورا بدن بی سر برادر را... و در حالی که قطرات اشک بر گونه همه جاری بود، با خواندن دعای "اللهم ارزقنا توفیق الطاعة ..." آخرین درخواست های آن جمع آسمانی را به محضر حق تعالی منعکس نمودم. همه مراسم قرآن سر گرفتن، حدود ۲۰ دقیقه طول کشید.
بعد از آن، در فضای  نسبتا تاریک اتاق، هر کدام مشغول نماز شب شدند. پس از فراغت از نافله، چراغ را روشن کردند و با چای از حاضران پذیرایی شد. حاج قاسم گفت: من باید بروم و آماده شوم تا ان‌شاء الله بعد از نماز صبح، برگردم ایران. خداحافظی کردیم و از غرفه آمدیم بیرون. جلوی در همان غرفه، جمع حدود بیست نفرهای از زائران ایرانی روی سکویی کم ارتفاع، نشسته بودند و یک نفر برایشان روضه می‌خواند. حاجی بدون اینکه حرفی بزند؛ رفت پشت سر زائرها نشست و با آنها یک دل سیر گریه کرد.  👇منبع: خبرگزاری جماران 🆔 @bibliophil
ای آنکه نیست مقصدی جز سوی او... 🆔 @bibliophil
سبزه‌ام را می سپارم دستِ آقای نجف طالِعم دستِ علی باشد برایم بهترست اِعتقاد هــر کسی باشد برایش محتــرم سیزده را دوست دارم روزِ حیدراست 🆔 @bibliophil ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Quran Aghaiee 21.mp3
4.04M
📖 (تندخوانی) جزء بیست و یکم 🎤 استاد معتز آقایی 🆔 @bibliophil
صورتش را پوشاند و کیسه‌ی نان را بر دوش گذاشت، اشک از چشم‌هایش جاری می‌شد، می‌دانست امشب، بابا به آرزویش رسیده و حالا در کنار مادر است، اما این چیزی از داغ کم نمی‌کرد‌. وارد خرابه شد، کودکی که پدرش در خیبر کشته شده بود سویش دوید و گفت: امشب دیر آمدی! مژده بده! علی را کشتند. حسن بن علی تکه‌ای نان جو از کیسه درآورد و زیر لب فرمود: خدایش رحمت کند. 🆔 @bibliophil
بیشتر اوقات لباس سفید بر تن داشت. موهای انبوهی داشت ولی موهای جلوی سرش به خاطر استفاده مکرر از کلاه‌خود در جنگ ریخته بود. هرگاه می‌خواست وارد خانه پسرش شود، در را می‌کوبید و اجازه ورود می‌گرفت و به امام مجتبی می‌فرمود؛ اگر ادب نباشد آدمی چیزی جز چهارپایی بی‌خاصیت نیست! ریشه ادب را در عقل و خرد می‌دانست. در پس دادن امانت حساس بود و آن را پایه بنیادین اسلام معرفی می‌کرد و بر این باور بود امانت را باید پس داد حتی به قاتل فرزندان پیامبران. 📒امیرگلها 🆔 @bibliophil
خوش و خندان و بسیار شوخ طبع بود و همین را دشمنان‌ش نقطه ضعف حکومت‌داری‌اش می‌دانستند. وضو گرفتن برای غذا خوردن را نیکو می‌شمرد. انگور را دوست داشت و آن را خورش میوه‌ها می‌نامید و با نان می‌خورد. وقت باران، زیر باران می‌رفت و محاسن‌ش خیس می‌شد و می‌گفت؛ این آب نزدیک عرش خدا بوده. چهار انگشتر داشت: یاقوت، عقیق، فیروزه و آهن‌چینی لباس پنبه‌ای را بهترین لباس می‌دانست. مثل پیامبر عطر را رد نمی‌کرد. هیچ کس جز او شجاعت خواندن سوره توبه را برای مشرکان نداشت. هیچ کس جز او جای پیامبر نخوابید درحالی که جان‌ش در خطر بود. هیچ‌کس جز او پرچم‌دار تمام جنگ‌های پیامبر نبود. هیچ‌کس جز او اولین مومن و یاور دین پیامبر نبود. هیچ کس جز او چهل قدم در خیبر را با خود نبرد. هیچ‌کس جز او با دشمن به انصاف رفتار نمی‌کرد. در جنگ‌ها اجازه می‌داد فرار کنند. با کسی که سلاح زمین می‌گذاشت کاری نداشت. 📒 امیرگلها 🆔 @bibliophil
♦️ وصیت حضرت علی(عليه‌السلام) به حسنین پس از ضربت خوردن 📒«نامه‌ی ۴۷ نهج‌البلاغه» 🔹شما را به ترس از خدا سفارش می‌کنم، به دنیا پرستى روى نیاورید، گر چه به سراغ شما آید، و بر آنچه از دنیا از دست مى‏‌دهید، اندوهناک مباشید، 🔹حق را بگویید، و براى پاداشِ الهى عمل کنید و دشمنِ ستمگر و یاورِ ستمدیده باشید. شما را، و تمام فرزندان و خاندانم را، و کسانى را که این وصیّت به آنها مى‌رسد، به ترس از خدا، و نظم در امور زندگى، و ایجادِ صلح و آشتى در میانتان سفارش مى‌کنم، زیرا من از جدّ شما پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم شنیدم که مى‌‏فرمود: «اصلاح دادن بین مردم از نماز و روزه‌ی یک‌سال برتر است». 🔹خدا را! خدا را! درباره‌ی یتیمان، نکند آنان گاهى سیر و گاه گرسنه بمانند، و حقوقشان ضایع گردد! 🔹خدا را! خدا را! در باره همسایگان، حقوقشان را رعایّت کنید که وصیّت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّمِ شماست، همواره به خوشرفتارى با همسایگان سفارش مى‏‌کرد تا آنجا که گمان بردیم براى آنان ارثى معیّن خواهد کرد. 🔹خدا را! خدا را! درمورد‌ِ قرآن، مبادا دیگران در عمل کردن به دستوراتش از شما پیشى گیرند. 🔹خدا را! خدا را! در باره‌ی نماز، چرا که ستون دین شماست. 🔹خدا را! خدا را! درباره‌ی خانه‌ی خدا، تا هستید آن را خالى مگذارید، زیرا اگر کعبه خلوت شود، مهلت داده نمى‏شوید. 🔹خدا را! خدا را! در باره‌ی جهاد با اموال و جانها و زبان‏‌هاى خویش در راه خدا. 🔹بر شما باد به پیوستن با یکدیگر، و بخشش همدیگر، مبادا از هم روى گردانید، و پیوند دوستى را از بین ببرید. 🔹امر به معروف و نهى از منکر را ترک نکنید که بدهاى شما بر شما مسلّط می‌گردند، آنگاه هرچه خدا را بخوانید جواب ندهد! (سپس فرمود). 🔹اى فرزندانِ عبدالمطلّب: مبادا پس از من دست به خونِ مسلمین فرو برید. و بگویید، امیر مؤمنان کشته شد، بدانید جز قاتلِ من کسى دیگر نباید کشته شود. 🔹درست بنگرید! اگر من از ضربت او مُردم، او را تنها یک ضربت بزنید، و دست و پا و دیگر اعضاى او را مبرید، من از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم شنیدم که فرمود: «بپرهیزید از بریدن اعضاى مرده، هر چند سگ دیوانه باشد» 🆔 @bibliophil