شبیه پنجرهای سمت این حرم، هرروز
نگاه عاشق من سوی مشهد است آقا
#بیست_و_هشتمین_شب_چله_امامرضایی
#چله_امام_رضایی
🆔 @bibliophil
03.Ale.imran.102.mp3
2.41M
🎧 تفسیر صوتی قرآن کریم
🌺 قسمت ۱۰۲ | سوره آلعمران | يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ
🎤 آیتالله قرائتی
👇هر روز تفسیر قرآن: ۸min
#قرآن
#تفسیر_قرآن_صوتی
#کتاب
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
🆔 @bibliophil
مـیخواهم پسرم را بکُشم.
تا امید برنگشته باید کار را تمام کنم.
صدای تیک تیک ساعت پذیرایی و نفسهای یکی درمیانم را میشنوم.
کنار گوشم داد میزند:«از دروغ متنفرم».
دست روی گوشم میگذارم
و چشمم را باز و بسته میکنم:
«دروغ نگفتم!».
📒 شبآبستن/ محدثه قاسمپور/ نشر صاد
🆔 @bibliophil
جلوی تلویزیون دراز کشیدم. مامان از آشپزخانه آمد. روی مبل نشست. خودم را جمع و جور کردم. بالش را توی بغلم گرفتم و نشستم. به صفحهی تلویزیون خیره شدم.
النگوهای توی دستش به لبهی میوه خوری کریستال خورد و جیرنگ جیرنگ صدا داد. بزرگترین پرتقال را برداشت. دستم را توی دست دیگر کوبیدم. «بزن دیگه اَه» گرد پوستش را کند. پوست دراز شده را توی پیش دستی گل دار گذاشت. گلپر و نمک را به پرتقال زد. کنار دستم گذاشت. «من نمیدونم اینا برنده شن چی به تو میرسه!» چشم از تلویزیون برنداشتم. «نگا کن. دروازه خالی رو زد تو هوا» داور سوت پایان را زد.
مامان شبیه بازیکنی که توپ به پایش رسیده، بالش و ظرف پرتقال را رد کرد و خودش را به دکمهی روی دستگاه رساند. دکمه را فشار داد و لبخند پیروزی زد. جلوی صفحهی سیاه ایستاد. «نگفتم از قم بیای جلوی من دراز بشی توپ بازی اینا ببینی. جوون عذب رو زمین خدا راه بره، زمین نفرینش میکنه. تو اون حوزه چی بهتون یاد میدن؟!»
یک قاچ پرتقال توی دهانم گذاشتم و خندیدم. آب پرتقال را از دور لبم پاک کردم.«خدایی اینا رو نمیگن!»
📒 شبآبستن/ محدثه قاسمپور/ نشر صاد
🆔 @bibliophil
📒آدرس نشر صاد در نمایشگاه کتاب
✅ نمایشگاه حضوری
📍مصلی امام خمینی (ره)
شبستان اصلی، راهرو ١٨، غرفه ٣٩۶
📆 ١٩ تا ٢٩ اردیبهشت ماه
✅ نمایشگاه مجازی
📬 به آدرس: https://book.icfi.ir
📆 ١٩ تا ٢٩ اردیبهشت ماه
🆔 @bibliophil
بغض قلم
اگه وقت کنم براتون خلاصهای ازش قرار میدم.
خوب یادم نرفته که دیروز قول دادم
براتون خلاصهای از کلاس دیروز قرار بدم.
کلاس مخاطبشناسی رمان نوجوان با استاد زهرا محسنیفر که دکتری جامعهشناسی دارند.
استاد محسنیفر ابتدا درباره مفهوم نوجوانی صحبت کردند و گفتند: نوجوانی یک مفهوم نو و جدید که پژوهش زیادی درباره اون انجام نشده.
از نگاه جامعهشناسها فرد محصول جامعه است و نوجوان هم در جامعه شکل میگیرد.
در نوجوانی، رشد قسمت پشت مغز نوجوان که کارش پرداختن به رویا و تخیل و هیجان سرعت بیشتری نسبت به قسمت جلو پیشانی که مرکز تفکر و منطق دارد. برای همین نوجوان به خاطر فیزیک مغز بیشتر هیجانی و پرخاشگر به نظر میرسه.
سالهاست ما نوجوانی یک مشکل، بحران و مسئله میبینیم که باید جلوش بگیریم، حلش کنیم در حالی که نوجوانی یک منبع، یک ظرفیت مهم برای جامعه است.
سالهای جنگ ظرفیت نوجوانها کشور از جنگ نجات داد. ولی الان نگاه جامعه به نوجوان منفی، نسل z، گودزیلا و... بهشون میگیم.
نویسنده باید بدونه برای چه نوجوانی مینویسه؟! نوجوان گودزیلا یا نوجوانی که خودش ظرفیت
طبق تحقیقات استاد در مرکز تبیان به یک سری پرسونا درباره نوجوان رسیدند.
پرسونا چیه؟ معطوف به تولید یک محصول
مثلا آبمیوه ساناستار برای نوجوان تولید شد چون مزههای بیربط باهم قاطی کرد: به و آلبالو / چون نوجوان دنبال ربط دادن بیربطهاست.
ما حدود ۹ تا پرسونا داریم که ابزار شناخت نوجوان، در یک محصول در یک کتاب ۴ تا از اونها شاید وجود داشته باشد.
پرسونا معطوف به آرزوهای شخصیت، نوع باور دینی، فرهنگ، رسانههای استفاده شده و...
کتاب کارش اینکه تجربهای که نوجوان نمیتونه در زندگی عادی تجربه کنه رو به او هدیه میده.
بیشتر فروش کتاب ما کتاب کودک و نوجوان و متاسفانه کتب ترجمه شده که بعد بررسی کتابها بیشترین مسئله پیدا کردن پدر بوده.
یکی از مشکلات نوجوان و پرسوناها در نوجوان ایرانی احساس بد نسبت به بدن که هم در نوجوان دختر هم در نوجوان پسر داریم. فکر اینکه به اندازه کافی لاغر نیستم، دماغم بزرگ، زیبا نیستم و...
این اتفاق بخشی تحتتاثیر بلاگرهاست.
نوجوان از نظر دانش و بینش که جایگاه آن مغز اقناع نمیشه، نوجوان گرایشهاش که جایگاه آن دل هست باید تغییر کند.
هنر عنصر اصلی تغییر گرایشهاست.
حجاب رو با دانش نمیشه به نوجوان داد. با بحث علمی بلکه با دل و بحث گرایشی باید جلو رفت.
پاتوق نوجوان باشگاه و کافه است. باشگاه و رژیم چون از بدن راضی نیست.
یکی از پرسوناها نوجوان گیمر که عمدتا درونگرا هستند و اهل حرف زدن نیستند. گیمر دنبال درآمدزایی از بازی. نوجوان بیفکر و هدر دهنده عمر نیست.
در بازی میتونه انقدر شجاع باشه که در حالت عادی نمیتونه.
کتابهای عاشقانه اولین انتخاب نوجوانها بعد فانتزی، ژانر وحشت و کمیک و روانشناسی
شعرهای فاضل نظری مورد علاقه نوجوان چون عاشقانه است.
در ارتباط با نوجوان به مثلث زیر توجه کنید.
به نوجوان احساس شایستگی بدید.
به نوجوان احساس انتخاب کردن بدید.
به نوجوان احساس پذیرش بدید.
پذیرش یعنی اگر اشتباه هم کرد شما او را دوباره میپذیرید. احساس انتخاب یعنی خودش حس کنه که انتخاب میکنه و انتخابش مهمه.
یک مشکل جامعه ما پدر و مادرها نمیتونن این سه ضلع مثلث به نوجوان بدن و نمیتونن با او حرف بزنند.
🆔 @bibliophil
نويسندگان باید هم برای نوجوان با پرسونا گیمر کار تولید کنند هم برای نوجوان علاقمند به بدن، هم برای نوجوان مذهبی، هم نوجوان مشکل دار با پدر و مادر و....
برای هر کدام هم با مختصات خودش باید رمان نوشت و کار تولید کرد.
💐پایان خلاصه کلاس خانم محسنیفر
🆔 @bibliophil
هدایت شده از شهرزاد داستان📚📚
تبریک به خانم محدثه قاسم پور عزیز بابت چاپ کتاب شب آبستن. قلمتان سبز و مانا باد.🌸❤️🙏
@shahrzade_dastan
دوستانی که میپرسید درباره نحوه خرید کتاب شبآبستن متاسفانه کتاب در بخش مجازی نمایشگاه قرار نگرفته، و اگه نمایشگاه رفتید میتونید به غرفه نشر صاد در راهرو ۱۸ مراجعه کنید.
بابت محبت تکتکتون ممنونم ❤️
03.Ale.imran.103.mp3
2.54M
🎧 تفسیر صوتی قرآن کریم
🌺 قسمت ۱۰۳ | سوره آلعمران | وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ۚ وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ
🎤 آیتالله قرائتی
👇هر روز تفسیر قرآن: ۸min
#قرآن
#تفسیر_قرآن_صوتی
#کتاب
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
🆔 @bibliophil
فاطمه دوست داشت که اختالرضا
خطابش کنند آن قدر که به نسبتش
با علیبنموسیالرضا مباهات میکرد.
خودش این لقب را به خود داده بود.
📒کتاب بهسپیدی یک رویا
🖌 فاطمه سلیمانی
🦋زندگی داستانی حضرت معصومه
#یامعصومه
#بغض_قلم
🆔 @bibliophil
608K
📒مروری بر کتاب آینهداران آفتاب
🔹قسمت چهل و سوم/ منزل یازدهم خزیمیه
🖌استاد محمدرضا سنگری
👇شناختی نو از یاران امامحسین
#از_مبعث_تا_عاشورا
#بعثت_حسین
#آینهداران_آفتاب
#بغض_قلم
🆔 @bibliophil
مصیبتنامه/ قسمت اول/ ویژه ایام نمایشگاه کتاب 😒😄
مامانجان امروز قدم بر دیدهام نهادند و اتاقم را به نورجمال مبارکشان روشن نمودند.
برپای خواسته، بوس بر دستشان نهاده و بر کنار خود نشاندم. در ساعت هدیهای پیشکش کردند به مناسبت روز دختر.
از شدت ذوقزدگی حالم دگرگون شد تو گویی از شرابی طهور نوشیده بودم.
هدیه این بود که ۲۰۰ هزار تومان وجه رایج مملکت به مناسبت روز دختر بردار و برای خودت کتابی خریداری کن و خرکیفشو از این بخشش ملوکانه.
گشتی انفسی و آفاقی در سایت نمایشگاه کتاب زدم و دیدم که کتاب قاف را به قیمت پارسال هم نمیتوانم بخرم.
پارسال با ۲۵۰ تومان به کوه قاف سفر میکردیم و امسال با یک میلیونتومان
با مناعتطبع هدیه مادرجان را نپذیرفتم و به خودش بازگرداندم تا بعد.
#ادامه_دارد
🆔 @bibliophil