#مستقیم_کرمان
۶۸ ساله بود از تهران.
با همرزمهایش آمده بود کرمان زیارت. بعد از مراسم ِ شب سالگرد، از کرمان زده بودند بیرون. وقتی خبر را شنیده بودند،
دوباره برگشته بودند برای خون دادن..
🖌 #زینب_عطایی
🆔 @bibliophil
#مستقیم_کرمان
نصفه شبی تو این سرما، زن و شوهر دوقلوها رو بغل زده بودن برگشته بودن تو مسیر گلزار.
گفتم چرا دوباره برگشتید این وقت شب؟
خانم گفت: بمب منفجر کردن که این مسیر خالیشه، برگشتیم این اتفاق نیفته. بگیم به خاطر شهدا هنوز این مسیر شلوغه!
گفتم برا بچهها نترسیدید؟
آقا گفت: شهادت خونوادگی میچسبه
🖌 #زینب_عطایی
🆔 @bibliophil