02.Baqara.137.mp3
1.75M
🎧 تفسیر صوتی قرآن کریم
🌺 قسمت صد و سی و هفت | سوره بقره |
🎤 آیتالله قرائتی
👇هر روز تفسیر قرآن: 9mint
#قرآن
#تفسیر_قرآن_صوتی
#کتاب
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
🆔 @bibliophil
💬 امام حسین، علیاصغر (علیهمالسلام) را از گهواره بیرون آورد. او را روی دست گرفت و گفت: آیا کسی هست که جرعهای آب دهد؟
دختر بچه وارد تعزیه شد و بطری آب را به امام تعارف کرد.
🖼 داستانک از امیرشادپور؛ مجموعه داستانکهای عاشورایی ده
🆔 @beheshtesamen
این کتاب دوجلدی پژوهشی نو و تازه است از تک تک یاران امام حسین (عليهالسلام).
یاران طبق زمان رسیدن به امام، طبق محل سکونت و قبیله، زمان شهادت و...
تقسیم بندی شدند.
هر یاری شناسنامه کاملی در کتاب دارد.
که از سن و سال، محل تولد، ویژگی شخصیتی و خانوادگی و رجزها و رفتارهایی که انجام داده، در کتاب موجود است.
نویسنده کتاب آقای محمدرضا سنگری که پژوهشگر برجسته حوزه عاشورا هستند و در جشنوارههای مختلف ادبی هم ایشان برگزیده شدند.
فهرست کتاب براتون قرار میدم.
🆔 @bibliophil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فهرست جلد اول کتاب آینه داران آفتاب
🆔 @bibliophil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فهرست جلد دوم کتاب آینه داران آفتاب
🆔 @bibliophil
بخشهایی از کتاب را براتون حتما قرار میدم تا شما هم از خواندن آن لذت ببرید.
کتابش خیلی گرون بود
ولی خیلی خوشحالم که خریدم.
۹۸۰ تومن 😭
ولی باسلام سه جلد چاپ قبلی داشت ۶۵۰
که یکیش قسمتم شد.
الان روی ابرهام 😂
🆔 @bibliophil
19.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
معرفی کتاب آینهداران آفتاب توسط استاد سنگری نویسنده کتاب
#آینه_داران_آفتاب
#محمدرضا_سنگری
#بغض_قلم
🆔 @bibliophil
👈 جمعی از دانشآموزان درباره #راهپیمائی_اربعین به آقا نامه نوشتند و خواستند برای پربارتر شدن سفرشون توصیههایی داشته باشند و آقا هم اینچنین پاسخ دادند ...
🔻همه بخونیم؛
بسمهتعالی
- زیارتتان قبول باشد عزیزان.
در این راهپیمائی مقدس، فرصت توجه و توسّل را از دست ندهید، و نیز فرصت تأمل و تفکر در مجاهدت سیدالشهداء علیهالسلام و هدف آن و برکاتی را که خداوند به این فداکاری بزرگ عطا کرده است. آن هدف، باید هدف هر انسان مؤمن باشد.
از خداوند توفیق و هدایت بخواهید و در راه آن هدف ثابت قدم بمانید.
سیّدعلی خامنهای
🆔 @bibliophil
02.Baqara.138.mp3
1.97M
🎧 تفسیر صوتی قرآن کریم
🌺 قسمت صد و سی و هشت | سوره بقره | صِبْغَةَ اللَّهِ ۖ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً ۖ وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ
🎤 آیتالله قرائتی
👇هر روز تفسیر قرآن: 10mint
#قرآن
#تفسیر_قرآن_صوتی
#کتاب
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
🆔 @bibliophil
اتفاقی در عالم افتاده...
اولین سالی بود که ایران موفق شده بود راه کربلا را باز کند. خون شهدا ثمر داده بود. صدام بود اما دیگر مانع نمیشد.
خوب خاطرم هست که بسیار سختگیرانه بود. مفاتیح و زیارت عاشورا در عراق یافت نمیشد! تازه در ایران مفاتیحهای جامع شیخ عباس قمی در ابعاد کوچک چاپ میشد. سنی نداشتم. اما بتازگی یکی خریده بودم و خیلی دوستش داشتم.
پدر بزرگم که آن را دید خیلی خوشش آمد. اجازه خواست که با خودش به کربلا ببرد. بحث این بود که کتاب را ورق ورق کنند یا نه. که نکند وسایل را بگردند و کتاب را بگیرند و دور بیندازند! تجربه تلخی از سفر حج داشت...
اما گفتند کوچک است و خلاصه کتابم را به امانت بردند. وقتی برگشتند خبری از کتاب نبود. پدر بزرگم گفت مردی عراقی و شیعه با گریه گفته ما از این کتب دعا نداریم. دسترسی نداریم. این کتاب را به من ببخش.
پدر بزرگم هم دو دستی تقدیم کرده. بعد که برگشتند، سعی میکرد از دل من در بیاورد. با این توضیح که نمیدانی چگونه گریه میکرد، درخواست میکرد و من غرق خوشحالی بودم که امانتیام در کربلا مانده. یعنی الان مفاتیحم کجاست؟؟
سالها از آن روزها گذشته و هر زمان سیل و شکوه جمعیت و فراوانی زوار از اقصا نقاط جهان و راحتی حرکت به سمت کربلا با ماشین شخصی و بدون ویزا از ایران را که میبینم یاد این داستان میافتم.
و فکر به تغییر روال تاریخ و جهت آن...
دو روز پیش هم یک کاروان از #هلند راهی کربلا شدند.
آیا هنوز معلوم نیست اتفاقی در عالم افتاده؟
معلوم نیست حماسهای شکل گرفته و واقعهای کبیر و جهانی در راه است؟ کجا و چه قدرتی هر سال توانسته بیش از سال قبلش جمعیتی میلیونی و رو به افزایش را از همه عالم یکجا جمع کند!؟
معلوم نیست از دل آلودگی و سیاهی و تباهی جهان، انفجاری از نور در حال وقوع است؟
چنین روزهایی را عراق تجربه کرده که خیلی هم از آن نگذشته.
اما امروز در کربلا و نجف چه خبر است و صدام کجاست؟
مکه، مدینه، قبرستان بقیع، فلسطین اشغالی مسجد الاقصی، اروپا، آمریکا، شرق و غرب عالم، تا انتهای افق...
اندکی صبر، سحر نزدیک است...
🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
#اربعین
#امام_حسین
#روایت_میماند
🆔 @bibliophil
انتشار یادداشتم برای کتاب قدمهای سر به هوا در خبرگزاری تسنیم
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1402/06/12/2950764/%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D8%B3%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D9%87%D9%88%D8%A7-%D9%82%D8%AF%D9%85-%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1
#یادداشت
02.Baqara.139.mp3
941.4K
🎧 تفسیر صوتی قرآن کریم
🌺 قسمت صد و سی و نه | سوره بقره | قُلْ أَتُحَاجُّونَنَا فِي اللَّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ
🎤 آیتالله قرائتی
👇هر روز تفسیر قرآن: 5mint
#قرآن
#تفسیر_قرآن_صوتی
#کتاب
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
🆔 @bibliophil
بغض قلم
تازهترین کتاب مجموعهی (قهرمان من) دربارهی شهید آرمان علی وردی است.
کتاب علیلندی، زینبخانم، عموقاسم، داداش ابراهیم، آقا محسن، آقا معلم و حاج همت قبلا چاپ شده بود.
داستانهای این مجموعه زیبا و خواندنی.
#قهرمان_من
#بغض_قلم
🆔 @bibliophil
پنجره را باز کرد. چشمش افتاد به آقا سید جواد که درخت ها را آبیاری می کرد.
یاد حرف پدرش افتاد: سید جواد سن و سالش بالاس. پسرش هم شهید شده و دست تنها براش سخته همه کارهای پارک و سر و سامون بده.
کتاب هایش را براشت و رفت پایین. شیلنگ را از دست پیرمرد گرفت و گفت: شما استراحت کن، من خودم کارهای باغ رو انجام می دم.
مردم وقتی از کنار پارک رد می شدند با دیدن آرمان تعجب می کردند. قیافه و لباس او به پارکبان های شهرداری نمیخورد.
بعضی از همسایهها، که آرمان را نمی شناختند، فکر میکردند او کارگر است و آمده به درختها آب بدهد. آرمان متوجه فکر آنها میشد، اما به روی خودش نمیآرود.
📒 کتاب آرمان عزیز
🆔 @bibliophil
02.Baqara.140.mp3
1.24M
🎧 تفسیر صوتی قرآن کریم
🌺 قسمت صد و چهل | سوره بقره |
🎤 آیتالله قرائتی
👇هر روز تفسیر قرآن: 6mint
#قرآن
#تفسیر_قرآن_صوتی
#کتاب
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
🆔 @bibliophil
هدیههایی که به خواهرزاده سهسالهام در پیادهروی اربعین امسال دادند!
ریحانه فقط چند ستون پیاده رفت نه همهی مسیر😭
امون از غریبی رقیه!
یتیمگیر آوردنش
تو کوچهها میزدنش 😭
#عکس_نوشته
#اربعین
#بغض_قلم
🆔 @bibliophil
یک ماجرای واقعی از طلبیده شدن زائر توسط امام حسین (علیهالسلام)
تا یار که را خواهد و میل اش به که باشد.
صبح زود جهت انجام دادن پرواز وارد فرودگاه امام خمینی (ره) شدم ،سالن فرودگاه شلوغ بود مسافران زیادی اونجا بودن و همگی در حال خدا حافظی از بستگانشون بودن و شاد و خوشحال
تو این جمعیت چشمم افتاد به یک عده که از همه بیشتر خوشحال تر و شور و حالی داشتند و منتظر گرفتن کارت پرواز بودن ،نگاه کردم به تلویزیون بالای کانتر اونها که ببینم کجا دارن میرن دیدم نوشته "نجف"
پیش خودم گفتم خوش به حالشون کاش روزی هم برسه منم با خانوادم بتونیم چند روزی جهت زیارت عازم بشیم. خلاصه وارد مرکز عملیاتمون شدم و خودمو معرفی کردم
اون روز قرار بود طبق برنامه قبلی به ارمنستان برم که یکهو مسول شیفتمون گفت
🌹فلانی شما برو نجف ! پروازت تغییر کرده!
خوشحال شدم و حکم ماموریتم را گرفتم و وارد هواپیما شدم.
بعد از یکساعت شروع کردیم به مسافرگیری. مسافرها خوشحال و خندان وارد هواپیما شدن و سر جاشون نشستن، آماده بستن درب هواپیما بودیم که مسول هماهنگی پرواز سراسیمه وارد شد و گفت:
❌ دو نفر باید پیاده شن!!!
پرسیدیم چرا؟
گفت: از دفتر مدیر عامل هواپیمایی گفتن بجاشون دو تا از کارمندها جهت انجام یکسری از کارهای مهم اداری امروز باید برن نجف. حالمون گرفته شد چون دست روی هر کدوم از این مسافرها میزاشتیم که پیاده شه دلش میشکست،کاری هم نمیشد کرد چون دستور داده بودن و میبایست انجام شه !
وارد اتاق خلبان شدم و ازش خواهش کردم اجازه بده از دو صندلی اضافه در اتاق خلبان جهت نشستن این دو کارمند استفاده بشه که متاسفانه موافقت نکرد😔
خلاصه لیست مسافرها را آوردند و قرار شد اسم دو نفر انتهایی لیست را اعلام کنند تا اونها پیاده بشن.
اسمها را اعلام کردند و قرعه افتاد به یک پیرمرد و یک پیرزن!
از هواپیما که داشتن پیاده میشدن نگاهشون یادمه که چقدر ناراحت و دل شکسته بودن.
🚀هواپیما به سمت نجف پرواز کرد و بعد از یکساعت و چند دقیقه رسیدیم به آسمان نجف.
منتظر اعلام نشستن هواپیما از طرف خلبان بودیم ولی اعلام نمیکرد و ما همچنان در روی آسمان نجف اشرف دور میزدیم.
نیم ساعتی گذشت که خلبان دلیل نشستن هواپیما را اعلام کرد و گفت به دلیل طوفان شن و دید کم قادر به نشستن نیست و میبایست برگرده فرودگاه امام تا هوا خوب بشه !
✈️ برگشتیم فرودگاه امام و درب هواپیما باز شد و مسول هماهنگی رفت اتاق خلبان و دلیل برگشت را پرسید و خلبان هم بهش گفت
اما با تعجب شنیدیم که مسول هماهنگی میگفت فرودگاه نجف بازه و پروازها داره انجام میشه و بعد از شما چند هواپیما نشست و برخواست کردن
🌹پیش خودم گفتم لابد حکمتی توی اینکاره !!!
رفتم پیش خلبان و گفتم:
کاپتان حالا که اینطوریه لابد خدا خواسته ما برگردیم این دو تا مسافر جامونده را ببریم ،کاش شما اجازه میدادی از این دو صندلی اتاق خلبان امروز استفاده میکردیم
خلبان که مسول ایمنی پروازه نگاهی بهم کرد و گفت :
شما فکر میکنید دلیل برگشتمون این بوده ؟! باشه برید صداشون کنید بیان
خوشحال پریدم از اتاق خلبان بیرون و رفتم پیش مدیر کاروان و گفتم:
شما تلفن این خانم و آقایی که پیاده شدن و دارید ؟!
🌺گفت: بله !
گفتم: سریع زنگ بزن ببین کجان خدا کنه تو فرودگاه باشن بهشون بگو بیان.
اونهم تماس گرفت و خواست خدا پیداشون کرد و آمدن (اون دوتا از فرط خستگی رفته بودن نمازخونه فرودگاه استراحت کنند و منزل نرفته بودن )
همه خوشحال و منتظر اومدنشون بودیم که دیدیم یک پیرزن و پیر مرد با غرور و خوشحال دارن میان.
پیرزن جلوی ما که رسید گفت:
فکر کردید کار ما دست شماست؟!
فکر کردید شما میتونید جواز سفر ما رو باطل کنید؟
چشمامون پر از اشک شد و ازش عذرخواهی کردیم
گفتم مادر خداروشکر که منزل نرفته بودید و حالا اومدید !
گفت : آخه شما بودید میرفتید ؟ با چه رویی بر میگشتیم خونه !
((حالا گوش کنید به حکایت جالبی که پیرزنه نقل کرد))
اینقدر حالمون خراب بود که اصلا نمیتونستیم راه بریم و رفتیم تو نمازخونه تا حالمون جا بیاد و بعد بریم خونه
🔴 پیش خودم گفتم یا امیرالمومنین و یا اباعبدالله و یا حضرت ابالفضل (علیهالسلام) شما اینهمه مهمون داشتی امروز ما دو تا فقط زیادی بودیم و شروع کردم به گریه کردن و بی حال شدم و خوابم برد.
تو عالم خواب و بیداری بودم که یک آقا سید بزرگواری اومد داخل نمازخانه و گفت:
❤مگه شماها نمیخواستید برید کربلا پس چرا نشستید؟!
عرض کردیم آقا نشد! نبردنمون !
فرمود پاشید خیالتون راحت برید کربلا !!!
میگفت تا چشمهامو باز کردم دیدم موبایل شوهرم داره زنگ میزنه و گویا شما گفته بودید بیاییم.
🌺 محمدرسول حبیب الهی سرمهماندار و سرتیم امنیت پرواز فرزینفر
🆔 @bibliophil
*#دلم برای حرمت پر میزنه...
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِ اللهِ، وَعَلَي الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنآئِكَ، عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ ]اَبَداً[ ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَي الْحُسَيْنِ، وَعَلي عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، وَعَلي اَوْلادِ الْحُسَيْنِ، وَعَلي اَصْحابِ الْحُسَيْنِ.
#ما_ملت_امام_حسینیم🏴
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_صل_علي_محمد_ال_محمد_وعجل_فرجهم *
@bibliophil
آنچه فانی نشود نور خداست!
در سال 1991 صدام دستور کشتار شیعیان در عراق رو صادر کرد و از سلاحهای شیمیایی برای سرکوب مردم نجف و کربلا استفاده کرد.
آنزمان، زیارت #کربلا در #اربعین جرمی با مجازات شکنجه و اعدام بود.
در سال 2021 اما، بیش از 16 میلیون نفر برای زیارت به کربلا رفته بودند!
🆔 @bibliophil
بغض قلم
📒روایت بیدست و پا 🖌 به قلم محدثه قاسمپور 👇روایتی از سفر اربعین ۱۳۹۷ ای عهده دار مردم بیدست
این روایت در سایت بانوی فرهنگ منتشر شد.
https://www.banooyefarhang.com/?p=10534
امروز خواهر جان!
روضه خانگی داشت.
نذری شعلهزرد بود.
با زعفران مشهد و گلاب کاشان!
عطر و رنگی بهشتی!
شابلون نداشتیم.
خودشان دست به کار شدند،
روی طلق شابلون درست کردند و با دارچین نام ارباب را نوشتند.
همدلی قشنگترین تصویر روضهخانگی خواهرم بود.
همان شرطی که امامعصر برای ظهور میخواهد و اربعین رزمایش همدلی و یکپارچگی است برای وفای به عهد!
امامعصر: اگر شیعیان ما که خدا آنان را در طاعتشان توفیق دهد، با دلهایی یکپارچه بر عهد خویش وفادار بودند، به یُمن لقای ما نائل میشدند و سعادت دیدار ما به آنان روی میآورد.
#اربعین
#بغض_قلم
🆔 @bibliophil