eitaa logo
بغض قلم
649 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
325 ویدیو
35 فایل
هیچ چیز جای کتاب را پر نمی‌کند! هر روز اینجا دورهم چند صفحه کتاب می‌خونیم، اصلا هم درد نداره💉 📘 محدثه قاسم‌پور/کتاب‌‌ها: _پشت‌پرچم‌قرمز _شب‌آبستن _نمیری‌دختر ❌ارسال مطالب کانال بدون لینک، حلال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان_درختی_که_درب_خانه_حضرت_زهرا_س_شد_رمضانی.mp3
4.1M
📒مداحی داستانی👌 داستان درختی که درب خانه‌ی حضرت زهرا (سلام الله علیها) شد. 🎙مداحی آقای مجتبی رمضانی ‌🆔 https://eitaa.com/bibliophil 🆔 https://ble.ir/bibliophils
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
04.Nisa_.149.mp3
1.55M
🎧 تفسیر صوتی قرآن کریم 🌺 قسمت ۱۴۹ | إِنْ تُبْدُوا خَيْرًا أَوْ تُخْفُوهُ أَوْ تَعْفُوا عَنْ سُوءٍ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ عَفُوًّا قَدِيرًا اگر كار نيكى را آشكارا يا پنهان انجام دهيد، يا از لغزش و بدى ديگران درگذريد، بدانيد كه قطعاً خداوند بخشاينده تواناست. 🎤 آیت‌الله قرائتی 👇هر روز تفسیر قرآن: ۵min ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ       ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ  ↻ 🆔 https://eitaa.com/bibliophil 🆔 https://ble.ir/bibliophils
این‌روزها حوادث سوریه باعث شده یک عده بی‌فکر به سردار قاآنی توهین کنند. می‌خوام چندتا خاطره خواندنی از سردار قدس در زمان دفاع مقدس قرار بدم....
شب کربلای چهار و شب کربلای پنج بعثی‌ها شدید روی خط آتش می‌ریختند. سردار قاآنی آن زمان، فرمانده لشکر ۵ نصر و لشکر ۲۱ امام‌رضا را به عهده داشت. فرمانده لشکر طبق اصول نظامی باید ۱۵ تا ۲۰ کیلومتر پشت خط باشد. سردار آن شب‌ها وسط میدان بود نه توی سنگر بتنی. بچه‌های بسیجی نیروی تک‌ور یعنی نیروی تک‌تیرانداز که پایین‌ترین سطح مسؤولیتی در گردان است با فرمانده لشکر در کنار هم بودند این خیلی در مدیریت صحنه و در روحیه رزمنده مؤثر بود و یکی ویژگی‌های سردار بین بچه‌های رزمنده شجاعت اوست که سر زبان‌هاست.
یکی از جانبازهای دفاع مقدس تعریف می‌کرد: چهار یا پنج سال پیش سردار قاآنی را در حرم رضوی دیدم من را بغل کرد و برایم جالب بود که هنوز نام من را یادش بود و به همان اسم صدایم می‌زد و می‌گفت چه‌طوری حسین‌جان» اول شما باید جایگاه فرمانده لشکر را بدانید تا متوجه شوید این صمیمیت چه معنایی دارد. تا کارد به استخوان نمی‌رسید عصبانی نمی‌شد. سردار قاآنی عموماً با رأفت، توجیه، صحبت و مشکلات را حل می‌کرد، یک وقتی ما مأموریتی در جاده خندق داشتیم «در جزایر مجنون جایی بود که به آن جاده خندق می‌گفتیم» که آن مأموریت مشکلاتی داشت و بنده که آدم کم‌صبری بودم یک‌لحظه خطاب به ایشان با تندی گفتم این‌ چیزی که شما به من داری می‌گویی این‌کار را انجام بده می‌دانی چیست؟ ایشان فرمانده لشکر بود و من نیروی ایشان اما سردار خیلی بزرگوارانه و کریمانه گفتند که من می‌آیم در آن‌جا تا ببینم که وضعیت به چه صورت است، تا بتوانیم مشکل را حل کنیم. در صورتی که می‌توانست بگوید تو مسؤول این‌کار هستی و نباید کوتاهی کنی، برو کنار تا یک نفر دیگر جای تو بایستد، اما سردار به بهترین شکل ممکن با نیروهایش رفتار می‌کرد. 👇منبع
کتاب خاطرات شهید بابا‌نظر پر از خاطرات شجاعت سرداران دفاع‌مقدس مخصوصا سردار اسماعیل قاآنی
سرعت اتفاق‌ها از طوفان‌الاقصی به بعد آنقدر بالاست که ما آدم‌های معمولی توان درک درست آن را نداریم. به نظرم درست‌ترین کار توکل به خدا و اعتماد به فرمانده و سربازان اوست. از هرجنگی و حادثه‌ای می‌توان گذشت اگر ویروس تفرقه و افتادن ما به جان هم و ناامیدی درگیرمان نکند. اگه آقامون نیومد نذاریم دلا بمیره ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا