🚩 پیامبر مظلوم اسلام.. همچنان مظلوم است
هنوز به دنیا نیامده بود که پدرش عبدالله رحلت کرد و #یتیم متولد شد. هنوز 5 ساله نشده بود که مادرش نیز رحلت نمود و او هجران مادر را هم در کودکی چشید. 8 ساله بود که پدربزرگش، آقای #قریش، که همچون چشمانش مراقب او بود، وفات نمود. و تحت سرپرستی عمویش #ابوطالب قرار گرفت. به پیامبری که مبعوث شد، قبیله خودش قریش اولین و بزرگترین دشمنان او شدند. هرگاه برای دعوت فردی به اسلام، تلاش میکرد، و ندا میداد: «بتها را نپرستید، زنا نکنید، دزدی نکنید، فرزندانتان را نکشید، تهمت نزنید، پاکیزه باشید، خود را بشویید، مال یکدیگر را نخورید، ظلم نکنید، به یکدیگر رحم کنید، به فقرا کمک کنید، به یاد خدا باشید و..» اشراف قریش و حتی عمویش ابولهب، با نیش و تمسخر، قلب پاکش را می آزردند. سالها #مسلمانان و پیروان او را آزار دادند و بر سنگهای داغ مکه شکنجه نمودند تا «احد احد» نگویند. سه سال مسلمانان بی پناه را در شعب ابیطالب از آب و نان و همه نیازهای اولیه انسانی تحریم کردند. تا ابوطالب زنده بود کسی جرات تعرض به جانش را نداشت. سال دهم بعثت ابوطالب و همسرباوفای #رسول_الله(ص) رحلت کردند. آزارهای قریش شدت گرفت. هر لحظه جانش در خطر بود. به طائف رفت بلکه از آنجا مامنی برای خود و دیگر مسلمانان بیابد. پیران لجوج طائف، کودکان و اوباش را اجیر کردند و با سنگ و چوب به جان شریف و پاک او افتادند و زخمی و مجروحش ساختند.😔 دست به دعا برداشت که خداوندا! تو شاهد باش.. و مرا در تبلیغ دینت یاری فرما..
چهل تن از چهل تیره قریش، جمع شدند تا شبانه او را بکشند. اما تقدیر خداوند چنین بود که مردانی از #یثرب به او ایمان آوردند. آن دو قبیله اوس و خزرج، که دویست سال بر سر هیچ و پوچ با هم میجنگیدند، خسته و پژمرده از جنگهای دائم، تشنه #صلح بودند. تشنه مردی که برایشان صلح و آرامش بیاورد. کسیکه به جنگهایشان خاتمه دهد و در زیر سایه امنیتش زندگی کنند. خداوند چنین تقدیر کرد که زندگی این مردم را با پیامبر نجات دهد. #انصار با شوق و رغبت با بهترین لباسها و عطرها و دف و دهل به استقبال #پیامبر آمدند. پیامبری که با پاهای زخمی و روح رنجور از شهرش از وطنش مکه رانده شده بود. با سرود «طلع البدر علینا».
و چه روز خوبی بود روز هجرت. چه روز تاریخ سازی. چه تاریخ مبارکی. یوم الله بود روز #هجرت. اول ربیع الاول.
🔺 و چه بد قومی بودند قریشیان. حتی پس از هجرت راحتش نگذاشتند. سال دوم با جنگ #بدر، سال سوم با جنگ #احد و سال پنجم با جنگ #خندق به مصافش آمدند. و #یهودیان. این قوم همیشه فتنه گر. آنها که در کتب خود ظهور پیامبری از نسل ابراهیم در سرزمین حجاز را خوانده بودند و به بوی او به حجاز آمده بودند، وقتی او را یافتند و دکانهای خود را در خطر دیدند، بجز اندکی ایمان نیاوردند. پیامبر(ص) با آنها پیمان صلح و دوستی بسته بود و آن «بدترین قوم» و «اشد العداوه» از پشت به مسلمانان خنجر زدند. یهودیان بنی قینقاع به شعارهای زننده علیه مسلمانان و تعرض به زنان مسلمان برخاستند. یهودیان بنی نضیر قصد جان پیامبر را کردند و یهودیان بنی قریظه و #خیبر با بت پرستان! همدست شدند و جنگ #احزاب را علیه او به راه انداختند. علیه پیامبری که برای صلح و دوستی آمده بود و برای هدایت این کفار و مشرکان، چنان خود را به زحمت مینداخت که خدا فرمود نزدیک است که جانت را بر سر هدایت آنها بدهی. (فَلَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَّفْسَکَ) جنگ پشت جنگ علیه او به راه انداختند و همگی یک به یک به مدد الهی و جانفشانی مسلمانانی چون علی بن ابیطالب (ع) نابود شدند.
اما تقدیر الهی چنین بود که او فاتح به وطن و مولد خود برگردد. با ده هزار لشکر که با نمد پاهایشان را بسته بودند، به دروازه های مکه آمد. چنین آمد تا #مکه بدون اینکه خونی ریخته شود فتح شود و پس از پیروزی، مشرکان و حتی سردسته آنها #ابوسفیان را امان داد. فرمود هر کس در خانه اش بماند و علیه مسلمانان دست به شمشیر نبرد در امان است! این است رفتار پیامبر با بت پرستان جاهل و عنود و کینه توز. که بر سر او خاکستر و شکمبه گوسفند ریخته بودند و همه اموالشان را مصادره کرده بودند. این بود پیامبر صلح و مهربانی و عاطفه.
💚مظلوم به دنیا آمد. مظلوم زندگی کرد. مظلوم پیامبری کرد. و مظلوم رحلت کرد. و همچنان مظلوم است.
چنان مظلوم که پس از بعثتش، وقتی جهان در قرون وسطی و تاریکی به سر میبرد، وقتی امپراتوری #ایران، خواندن و نوشتن را برای توده ها ممنوع کرده بود، و امپراتوری #روم حمام را شیطانی میدانست، و دو امپراتوری 700 سال به جان یکدیگر افتاده بودند، برای جهان، ندای صلح و دانش و پاکی و اخلاق و برابری و ترحم بر فقرا و ضعیفان و عدالت را آورد.
او همچنان #مظلوم است. برای جهانی که او را نمی شناسد..
#محمد_عبدالهی
📌رابطه حضرت #فاطمه با #مادرشوهر
پس از #هجرت رسول خدا(ص) از مکه،
حضرت فاطمه زهرا(س) و حضرت فاطمه بنت اسد نیز بلافاصله به همراه امیرمؤمنان علی(ع) به #مدینه هجرت کردند.
فاطمه بنت اسد، پس از #ازدواج پسرش امیرمؤمنان علی(ع)با حضرت #فاطمه(س) تا زمانی که زنده بود، در کنار آنان زندگی می کرد و امور خانه، میان او و #عروسش تقسیم شده بود و به ایشان کمک می کرد.
لذا مدتی فاطمه بنت اسد در خانه عروسش اموری همانند #آب آوردن و تهیه #مایحتاج زندگی را برعهده داشت و در این مدت حضرت فاطمه(س) با مادرشوهر خود با نیکی و سازش زندگی می کرد.
📚ذهبی، تاريخ الاسلام و وفيات المشاهير و الأعلام، ج3، ص621
هدایت شده از شنود ۳۱۳
🗒 قایقی باید ساخت ...
(شهر در محاصرۀ تجدد)
استاد مهدی جمشیدی
۱. اهل معنا میبینند و میگویند که میدان توپخانه، همچنان وضع انقباضی دارد؛ گرفته و فروبسته و تلخ و تاریک است. در آن نفس نمیتوان کشید. حزنآمیز و گداخته است. نور ندارد و گرفتار خفقان است. بیش از صد سال پیش، شیخفضلالله نوری را در میدان توپخانه به دار کشیدند و مردمان، به قتل وی رضایت دادند. معصیت، اجتماعی بود و بدینسبب، چندی بعد، جمهوری رضاخانی از راه رسید و دودمان مردمان را بر باد داد. شیخ شهید گفت که در پس صحنۀ مشروطه، فتنهها نهفته است و بساط دین برچیده خواهد گفت. مشروطه، مقدمۀ #کشف_حجاب شد و دیانت، به زنجیر تجدد انگلیسی افتاد. و امروز، حتی جغرافیای شهادت شیخ نیز فروبسته است.
۲. در لجنشهر تهران چهها که نمیگذرد؛ به #فاحشهخانه شبیهتر است تا شهر. #هرزگی غوغا میکند در امالقرا. #فسق و #فجور از در و دیوار شهر فرومیریزد. خیابان، اندرونی زنان و دختران #بیحیا شده.برهنگی از موی سر، به نیمتنه و پایینتنه رسیده. فساد، سکۀ رایج شده. مردان،#غیرت خویش را بالا آوردهاند و نوامیسشان را تاراج چشمهای خیابانی نهادهاند. از مردانگیشان، جهازات جسمیشان مانده و بس.رسم #دیاثت را آموختهاند. زن در این شهر، چونان شئ لذیذ شده که اگر امکان تمتع لمسی از او در میان نباشد، دستکم تمتع بصری، رواست.#تبرج، رواج یافته و #عفت،متروک گشته. حریم و حرمت، بر باد نسیان رفته و کثافات مکتوم، جسارت تجاهر یافتهاند.#سگ را فرزند میشمارند و به خانه راه میدهند و در آغوش میگیرند. حرام و حلال و طهارت و نجاست را کنار نهادهاند.#سگبازی و#سگگردانی، تفرج و تفریح فراغتشان است. سر در آخور شبکههای تجددی دارند و القائات آنان را نشخوار میکنند. استعمار، استحمارشان کرده. مسخ و مستحیل شدهاند؛ چنانکه موبهمو، آداب و رسوم تمدن ضالۀ غرب را بهجا میآورند. ابلیس، چه معرکهای به راه انداخته در آخرالزمان. مردمان، از راه رفته بازگشتهاند و عهد قدسی را به چوب عصیان شکستهاند.
۳. مؤمنان در#مشقتند و خوندل میخورند. خوف دارند از حضور در خیابانها. زبان بستهاند تا مبادا گرگان برهنه، هوچیگری کنند. در خویش فرو رفتهاند و دلسردند از وعدههای بیفرجام و معلق حاکمان. بسی#دروغ شنیدهاند و با اعتماد، بدرود گفتهاند. کار از غمض بصر گذشته است؛ باید از خیابان حذر کنند. در امان نیستند از سیلاب لجامگسیختگی اصحاب زن، زندگی، آزادی. زبالهها و چرکهای وجودی اینان، راهی جز عزلت، پیش رو ننهاده. وقتی نمیتوان گفت، باید گریخت. باید#هجرت کرد از#دارالفساد. فاسقههای شهری، فزونی یافتهاند و فتح سنگر به سنگر کردهاند. نه به#شرع تمکین میکنند و نه به#قانون. هم از خیرگی چشمهای#هوسباز و گرسنه، لذت میبرند و هم از دهنکجی به انقلاب خمینی.#رکیکگو و حقیر و بیمایهاند. جز تن ندارند که عرضه بدارند. تنزده و بدناندیشاند و با اندامشان، تجارت خیابانی میکنند. عفت میفروشند و هوس میخرند. لجن می پراکنند و فضیلت میسوزانند. بیهویت و بیریشه و بوقلمونصفت هستند و به اندکبادی، فرومیریزند. به وسوسهای، میشکنند و به وعدهای، خام میشوند. ظهورات زنانهگیشان، خیابان را خفه کرده و در دلها، آشوب افکندهاند. شهرآشوبی فاسقهها، نام دیگر نافرمانی مدنی است.
۴. حاکمان، ادعای#دیانت دارند، اما از عمل، بیبهرهاند. مصانعه و مداهنه را برگزیدهاند و مرعوب بازی روایت شدهاند. حاکمان، به#قدرت میاندیشند نه حقیقت. طمع تداوم جلوس بر کرسی#ریاست دارند و بدینجهت، همدل با اهتمام عوام به اسافل اعضایند. دولت، علیل و عقیم است و مبدأ تساهلوتسامح. طبیب#کارنابلدی را به قدرت رساندند تا شاید وفور رأی، مشروعیت بیافریند، اما نه به این مقصد رسیدند و نه کار خلق، بهسامان شد. درد روی درد، انباشته گشته و ستون معیشت، در آستانۀ فروریختن است. از دین گریختند تا دنیا را در آغوش بگیرند، اما از هر دو ماندند و به مرداب عجز غلتیدند. نان رفت و ایمان نیز. باران رفت و آسمان نیز. بر سر قدرت، فضیلت را معامله کردند. دین را به کنار نهادند و جانب دنیا را گرفتند. احکام شرع مقدس را بر اساس روایات جان لاکی، تفسیر میکنند. تجدد، سلطان درونشان است و تدین، لقلقۀ لسانشان. دولت طبیبان، راه علاج نمیداند و بینسخه و پریشان و سرگردان است. گرداگرد خویش میگردد و همچنان، چشم به عنایات و کرامات واشنگتن دارد. حاجی واشنگتنهای قجری، امروز بیشترند. عهد قجر رفت، اما روشنفکران قجری، همچنان#قدرتنشین و صاحبکرسیاند.#مذاکره با#شیطان را بر ذکر خدا ترجیح میدهند و#التماس را بر عمل. بیطرح و معطلند و چشمانتظار گشایشهای واشنگتنی، تا شاید در امتداد برجام، ننگنامۀ دیگری را گردن بنهند.
مخلص کلام، با چماق تکثر، بر سر تدین میکوبند و اضداد هویتی را برمیتابند.
@mahdi_jamshidi60