هدایت شده از نهج البلاغه
#سبک_زندگی را از #نهج_البلاغه بیاموزیم (۲۵۲)
وقال علیه السلام:
......
فَبَاءَ بِوِزْرِهِ،
وَقَدِمَ عَلَى رَبِّه
اسِفاً لاَهِفاً، قَدْ (خَسِرَ الدُّنْيَا وَالاْخِرَةَ، ذلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ).
حکمت ۳۴۴ نهج البلاغه
امام علیه السلام فرمود:
......
وبه سبب آن، گناهانى بر دوش كشيده
و وزر آن را بر عهده دارند،، درنتيجه وزر ووبالش به گردن آنهاست
و با افسوس و دريغ بر پروردگار خود وارد مى شوند
ومصداق اين آيه شريفه هستند: «(خَسِرَ الدُّنْيا وَالاْخِرَةَ ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ)؛ هم دنيا را از دست داده هم آخرت را و اين است زيان آشكار».
بخش چهارم:
امام علیه السلام: حال اينگونه افراد را مصداق خسران مبين دانسته است، زيرا انسان گاه بهره اى مىبرد؛ ولى به دنبال آن گرفتار خسارت مهمى مى شود؛ مانند اينكه غذاى بسيار لذيذى مى خورد و به دنبال آن گرفتار بيمارى هايى مى گردد. اين خسران است اما نه خسران مبين.
يا اينكه اموال نامشروعى فراهم مى كند و با آن چند صباحى به عيش و نوش مى پردازد؛ ولى عذاب طولانى مدت الهى را براى خود فراهم مى بيند.
اين، «خسران مبين» است كه امام علیه السلام: با استفاده از آيات قرآن در بالا به آن اشاره فرموده است. اما ممكن است ازنظر ظاهربينان خسران مبين نباشد.
«خسران مبين» جايى است كه از راه نامشروع، اموال و ثروتهايى گردآورى وكاخهايى بنا مى كند و بى آنكه كمترين بهره اى ببرد، رها كرده به ديار باقى مى شتابد در حالى كه مسئوليت همه گناه آن بر دوش اوست.
از آنجا كه بسيارند كسانى كه به همين سرنوشت گرفتار مى شوند و انسان نمى داند جزء كدامين دسته است، جاى آن دارد كه به هوش آيد و به جبران گذشته بپردازد.
شاهد گوياى اين مطلب داستانى است كه طبرى در كتاب خود در حوادث سال ۶۱ نقل مىكند وى مى گويد:
عبيدالله بن زياد پس از اقدام عمر سعد به قتل امام حسين علیه السلام: به او گفت: آن نامه اى كه به تو نوشتم و دستور قتل حسين را دادم كجاست؟ (گويا مى خواست آن را بازپس بگيرد و خود را از مسئوليت آن جدا كند)
عمر گفت: من دستور تو را انجام دادم ولى آن نامه از بين رفت.
ابن زياد گفت: حتمآ بايد آن نامه را بياورى.
عمر باز هم گفت: نامه از بين رفته است.
ابن زياد گفت: به خدا سوگند بايد نامه را بياورى.
عمر گفت: به خدا قسم اين نامه حتى به دست پيرزنان قريش هم رسيده است تا عذر مرا در مدينه بر آنها آشكار سازد. به خدا سوگند من تو را نصيحتى درباره حسين كردم؛ نصيحتى كه اگر به پدرم سعد بن ابى وقاص كرده بودم حق او ادا شده بود.
عثمان بن زياد، برادر عبيدالله بن زياد در آنجا حاضر بود گفت: عمر راست مى گويد. به خدا سوگند من دوست داشتم كه تمام طايفه بنى زياد تا روز قيامت در بينى مردانشان مهارى بود و حسين به وسيله آنها به قتل نمى رسيد.
راوى اين روايت مى گويد: به خدا سوگند عبيدالله بن زياد اين سخن را كه شنيد سكوت كرد و انكار نكرد. آرى او هم مى دانست كه مصداق خسر الدنيا والآخرة شده است.
پایان شرح حکمت ۳۴۴ از آیت الله ناصر مکارم شیرازی
@nahj_ir
هدایت شده از تفسیر قرآن
درس یکصد و نود و چهارم
تفسیر آیه ۱۸۰ سوره #بقره از تفسیر نور
کُتِبَ عَلَیْکُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّهُ لِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَی الْمُتَّقِینَ (۱۸۰)
بر شما مقرّر شده که چون یکی از شما را(نشانه های)مرگ فرا رسد،اگر مالی از خود به جای گذارده،برای پدر ومادر ونزدیکان به طور شایسته وصیّت کند،این کار حقّ و شایسته پرهیزکاران است.
نکته ها:
* بعضی ها فکر می کنند وصیّت کردن،زمینه ی زود مردن است،در حالی که یک نوع دوراندیشی است واینکه می فرماید: هنگام مرگ وصیّت کنید.چون آن لحظه،آخرین فرصت است وگرنه می تواند سالها قبل از فرا رسیدن مرگ،وصیّت کند.
* بعضی وصیّت کردن را واجب دانسته اند،امّا از جمله ی «حَقًّا عَلَی الْمُتَّقِینَ» استفاده می شود که این عمل مستحبّ است وگرنه می فرمود:«حقا علی المؤمنین»
* در آیه ی شریفه به جای کلمه«مال»از کلمه«خیر»استفاده شده شاید به آن خاطر باشد که مال و ثروت،مایه ی خیر و نیکی است و آنچه در اسلام مورد انتقاد قرار گرفته،مال حرام یا علاقه ی زیاد به مال یا ترجیح دادن مال بر کمالات فردی و نیازهای اجتماعی و یا استثمار مردم برای تحصیل آن است.
* وصیّت باید بر اساس«معروف»یعنی عقل پسند باشد،نه از روی کینه و انتقام و یا مهرورزی های بی جا و بی رویه.چون از ارث،تنها بعضی از بستگان بهره مند می شوند آن هم به مقدار معیّن،لذا اسلام سفارش می کند اگر در میان فامیل کسانی هستند که از ارث محرومند و یا سهم ارث آنان اندک است با وصیّت،در مورد توسعه ی سهمیّه آنان اقدام نماید،ولی اگر کسی در این وصیّت رعایت عدالت نکند و یا ظلمی را روا دارد،گناه کبیره انجام داده است.
شخصی با داشتن کودکانی صغیر،تمام اموال خود را در راه خدا بخشید.چون پیامبر صلی الله علیه و آله متوجّه شدند، پرسیدند با این مرده چه کردید؟ گفتند:او را دفن کردیم.
فرمود:اگر قبلاً به من خبر داده بودید،اجازه نمی دادم او را در قبرستان مسلمانان دفن کنید،چرا که او با داشتن این همه فرزند،برای آنان هیچ مالی نگذاشته و همه را در راه خدا داده است.
* وصیّت،کار دقیقی است که اگر خدای ناکرده با بی توجّهی انجام شود و بعداً عامل فتنه و ناراحتی هایی گردد،تمام کارهای خیر محو می شود.از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده است که فرمودند:گاهی انسان شصت سال عبادت می کند،ولی چون وصیّت نامه ی خود را عادلانه تنظیم نمی کند،به دوزخ می رود.
@alquran_ir
هدایت شده از خانواده امن
مادران و پدران آگاه
(۴۳)
حقوق فرزندان
آنچه والدین باید بدانند و نسبت به فرزندان خود انجام دهند:
پرورش حيا:
والدين وظيفه دارند خصلت حيا و عفت را در فرزندانشان پرورش دهند. على عليه السلام فرمود:
من قل حياؤ ه قل ورعه
یعنی:
هر كسى كه صفت حياء در او كم باشد پارسائى او كم خواهد بود.
همچنين آن حضرت فرمود:
الحياء يصد عن فعل القبيح
یعنی:
حياء انسان را از كارهاى ناشايست باز مى دارد.
اساسا كسى كه حياء نداشته باشد، ايمان ندارد، هم چنان كه امام صادق عليه السلام فرمود:
لا ايمان لمن لا حياء له.
از منظر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله يكى از وظايف والدين در مورد انجام حقوق فرزندان تقويت روحيه پاكدامنى و عفت است.
آن حضرت فرمود:
حق فرزند دختر بر عهده پدر آن است كه سوره نور را كه حاوى آداب حجاب و عفاف و پاكدامنى است ، به او بياموزد.
امام باقر عليه السلام نيز در اين زمينه مى گويد:
دخترى كه به حد بلوغ رسيد جايز نيست بدون حجاب باشد.
@amn_org
آمار نگران کننده!
خبرهای نگران کننده دکتر فرشاد مؤمنی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی از برخی شاخصها در ۴-۳ سال اخیر: «رتبه پاکدامنی ایران در سال ۹۹ به ۱۴۹ و شاخص فلاکت همین سال هم به حدود ۷۰ درصد رسیده است!»
آقای روحانی! آیا این آمارها هم ربطی به تحریم و آمریکا دارد؟! تا کی کشور را به حال خود رها میکنید؟!
هدایت شده از عرفان، اوج ناز
#سفارشهای_امام_صادق_عليه_السّلام_به_عبداللَّه_بن_جندب (۵۲)
از آیت الله مصباح یزدی
ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺍﺑﺰﺍﺭ ﺍﻧﮕﺎﺭﯼ ﺩﻳﻦ ﻭ ﺟﻬﻞ ﺩﻳﻨﯽ
ﻗﺮﺁﻥ ﮐﺮﻳﻢ ﻳﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻫﺪﺍﻑ ﺑﻌﺜﺖ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﺍﺻﻠﺎﺡ ﺍﻧﺤﺮﺍﻓﺎﺕ ﻭ ﺗﺤﺮﻳﻔﺎﺗﯽ ﻣﯽﺩﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﻳﻦ ﭘﺪﻳﺪ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ:
ﻟﻴﺒﻴﻦ ﻟﻬﻢ ﺍﻟﺬﯼ ﻳﺨﺘﻠﻔﻮﻥ ﻓﻴﻪ.
ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﮐﻠﺎﻡ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻫﻢ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﻧﻈﺮ ﭘﻴﺶ ﻣﯽﺁﻳﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ، ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﻣﺒﺘﻠﺎ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﻟﺖ ﻣﯽﮔﺮﺩﻧﺪ.
ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ «ﺗﺎﺑﻮ»ﻫﺎ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﻧﺤﻮ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻣﺪﻩ؛ ﻳﻌﻨﯽ ﺩﺭ ﺍﺛﺮ ﺟﻬﻠﯽ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﯼ ﺩﻳﻦ ﻭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ.
ﺍﻣﺎ ﺩﻟﻴﻞ ﺍﻳﻦ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺟﻬﻞ ﺍﺯ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺭﻳﺸﻪ ﮐﻦ ﻧﺸﺪﻩ، ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺟﻬﺎﻟﺖﻫﺎ ﺩﺍﻣﻦ ﺯﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﻋﻠﯽ ﺭﻏﻢ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﻧﻴﺰ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺩﺭ ﺍﺻﻠﺎﺡ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻣﺮﺩﻡ ﻭ ﺯﺩﻭﺩﻥ ﺟﻬﺎﻟﺖ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻮﺷﻴﺪﻩ ﺍﻧﺪ. ﺍﻳﻦ ﺟﻬﺎﻟﺖﻫﺎ ﺩﺭ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻳﺸﻪ ﺩﻭﺍﻧﺪﻩ، ﻭ ﻣﺤﮑﻢ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩﻡ، ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﻋﻮﺍﻣﻠﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﺭﻭﺍﺝ ﺟﻬﻞ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﻣﻊ ﺑﻮﺩﻩ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺩﻳﻦ ﺩﺍﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ. ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﻳﺪﻧﺪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﺘﺪﻳﻦ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﭘﻴﺮﻭ ﺍﻧﺒﻴﺎ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻣﯽﺩﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻳﻦ، ﺳﻴﻨﻪ ﭼﺎﮎ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺩﻳﻦ ﺭﺍ ﺟﺪﯼ ﻧﻤﯽ ﮔﻴﺮﻧﺪ: ﺩﭼﺎﺭ ﺟﻬﺎﻟﺖ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ.
ﺩﺭ ﺳﻔﺮﯼ ﮐﻪ ﭼﻨﺪﯼ ﭘﻴﺶ ﺑﻪ ﺍﻣﺮﻳﮑﺎﯼ ﻟﺎﺗﻴﻦ ﺩﺍﺷﺘﻢ، ﻳﮑﯽ ﺍﺯ ﮐﺸﻴﺶﻫﺎ ﺻﺮﻳﺤﺎ ﻣﯽﮔﻔﺖ: «ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻳﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﺍﺳﻘﻒﻫﺎ ﻭ ﮐﺸﻴﺶﻫﺎ ﺍﻋﺘﻨﺎﻳﯽ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﺣﺮﻑﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ. » ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺧﺼﻮﺻﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ: «ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺮﺩﻡ ﺣﺮﻑﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ، ﺑﻠﮑﻪ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻫﻢ ﺍﻳﻦ ﺣﺮﻑﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ. »
ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺁﻧﻬﺎ، ﺩﻳﻦ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﺳﺖ. ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺩﻟﻴﻞ، ﺍﮔﺮ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﺑﻮﺩﻥ ﺁﻥ ﻣﻌﺘﻘﺪ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﺟﺪﯼ ﻧﻤﯽ ﮔﻴﺮﻧﺪ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺣﺪ ﺁﺩﺍﺏ ﻭ ﺭﺳﻮﻣﯽ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻗﺒﻞ ﺁﻥ، ﺍﺭﺗﺰﺍﻕ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ.
ﺑﺪﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ، ﺩﻳﻦ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺑﺎﺯﻳﭽﻪ ﺍﯼ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭﻣﯽ ﺁﻳﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻥ ﮐﻪ ﺳﻔﺮﻩ ﯼ ﺯﻧﺪﮔﻴﺸﺎﻥ ﺭﻧﮕﻴﻦ ﺷﻮﺩ ﺳﻌﯽ ﺩﺭ ﺗﺒﻠﻴﻎ ﺁﻥ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺗﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺷﺸﺎﻥ ﺑﻴﺎﻳﺪ، ﺗﺎ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﻗﺒﺎﻝ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﻨﺪ. ﮔﺎﻫﯽ ﻫﻢ ﺍﻳﻦ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺗﻮﺟﻴﻪ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻭﺭ ﻧﺸﺪﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺩﻳﻦ، ﻣﺎ ﻣﺠﺒﻮﺭﻳﻢ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﻳﻦ ﻃﻮﺭ ﺗﺒﻠﻴﻎ ﮐﻨﻴﻢ.
ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﮐﻠﻴﺴﺎﻫﺎ ﮐﻤﺎﺑﻴﺶ ﻫﻤﻴﻦ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. ﺑﺴﻴﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺭﺍ ﻗﺒﻠﺎ ﺣﺮﺍﻡ ﻣﯽﺩﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﻣﯽﮐﺮﺩﻧﺪ، ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻳﺪﻧﺪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖ ﮐﻨﻨﺪ، ﻋﻘﺐ ﻧﺸﻴﻨﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺣﻠﺎﻝ ﺷﻤﺮﺩﻥ! ﻧﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻋﻠﺖ ﮐﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﺟﺪﻳﺪﯼ ﭘﻴﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﺑﻠﮑﻪ ﻣﯽﮔﻮﻳﻨﺪ ﺍﮔﺮ ﺍﻳﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﻧﮑﻨﻴﻢ، ﻫﻤﻴﻦ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﯼ ﺭﺍ ﻫﻢ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺴﻴﺤﻴﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﻧﮑﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﻦ!
@nazz_ir
هدایت شده از صحیفه سجادیه
💠💠💠💠💠💠💠💠💠
💌 در محضر صحیفه: ۶۶
دعای هشتم - فراز هفتم
🍀 وَ نَعُوذُ بِكَ مِنْ تَنَاوُلِ الْإِسرَاف🍀(۳)
🍀خدایا پناه میبریم به تو از اینکه
به اسراف مبتلا شویم🍀
💟پناه میبریم به تو از اسراف
وقتی قصد خودنمایی داریم
وقتی میخواهیم در مسابقه اجتماعی
کم نیاوریم
💟پناه میبریم به تو از اسراف
آنجا که چشم و هم چشمی؛
خودکم بینی؛
و عقده حقارت، ما را به تجمل گرایی میکشاند
💟پناه میبریم به تو از اسراف
آنجا که در ریخت و پاش
و ضایع کردن نعمت
به دنبال جلب قلوب و کسب اعتباریم
💟پناه میبریم به تو از اسراف
حتی آن زمان کهخود را سخاوتمند میپنداریم
و در انفاق و بخشش ولخرجی میکنیم
💟خداوندا پناه میبریم به تو از
عادی شدن و ارزش دانستن و همه گیر شدن اسراف در جامعه که ما را به اشتباه می اندازد
و آن را با آراستگی و تفریح و زیبایی و مهماندوستی و ... جایگزین میکنیم
💟💟💟💟💟💟💟💟🍁
@sahifeh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقای روحانی این فحشها رو یادته؟