علی زکریائی | بیناشو!
خدا عاقبتمون رو به خیر کنه... #قرار_ترک #بیناشو
کینه داریم تا کینه...
#قرار_ترک
حقد و کینه یعنی نگه داشتن دشمنی در قلب و منتظر فرصتی بودن برای عقده گشایی.
ملا محسن فیض کاشانی در تعریف کینه می گه: كينهتوزى يا حقد آن است كه آدمى در دل از ديگرى سنگينى احساس كند و بغض او را در دل خود جاى دهد و از او نفرت داشته باشد و همين حال را پيوسته ادامه دهد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «مومن کینه نمی ورزد»
از امام صادق عليه السلام نقل شده است:
حِقدُ المؤمنِ مَقامُهُ، ثُمَّ يُفارِقُ أخاهُ فلا يَجِدُ علَيهِ شَيئا، و حِقْدُ الكافِرِ دَهْرُهُ؛ كينه مؤمن يك لحظه است و زمانى كه از برادر خود جدا شد، در دل خود كينه اى نسبت به او نگه نمى دارد ؛ اما كينه كافر مادام العمر است.
علی زکریائی | بیناشو!
تاریخ از شخصیت های برجسته ای یاد می کنه که عمل به پیمان رو تا پای جونشون محترم می شمردند. در تاریخ زندگی سیاه حجاج می خوانیم وی به قتل گروهی فرمان داد. وقتی نوبت به قتل آخرین فرد رسید، صدای مؤذن برخاست. وی آن فرد را به یکی از مأموران خود سپرد که شب مراقب او باشد و او را صبح به دارالاماره بیاورد تا مجازاتش کند. وقتی هر دو نفر از مقرّ حکومت حجاج خارج شدند، آن فرد به مأمور حجاج رو کرد و گفت: من بی جهت گرفتار شده ام و به رحمت خداوند امیدوارم. تمنای من این است که به من نیکی کنی و اجازه دهی من امشب را به خانه خود برگردم و با همسر و فرزندانم وداع کنم و وصایای خود را بگویم، حقوق مردم را ادا کنم و فردا اول وقت پیش تو بیایم. مأمور حجاج از این درخواست در شگفت ماند و گفت: هرگز دیده ای مرغ از قفس بپرد و بار دیگر به قفس بازگردد. من چگونه تو را آزاد کنم، در حالی که امیدی به بازگشت تو ندارم. آن فرد گفت: عهد می کنم که فردا در اول وقت باز گردم و خدا را بر این عهد گواه می گیرم.
مأمور حجاج، لحظه ای منقلب شد و او را آزاد کرد. وقتی از دیدگاه غایب شد، سخت پشیمان شد و خود را در معرض خشم حجاج دید. آن شب تا صبح نخوابید. صبحگاه، آن مرد به پیمان خود عمل کرد و درب خانه مأمور حجاج را زد.
تا چشم مأمور به وی افتاد، گفت: چرا آمدی؟ گفت هر کس عهد کند و خداوند را به آن گواه بگیرد باید به آن وفادار باشد و از سوی دیگر به رحمت پروردگار جهان اطمینان کامل دارم.
مأمور او را به دارالاماره برد و سرگذشت خود را با حجاج در میان نهاد و از وفای او به پیمان خود سخت تعجب کرد. حجاج او را به مأمور بخشید و او نیز مرد را با کمال مهربانی آزاد کرد. هنگام آزاد شدن، از مأمور حجاج سپاس گزاری نکرد، ولی فردای آن روز بازگشت و مراتب حق شناسی را به جا آورد و علت تأخیر در عذرخواهی را چنین بیان کرد: «نجات دهنده واقعی من خدا بود و تو وسیله این کار. اگر اول از تو تشکر می کردم، تو را شریک نعمت خدا قرار داده بودم. لازم دانستم نخست از خدا تشکر کنم، آن گاه از تو قدردانی نمایم».
چنین انسان هایی تربیت یافتگان مکتب قرآنند و همواره این آیه ها را با گوش جانشان می شنوند که می فرماید: «الَّذینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَ لا یَنْقُضُونَ الْمیثاقَ؛ آنها که به عهد الهی وفا می کنند وپیمان را نمی شکنند.» (رعد:20) «وَ لا تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللّهِ ثَمَنًا قَلیلاً؛ و هرگز پیمان الهی را به بهای کم مبادله نکنید». (نحل:95)
#قرار_ترک
#بیناشو