فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لغتنامه رو اگه باز کنی، آقای دهخدا جلوی واژهی «بینهایت» نوشته «بیحدّ و بیپایان، چیزی که انتها نداشته باشد» ؛
قصـهی بینـهایتشـو ۶ هم به سـر رسـید، ولی قصـهی بینهایت، نــه!
هم ماجرای دورههای تکمیلی و بیشتر یاد گرفتنمون ادامه داره، هم اردوهایی که میشن بهترین سفر زندگیت، هم رفاقتمون... ازینا مهمتر، سبکزندگیِ بینهایتیه که پرقدرت ادامه داره!
و راستش، از اون جا که«عشق از شناخت میگذرد، اتفاق نیست!» ،
بزرگترین جایزهی بینهایت واسه همه، شروع رفاقت با خودِ خودِ حضرت بینهایته؛ همون"حضرتدوست، که هر چه داریم از اوست"!
(تو ذهن شما هم با صدای استاد پخش شد؟😁)
خلاصه که هستیم، کلی با هم کار داریم و کلی به فکرتونیم؛
بمونید برامون!
بابت زمان برنامه اختتامیه و اعلام جوایز درحال جمع بندی هستیم و طی هفته های آینده نتایج اعلام میشه!
#پایان_فصل_ششم_بینهایت ؛
#نقطه_سرخط ! ✌️🏻♥️
رفقای هنوز بینهایتینشدهت رو هُل بده سمت پیشثبتنام دورهی هفتم!
♾ @binahayat_ir
❥ یهکمم واسه یه ملاقات خصوصی وقت بذار😌
❥ دکـمهی OFF شـلوغـیای دنیا🤔
❥ یهبارشم کافیه تا مشتری شی😉
#لغتنامه_سلوکی
♾ @binahayat_ir
خیال میکردیم نیستید و خب پیش چشممان که نبودید و ما همینقدر بیشتر بلد نبودیم.
خیال میکردیم دورید؛ دور از نگاهمان، دور از قلبمان، دور از زندگیمان...
و چقدر بیپناه بود قلبِ خالی از شما و چقدر ترسناک بود دنیای بدون شما و روزها نمیگذشتند و شبها صبح نمیشدند...
تا وقتی که هرکداممان یکجوری پیداتان کردیم.
اصلش، شما خودتان را به هرکداممان یکطوری نشان دادید. ما که بلد نبودیم.
از راه شعری، جملهای، روایتی، تصویری، کتابی یا سرودی به ما تابیدید؛ قلبمان از شما پر شد و جهان 'با شما' تازه جهان شد و روزها قشنگ شدند و شبها مهتابی...
بعد، خیال کردیم باقی راه با ماست؛ که حواسمان پیش شما باشد، چشممان شما را ببیند، دستمان دست شما را رها نکند...
اما باز هم خودتان بودید که حواستان به ما بود، چشمتان به ما بود و دستتان محکم دست ما را گرفت؛ حتیٰ وقتی ما رها کردیم، اشتباه رفتیم و چیزی نمانده بود دورِ دور شویم.
به بهانهی این مناسبتِ توی تقویم که نام شما نورانیاش کرده، میشود بایستیم به 'مبارکباد' گفتن؟ میشود دست برداریم به خواهش؟ میشود ما را بشنوید به اجابت؟
میشود ما را برای خود خودتان بخواهید؟ میشود دل ما را محکم نگه دارید تا با هیچ تکانی نلرزد؟ میشود نگذارید عمرمان صرف جز شما شود؟
صاحـبِ زمان ما! امـید موعـودِ ما! فـرماندهی دل ما!
میشود این سـلامهای ما را بـپذیرید؟
#آقامبارکاستردایامامتت!
♾ @binahayat_ir
❓واقعاً بهترین و زیباترین چیزی که میشه بهش رسید تو این دنیا، چیه؟
⁉️چطوری میشه بهش رسید؟
‼️اصلا مگه میشه مگه داریم!
یه کتاب نـورسـیدهی جـمـعوجـور از خانـوادهی بینـهایت، پـر از جـوابِ سـوالایی که به ذهـنت رسـیده و نرسـیده!
کـتابـخـونهتو خـفـنتر کـن (:
#برگ
♾ @binahayat_ir
پرچمـت بالای گنبد داره دس تکون میده
گنبدت داره چه جلوهای به آسمون میده
کاشـیای حـرمـت، آدمـو آروم میکنه
چلچراغای رواقت، به آدم جنون میده
گاهی وقتا با خودم فک میکنم: امام رضا،
یه گوشه به کفترا نشسته آب و دون میده
یا امام رضـا! به خادمـت بگو چـرا فقط،
شکلاتاشو، به بچههای کارِوون میده؟!
یا امام رضـا! فـروشـگاهِ کـنار حرمت،
جنساشو تازگیا یهکم داره گرون میده
خوش به حال اون که سربند امام رضا داره
جوندادن برا امام رضا، خدایی جون میده
اربـعـین، یه مـوکـبه توی مـسـیر کـربـلا
که چاییش بوی گلاب ناب و زعفرون میده
✍🏻 مهدی جهاندار
♾ @binahayat_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثلاً منظرهی روبهروت، این نقطه از شهر شیرگاه استان مازندران باشه؛
یه لیوان هم کنارت، که بخار ازش بلند میشه؛
یه کـتاب خوب هم تو دسـتت...
#ایران_ورژنواقعی
♾ @binahayat_ir
هشـتم شـهـریـورمـاه ۱۳۹۸، شاید خاصترین و روشنترین روز بود واسه بـینـهـایـت؛ واسه این بینهایتی که الان شما میشناسیدش و همراهـشید؛ که اون موقع هنوز متولد نشدهبود! بخونید ماجراشو؛ ادامهی قصهی تولد بینهایت هم باشه طلبتون!
#قصه_بینهایت
♾ @binahayat_ir
ظرف ذهن آدمیزاد، واسه همهچیز جا نداره! پس خالیش کن واسه چیزی که مهمتره.
- امیرالمومنین علیهالسلام
(غُررالحکم،حدیث۱۶۳۶)
#کانکت
♾ @binahayat_ir
«بعضیا جهانشون کوچیکه دیگه... چیکار میشه کرد!»
#برگ (معرفی میکنم؛ هشتگِ ویژهی پستای مربوط به کتابمون هستن، امشب به دنیا اومدن. هشتگِ قبلیِ پستای مربوط به کتاب هم در سلامت کامل بازنشسته شدن.)
📚کهکشان نیستی
♾ @binahayat_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
-این؟ این که آبه!
مث دفعه قبل ، این یکی دو دقیقه رو تماشا کن و بیا دور هم دربارهش حرف بزنیم؛ این حس و این سوال پیش اومده برات؟ به نظرت عادیه یا چی؟ واکنشت چی بوده به این حس؟
♦️زمان شما برای شرکت در گفتوگوی این بار، تموم شده؛ منتظر گپ بعدی باشید!
♾ @binahayat_ir
بی نهایت
-این؟ این که آبه! مث دفعه قبل ، این یکی دو دقیقه رو تماشا کن و بیا دور هم دربارهش حرف بزنیم؛ ای
#شما
جالبه، چندین بار این کلیپو دیدم تا حالا.
بار اول گفتم عههه چه مثال خفنی زد زنه.
بار دوم رد کردم رفت. این بار سومه، گفتم بینهایت چیز الکی که نمیزاره! بزار تا ته ببینم شاید فرق داشته باشه.
ولی، خیلی نا امیدم برا آینده. همیشه یه سوال تو ذهنم میپیچه. که چی؟
میدونی، زندگی خوبی رو تا به اینجا تجربه نکردم. میشه گفت محبت کمی دریافت کردم و این روزا زیاد به این موضوع فکر میکنم. اصلا واسم مهم نیست کسی حس ترحم بهم داشته باشه. همین که بهم توجه کنه، کافیه.
حتی من همون روز مفروض جذاب رو هم تو ذهنم ندارم. یه روزایی داشتم، که حتی یادم نمیاد به چی فکر میکردم.
این اقیانوس، این آب، هیچ خوشحالی ای رو به من القا نمیکنه. برعکس، هی نا امیدم میکنه. کدر شده واسم.
تو اوج جوونیم، ولی فکرام انگار پیر شدن.
ولی شاید یه کم درک کنم این فیلمو. قبلنا میگفتم وای یعنی ۱۸ سالگیم برسه، خوشحال ترین آدم دنیام. الان، ۱۸ سالگیم رسیده و من، خستهِ خستم. به علاقم نرسیدم، در حالی که به راحتی میتونستم انتخابش کنم. ولی حتی مطمئن نبودم اون علاقمه یا نه؛ بخاطر همین به حرف بقیه گوش دادم.
جدیدا دارم از غم لذت میبرم.
ولی تنهایی خفتمو چسبیده و ولم نمیکنه.
کاش، یه خانواده عاشق تر داشتم.
بی نهایت
-این؟ این که آبه! مث دفعه قبل ، این یکی دو دقیقه رو تماشا کن و بیا دور هم دربارهش حرف بزنیم؛ ای
#شما
زندگی همه ما همینه....، دنبال اقیانوسیم ولی وقتی به دستش میاریم همون آبه، بحث اینه که دیگه دلخوشی هامون باعث دلخوشی و شادی نمیشن بحث اینه که شاید باید دنبال یه چیز فراتر باشیم....
بی نهایت
-این؟ این که آبه! مث دفعه قبل ، این یکی دو دقیقه رو تماشا کن و بیا دور هم دربارهش حرف بزنیم؛ ای
#شما
یاد یه روزی افتادم که یه نفر بهم گفت، چیزی که تو فکر میکنی یه روزی میرسه و اون روزهم رد میشه، به همین سادگی، تموم میشه و میره و تو دلت میخاد داد بزنی که ببینید منو آهای آدما امروز روز خاصه منه! اما بقیه خیلی عادی زندگیشونو میکنن و اون روز هم میگذره، میگفت اگه خودت بهشت نباشی، هیچ وقت بهشت نمیاد. خیلی دلم میخواست اینو زودتر میفهمیدم و زودتر خوشحال میبودم و زودتر میرفتم دنبال خودم و بهشت کردن خودم:)
بی نهایت
-این؟ این که آبه! مث دفعه قبل ، این یکی دو دقیقه رو تماشا کن و بیا دور هم دربارهش حرف بزنیم؛ ای
#شما
عجیب ترینش برا خودم این بود ؛
مثل چی همین چند ماه پیش استرس داشتم پای اخرین بازی پرسپولیس که اگه میبرد ، قهرمان میشد. با خودم میگفتم واای اگه جام بگیره چی میشه و فلان.
جام گرفتن ، جشن هم داشتن ، ولی من وقتی جام رو بالاسر بردن دیگه هیچ حسی نداشتم !
انگار دیگه هیچ هیجانی نداشت:(
البته که خوشحال شدم ،
ولی اون حسه رو نبودش ...
بی نهایت
-این؟ این که آبه! مث دفعه قبل ، این یکی دو دقیقه رو تماشا کن و بیا دور هم دربارهش حرف بزنیم؛ ای
#شما
کل زندگیم رو همینجوری بودم
ذوق ی اتفاق و داشتم مثلا اینکه تیزهوشان قبول شم .. وای ک چقد برای غش و ضعف میکردم و کل روز و شبم شده بود ک روزی ک نتیجه قبولیم و دیدم چقد خوشحال بشم و همه چی فرق میکنه .. روزش اومد و قبول شدم ، ذوقش بود ولی مثل اینکه مواد بزنی ؛ بعد چند روز تاثیرش رفت و برگشتم ب زندگیه عادی .. دوباره شور و شوق ی اتفاق دیگه توی زندگیم و رسیدن بهش و تموم شدنش و دوباره حس پوچی بعدش ... همونجا بود ک فهمیدم ک هیچی تو این دنیای مادی نمیتونه واسه همیشه راضی و خوشحال نگهم داره .. انگار همه چیز خیلی زود از بینمیره و عطشش خاموش میشه . گشتم دنبال چیزی ک بتونم بهش اعتماد کنم و اخرش دیدم تنها چیزی ک خوشحال میتونه نگهم داره واسه ی مدت نسبتا طولانی کمک ب مردمیه ک نیاز ب کمک دارن ....
امیدوارم ی روز بتونم از این چیزا فراتر برم و بالاخره ذوق خود واقعیم و پیدا کنم و ارامش داشته باشم
امیدوارم هممونبهش برسیم :)✨