eitaa logo
بی‌نشانه‌ها
1.3هزار دنبال‌کننده
331 عکس
73 ویدیو
13 فایل
کانال اشعار معارف اهل بیت علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
“ما به زودی به قـدس می­‌آیـیـم” اَلسّلامُ عَـلَـیکْ… مادرجان آمـدم بـه محضرتان! روزگاری اسـت در پـناهِ تـوإیم سـاکنِ نـورِ ­‌گـاهِ تـوإیم با تـو در زیرِ نـورِ چـادرِ تـو آمـدیم أربـعـیـن به خاطرِ تـو غرقِ امنیّت، عـافیـت، شادی نـعـمـتـی دلـنـشـیـن! بـه ما دادی نـورِ این شهر، نورِ توسـت بهتـریـن نشـانه‌ی توسـت مـات و مبهوتِ ایـن فضای عجیـب در صـفِ رفتـه رفتـه به نور، دل بـسـتـیـم اصلاً انـگار با شما هـستـیـم آنـچه در نورِ أربـعین پـیـداسـت مـا ناجـیِ کودکان تـویـی مادر بهرِ این نور، آسمـان تـویـی مـادر مـا در ایـن آسـمـان! سفر کردیـم دیگر از خویـش هـم گذر کردیم چون نگـاهـی به سوی تا تـو را نگـهـداریـم چـشـمِ در ایـن تشـنـه‌ی لطـفِ تـوسـت مادرجـان أربعیـن­‌ها اثـرگـذاریِ توست اصلِ این ، نورِ جـاریِ توست نورِ جاری ز ! در تـمـامِ و ما به دنبـالِ نـشـئـه‌ی حَـقّـیم تا دوباره به بـرگـردیم نورِ پاکـی که اصـل و ریشـه‌ی مـاسـت یـادِ او مـونسِ هـمـیـشه‌ی مـاسـت در پَسِ صـحنه بـا تـو همراهیم إذنِ از تو می­‌خـواهیـم بـارهـا بـه ما می‌گـفت: دیگـر ایـن روزهـا نباید خُـفت تا زمان هست بـاش همرهِ ، بـاش در راه است با که است نعمتِ ! اوست بـی‌نهایـتِ اوسـت تا زمـانِ هم قدم باش! زیرِ این بیـرَق کـاروانْ در مسیرِ آینده چشمه­‌ای شـد زلال و تـابـنـده نـورِ حق زیـن دریچه می­بـارد أربعیـن جنـسِ دارد سِیْلی از نورِ کـاروان جـاری است بر قـلوبی که غرقِ دیـنـداری است کاش یک عمـر بکنیم در همیـن صـحنـه زنـدگـی بکنیـم بـا صفاتی چـو أربعینـی­‌هـا پَر بگیـریـم بـا حـسیـنـی­‌ها زین پس آغازِ نورِ اَسـت یک جمـاعـتِ یـک دست با نگاه او همراه در ترازِ دیر یـا زود شیـرِ چون سپـاهـی شـود بـه هـم مُـلْـحَق غُرّشِ شیـر! خـانمان­ سوز اسـت بـر شـکارش همیشه پـیـروز اسـت بعـد از ایـن دوره مـی­‌شـود تـأویـل صحنه‌ی سخـتِ می­‌رسد طـبـقِ عصـرِ قدرت­ نمایـیِ پـس هم اکنون خطابِ بـا کـفّار مـی­‌دهیـم ایـن زمانه را هشـدار وقـتِ نابـودیِ شما شده اَست أربعیـن زین جهت به پا شده اَست ما به زودی به می­‌آییـم در کمـینِ شکـارِ آنهـاییـم خـانه، خـانه به جـستجو برویـم یک وجب هم ز حقّ نمی­‌گـذریـم راهِ حـقّ باز می­‌شـود زآنـجا با ورودِ به این همـان وعده‌ی خـدا بر ماست أربعیـن جـلـوه‌ای ز شیعـه بـاید دگر به هـوش آیـد بوی عظیم می­‌آید ما در این جنگ رفتـنی هستـیم بـر عَـدو تـیغ را ز رو بسـتـیـم حمله­‌ور می ‌شـویم بر کـفّار چـون هجومی بـه سرعتِ رعد و بـرقی ز بـاد و بارانیم با تو توفـنده­‌تـر ز طوفانیـم چون خروشی ز رعدِ بـارُقـه‌هـا همچو ضَـرْباتِ سختِ صاعقه­‌هـا بـر سـرِ دشمنـان فرود آییـم چـون جهـنّـم عـذابِ آنـهـایـیم از چپ و راسـت، وز در و دیوار سوی دنـیـای کـفر و استکبـار کوهـی از آتش و گُـدازه شویـم دم به دم یـک عـذابِ تـازه شویـم تـا بگیریم تـو را بـا بـه آتش کشیـدنِ آنها این رجز نیست التمـاسِ من اسـت صحبت از نحـوه‌ی سپـاسِ من اسـت تا أبـد گر دَهم برای تـو جان باز ممـنـونـم از محـبّـتـتـان ما به لطـفِ شما در ایـن راهیـم وز تَـهِ قلـب از تو می­‌خـواهیم إذنِ میـدان­‌مـان بـده مـادر تـا چـو شمشیـر در یـدِ لشـکرِ کفر را درو بکنیـم صحنـه را با تو زیر و رو بکنیـم همچو کـوه استوار می­‌مانیـم تا همیـشه درون میدانـیـم با تمـامِ وجـود می­‌تازیـم در حـریـمـت همیشـه وقفِ نـوریـم و غرقِ همـراهـی تا بیـایـد زمـانِ ✍🏻 شاعر: سید محسن مسعودی https://eitaa.com/bineshaneha
“مادر خواهد آمد…” زآن مهربانم، شُکری است بی‌نهایت گر راقبِ ظهوری! بشنو تو این حکایت “مادر خواهد آمد! مادر خواهد آمد!” بی‌مزد بود و منّت، هر نعمتی عطا کرد ! چقدر زیباست این مهرِ بی‌نهایت “مادر خواهد آمد! مادر خواهد آمد!” از هر طرف که دیدم جز رحمتش نیافزود ممنونم از تو مادر! با این همه عنایت “مادر خواهد آمد! مادر خواهد آمد!” با مهرِ مادریّ‌ات أُنسی عجیب داریم در بر گرفته ما را أنوارِ آشنایت “مادر خواهد آمد! مادر خواهد آمد!” می‌گفت هم نورِ محبتِ توست مادر! چه دلنشین است این صحنه‌ی لِقائت “مادر خواهد آمد! مادر خواهد آمد!” مولای تشنه لب را آبی نداد دشمن امروز می‌تَراود ! ز کربلایت “مادر خواهد آمد! مادر خواهد آمد!” با رعد و برق و ، چون سیل در بیابان باریم همچو طوفان بر دشمنِ ولایت “مادر خواهد آمد! مادر خواهد آمد!” وَالْعادِیاتِ ضَبْحا…! محصولِ أربعین‌ها است شهری به سوی بر پا شده برایت! “مادر خواهد آمد! مادر خواهد آمد!” چشمْ نوریم، افتاده‌ایم به پایت اَلْفَتْحْ! إفتتاحی است از کُنْهِ ماجرایت “مادر خواهد آمد! مادر خواهد آمد!” مادر! قبولمان کن تا همچو شیعیانت همگام تو بتازیم ای کوکبِ هدایت! “مادر خواهد آمد! مادر خواهد آمد!” (س) (س) ✍🏻 شاعر: سید محسن مسعودی https://eitaa.com/bineshaneha
40.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شانه‌هایت امتداد کوه صبر مرتضی‌ست” بی‌تو می‌ماند فقط رنجِ عبادت‌هایشان بی‌اطاعت از تو بیهوده‌ست طاعت‌هایشان! حرف‌ها در سینه داری و دریغا! مَحرمی... مردها در سینه می‌ماند شکایت‌هایشان! سکّه‌ها اهلِ طمع را چون غلامی می‌خرند لشگری رفتند و پایین بود قیمت‌هایشان! خونِ دل از سرزنش‌ها می‌خوری و می‌خورد بر دلِ آیینه‌ات سنگِ ملامت‌هایشان ای امیرِ صف‌شکن! صفّین به خود لرزیده است پیشِ شمشیرِ تو پوشالی‌ست هیبت‌هایشان! بر تنِ دشمن به جز پیراهنِ نیرنگ نیست نیستی یک لحظه غافل از سیاست‌هایشان شانه‌هایت امتدادِ کوهِ صبرِ مرتضی‌ست خم نخواهد کرد پشتت را خیانت‌هایشان تیزِ تیغِ ما به پایان می‌رسد تازه آن وقت است آغاز مصیبت‌هایشان ع ع ✍️ شاعر: جعفر عباسی https://eitaa.com/bineshaneha
“مادر مهربونه” عمر و جان و مالم باشد فدای مادر اصلاً هر چه داریم باشد برای مادر مادر مهربونه مادر مهربونه دیگر به مادر از غیر، دل بریدیم! دادیم عاشقانه، دل در هوای مادر مادر مهربونه مادر مهربونه مادر قبولمان کرد! تا در حریمِ خانه! باشیم خادمانِ صحن و سرای مادر! مادر مهربونه مادر مهربونه دستِ محبّتِ او ما را تربیت کرد! تا جمله خاک باشیم! در زیرِ پای ! مادر مهربونه مادر مهربونه هر لحظه می‌تَراود یک آسمان معارف! بر سفره‌ی کریمِ بی‌منتهای مادر! مادر مهربونه مادر مهربونه چون با این نور، جان گرفتیم! عمری است در شگفتیم از این عطای مادر مادر مهربونه مادر مهربونه در بَر گرفته ما را این نور! مادرانه! ماییم و زندگی در نورِ لقای مادر! مادر مهربونه مادر مهربونه از فاطمه بگیریم! با فاطمه بمانیم! وآن را بکار گیریم بهرِ رضای مادر! مادر مهربونه مادر مهربونه در مهدی زمینه‌ساز باشیم! چون عبدِ تابعِ بی چون و چرای مادر مادر مهربونه مادر مهربونه او اذن داده! تا ما با او! برای مهدی! سلام باشیم! در ماجرای مادر! مادر مهربونه مادر مهربونه جاری شدیم با هم در نورِ ! شاید قبولمان کرد این آشنای مادر مادر مهربونه مادر مهربونه با کاروانی از نور! در حرکتیم ! مجموعه‌ای هماهنگ از پرتوهای مادر! مادر مهربونه مادر مهربونه زهراست مهربانتر از هر پدر و مادر! دل بسته‌ایم به این نورِ دلربای مادر مادر مهربونه مادر مهربونه ما طالبِ ظهوریم… أَینَ بَقِیّةُ ألله…!؟ تا مستجاب گردد دیگر دعای مادر مادر مهربونه مادر مهربونه خواهد آمد! با دستِ انتقامش شادی خواهد آمد با او برای مادر! مادر مهربونه مادر مهربونه س س ✍🏻 شاعر: سید محسن مسعودی https://eitaa.com/bineshaneha