eitaa logo
بی‌نشانه‌ها
2.2هزار دنبال‌کننده
332 عکس
74 ویدیو
13 فایل
کانال اشعار معارف اهل بیت علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
بی‌نشانه‌ها
“بايد بتازم” از #كاروان جا مانده‌ام بايد بتازم پَر می‌كِشم مادر! به سويت در #نمازم بايد درونِ نورِ
خواهانِ زهرایی! در كربلايش! آنجا بيابی كاروان را در لِقايش! آن شهر در خود خانه‌ای آباد! دارد يعنی حريمِ كربلا أبعاد دارد! تا با ما بتاز و همسفر باش با ما در آن أبعادِ نوری! در سفر باش https://eitaa.com/bineshaneha
“در جستجوی امام” رفتم به سوی اصلِ ! در آرزوی امام گفتا: بتاز! در پیِ ! به جستجوی امام گفتم: که ابتدا و سرانجامِ آفرینش چیست؟ گفتا: که از امامِ جهان است! و رو به سوی امام! گفتم: صدورِ این کلِمات! از کجاست !؟ گفتا: تَکلُّمی! است ز نورِ درختِ! کوی امام! گفتم: که در کجاست أبعادِ غیرِ قابلِ وَصْف؟ گفتا: فراتر است! ز این گفت و گوی امام! گفتم: به سوی نور! ز دنیا چگونه باید رفت؟ گفتا: که با سکونتِ دائم! درونِ کوی امام! گفتم: که من فقیر و ضعیفم برای او گفتا: بخوان! نظام‌دارِ جهان را! به آبروی امام! گفتم: به کاروانِ ظهورش! چگونه یارانی است؟ گفتا: شبیه‌ترینِ خلایق! به خلق و خوی امام! گفتم: به چیست ارزشِ رفتارِ در قبالِ مَلِک!؟ گفتا: به فهمِ خواسته‌هایش! ز چشم و روی امام! س س عج عج ✍🏻 شاعر: سید محسن مسعودی https://eitaa.com/bineshaneha
شاپرک.pdf
حجم: 321K
قطعه‌ای از شعر دوش… رفتم! پیِ خورشید بگردم تا صبح! کوله بارم بر دوش…! شهر! در حالِ خودش بود! و سراسر خاموش…! اسب را زین کردم تا بتازم پیِ … چون اباالفضل! بتازم شب و روز تا شَوَم پنجره‌ای بهرِ …! زیرِ لب می‌گفتم غرق…! در فاطمه باش…! در حریمِ زهرا! وقف…! بر فاطمه باش…! حمد، مخصوص خداست… ربِّ عالم ز ازل تا به ابد بی‌همتاست… می‌ستایم او را… کاو خدایی یکتاست… از همان روز که با فاطمه همراهم کرد…! شب و روزم حمد است… ✍🏻 شاعر: سید محسن مسعودی https://eitaa.com/bineshaneha
3.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای مهربان‌تر از همه‌ی مادرانِ ما…! آن ابرِ ریشه‌ی همه‌ی قطره‌ها تویی! س س https://eitaa.com/bineshaneha
“مادر! کجا هستی؟” عزیزم! سایه‌ی روی سرم! مادر! کجا هستی؟ پناهم! تکیه گاهم! یاورم! مادر! کجا هستی؟ اگر طفلانه گم کردم تو را در کوچه‌ی دنیا دوباره بگذر از چشمِ ترم، مادر! کجا هستی؟ درِ امّیدها را بسته دیدم در خرابِ شهر بگشا امیدِ آخرم! مادر! کجا هستی؟ ببین! آتش گرفته چشمه‌ی چشمم بدون تو بیا ای آبشار کوثرم! مادر! کجا هستی ؟ سرم را زیر نورت می‌کِشی هر بار می‌آیی ستاره! ماه! خورشیدِ سرم! مادر! کجا هستی؟ فقط من با نسیمِ تو آرام می‌گیرم نسیمِ مهربانِ فاطرم! مادر! کجا هستی؟ کجا، کی یا چگونه باز می‌گردی من؟ بگو تا کی رَوَم زیر پَرَت، مادر! کجا هستی؟ عزیزم! مهربانم! مادرانه باز هم بازآ وجودم! سایه‌ی روی سرم! مادر! کجا هستی؟ س س ✍🏻 شاعر: دکتر محمدجواد عسکری https://eitaa.com/bineshaneha
‎⁨سید مجید بنی فاطمه – امام حسن⁩.mp3
زمان: حجم: 2.56M
🏴برا دیدن نشون تو چه کنم... من گم شده بدون تو چه کنم… 🎤سید مجید بنی فاطمه س س https://eitaa.com/bineshaneha
ما که جز نورِ تو نمی‌خواهیم ما که جز مهرِ تو نمی‌دانیم تا همیشه برای نصرتِ تو ما برایت غلام می‌مانیم س س https://eitaa.com/bineshaneha
“آستانِ مادر” ناتوانیم و توانِ ما! توانِ است! این همان قانونِ رایج در جهانِ مادر است داستانِ بچّه‌های کوچکِ شهرِ غریب وصفِ احساسات و لطفِ بیکرانِ مادر است با نگاهِ مادرانه ماجرایی فاطمی است باطنِ این ماجرا هم داستانِ مادر است مهربانی می‌کند با بچّه‌ها اُنسِ ما هم با نگاهِ مهربانِ مادر است فاطمه با اشتیاق از ما نگهداری کند بچّه هم در احتیاجِ آب و نانِ مادر است با معارف پرورش می‌داد ما را روز و شب وآن صدای مهربان! لحنِ بیانِ مادر است! نورِ مادر روشنایی می‌دهد بر قلبِ ما شاید این مفهومِ مُلکِ در نهانِ مادر است ما برای مهدویّت واردِ دنیا شدیم! چون ! مهدی نشانِ مادر است در درونِ کاروان هم‌پای مهدی می‌رویم کاروانِ مهدوی هم کاروانِ مادر است! سوی مادر پَر کشیدیم و به مادر می‌رسیم هر چه بالا می‌رویم باز آسمانِ مادر است حرکتِ ماه و ستاره گردِ خورشید آیه‌ای است کلِّ بر مدارِ کهکشانِ مادر است! چون ز دنیا می‌رویم إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُون…! کاین پیامی از سرای بی‌نشانِ مادر است ما خدا را با خدایی‌های او فهمیده‌ایم کاین کمی از رازِ قربِ آستانِ مادر است! س س ✍🏻 شاعر: سید محسن مسعودی https://eitaa.com/bineshaneha
به جنگِ کفر، با جواب برگردد به لطفِ فاطمه همراهِ آب برگرد! گذشت دوره‌ی محدود بودنِ یاران! به یمنِ او ورقِ این کتاب! برگردد س س https://eitaa.com/bineshaneha
وصفِ و رازِ کلامِ خدا تویی! یعنی که ابتدا تویی و انتها تویی! فهمم نمی‌رسید به انوارِ تو! جز از وجود تو که بابِ خدا تویی! س س https://eitaa.com/bineshaneha
“از مادر چه خبر؟” ای رفیق! از گذرِ خانه‌ی مادر چه خبر؟ از هوای خوشِ کاشانه‌ی چه خبر؟ بی خبر بودی و او راه نشانت می‌داد! از صراط و رهِ ریحانه‌ی مادر چه خبر؟ رفتی آن سمت که سوسوی مناجاتش بود؟ از فروغِ دلِ جانانه‌ی مادر چه خبر؟ شمع بود او که ز جان در رهِ جانان می‌سوخت از دلِ شعله و پروانه‌ی مادر چه خبر؟ خانه‌اش کعبه‌ی جان بود! کجایی اکنون؟ از طوافِ حرمِ خانه‌ی مادر چه خبر؟ تشنه بودی به تو از چشمه‌ی نوشاند ریزه‌خوارِ یَدِ شاهانه‌ی مادر! چه خبر؟ «من نباشم تا تو باشی» چه قَدَر ماند به یاد از الفبای سلوکانه‌ی مادر چه خبر؟ همچنان بر سر آن عهد که بستی هستی؟ خادمِ عاشقِ دردانه‌ی مادر! چه خبر ؟ نیمه شب‌های دعا، حسِّ مناجاتت کو؟ جان من، از لب شکرانه‌ی مادر چه خبر؟ راستی عطرِ گلابی که به روحت زد کو؟ از هوای خوشِ کاشانه‌ی مادر چه خبر؟ اشک‌هایی که به دنباله‌ی مادر می‌رفت حسِّ دلتنگیِ مستانه‌ی مادر چه خبر؟ حسِّ محضر چه شد؟ آن گرمی چشمانت کو؟ عاشق و واله و دیوانه‌ی مادر! چه خبر؟ قول دادی به غلامی! سرِ پیمان هستی؟ از غلامیِّ درِ خانه‌ی مادر چه خبر؟ س س ✍🏻 شاعر: دکتر محمدجواد عسکری https://eitaa.com/bineshaneha