بسم الله الرحمن الرحیم
📱 جدیدترین برنامه ها و تولیدات موسسه بینش مطهر در صفحه رسمی اینستاگرام 👇👇
🌐instagram.com/bineshemotahar
#جمال_السالکین
#آقا_سید_جمال_الدین_گلپایگانی
#بینش_مطهر
#بینش_و_رفتار_قرآنی
.....................................................
📱🌐instagram.com/bineshemotahar
✅ https://telegram.me/bineshe_motahar
☑️https://eitaa.com/bineshe_motahar
بسم الله الرحمن الرحیم
▫️✨تقديم كتاب #جمال_السالكين به محضر حضرت آیت الله احدي💠
عضو جامعه مدرسين حوزه علميه، استاد دروس خارج فقه و اصول💠
✨ايشان ضمن تقدير و تشكر، اين كار را بسيار كار ارزشمندی دانستند و همگان را توصيه به خواندن أين كتاب ارزشمند نمودند.
#جمال_السالکین
#بینش_مطهر
#آقا_سید_جمال_الدین_هاشمی_گلپایگانی
https://eitaa.com/bineshe_motahar
بسم الله الرحمن الرحیم
✨✨هفته وحدت_میلاد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ✨✨
🔵آیا بحث وحدت شیعه و سنی یک مساله سیاسی است که فعلا نیاز بعد انقلاب است یا یک مساله واقعی است؟
⚪️آیا اهل سنت که امامت امیرالمومنین 🔹علیه السلام🔹 را بعد از پیامبر 🔺صل الله علیه و آله و سلم🔺نمی پدیرند، می توانند برادر شیعیان باشند؟
🔵با توجه به مساله وحدت بین شیعه و سنی و اهمیت آن، تبری و لعن به ستم کنندگان حق اهل بیت و حضرت زهرا سلام الله علیها چه جایگاهی می تواند داشته باشد؟ در قبال اهل تسنن باید تولی داشته باشیم یا تبری؟
🖊پاسخ در کتاب #جمال_السالکین،✨ سیره شناسی علمای ربانی با تکیه بر #اندیشه_شهید_مطهری (مجلد دوم)✨
قابل مشاهده می باشد.
#هفته_وحدت
#بینش_مطهر
#جمال_السالکین
📍https://eitaa.com/bineshe_motahar
بسم الله الرحمن الرحیم
💠اولین جلسه از مرحله دوم - #دوره_های_ویژه_تربیت_استاد، صبح پنجشنبه،۱۵ آذر۱۳۹۷ در مرکز مطالعات راهبردی تربیت اسلامی برگزار شد.
📗 عنوان کتاب: سیره نبوی
بخش اول: درس اول از بینش و رفتار قرآنی ۲
🔺اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَ لاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ وَ لاَ یَۆُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ
🔸حیات از اوست و لحظه به لحظه حیات و زندگی به اذن او
هیچ چیزی از خود قوام و ایستایی ندارد مگر به او
باور به این حقیقت، #توحید_ناب است.
📚 بر هیچ علمی در عالم احاطه پیدا نمی شود، مگر به خواست او. هر علم مفیدی، اسلامی است حتی در دست کافر، عاریتی است، زیرا او خواسته تا کافر احاطه و دانستن بر مخلوقی داشته باشد و کشف نماید.
بخش دوم: کتاب سیره نبوی
⚪️تفاوت سیر و سیره:
🔹سیر: مشترک در خود دانی و سایر موجودات
🔹سیره: منطق عملی حاکم بر سیر
🔹 می توان در قرآن کریم، در قالب سیره پژوهی خصوصا در قصص آن، منطق عملی برای همه زمان ها و مکان ها یافت نمود.
🔹دین غیرکاربردی، دینی است غیرقابل دسترس، و بدون استخراج منطق عملی که قابل الگوگیری نیست.
⚪️ مفهوم بصیرت:
🔸انجام عمل و تعیین مصداق، بدون دستور مستقیم ولی بر اساس شناخت قانون کلی و سیره .
📌سیره مهدوی یعنی: عملی در زندگی که حضرت ولی عصر-عجل الله تعالی فرجه الشریف - از دیدن آن عمل خوشنود شوند.
⚪️ ارتباط با کتاب آزادی بندگی:
🔹انسان های بزرگوار، دارای سیره در زمینه های خود عالی هستند.
🔹انسان های صرفا بزرگ، دارای سیره در زمینه های دانی هستند.
🔗انسان های حقیر سیر دارند ولی سیره ندارند.
🖊 سیره بعد از، ▫️ وحی - قرآن کریم، ▫️عقل - استدلال، از منابع شناخت می باشد.
📢 کتاب #جمال_السالکین، بر اساس #سیره_شناسی_علمای_ربانی و متکی بر کتاب #سیره_نبوی، به #بینش_پژوهان 🔅خصوصا مرحله دو پیشنهاد می شود.
#سیره_نبوی
#جمال_السالکین
#ویژه_تربیت_استاد
https://eitaa.com/bineshe_motaha
📌📌📌نکته مهمی که در برخورد آقای قاضی;با امام خیلی مهم بود این است که آن دو نفری که امام را همراهی میکردند، وقتی از جلسه بیرون آمدند چون این برخورد آقای قاضی;با امام برای آنها خیلی سنگین بود به امام عرض کردند: آقای قاضی;را چگونه یافتید؟
امام بیآنکه کوچکترین اظهار گلهای حتی با اشاره دست یا چشم بکند،✨ سه بار گفت: من ایشان را فردی بسیار بزرگ یافتم. بیشتر از آن مقداری که من فکر میکردم. این عبارت امام نشان میداد که کمترین اثری از هوای نفس در امام نبود. چون هرکس در مقام و موقعیت علمی ایشان در حوزه قم بود و با او این برخورد و کمتوجهی میشد، اقلاً یک سر و دستی تکان میداد که با این حرکت میخواهد بگوید این برای من مهم نیست. ولی آن حرکات آقای قاضی;کوچکترین اثری در ایشان ایجاد نکرد که نفس امام را به حرکت وادارد و این خیلی قدرت میخواهد که ایشان نه تنها با آقای قاضی; مقابله به مثل نکرد بلکه به او تعظیم هم نمود و ما در تمام ابعاد و حالات امام به حقیقت دریافتیم که این مطلب را که درمورد آقای قاضی;میگوید از روی صدق و صداقت است. بر عکس ما که تمام وجودمان بسته به تعارفات بیپایه و ساختگی است. امام تمام این حالات نفسانی را در خود کشته بود.✨
❇️❇️❇️
📕این قضیه مربوط به #قبل_از_جریان_پانزده_خرداد است که امام به ایران بازگشت و به قم آمد. هر کس از فضلا و طلاب از امام درمورد آقای قاضی; میپرسیدند ایشان بسیار از او تجلیل مینمود و میگفت: کسانی که در نجف هستند باید از وجود ایشان خیلی استفاده بکنند.
بعدها آقای قوچانی;در جریان مقدمات انقلاب هر حادثهای که پیش میآمد میگفت: این قضیه هم در آن حکایت بود، بعد مکرر میگفت که: آقای حاجآقا روحالله;قطعاً به ایران بازمیگردد و زمام امور ایران به دست ایشان خواهد افتاد. لاجرم بقیه چیزها هم تحقق پیدا خواهد کرد و هیچ شکی در این نیست. لذا #پس_از_پیروزی_انقلاب که امام;به قم آمد؛ آقای قوچانی;از اولین کسانی بود که به ایران آمد و با امام;بیعت کرد.
📚 برداشتهایی از #سیره_امام_خمینی(حالات معنوی)، ص ۱۴۶ تا ۱۴۹، به نقل از آیت الله سید احمد نجفی.📚.
⭐️⭐️⭐️علت اینکه امام خمينى;رهبر بلامعارض و بلامنازع اين نهضت شد اين است كه علاوه بر اینکه واقعاً شرايط و مزاياى يك رهبر در فرد ايشان جمع بود ايشان در مسير فكرى و روحى و نيازهاى مردم ايران قرار داشت كه ديگران در اين مسير قرار نداشتند.
📚 : «بیداری اسلامی» بیست و سومین کتاب #سیر_مطالعاتی بینش مطهر.📚
🔵منبع: #جمال_الساکین، جلد دوم، صفحات ۱۰۶ - ۱۰۹، #انتشارات بینش مطهر
---------------------------------------------------
📌سفارش اینترنتی با مراجعه به سایت #بینش_مطهر
bineshemotahar.ir
📌و یا شماره تماس: ⬅️
💠٠٢١٢٢٢٣٨٠٤٩
💠٠٢١٢٢٦٧٦٥٣٨
--------------------------------
🔹صفحه #جمال_السالکین در اینستاگرام👇
http://instagram.com/jamal.alsalekin
بسم الله الرحمن الرحیم
آیت الله مرعشی می گوید:
شب اول قبر آيتالله شيخ مرتضی حائری برايش نماز ليلة الدّفن خواندم، همان نمازی که در بين مردم به نماز وحشت معروف است.
بعدش هم يک سوره ياسين قرائت کردم و ثوابش را به روح آن عالم هديه کردم .
چند شب بعد او را در عالم خواب ديدم. حواسم بود که از دنيا رفته است. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنيايي چه خبر است؟!
پرسيدم: آقای حائری، اوضاعتان چطور است؟
آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می آمد، رفت توی فکر و پس از چند لحظه، انگار که از گذشتهای دور صحبت کند شروع کرد به تعريف کردن...
وقتي از خيلي مراحل گذشتيم، همين که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگي و سبکي از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اينکه لباسي را از تنت درآوري. کم کم ديگر بدن خودم را از بيرون و به طور کامل ميديدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، اين بود که رفتم و يک گوشهاي نشستم و زانوي غم و تنهايي در بغل گرفتم.
ناگهان متوجه شدم که از پايين پاهايم، صداهايي ميآيد. صداهايي رعبآور و وحشتافزا! صداهايی نامأنوس که موهايم را بر بدنم راست ميکرد. به زير پاهايم نگاهي انداختم. از مردمي که مرا تشيع و تدفين کرده بودند خبري نبود. بياباني بود برهوت با افقي بيانتها و فضايي سرد و سنگين و دو نفر داشتند از دور دست به من نزديک ميشدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشي که زبانه ميکشيد و مانع از آن ميشد که بتوانم چشمانشان را تشخيص دهم. انگار داشتند با هم حرف ميزدند و مرا به يکديگر نشان ميدادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزيدن. خواستم جيغ بزنم ولي صدايم در نميآمد. تنها دهانم باز و بسته ميشد و داشت نفسم بند ميآمد. بدجوري احساس بی کسی و غربت کردم
گفتم خدايا به فريادم برس! خدايا نجاتم بده، در اينجا جز تو کسی را ندارم....
همين که اين افکار را از ذهنم گذرانيدم متوجه صدايی از پشت سرم شدم.
صدايی دلنواز، آرامش بخش و روح افزا و زيباتر از هر موسيقی دلنشين!
سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگريستم، نوری را ديدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من ميآمد.
هر چقدر آن نور به من نزديکتر ميشد آن دو نفر آتشين عقبتر و عقبتر ميرفتند تا اينکه بالاخره ناپديد گشتند.
نفس راحتي کشيدم و نگاه ديگري به بالاي سرم انداختم. آقايي را ديدم از جنس نور !
نوری چشم نواز و آرامش بخش.
اُبهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نميتوانستم حرفي بزنم و تشکري کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زيبايش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسيد: آقای حائری! ترسيدی ؟
من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسيدم، آن هم چه ترسي! هرگز در تمام عمرم تا به اين حد نترسيده بودم. اگر يک لحظه ديرتر تشريف آورده بوديد حتماً زهره ترک ميشدم و خدا ميداند چه بلايي بر سر من ميآوردند.
بعد به خودم جرأت بيشتر دادم و پرسيدم: راستي، نفرموديد که شما چه کسي هستيد.
و آقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می نگريستند فرمودند:
من علی بن موسی الرّضا هستم. آقای حائری! شما ۷۰ مرتبه به زيارت من آمديد من هم ۷۰ مرتبه به بازديدت خواهم آمد، اين اولين مرتبهاش بود ۶۹ بار ديگر هم خواهم آمد.
📚 برگرفته از کتاب #جمال_السالکین مجلد اول؛ ص ۵۳ و ۵۴
☑️ آدرس صفحه رسمی اینستاگرام جمال السالکین
📱instagram.com/jamal.alsalekin
☑️ سفارش از طریق:
🔲 www.bineshemotahar.ir