خورشید میان آب دریا می رفت
مهتاب به شام سبز رویا می رفت
در پیچک گلرنگ تن زخمی #عشق
بر دوش ستاره تا ثریا می رفت
فرازی از وصیت نامه:
"ای امام و ای رهبر امت و ای پدر روحانی که با بیان خود، نفس طاغوتی ما را تزکیه نمودی! بدان تا آخرین قطره خونی که در بدنم دارم و تا آخرین دم حیاتم، مقلد و ماموم تو هستم...
به خدا سوگند یک لحظه از این عهد و پیمانی که با تو بسته ام، نظرم برنخواهد گشت و آخرین خونی که از بدنم بیرون ریزد، نقش خمینی رهبرم را خواهد بست..."
#سردار_سرافراز_اسلام
#شهید_علی_تجلایی
@bicimchi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بغض یک هم وطن
همیشه آخوندها را مسخره میکردم اما بعد از سیل همین آخوندها به کمک ما آمدند.
در مورد آنها اشتباه میکردم.
میومد کاسه دستشویی خانه من رو تمیز میکرد ولی موقع رفتن میگفت حلالم کنید.
@bicimchi1
#ساعت_به_وقت_عاشقی
#سلام آقا! شبتان مهتابی
روز میلاد شما در پیش است
عرض تبریک #آقا و کمی بی تابی
چشم عالم به دقایق نگران خواهد شد
کوچه ها منتظر بانگ قدمهای شماست
دشتها حوصله سبزه ندارند دگر
پس چرا دیر #آقا؟!
ای نفسها به فدای کف نعلین شما
اندکی تند قدم بردارید...
عمرمان کوتاه!
وقتمان تنگ است!
اندکی تند قدم بردارید....
#چشم_نرگس_به_دقایق_نگران_خواهد_شد
@bicimchi1
سحر شرمنده از روی تو گردید
مشامش سرخوش از بوی تو گردید
چنان با شوق جان دادی که حتی
#شهادت، آفرین گوی تو گردید...
فرازی از فرمایشات شهید درباره سردار شهید مهدی باکری:
"آقامهدی در عین حال که فرماندهی دلسوز و عاطفی بود، در عین حال یک مدیر خوب و واقعبین بود. آقامهدی در همه جبههها حساس بود برای نیروهایش، همانقدر که برای رسیدن غذا برای نیروها حساس بود، برای حفظ جان نیروهایش هم حساس بود....
کمتر دیده شد که نفری به این وسعت در همه ابعاد نگران نیروهایش باشد....
همیشه نظر خودش را می گفت اما همیشه از مافوقش اطاعت می کرد. جایی که مورد بحث بود، این که باید می نشست و بررسی می کرد، این کار را می کرد و جایی که اگر فرمانده خودش می گفت برو بمیر، من معتقد بودم آقامهدی می رفت و زنده برنمیگشت..."
#سردار_شهید_مصطفی_الموسوی
(نفر اول از سمت چپ)
@bicimchi1
#صبح_بخیر
عزیز ما، ای وصی امام عشق!
آنان که معنای «ولایت» را نمی دانند در کار ما سخت درمانده اند،
اما شما خوب می دانید که سر چشمه این تسلیم و اطاعت و محبت در کجاست.
خودتان خوب می دانید که چقدر شما را دوست می داریم
و چقدر دلمان می خواست آن روز که به دیدار شما آمدیم،
سر در بغل شما پنهان کنیم و بگرییم.
ما طلعت آن عنایت ازلی را در نگاه شما باز یافتیم.
لبخند شما شفقت صبح را داشت و شب انزوای ما را شکست.
سر ما و قدمتان، که وصی امام عشق هستید و نایب امام زمان(ع)
کتاب آغازی بر یک پایان/مقاله مبشر صبح
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
.
@bicimchi1
صحبت از شهادت و جدایی بود و اینکه بعضی جنازهها زیر آتش میمانند و یا به نحوی شهید میشوند که قابل شناسایی نیستند. هرکس از خود، نشانهای میداد تا شناساییِ جنازه، ممکن باشد.
یکی میگفت: «دست راست من این انگشتری است.» دیگری میگفت: «من تسبیحم را دور گردنم میاندازم و...»
اما نشانهای که یکی از بچهها داد، برای ما بسیار جالب بود. او میگفت: «من در خواب، خُروپُف میکنم؛ پس اگر شهیدی را دیدید که خُروپُف میکند، شک نکنید که خودم هستم.»
فرهنگ جبهه (شوخطبعیها)
جلد۳، ص۱۸۶
#عاشقانه_با_شهدا
@bicimchi1
بخشی از وصیتنامه #شهید حاج_حسین_بصیر
همسنگر سعی کن چشمت برای خدا ببیند.
دستت برای خدا ماشه اسلحه را بچکاند. نکند خدای نکرده دستت بلرزد، پایت بلغزد، قلبت از تپش باز ایستد. تو را به همسنگریت سوگند، تو را به خون یاران بهشتی و شهدای محراب سوگند، مبادا پیر جماران را تنها گذاری، تو را به ناله های طفلان معصوم پدر از دست داده ای که بهانه پدر شهیدشان را می گیرند سوگند، تو را به زاری مادران داغ دیده و قد خمیده پدران یک شهید یا چند شهید داده سوگند، تو را به خواهران برادر داده و نو عروسان سیاه بر تن کرده سوگند، تو را به مظلومیت شهدای مفقود و انتظار کشنده اسیران دربند کشیده سوگند، تو را به همه اینها سوگند، مبادا که شاهد رنجش خاطر امام عزیز باشید.
همسنگر تو یار باوفای امامی، سنگر را رها مکن. بدان که دنیا را وفایی نیست....
#سالروزشهادت
@Bicimchi1
⚡ لوح | ارتش فدای ملت
🔻 رهبرانقلاب: #ارتش در [قضیه سیل] گلستان، قبل از اینکه ستاد بحران به آنجا برسد، حضور پیدا کرد و در خدمت مردم بود.
🔺️ [درماجرایی دیگر] سرهنگ ارتشی خم میشود که یک پیرمرد پایش را بگذارد روی پشت او، تا سوار [کامیون] بشود! این یعنی ارتش در شعار «ارتش فدای ملّت» صادق است. ۹۸/۱/۲۸
💻 @Khamenei_ir