eitaa logo
رسانه مذهبی بقعه 🇮🇷🚩
4.8هزار دنبال‌کننده
67.5هزار عکس
32.8هزار ویدیو
3.4هزار فایل
📌بقعه رسانه مذهبی استان مرکزی 🔸 اطلاع رسانی اخبار جلسات 🔸 دانلود قطعات صوتی و تصویری 🔸نشر حدیث 🔸و... 🔹کانال در پیامرسان ها👇 📲 @boghe_ir 🔄ادمین @boghe_admin 🎬طراحی تیزر و پوستر"رایگان" @feraghadmin 🔽درباره ما👇 📘 zil.ink/boghe_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷 شدم که روشنی خانه‌ات شوم با افتخار خادم کاشانه‌ات شوم تو شمع عشق باشی و پروانه‌ات شوم سنگ صبور آه غریبانه‌ات شوم پیش خدا ملاک عزیز تو بودن است بالاترین مقام کنیز تو بودن است ای ماه به شب تار هستم ز هرکه غیر تو بیزار پای تو قبل میثم تمار من سر نهاده‌ام به روی دار دل را فقط به سوی تو پر می‌دهم لب تر کنی برای تو سر می‌دهم امروز جای تیغ تو بایستد کاری کنم زمین به تماشا بایستد حاشا که به مدارا بایستد باید به احترام تو دنیا بایستد کعبه ملاک ردّ و قبول نماز نیست تو قبله‌ای به قبله دیگر نیاز نیست آماده‌ام که رفع گرفتاری‌ات کنم در این هوای درد هواداری‌ات کنم لشکر نیاز نیست، خودم یاری‌ات کنم در کوچه‌های شهر علمداری‌ات کنم پشت و پناه محکم تو دست است تا روز حشر پرچم تو دست است یک روح در وجود من و تو دمیده شد برای یاری تو آفریده شد حتی اگر که باد مخالف وزیده شد از این به بعد کار به هر جا کشیده شد بنشین و جان سوی خطر مرو در را اگر زدند پشت در مرو در را زدند و از جا بلند شد آتش به جنگ آمد و دریا بلند شد در پشت در نشست، در امّا بلند شد ای روزگار ناله بلند شد از آن به بعد بود که ماتم شروع شد از پشت درب خانه محرم شروع شد . 💠بقعه رسانه مذهبی استان مرکزی 🔻کانال در تمام پیام‌رسان‌ها👇 📲 @boghe_ir 🚩اللهم عجل لولیک الفرج🤲
🇮🇷 _خانه بی فاطمه _ سینه‌اش آتشفشان، از هُرم آه چشم او بر ماه، سر، دنبال چاه زَمزَمش در چشم و لَب در زمزمه در سخن با خاطرات : مرغ جانت از قفس، آزاد شد رفتی اما دوست، دشمن‌شاد شد! شب نهادی پا به کوچک‌خانه‌ام می‌بَرم شب هم تو را بر شانه‌ام خانه‌ام را رشک گلشن داشتی سوختی چون شمع و، روشن داشتی ذره‌ای مِهر تو در کاهِش نبود بر لبت نُه‌سال، یک‌خواهش نبود! بارها از دوش من برداشتی جای آن تابوت خود بگذاشتی ای تو را کار و عبادت، متصل دستۀ دستاس، از دستت خجل با تو، غم در خانۀ من جا نداشت بَعد تو در جای‌جایش پا گذاشت یاد داری خانه هرگه آمدم با تپش‌های دلم در می‌زدم؟ با صفای کامل و مِهر تمام صد غمم بردی ز دل با یک‌کلام بس نگاه ناتمامم کرده‌ای با لب بی‌جان، سلامم کرده‌ای من که بودم با تو غرق آرزو، خاک می‌ریزم به فرق آرزو نی از درد، گل‌گون گریه کرد از غمت دیوار و در، خون گریه کرد داغ تو بنیان‌کَنِ صبر ست خانۀ بی‌ قبر ست . 💠بقعه رسانه مذهبی استان مرکزی 🔻کانال در تمام پیام‌رسان‌ها👇 📲 @boghe_ir 🚩اللهم عجل لولیک الفرج🤲
🇮🇷 چنانکه دست گدایی شبانه می لرزد دلم برای تو ای بی نشانه می لرزد هنوز کوچه به کوچه ،حکایت از مردیست که دستِ بسته ی او عاشقانه می لرزد چه رفته است به دیوار و در که تا امروز به نام تو در و دیوار خانه می لرزد چه دیده در که پیاپی به سینه می کوبد؟ چه کرده شعله که با هر زبانه می لرزد؟ هنوز از آنچه گذشته است بر در و دیوار به خانه چند دلِ کودکانه می لرزد دگر نشان مزار تو را نخواهم خواست که در جواب، زمین و زمانه می لرزد ز من شکیب مجو ، کوه صبر اگر باشم همین که نام تو آرند شانه می لرزد . 💠بقعه رسانه مذهبی استان مرکزی 🔻کانال در تمام پیام‌رسان‌ها👇 📲 @boghe_ir 🚩اللهم عجل لولیک الفرج🤲
🇮🇷 شرمم از یار، اتفاقی نیست اشکم این بار، اتفاقی نیست ما کجا و به یاد او بودن؟! یاد دلدار، اتفاقی نیست این همه لطف حضرت بر گنهکار، اتفاقی نیست پرده پوشی، مرام این قوم است سترِ ستار، اتفاقی نیست اشک یعقوب و دوری از یوسف دیده‌ی تار، اتفاقی نیست اتفاقا همین که کرده دعا بر منِ زار اتفاقی نیست واسطه شد، شدیم عبد خیرِ بسیار اتفاقی نیست اینکه مختص است فقط وصف کرار، اتفاقی نیست می دهد برات فیض دیدار، اتفاقی نیست اشک ما رحمتِ بنی الزهراست چشم پربار، اتفاقی نیست ضربه زد قاتلش حساب شده زخم مسمار، اتفاقی نیست سر به دیوار خورده، این سرخی روی دیوار اتفاقی نیست پشت در، گرکه فضه را خوانده آخرِ کار اتفاقی نیست . 💠بقعه رسانه مذهبی استان مرکزی 🔻کانال در تمام پیام‌رسان‌ها👇 📲 @boghe_ir 🚩اللهم عجل لولیک الفرج🤲
🇮🇷 همیشه عشق در جریان بود همیشه خون در شریان بود ستون خانه‌ی ایمان بود ایمان نه تنها بلکه جان بود اگر حوراست حورای بود و اگر انسیه بود انسان بود تنور خانه اش گرم از ولایت بود در سفره‌ی همیشه نان بود هر جا تبسم کرد دلیلش شد شیرینی خرمای نخلستان بود دعا کرد و هم فتح خیبر کرد آرامش قبل از دم طوفان بود از سوره‌ی سه آیه جلوه کرد اما تمام جلوه‌ی قرآن بود برای ماندن نام جان داد آن زخمهای پشت در درمان ﷼حیدر بود که باشد از ﷼علی درد و بلا دور است همه عمرش بلاگردان بود وقتی دم در رفت یعنی اول اذن ورود خلق بر ایوان بود مواساتش میان دود و آتش شد پهلو شکست اما یل میدان بود اگر صد سال پشت در لگد میخورد از پا نمی افتاد چون در خانه بود باری اگر افتاد ارزش داشت که افتاد مردی که پایش کشته شد دردانه ، بود با چل غلاف از دور و بر هی میزدند او را دستش ولی پیوسته در دامان بود در بین دست و پای دشمن دست و پا میزد دلدار بین بدخواهان بود ‍‍زهرا حسینی داشت او هم زیر پا افتاد اما به فکر دختر گریان بود کنار خیمه حیران برادر بود انگار پشت در حیران بود خلخال از پای یهودی هم نباید کند چشم حرامی ها پی طفلان بود . 💠بقعه رسانه مذهبی استان مرکزی 🔻کانال در تمام پیام‌رسان‌ها👇 📲 @boghe_ir 🚩اللهم عجل لولیک الفرج🤲
🇮🇷 تا حاجت تمام دلم را روا کند باید خدا به پای ام فدا کند آن قدر قیمتی است فدای شدن خود را فداش حضرت خیر النسا کند شیعه شدن که آرزوی هر پیمبری است آن رتبه است که باید عطا کند آدم شد آدم از سر فیض نگاه تو آدم شود هرآنکه شما را صدا کند تا آفرید نور تورا گفت با خودش به به ببین که دست خدایی چه ها کند همسایه قدیم خدا هرگز مباد از تو خدایم جدا کند بر این گدای خانه لطفت نگاه کن تا پادشاهی همه ما سوا کند عیسی شفا گرفته دستان قنبرت باشد شبی که درد مرا هم دوا کند از روی طرح محشر ایوان طلای تو باید خدا بهشت خودش را بنا کند چه حل شود چه حل نشود مشکلات من من راضی ام به آن چه مشکل گشا کند آن کس که اختیار دو عالم به دست اوست اصلاً عجیب نیست که کار خدا کند از بس تورا خدا ز کمال آفریده است چیزی نمانده بود که تورا هم خدا کند از لا به لای خلق قیامت که می شود بر گردن است که ما را سوا کند عمری نشسته ایم به پای محبتش فردای حشر با ما چه ها کند؟! حتی حسین با همه ی دستگیری اش با مهر است به ما اعتنا کند نیمه نگاش حضرت می شود او قادر است خلقت ها کند اهل کرم معطل خواهش نمی شوند او حاجت نخواسته را هم عطا کند . 💠بقعه رسانه مذهبی استان مرکزی 🔻کانال در تمام پیام‌رسان‌ها👇 📲 @boghe_ir 🚩اللهم عجل لولیک الفرج🤲
🇮🇷 یاس خوشبوی نبی، رحمت حق، است بر تمامی حجج، حجت حق، است هر که در سیطره اش نیست، سزایش نار است صاحبِ هشت درِ جنت حق، است بی سبب نیست خدا فخر کند، خالق اوست حضرت مرضیه‌‌ی ساحت حق، است لیلة القدر، برازنده‌ی یکتایی اوست شاهکارِ هنر خلقت حق، است مشرق و مغرب عالم همه وجه الله است وجه حق چیست‌ مگر؟ صورت حق، است خیره بر بیت کل ملائک بشوند بین محراب که هم صحبت حق، است گیرم اصلا احدی یار نیست ولی غصه ای نیست که در بیعت حق، است برکت زندگی ماست همین ذکر از ازل رازق این برکت حق است یار و دعاگوی دل رهبر ماست حافظ روز و شب امت حق است شرم بر مردم یثرب، احدی شکوه نکرد: «پشت در دخت نبی، آیت حق، است» ای حرامی که بر او قصد جسارت داری شرم کن، آینه‌ی هیبت حق، است . 💠بقعه رسانه مذهبی استان مرکزی 🔻کانال در تمام پیام‌رسان‌ها👇 📲 @boghe_ir 🚩اللهم عجل لولیک الفرج🤲
🇮🇷 تخته سنگی بوده ام یک روز بین کوهها در دل یک معدن تاریک با اندوهها زندگی میکردم اما آه ، از این زندگی سنگها هم داشتند اکراه ، از این زندگی ساکت و بی فایده ، افتاده بودم یک‌ طرف نه عقیق سرخ بودم نه چنان دُرّ ناگهان با اتفاقی خانه ام تغییر کرد تیشه ای خورد و مرا هم راهی تقدیر کرد این سعادت قسمتم شد که به شکل آسیاب با جهاز رفتم به بیت گرچه کم بود آن جهاز اما پر از اخلاص بود بار سنگین جهاز دستاس بود شب سر سجاده اش پروانه میشد روز هم مشغول کار خانه میشد بین کار خانه دائم دل به دریا میزدم بوسه ها بر پینه های دست میزدم مثل آن حال نماز و تیر پای بوتراب خون ز دست میریخت پای آسیاب هر کجا که طاقت اشک حسینش را نداشت گاه سلمان و گهی جبریل را پایم گذاشت آسیابم چرخ وقتی زد به دست دیدم عالم نیز میچرخد به دست در تمام سالها سنگ صبورش بوده ام شاهد هق هق زدن پای تنورش بوده ام گندمش را آرد میکردم برای بچه هاش نان که میشد سائلش میخورد جای بچه هاش من در این خانه کرامتها ز بانو دیده ام پخت چندین قرص نان با درد پهلو دیده ام دیدم آن دستی که نان میداد دست سائلین ضربه های محکمی خورد از غلاف قاتلین دیده بودم بت پرستی پشت در با تیشه بود این طرف هم مادر توحید و بار شیشه بود دست مادر شد کبود از کار افتاد آسیاب تا ابد اما نمی‌افتد که آب از آسیاب آسیاب آری به نوبت ، میرسد روز تقاص پاسخ آن سیلی محکم که زد بر روی یاس . 💠بقعه رسانه مذهبی استان مرکزی 🔻کانال در تمام پیام‌رسان‌ها👇 📲 @boghe_ir 🚩اللهم عجل لولیک الفرج🤲
🇮🇷 پروانه ی مدار خودش بود منحصراً تحت انحصار خودش بود مخدوم خویش و خادم خویش است کعبه ی خود بود و پرده دار خودش بود نان کسی بر لبش حلال نباشد هر روز نان بیار خودش بود روح خودش را گرفت در تن خود ریخت خِلقت در اختیار خودش بود گفت: أنا مِن ، مِنّی پس سالها کنار خودش بود اینکه ولایت چنین به نام شد کار هم نبود، کار خودش بود هیچ زمان رو نزَد به غیرت شمشیر تکیه ی به ذوالفقار خودش بود نَه که بخواهد مقام بگیری بوسه به دست تو افتخار خودش بود نیست عجب گر به خاک تو افتاد چونکه مزار تو نَه، مزار خودش بود . 💠بقعه رسانه مذهبی استان مرکزی 🔻کانال در تمام پیام‌رسان‌ها👇 📲 @boghe_ir 🚩اللهم عجل لولیک الفرج🤲
🇮🇷 در خانه مانده عطر خوش ربنای تو امروز زنده ام به هوایِ دعای تو همسایه ها به مجلس ختمت نیامدند من بودم و همین دو سه تا بچه های تو خیلی به مجتبایِ تو برخورد ! فامیل کم گذاشت برایِ عزای تو جایِ تمام شهر خودم گریه می کنم از بسکه خالی ست در این خانه جای تو مرا ببخش که نگذاشت غربتم یک ختم باشکوه بگیرم برای تو از دستِ گریه هایِ تو راحت شد این محل شِکوه نمی کنند به من از صدای تو دیگر به تیغ فتنه ی کوفه نیاز نیست خونِ مرا نوشته مدینه به پای تو . 💠بقعه رسانه مذهبی استان مرکزی 🔻کانال در تمام پیام‌رسان‌ها👇 📲 @boghe_ir 🚩اللهم عجل لولیک الفرج🤲
🇮🇷 شب گریه بود کار بعد چاه است رازدار بعد لالایی شبانه در گوش نخل هاست آواى غصه دار بعد روزی هزار بار در آن کوچه جان سپرد آن کوچه شد مزار بعد لبریز خوشه‌خوشه‌ی صبر است بعد از این دسداس روزگار بعد هربار بی قرار شده زینب آمده شده قرار بعد . 💠بقعه رسانه مذهبی استان مرکزی 🔻کانال در تمام پیام‌رسان‌ها👇 📲 @boghe_ir 🚩اللهم عجل لولیک الفرج🤲
🇮🇷 روز ایجاد که حق خلقت دنیا می‌کرد در پس پرده بود تماشا می‌کرد بلکه از آینه کنت نبیا چو نبی سیر در آب گل آدم و حوا می کرد بود سر منزل آدم به شبستان عدم که دو تا قدرسا در بر یکتا می‌کرد گهر پاک وی اندر صدف علم اله مشق آموختن حکمت اشیا می‌کرد به خیابان جنان سیر احبا می‌داد بحر کیفر بسقر منزل اعدا می‌کرد یاد می‌داد ره و رسم عیادت به ملک چون به تمحید خدا دُرج دهن وا می‌کرد یاور دین احد بود معین احمد هر کجا روی به بازوی توانا می‌کرد روز را روز عزا در بر چشم کافر تیره و تار به مثل شب یلدا می‌کرد ذوالفقار دو دمش از رگ شریان عدو دشت را سر به سر از موج چو دریا می‌کرد به درش دیده امید مه گردون داشت ز رخش کسب ضیاء بیضه بیضا می‌کرد بهر ایتام و ارامل شب و روز و مه و سال وقف آسایششان رنج سر و پا می‌کرد کاش در یاری فرزند غریبش ز یک زمانی به صف کرب و بلا جا می‌کرد اندر آن دم که سرسینه دلبند رسول شمر بی‌ واهمه می‌آمد و ماوی می‌کرد شمر خنجر به گلوی شه لب تشنه نهاد غمزده با گریه تماشا می‌کرد هر یتمی شرر شعله‌اش اندر دامن روی از خیمه سراسیمه به صحرا می‌کرد چادر آن یک ز سر بی‌کس می‌برد و آن دگر رو به حرم از پی یغما می‌کرد کرد خولی چو سر خسرو دین زیب‌ تنو کاش از دود دل پروا می‌کرد برد سیلاب فنا خرمن صبر (صامت) اندر آن روز که این مرثیه انشا می‌کرد . 💠بقعه رسانه مذهبی استان مرکزی 🔻کانال در تمام پیام‌رسان‌ها👇 📲 @boghe_ir 🚩اللهم عجل لولیک الفرج🤲