eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.5هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
905 ویدیو
632 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️شهید مطهری از تقابل با ، تا از سوی منحرفین ◀️در آستانه سال‌روز شهادت آیت‌الله مرتضی مطهری رحمه‌الله 🔹استاد شهید مرتضی مطهری را باید از سرآمدترین شاگردان مکتب امام خمینی و سردار مقابله با انحراف و تذبذب در نهضت امام قلمداد نمیایم. وی با تفقه و دقت نظر در آموزه های دینی چنان مشرف و متقن به معرفی آموزه های اسلام پرداخته است که استادش در وصف آثار وی می گوید:« آثاری که از او هست، بی استثنا، همه آثارش خوب است. و من کسی، دیگری را سراغ ندارم که بتوانم بگویم بی استثنا آثارش خوب است. »( امام خمینی ۶۱/۲/۱۱) 🔸اما یکی از مولفه ها و ویژگی هایی که مطهری را در این جایگاه ممتاز قرار داد، حضور وی در جبهه در حوزه دین بود.عجیب که در ، در این سالها عده ای در تلاش برای جداسازی وی از اردوگاه انقلاب و معرفی چهره ای به اصطلاح خودشان از او و شناساندن چهره ای دیگر به نسل نو می باشند. 🔹به درستی مطهری به خوبی دریافت آنچه که دین را در عصر حاکمیت ایدئولوژی های انسانی تهدید می کند، نه ظهور و بروز مکاتب اومانیستی و حتی الحادی است، بلکه شکل گیری است که استحاله تدریجی دین را نشانه رفته است. 🔸تلاش برای به روز کردن دین و ارائه چهره ای از آن متناسب با مقتضیات زمان، توسط مدعیان دین شناسی همچون ، که دغدغه دین را داشته ولی به جای تفقه در دین با وام گیری مفاهیم و ارزشها از دیگر مکاتب به ظاهر مدرن جدید، حرکتی انحرافی بود که منجر به ارائه دینی التقاطی گردید. 🔹رهبر معظم انقلاب اسلامی در تشریح وضعیت فکری - فرهنگی آن دوران می فرمایند: «یک عده تحت تاثیر جاذبه های افکار نو و وارداتی، مجذوب اینها می شدند و سعی می کردند اسلام و فکر اسلامی و دین را با اینها تطبیق کنند؛ منتی هم سر دین می گذاشتند که ما اسلام را جوان پسند و مردمی و قابل قبول کرده ایم! گاهی اوقات کاسه از آش داغ تر هم می شدند و چند قدم هم جلوتر از صاحبان این فکرها پیش می رفتند، برای این که مبادا متهم به مرتجع بودن و این حرفها شوند که این را هم ما در مواردی دیدیم. نبوت و توحید و معاد و مباحث امامت و مباحث فقهی و مباحث اجتماعی و سیاسی اسلام را به سمت مشابهات خودش در مکاتب بیگانه از اسلام و احیانا و بکلی بیگانه ی از دین کشاندند و منت هم سر اسلام می گذاشتند که ما آمدیم اسلام را همه کس فهم و همه کس پسند و در چشمها شیرین کردیم!» (مقام معظم رهبری ۸۲/۲/۱۸) 🔸لذا در آن دوران بود که اندیشه های مارکسیستی، لیبرالیستی، اگزیستانسیالیستی و دیگر ایسمهای غربی توسط جریانهای فکری داخلی به آموزه های دینی گره زده می شد و نسخه های اندیشه برای جلب نظر جوانان و جذب آنها به احزاب و گروه های سیاسی مختلف ارائه می گردید. 🔹نهضت آزادی، جبهه ملی، مجاهدین خلق(منافقین)، چریکهای فدایی خلق، حزب سوسیالیستهای خداپرست، حزب توده، گروهک فرقان و... از جمله گروه های ریز و درشتی بودند که در دهه ۲۰ تا ۵۰ در کشور شکل گرفته و کم و بیش از اندیشه التقاطی رنج می بردند و انتساب شهید مطهری؛ قهرمان مبارزه فکری با التقاط به این جریانات معلوم‌الحال جفایی تاریخی و غیراخلاقی است. 🔹🔹🔹 www.Bonyadtarikhbook.ir 🔸🔸🔸 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
🔻اعتراف سرکرده منافقین به قتل 🔴به مناسبت سال‌روز شهادت مرحوم شریف واقفی 🔹مرحوم شریف واقفی یکی از هزاران قربانی جنایات سازمان مجاهدین خلق بود. «فرزندان عزیز آقای » در طول حیات ننگین سازمان‌ها خیانت‌ها و جنایات بی‌شماری را مرتکب شدند. آن‌ها حتی به اعضای رده‌بالای سازمان خود نیز رحم نمی‌کردند و در صورت مشاهده کوچک‌ترین گرایش اسلامی فرد مورد نظر را ترور می‌کردند. متن زیر بخشی از اعترافات سرکرده منافقین به جنایت خونین سازمان منافقین و شهادت مرحوم شریف واقفی است: 🔸«نام خائن شماره ۱ مجید شریف واقفی، فارغ التحصیل رشته برق دانشگاه صنعتی بود. او در اوایل سال ۴۸ به سازمان پذیرفته شد... او مدت های مدیدی چهره واقعی ضد خلقی خود را به اعتبار وجود برخی معیارهای نادرست در سازمان پوشانده بود و از این نظر توانسته بود به مدارهایی از مسئولیت ارتقا یابد. 🔹اما بالاخره على رغم همه سال هایی که واقعیت وجودی خود را، انگیزه های ناسالم خود را پوشانده بود و علی رغم همه کوشش های مذبوحانه اش برای فرار از انتقاداتش بالاخره لبه تیز مبارزه را بالای سر خود و ضعف ها و نارسایی های عمیق ایدئولوژیک خود دید. 🔸او در ظاهر انتقادات خود را قبول نمود و حتی به طور کتبی تحلیل هایی از انگیزدهای ناسالم و ضعف های عمیق خود به عمل آورد(البته سازمان هیچگاه ده‌ها انتقادی که برایش آشکار شده بود و کتبا آن را نوشته بود برای خوانندگان خود رو نکرد که بالاخره معلوم گردد دورو و دروغ‌گو کیست) و از این نظر قرار شد با خلع تمام مسئولیت هایش به کار توده‌ای برود؛ اما در بطن، او نه تنها حاضر نشده بود با ضعف‌ها و نارسایی‌های عمیق ایدئولوژیک و انگیزه‌های ناسالم خود که طی ماه‌ها کار توضیحی برایش آشکار شده بود مبارزه کند، بلکه با اتخاذ بدترین شیوه خائنانه در صدد پیدا کردن موقعیت مناسبی برای ضربه زدن به سازمان و منحرف کردن مسیر انقلابی آن برآمد... 🔹او که تا دیروز چون ماری افسرده از زخم های شمشیر تیز مبارزه ایدئولوژیک نیش های مسموم و زهرآگین خود را در پس ده ها انتقاد از خود، پنهان کرده بود یک باره به تکاپو افتاد. با چند تن از عناصر متزلزل و کسانی که در همان مراحل اول مبارزه ایدئولوژیک تصفیه شده بودند، تماس برقرار کرد و با اغوای آنان در صدد برآمد برای خود دار و دسته‌ای تهیه ببیند... 🔸او بالاخره بعد از چهار ماه توطئه خائنانه علیه سازمان موفق می شود دو نفر از افرادی که یکی از آنها به طور کامل از سازمان اخراج شده بود (خائن شماره ۳ و نفر دیگر که مراحل انتقادی خود را می گذراند (خائن شماره ۲) و یک نفر دیگر را به طور بینابینی (به نام مستعار AZ) با خود همراه سازند. به هر حال آنها مسلما نمی توانستند برای مدت طولانی از پشت بر ما خنجر بزنند. مچ آن‌ها بزودی گرفته شد و راز خیانتهای ۴ ماهه آنان از پرده بیرون افتاد. از طرف سازمان، خائن شماره ۱(شریف واقفی) و خائن شماره ۲(مرتضی صمدیه لباف) محکوم به اعدام شدند. 🔹 با اعدام خائن شماره ۱ او به سزای خیانتهایش رسید در حالی که خائن شماره ۲ توانست از مهلکه جان سالم به در ببرد اما به چنگ پلیس افتاد...»(شوریدگی در تذبذب،سیدحمید روحانی، ص ۱۵۷_۱۵۶) 🔹🔹🔹 Bonyadtarikhbook-ir 🔸🔸🔸 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
✳️نهضت التقاطی/1 ◀️امام در مواجه با جریان های انحرافی؛ بخش اول: ⚫️در آستانه ارتحال جانسوز امام خمینی قدس سره الشریف 🔹 با مبانی التقاطی که از ابتدا داشت هیچ‌گاه با امام و ملت ایران همراه نبود اما با ظاهرسازی خود را هماهنگ با اصول و امام نشان دادند اما پس از مدت کوتاهی اختلاف‌ها نمایان می شود و چهره واقعی آنان نمایان می شود و پس از پیروزی گام به گام انحراف‌شان آشکارتر می‌گردد: 🔸گام اول: امام از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی با قاطعیت انحرافات نهضت آزادی را گوش‌زد می‌کنند و در برابر شعارهای آن روز اعضای نهضت که بر طبل می کوبند، می ایستد. و با صراحت به نقد توطئه خطرناک آنان برای انحراف انقلاب اسلامی می‌پردازد: « همه درد و بلای ما این است که ما غرب زده‌ایم. ما سال‌های طولانی زیر بار آمریکا بودیم... شما حالا می‌خواهید بگویید روی پای خودمان می‌خواهیم بایستیم باز هم . حالا که می‌گویید روی پای خودمان، بازهم ؟ یعنی جمهوری غربی»(صحیفه امام،ج6 ، ص331) و در نهایت استوار به مردم ایران گوش‌زد می‌کنند: « فقط جمهوری اسلامی، یک کلمه این طرف و آن طرف آن نباشید، می خواهند یک کلمه را اسقاط و یا زیاد بکنند.»( ، ج5، ص 157) 🔹گام دوم: امام برای رسیدن کشور به زیر بار فرافکنی ها نمی رود، از این رو در مقابل جوسازی علیه تشکیل ، قاطعانه راه نجات کشور را در حضور علما و روحانیون می‌داند و به تاکید می کند که با برگزاری هر چه سریع‌تر انتخابات زمینه را برای تشکیل قانون اساسی جمهوری اسلامی فراهم کند.(همان، ج 8،ص220،199 و ج 4، ص 424) پس از طرح این بار نیز امام با ذکاوت و صراحت هوشیارانه مخالفت اعضای نهضت آزادی و بالتبع دولت موقت را برای انحلال مجلس خبرگان به بهانه پایان مهلت قانونی آن مجلس را ، و آنان را در این زمینه هیچ کاره قلمداد نمودند. 🔸امام همچنین با حمایت از ، نقش آنان را در پیش برد انقلاب پر رنگ می داند و از علما و نمایندگان مجلس خبرگان می‌خواهد اگر ماده‌ای از و پیشنهادهای وارده را بر خلاف اسلام دیدند با صراحت اعلام کنند و از جنجال روزنامه‌ها و نهراسند. ( فصلنامه پانزده خرداد، ش62 و 61، ص 47)؛ امام بعدها از تقابل خود با توطئه سران نهضت آزادی برای انحلال مجلس خبرگان با مردم سخن به میان آوردند:« در مجلس خبرگان به مجرد اینکه صحبت شد، شروع کردند به مخالفت... اینها از مجلس خبرگان می‌ترسند؛ برای اینکه مجلس خبرگان می خواهد ولایت فقیه را اثبات کنند.. مگر شما می توانید که مجلس خبرگانی که ملت با آن آراء زیاد این مجلس را درست کرده... با یک کلمه ای.. بگویید.. که منحل باشد» ( صحیفه امام ، ج 10، ص 308) 🔹امام حتی زمانی که پس از با استعفای خود و قهر کردن و خط شیطان خواندن دانشجویان سعی داشت را به چالش بکشاند، این بار نیز منفعل نگردید بلکه تسخیر لانه جاسوسی را انقلاب دوم نامید. بعدها امام نسبت به مواضع نهضت آزادی اینگونه واکنش نشان دادند: «دیدید آن روزی كه ، این لانه جاسوسی را گرفتند، این به دست و پا افتادند. یكی گفت كه اینها خط شیطان هستند و دنبال این كردند كه ما الان اسیر آمریكا هستیم ... می‌خواستند كه ما را از استقلال بیرون بیاورند و به دامان آمریكا بیاندازند. قضیه گرفتن این محل جاسوس خانه ناگوار بود برای آنها. برای اینكه اینها هم ظاهر می‌شد»(همان، ج 15، ص 30) 🔹🔹🔹 Bonyadtarikhbook-ir 🔸🔸🔸 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
✳️آیت‌الله صافی گلپایگانی: در عصر غیبت، نظام و امور مردم در دست فقها است ◀️گزیده‌ای از مواضع و عمل‌کرد دبیران شورای نگهبان از ابتدای انقلاب اسلامی تا امروز ✳️به مناسبت سال‌روز آغاز به کار رسمی شورای نگهبان 🔹ما حکومت و اسم های شریفی مانند « » و « » و امثال‏‎ ‎‏این ها را از اختصاصات خداوند متعال می دانیم و حکومتی را مشروع تلقی می کنیم که‏‎ ‎‏منشعب و مقتبس از این حکومت باشد. قبلاً حکومت هایی وجود داشت که نوعاً علما‏‎ ‎‏آن ها را « » می نامیدند، لذا کسانی که متعهد و متدین بودند در مواردی که‏‎ ‎‏لازم می دانستند، بدون اجازه علما کاری را انجام نمی دادند؛ یعنی قائل به این مطلب‏‎ ‎‏بودند که این ها چون در عصر غیبت از طرف فقها نیستند و حاکمانی هستند که بر مردم‏‎ ‎‏مسلط شده اند از این جهت حکومتی ندارند و این افراد ناچار بودند در کارهایی که با‏‎ ‎‏فقها در ارتباط است از آن ها اجازه بگیرند.‏.. 🔸همان طور که در توقیع شریف‏‎ ‎‏آمده است ما معتقدیم که در ، نظام و امور مردم در دست فقها می باشد. این‏‎ ‎‏موضوع را من در کتاب های «التعزیر»، «ولایت تکوینی و تشریعی» و «ضرورت‏‎ ‎‏حکومت» یادآوری کرده و نوشته ام که در عصر غیبت حکومت باید باشد و ضرورت دارد. این ها مسائلی است که بین شیعه مشهور و معروف بوده است. 🔹 در طول زمان‏‎ ‎‏موقعیت هایی برای فقها پیش آمده است و مثلاً در آن حکمی که برای‏‎ ‎‏ صادر کردند نوشتند: «من به عنوان حق شرعی تو را معین می کنم» و یا میرزای‏‎ ‎‏شیرازی یا سید محمد مجاهد در جنگ با روس ها در حکومت دخالت داشتند یا حاجی‏‎ ‎‏محمد باقر حجة الاسلام در اصفهان اقامه حدود می کردند. در تمام این مدت حکومت به‏‎ ‎‏دست فقهای شیعه بوده است و هر چند حکام غاصبی بر سر کار بودند، ولی در امور غیر‏‎ ‎‏سلطنتی و حکومتی باز هم دستور و حکم علما نافذ بوده است.‏(امام خمینی و حکومت اسلامی(مصاحبه‌های علمی)، ‭15-13‬) 🔺آیت‌الله شیخ لطف‌الله صافی گلپایگانی؛ دومین دبیر شورای نگهبان‎ ‎ 🔹🔹🔹 Bonyadtarikhbook.ir 🔸🔸🔸 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔻آیت‌الله محمدی گیلانی: دولت موقت آقای بازرگان به دنبال نابودی نهادهای انقلابی بود ◀️گزیده‌ای از مواضع و عمل‌کرد دبیران شورای نگهبان از ابتدای انقلاب اسلامی تا امروز ✳️به مناسبت سال‌روز آغاز به کار رسمی شورای نگهبان 🔹آیت‌الله محمدی گیلانی؛ سومین دبیر در سال 1362 سمت حاکم شرع و رئیس دادگاه‌های انقلاب اسلامی داشتند. ایشان ضمن مصاحبه‌ای اختصاصی با روزنامه جمهوری اسلامی؛ که 28اردیبهشت1362 منتشر گردید اظهار داشتند: 🔸« از آغاز و شکل‌گیری دولت موقت جناب آقای یا اشتباه در کار بوده یا املا و دیکته از و تعمدی در کار بوده که تلاش می‌شد نهادهای انقلابی با حیله‌هایی تضعیف شوند، بلکه از بین بروند. 🔹یکی از این نهادها بوده است. شاید یادتان باشد که خیلی تلاش از طرف دولت موقت می‌شد که اساس دادگاه‌های انقلاب مثلا برچیده بشود و یا جمع بشود. 🔸این طرز تفکر هنوز در میان ما باقی است. آخر ما انقلاب کردیم، می‌بایستی حکومت انقلابی را به طور پیاده کنیم و تعارف‌بردار نیست. حقیقت این است که انقلاب کردیم، ولی به طور انقلابی بعد از انقلاب عمل نکردیم. زیان‌هایی به ما بر اثر عدم انقلابی عمل نمودن وارد شد.»(روزنامه جمهوری اسلامی، 28اردیبهشت1362، ص12) 🔹این سخنان، که پرده از واقعیات دولت موقت برداشت با واکنش نهضت آزادی روبرو شد و این گروه تلاش کرد کارنامه تاریک خود را روتوش کند. ◀️پی‌نوشت: ویروس حذف نهادهای انقلابی از و به دست سران نهضت آزادی آغاز شد و پس از آن به بدنه سیاسی کشور کم و بیش منتقل و با حذف و هضم در دولت آقای سیدمحمد خاتمی؛ وخیم بودن آن نمایان شد. دولت جناب آقای و شخص وی نیز توهین‌های آشکار و نهانی به نهادهای انقلابی داشته و نشان داد که آن بیماری سیاسی هنوز زنده است و ظاهرا مقصد آن حذف نهایی تمام نهادهای انقلابی ،و به تعبیر دیگر: انقلاب‌زدایی از درون، است. 🔺آیت‌الله محمدی گیلانی؛ سومین دبیر شورای نگهبان 🔹🔹🔹 Bonyadtarikhbook.ir 🔸🔸🔸 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
📸مرحوم آیت‌الله محمدی گیلانی: تلاش دولت موقت برای حذف نهادهای انقلابی؛ اشتباه یا املای بیگانگان؟! ◀️گزیده‌ای از مواضع و عمل‌کرد دبیران شورای نگهبان از ابتدای انقلاب اسلامی تا امروز ✳️به مناسبت سال‌روز آغاز به کار رسمی شورای نگهبان « از آغاز و شکل‌گیری دولت موقت جناب آقای یا اشتباه در کار بوده یا املا و دیکته از و تعمدی در کار بوده که تلاش می‌شد نهادهای انقلابی با حیله‌هایی تضعیف شوند، بلکه از بین بروند. یکی از این نهادها بوده است. شاید یادتان باشد که خیلی تلاش از طرف دولت موقت می‌شد که اساس دادگاه‌های انقلاب مثلا برچیده بشود و یا جمع بشود.»(روزنامه جمهوری اسلامی، 28اردیبهشت1362،ص12) 🔺مرحوم آیت‌الله محمدی گیلانی، سومین دبیر شورای نگهبان 🔹🔹🔹 Bonyadtarikhbook.ir 🔸🔸🔸 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
✳️خیابان‌بازی شورای شهر تهران ◀️در حاشیه یک تغییر اسم 🔹طبق مصوبه شورای شهر تهران در تاریخ بیست و یکم مرداد اسم یکی از خیابان‌ها به نام مهندس بازرگان تغییر یافت. هرچند این عمل شورای شهر صوری و تشریفاتی است اما فرصت خوبی است برای بازبینی برش‌های مختلفی از زندگی مهندس بازرگان: 🔸تضعیف نهادهای انقلابی توسط دولت موقت بازرگان « از آغاز و شکل‌گیری دولت موقت جناب آقای یا اشتباه در کار بوده یا املا و دیکته از و تعمدی در کار بوده که تلاش می‌شد نهادهای انقلابی با حیله‌هایی تضعیف شوند، بلکه از بین بروند.»(روزنامه جمهوری اسلامی، 28اردیبهشت1362،ص12) 🔹حمایت بازرگان از جلادهای منافق «مجاهدین خلق شما فرزندان نهضت آزادی هستید. در سال 1343 که در زندان بودیم به دنیا آمدید و راه خود را پیش گرفتید، بدون این‌که از خانه فرار کرده یا اخراج شده باشید.»(یادداشت بازرگان-روزنامه میزان 13اردیبهشت1360) 🔸دیدگاه امام خمینی قدس سره الشریف نسبت به عمل‌کرد نهضت آزادی «به حسب این پرونده‌های قطور و نیز ملاقات‌های مکرر اعضای نهضت، چه در منازل خودشان و چه در و به حسب آنچه من مشاهده کردم از انحرافات آن‌ها، که اگر خدای متعال عنایت نفرموده بود و مدتی در باقی مانده بودند ملت‌های مظلوم به ویژه ملت عزیز ما اکنون در زیر چنگال امریکا و مستشاران او دست و پا می‌زدند و اسلام عزیز چنان سیلی از این ستمکاران می‌خورد که قرن‌ها سر بلند نمی‌کرد، و به حسب امور بسیار دیگر، نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانون‌گذاری یا قضایی را ندارند؛ و ضرر آنها، به اعتبار آنکه متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را خواهند کرد و نیز با دخالت بی‌مورد در کریم و احادیث شریفه و تأویل‌های جاهلانه موجب فساد عظیم ممکن است بشوند، از ضرر گروهک‌های دیگر، حتی منافقین این فرزندان عزیز مهندس بازرگان، بیشتر و بالاتر است »(30بهمن1366، همان، ج 20، ص 481) 🔹افشاگری سیدمحمد خاتمی (باغی انقلاب و از سران فتنه 88) «جریانی که شما در راس آن قرار دارید همواره از جمهوری اسلامی البته با توجیهات گوناگون اظهار نارضایتی و حتی مخالفت قولی و عملی کرده است و چه نقصی در کار شما است که فردی چون امیر انتظام جاسوس و مزدور آمریکا تا سطح معاونت نخست‌وزیر و سخنگوی دولت موقت بالا می‌آید؛ لابد امیر انتظام هم آمریکایی نیست؟»(سرمقاله 18مهر1360روزنامه کیهان) 🔸مخالفت بازرگان با شعار مرگ بر آمریکا مقام معظم رهبری:«به خاطر دارم در جلسات یک روز رئیس هیئت دولت موقت با عصبانیت به این مضمون و با ناراحتی در کمال تعجب گفت: چرا این مرگ بر امريكا را مردم ول نمی‌کنند!؟ 🔹 ما که از ناراحتی و تعجب ایشان به شدت متعجب و ناراحت شدیم، به ایشان گفتیم این چه حرفی است که می‌گویی؟! مگر می‌شود شعار مرگ بر امريكای مردم را که یک شعار طبیعی است و هیچ‌کس در ذهن مردم نگذاشته، بلکه فرهنگ مبارزه و این را به آنها یاد داده از ذهن مردم بگیریم و مگر چنین کاری جایز است؟(مقاله انقلاب اسلامی و بازخوانی ریشه‌های تنفر ملت ایران از آمریکا، 166-165، فصلنامه 15خرداد شماره 30) 🔹🔹🔹 Bonyadtarikhbook.ir 🔸🔸🔸 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔻رسوایی مذاکره‌کنندگان 🔴مذاکره با شیطان/بخش دوم ◀️در آستانه یوم‌الله 13آبان 🔸رئيس که همراه وزير خارجه و چند تن از وزرا جهت شركت در جشن سالگرد استقلال در روز 9آبان1358 به این کشور سفر کرده بود همراه با وزیر خارجه دولت موقت، دکتر با «برژینسكی» مشاور امنيت ملی رئیس‌جمهور امريكا در یک جلسه یک و نیم ساعته به مذاکره پرداخت. مذاکره مهندس بازرگان با برژینسکی قبل از ملاقات با رئیس‌جمهور الجزایر بود. 🔹این خبر در میان اعجاب با سرعت توسط خبرگزاری‌ها به همه جهان مخابره شد. 🔸این ملاقات برای مهندس بازرگان و دولت او بسیار گران تمام شد. همان‌گونه که مصاحبه ایشان با و بیان این موضوع که «من از اول با انقلاب موافق نبودم و خواستار سیاست گام به گام بودم و اینک نیز به همان سیاست اعتقاد دارم و آن را از بهتر می‌دانم»، برای ایشان و همفکرانش بسیار گران تمام شد و لبه تیز حمله همه را به سویشان گرداند. 🔹مذاكره رئيس دولت موقت و وزير خارجه او با برژينسكی، مشاور امنيت ملی كارتر در الجزاير آنچنان مردم انقلابی و مسلمان ايران را به خروش آورد و آنچنان برای دو طرف کوبنده بود كه پيروان خط سازش و طرف‌هاي امريكايی آنها به دليل آثار و عواقب آن، هيچ‌ كدام مسئوليت پيشنهاد شروع آن را نپذيرفتند و برگردن طرف مقابل انداختند. 🔸برای روشن‌تر شدن موضوع، نظريات هر دو آورده می‌شود: مهندس در این‌باره در مصاحبه‌ای با خبرگزاری پاریس بیان داشته است: سه‌شنبه گذشته یعنی دو روز قبل از عزیمت من به الجزایر کاردار سفارت امريكا در تهران به من اطلاع داد که برژینسکی مایل است هنگام اقامت من در الجزایر، ملاقات و مذاکره انجام دهد و امروز این دیدار انجام شد. 🔹دکتر ابراهیم یزدی پس از بازگشت از الجزایر و اطلاع از مخالفت گسترده با این ملاقات کاملاً غافلگیر می‌شود؛ با عجله مطالبی کاملاً متناقض با مهندس بازرگان را بیان می‌دارد و موجب رسوايی بیشتر خود و دوستانش می‌گردد: ایشان در پاسخ به سؤال خبرنگاری که پرسیده بود که آیا قبل از سفر موضوع ملاقات با برژینسکی با امام مطرح شده بود یا نه بیان داشت: 🔸اینکه چه کسانی به الجزایر می‌آمدند به درستی نمی‌دانستیم! بنابراین کلیات مسائل و گفت‌وگوهای احتمالی که ممکن بود پیش بیاید را خدمت ایشان [حضرت امام] مطرح کردیم. تصور می‌کنم آنچه را که در مورد انجام داده بودیم و آنچه را که در مدنظر داشتیم [برای استرداد شاه] انجام دهیم، امام تأیید کردند. (البته ایشان بیان نکرده‌اند آنچه را که باید به امام می‌گفته‌اند، نگفته‌اند!) اما ایشان دقت نکرده است که مهندس بازرگان بیان داشته است که دو روز قبل از سفر به الجزایر، کاردار سفارت در ایران از ایشان چنین درخواستی را نموده است! و دکتر یزدی نیز از این جریان مطلع بوده است! حال باید پرسید مهندس بازرگان درست گفته است یا دکتر ابراهیم یزدی؟! (مقاله انقلاب اسلامی و بازخوانی ریشه‌های تنفر ملت ایران از آمریکا، فصلنامه 15خرداد ص190-188، شماره30) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
✳️نگاهی به کارنامه رئیس دولت موقت مهندس بازرگان 🔻به مناسبت سالگرد استعفای دولت موقت چهاردهم آبان سالگرد استعفای دولت موقت به ریاست مهندس مهدی بازرگان است. دولتی که مرحوم امام قدس سره الشریف با انتخاب شخص اول آن موافق نبود و بنابر مصالح و توصیه‌های جمعی وی را در آن قاموس پذیرفت و امروز همان دولت مطلوب شخصیت‌های غرب‌زده است و انگیزه‌های فراوانی برای تحریف تاریخ به نفع شخصیت‌های دولت وجود دارد و این تاریخ، فرصت خوبی است برای بازبینی برش‌های مختلفی از زندگی رئیس دولت موقت، جناب مهندس بازرگان: 🔸تضعیف نهادهای انقلابی توسط دولت موقت بازرگان « از آغاز و شکل‌گیری دولت موقت جناب آقای یا اشتباه در کار بوده یا املا و دیکته از و تعمدی در کار بوده که تلاش می‌شد نهادهای انقلابی با حیله‌هایی تضعیف شوند، بلکه از بین بروند.»(روزنامه جمهوری اسلامی، 28اردیبهشت1362،ص12) 🔹حمایت بازرگان از جلادهای منافق «مجاهدین خلق شما فرزندان نهضت آزادی هستید. در سال 1343 که در زندان بودیم به دنیا آمدید و راه خود را پیش گرفتید، بدون این‌که از خانه فرار کرده یا اخراج شده باشید.»(یادداشت بازرگان-روزنامه میزان 13اردیبهشت1360) 🔸دیدگاه امام خمینی قدس سره الشریف نسبت به عمل‌کرد نهضت آزادی «به حسب این پرونده‌های قطور و نیز ملاقات‌های مکرر اعضای نهضت، چه در منازل خودشان و چه در و به حسب آنچه من مشاهده کردم از انحرافات آن‌ها، که اگر خدای متعال عنایت نفرموده بود و مدتی در باقی مانده بودند ملت‌های مظلوم به ویژه ملت عزیز ما اکنون در زیر چنگال امریکا و مستشاران او دست و پا می‌زدند و اسلام عزیز چنان سیلی از این ستمکاران می‌خورد که قرن‌ها سر بلند نمی‌کرد، و به حسب امور بسیار دیگر، نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانون‌گذاری یا قضایی را ندارند؛ و ضرر آنها، به اعتبار آنکه متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را خواهند کرد و نیز با دخالت بی‌مورد در کریم و احادیث شریفه و تأویل‌های جاهلانه موجب فساد عظیم ممکن است بشوند، از ضرر گروهک‌های دیگر، حتی منافقین این فرزندان عزیز مهندس بازرگان، بیشتر و بالاتر است »(30بهمن1366، همان، ج 20، ص 481) 🔹افشاگری سیدمحمد خاتمی (باغی انقلاب و از سران فتنه 88) «جریانی که شما در راس آن قرار دارید همواره از جمهوری اسلامی البته با توجیهات گوناگون اظهار نارضایتی و حتی مخالفت قولی و عملی کرده است و چه نقصی در کار شما است که فردی چون امیر انتظام جاسوس و مزدور آمریکا تا سطح معاونت نخست‌وزیر و سخنگوی دولت موقت بالا می‌آید؛ لابد امیر انتظام هم آمریکایی نیست؟»(سرمقاله 18مهر1360روزنامه کیهان) 🔸مخالفت بازرگان با شعار مرگ بر آمریکا مقام معظم رهبری:«به خاطر دارم در جلسات یک روز رئیس هیئت دولت موقت با عصبانیت به این مضمون و با ناراحتی در کمال تعجب گفت: چرا این مرگ بر امريكا را مردم ول نمی‌کنند!؟ 🔹 ما که از ناراحتی و تعجب ایشان به شدت متعجب و ناراحت شدیم، به ایشان گفتیم این چه حرفی است که می‌گویی؟! مگر می‌شود شعار مرگ بر امريكای مردم را که یک شعار طبیعی است و هیچ‌کس در ذهن مردم نگذاشته، بلکه فرهنگ مبارزه و این را به آنها یاد داده از ذهن مردم بگیریم و مگر چنین کاری جایز است؟(مقاله انقلاب اسلامی و بازخوانی ریشه‌های تنفر ملت ایران از آمریکا، 166-165، فصلنامه 15خرداد شماره 30) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
⚫️نگاهی به کارنامه رئیس دولت موقت و دبیرکل وقت نهضت آزادی مهندس بازرگان ⚖️30 بهمن سالروز اعلان عدم صلاحیت سیاسی دائمی نهضت آزادی توسط امام خمینی دولت موقت دولتی بود که که مرحوم امام قدس سره الشریف با انتخاب شخص اول آن موافق نبود و بنابر مصالح و توصیه‌های جمعی وی را در آن قاموس پذیرفت و امروز همان دولت مطلوب شخصیت‌های غرب‌زده است و انگیزه‌های فراوانی برای تحریف تاریخ به نفع شخصیت‌های دولت وجود دارد و این تاریخ، فرصت خوبی است برای بازبینی برش‌های مختلفی از زندگی رئیس دولت موقت و دبیرکل وقت نهضت آزادی، جناب مهندس بازرگان: 🔸تضعیف نهادهای انقلابی توسط دولت موقت بازرگان « از آغاز و شکل‌گیری دولت موقت جناب آقای یا اشتباه در کار بوده یا املا و دیکته از و تعمدی در کار بوده که تلاش می‌شد نهادهای انقلابی با حیله‌هایی تضعیف شوند، بلکه از بین بروند.»(روزنامه جمهوری اسلامی، 28اردیبهشت1362،ص12) 🔹حمایت بازرگان از جلادهای منافق «مجاهدین خلق شما فرزندان نهضت آزادی هستید. در سال 1343 که در زندان بودیم به دنیا آمدید و راه خود را پیش گرفتید، بدون این‌که از خانه فرار کرده یا اخراج شده باشید.»(یادداشت بازرگان-روزنامه میزان 13اردیبهشت1360) 🔸دیدگاه امام خمینی قدس سره الشریف نسبت به عمل‌کرد نهضت آزادی «به حسب این پرونده‌های قطور و نیز ملاقات‌های مکرر اعضای نهضت، چه در منازل خودشان و چه در و به حسب آنچه من مشاهده کردم از انحرافات آن‌ها، که اگر خدای متعال عنایت نفرموده بود و مدتی در باقی مانده بودند ملت‌های مظلوم به ویژه ملت عزیز ما اکنون در زیر چنگال امریکا و مستشاران او دست و پا می‌زدند و اسلام عزیز چنان سیلی از این ستمکاران می‌خورد که قرن‌ها سر بلند نمی‌کرد، و به حسب امور بسیار دیگر، نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانون‌گذاری یا قضایی را ندارند؛ و ضرر آنها، به اعتبار آنکه متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را خواهند کرد و نیز با دخالت بی‌مورد در کریم و احادیث شریفه و تأویل‌های جاهلانه موجب فساد عظیم ممکن است بشوند، از ضرر گروهک‌های دیگر، حتی منافقین این فرزندان عزیز مهندس بازرگان، بیشتر و بالاتر است »(30بهمن1366، همان، ج 20، ص 481) 🔹افشاگری سیدمحمد خاتمی (باغی انقلاب و از سران فتنه 88) «جریانی که شما در راس آن قرار دارید همواره از جمهوری اسلامی البته با توجیهات گوناگون اظهار نارضایتی و حتی مخالفت قولی و عملی کرده است و چه نقصی در کار شما است که فردی چون امیر انتظام جاسوس و مزدور آمریکا تا سطح معاونت نخست‌وزیر و سخنگوی دولت موقت بالا می‌آید؛ لابد امیر انتظام هم آمریکایی نیست؟»(سرمقاله 18مهر1360روزنامه کیهان) 🔸مخالفت بازرگان با شعار مرگ بر آمریکا مقام معظم رهبری:«به خاطر دارم در جلسات یک روز رئیس هیئت دولت موقت با عصبانیت به این مضمون و با ناراحتی در کمال تعجب گفت: چرا این مرگ بر امريكا را مردم ول نمی‌کنند!؟ 🔹 ما که از ناراحتی و تعجب ایشان به شدت متعجب و ناراحت شدیم، به ایشان گفتیم این چه حرفی است که می‌گویی؟! مگر می‌شود شعار مرگ بر امريكای مردم را که یک شعار طبیعی است و هیچ‌کس در ذهن مردم نگذاشته، بلکه فرهنگ مبارزه و این را به آنها یاد داده از ذهن مردم بگیریم و مگر چنین کاری جایز است؟(مقاله انقلاب اسلامی و بازخوانی ریشه‌های تنفر ملت ایران از آمریکا، 166-165، فصلنامه 15خرداد شماره 30) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔴شهید مطهری از تقابل با ، تا از سوی منحرفین 🔻سال‌روز شهادت آیت‌الله مرتضی مطهری رحمه‌الله ▫️استاد شهید مرتضی مطهری را باید از برجسته‌ترین شاگردان مکتب امام خمینی و سردار مقابله با انحراف و تذبذب در نهضت امام قلمداد کنیم. وی با تفقه و دقت نظر در آموزه‌های دینی پرداخت آن‌گونه که استاد بزرگ او در وصف آثارش می‌گوید:« آثاری که از او هست، بی استثنا، همه آثارش خوب است. و من کسی، دیگری را سراغ ندارم که بتوانم بگویم بی استثنا آثارش خوب است. »( امام خمینی 61/2/11) ▪️یکی از مولفه‌ها و ویژگی‌هایی که شهید مطهری را در این جایگاه ممتاز قرار داد، حضور وی در جبهه مقابله با نفوذ اندیشه‌های انحرافی در حوزه دین بود. عجیب آن‌که امروز عده‌ای تلاش دارند در سایه از ایشان چهره‌ای سکولار و التقاطی بسازند. ▫️شهید مطهری به خوبی دریافت آنچه که دین را در عصر حاکمیت ایدئولوژی‌های انسانی تهدید می‌کند ظهور و بروز مکاتب اومانیستی و حتی الحادی نیست بلکه شکل گیری است که استحاله تدریجی دین را نشانه رفته است. ▪️تلاش غیراصولی و غیرعالمانه برای به روز کردن دین توسط مدعیان دین‌شناسی همچون و ، حرکتی انحرافی بود که منجر به التقاط گردید. ▫️رهبر معظم انقلاب اسلامی در تشریح وضعیت فکری - فرهنگی آن دوران می فرمایند: «یک عده تحت تاثیر جاذبه‌های افکار نو و وارداتی، مجذوب این‌ها می‌شدند و سعی می‌کردند اسلام و فکر اسلامی و دین را با این‌ها تطبیق کنند؛ منتی هم سر دین می‌گذاشتند که ما اسلام را جوان‌پسند و مردمی و قابل قبول کرده‌ایم! گاهی اوقات کاسه از آش داغ تر هم می شدند و چند قدم هم جلوتر از صاحبان این فکرها پیش می رفتند، برای این که مبادا متهم به مرتجع بودن و این حرف‌ها شوند که این را هم ما در مواردی دیدیم. نبوت و توحید و معاد و مباحث امامت و مباحث فقهی و مباحث اجتماعی و سیاسی اسلام را به سمت مشابهات خودش در مکاتب بیگانه از اسلام و احیانا و به کلی بیگانه ی از دین کشاندند و منت هم سر اسلام می‌گذاشتند که ما آمدیم اسلام را همه کس فهم و همه کس پسند و در چشم‌ها شیرین کردیم!» (مقام معظم رهبری 82/2/18) ▪️لذا در آن دوران بود که اندیشه‌های مارکسیستی، لیبرالیستی، اگزیستانسیالیستی و دیگر ایسم‌های غربی توسط جریان‌های فکری داخلی به آموزه های دینی گره زده می شد و نسخه‌های اندیشه برای جلب نظر جوانان و جذب آنها به احزاب و گروه های سیاسی مختلف ارائه می‌گردید. ▫️نهضت آزادی، جبهه ملی، مجاهدین خلق(منافقین)، چریکهای فدایی خلق، حزب سوسیالیستهای خداپرست، حزب توده، گروهک فرقان و... از جمله گروه‌های ریز و درشتی بودند که در دهه 20 تا 50 در کشور شکل گرفته و کم و بیش از اندیشه التقاطی رنج می‌بردند و انتساب شهید مطهری؛ قهرمان مبارزه فکری با التقاط به این جریانات معلوم‌الحال جفایی تاریخی و غیراخلاقی است. @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
🔻رسوایی مذاکره‌کنندگان 🔴مذاکره با شیطان/بخش دوم ◀️مذاکره بازرگان و یزدی با آمریکا و تبعات آن 🔸رئيس که همراه وزير خارجه و چند تن از وزرا جهت شركت در جشن سالگرد استقلال در روز 9آبان1358 به این کشور سفر کرده بود همراه با وزیر خارجه دولت موقت، دکتر با «برژینسكی» مشاور امنيت ملی رئیس‌جمهور امريكا در یک جلسه یک و نیم ساعته به مذاکره پرداخت. مذاکره مهندس بازرگان با برژینسکی قبل از ملاقات با رئیس‌جمهور الجزایر بود. 🔹این خبر در میان اعجاب با سرعت توسط خبرگزاری‌ها به همه جهان مخابره شد. 🔸این ملاقات برای مهندس بازرگان و دولت او بسیار گران تمام شد. همان‌گونه که مصاحبه ایشان با و بیان این موضوع که «من از اول با انقلاب موافق نبودم و خواستار سیاست گام به گام بودم و اینک نیز به همان سیاست اعتقاد دارم و آن را از بهتر می‌دانم»، برای ایشان و همفکرانش بسیار گران تمام شد و لبه تیز حمله همه را به سویشان گرداند. 🔹مذاكره رئيس دولت موقت و وزير خارجه او با برژينسكی، مشاور امنيت ملی كارتر در الجزاير آنچنان مردم انقلابی و مسلمان ايران را به خروش آورد و آنچنان برای دو طرف کوبنده بود كه پيروان خط سازش و طرف‌هاي امريكايی آنها به دليل آثار و عواقب آن، هيچ‌ كدام مسئوليت پيشنهاد شروع آن را نپذيرفتند و برگردن طرف مقابل انداختند. 🔸برای روشن‌تر شدن موضوع، نظريات هر دو آورده می‌شود: مهندس در این‌باره در مصاحبه‌ای با خبرگزاری پاریس بیان داشته است: سه‌شنبه گذشته یعنی دو روز قبل از عزیمت من به الجزایر کاردار سفارت امريكا در تهران به من اطلاع داد که برژینسکی مایل است هنگام اقامت من در الجزایر، ملاقات و مذاکره انجام دهد و امروز این دیدار انجام شد. 🔹دکتر ابراهیم یزدی پس از بازگشت از الجزایر و اطلاع از مخالفت گسترده با این ملاقات کاملاً غافلگیر می‌شود؛ با عجله مطالبی کاملاً متناقض با مهندس بازرگان را بیان می‌دارد و موجب رسوايی بیشتر خود و دوستانش می‌گردد: ایشان در پاسخ به سؤال خبرنگاری که پرسیده بود که آیا قبل از سفر موضوع ملاقات با برژینسکی با امام مطرح شده بود یا نه بیان داشت: 🔸اینکه چه کسانی به الجزایر می‌آمدند به درستی نمی‌دانستیم! بنابراین کلیات مسائل و گفت‌وگوهای احتمالی که ممکن بود پیش بیاید را خدمت ایشان [حضرت امام] مطرح کردیم. تصور می‌کنم آنچه را که در مورد انجام داده بودیم و آنچه را که در مدنظر داشتیم [برای استرداد شاه] انجام دهیم، امام تأیید کردند. (البته ایشان بیان نکرده‌اند آنچه را که باید به امام می‌گفته‌اند، نگفته‌اند!) اما ایشان دقت نکرده است که مهندس بازرگان بیان داشته است که دو روز قبل از سفر به الجزایر، کاردار سفارت در ایران از ایشان چنین درخواستی را نموده است! و دکتر یزدی نیز از این جریان مطلع بوده است! حال باید پرسید مهندس بازرگان درست گفته است یا دکتر ابراهیم یزدی؟! (مقاله انقلاب اسلامی و بازخوانی ریشه‌های تنفر ملت ایران از آمریکا، فصلنامه 15خرداد ص190-188، شماره30) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی: در عصر غیبت، نظام و امور مردم در دست فقها است به مناسبت ارتحال آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی ▪️ما حکومت و اسم های شریفی مانند « » و « » و امثال‏‎ ‎‏این ها را از اختصاصات خداوند متعال می دانیم و حکومتی را مشروع تلقی می کنیم که‏‎ ‎‏منشعب و مقتبس از این حکومت باشد. قبلاً حکومت هایی وجود داشت که نوعاً علما‏‎ ‎‏آن ها را « » می نامیدند، لذا کسانی که متعهد و متدین بودند در مواردی که‏‎ ‎‏لازم می دانستند، بدون اجازه علما کاری را انجام نمی دادند؛ یعنی قائل به این مطلب‏‎ ‎‏بودند که این ها چون در عصر غیبت از طرف فقها نیستند و حاکمانی هستند که بر مردم‏‎ ‎‏مسلط شده اند از این جهت حکومتی ندارند و این افراد ناچار بودند در کارهایی که با‏‎ ‎‏فقها در ارتباط است از آن ها اجازه بگیرند.‏.. ▫️همان طور که در توقیع شریف‏‎ ‎‏آمده است ما معتقدیم که در ، نظام و امور مردم در دست فقها می باشد. این‏‎ ‎‏موضوع را من در کتاب های «التعزیر»، «ولایت تکوینی و تشریعی» و «ضرورت‏‎ ‎‏حکومت» یادآوری کرده و نوشته ام که در عصر غیبت حکومت باید باشد و ضرورت دارد. این ها مسائلی است که بین شیعه مشهور و معروف بوده است. ▪️ در طول زمان‏‎ ‎‏موقعیت هایی برای فقها پیش آمده است و مثلاً در آن حکمی که برای‏‎ ‎‏ صادر کردند نوشتند: «من به عنوان حق شرعی تو را معین می کنم» و یا میرزای‏‎ ‎‏شیرازی یا سید محمد مجاهد در جنگ با روس ها در حکومت دخالت داشتند یا حاجی‏‎ ‎‏محمد باقر حجة الاسلام در اصفهان اقامه حدود می کردند. در تمام این مدت حکومت به‏‎ ‎‏دست فقهای شیعه بوده است و هر چند حکام غاصبی بر سر کار بودند، ولی در امور غیر‏‎ ‎‏سلطنتی و حکومتی باز هم دستور و حکم علما نافذ بوده است.‏(امام خمینی و حکومت اسلامی(مصاحبه‌های علمی)، ص ۱۵_۱۳) 🔺آیت‌الله العظمی شیخ لطف‌الله صافی گلپایگانی؛ دومین دبیر شورای نگهبان‎ ‎ @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔴شهید مطهری از تقابل با ، تا از سوی منحرفین 🔻سال‌روز شهادت آیت‌الله مرتضی مطهری رحمه‌الله ▫️استاد شهید مرتضی مطهری را باید از برجسته‌ترین شاگردان مکتب امام خمینی و سردار مقابله با انحراف و تذبذب در نهضت امام قلمداد کنیم. وی با تفقه و دقت نظر در آموزه‌های دینی پرداخت آن‌گونه که استاد بزرگ او در وصف آثارش می‌گوید:« آثاری که از او هست، بی استثنا، همه آثارش خوب است. و من کسی، دیگری را سراغ ندارم که بتوانم بگویم بی استثنا آثارش خوب است. »( امام خمینی 61/2/11) ▪️یکی از مولفه‌ها و ویژگی‌هایی که شهید مطهری را در این جایگاه ممتاز قرار داد، حضور وی در جبهه مقابله با نفوذ اندیشه‌های انحرافی در حوزه دین بود. عجیب آن‌که امروز عده‌ای تلاش دارند در سایه از ایشان چهره‌ای سکولار و التقاطی بسازند. ▫️شهید مطهری به خوبی دریافت آنچه که دین را در عصر حاکمیت ایدئولوژی‌های انسانی تهدید می‌کند ظهور و بروز مکاتب اومانیستی و حتی الحادی نیست بلکه شکل گیری است که استحاله تدریجی دین را نشانه رفته است. ▪️تلاش غیراصولی و غیرعالمانه برای به روز کردن دین توسط مدعیان دین‌شناسی همچون و ، حرکتی انحرافی بود که منجر به التقاط گردید. ▫️رهبر معظم انقلاب اسلامی در تشریح وضعیت فکری - فرهنگی آن دوران می فرمایند: «یک عده تحت تاثیر جاذبه‌های افکار نو و وارداتی، مجذوب این‌ها می‌شدند و سعی می‌کردند اسلام و فکر اسلامی و دین را با این‌ها تطبیق کنند؛ منتی هم سر دین می‌گذاشتند که ما اسلام را جوان‌پسند و مردمی و قابل قبول کرده‌ایم! گاهی اوقات کاسه از آش داغ تر هم می شدند و چند قدم هم جلوتر از صاحبان این فکرها پیش می رفتند، برای این که مبادا متهم به مرتجع بودن و این حرف‌ها شوند که این را هم ما در مواردی دیدیم. نبوت و توحید و معاد و مباحث امامت و مباحث فقهی و مباحث اجتماعی و سیاسی اسلام را به سمت مشابهات خودش در مکاتب بیگانه از اسلام و احیانا و به کلی بیگانه ی از دین کشاندند و منت هم سر اسلام می‌گذاشتند که ما آمدیم اسلام را همه کس فهم و همه کس پسند و در چشم‌ها شیرین کردیم!» (مقام معظم رهبری 82/2/18) ▪️لذا در آن دوران بود که اندیشه‌های مارکسیستی، لیبرالیستی، اگزیستانسیالیستی و دیگر ایسم‌های غربی توسط جریان‌های فکری داخلی به آموزه های دینی گره زده می شد و نسخه‌های اندیشه برای جلب نظر جوانان و جذب آنها به احزاب و گروه های سیاسی مختلف ارائه می‌گردید. ▫️نهضت آزادی، جبهه ملی، مجاهدین خلق(منافقین)، چریکهای فدایی خلق، حزب سوسیالیستهای خداپرست، حزب توده، گروهک فرقان و... از جمله گروه‌های ریز و درشتی بودند که در دهه 20 تا 50 در کشور شکل گرفته و کم و بیش از اندیشه التقاطی رنج می‌بردند و انتساب شهید مطهری؛ قهرمان مبارزه فکری با التقاط به این جریانات معلوم‌الحال جفایی تاریخی و غیراخلاقی است. 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔻اعتراف سرکرده منافقین به قتل 🔴به مناسبت سال‌روز شهادت مرحوم شریف واقفی 🔹مرحوم شریف واقفی یکی از هزاران قربانی جنایات سازمان مجاهدین خلق بود. «فرزندان عزیز آقای » در طول حیات ننگین سازمان‌ها خیانت‌ها و جنایات بی‌شماری را مرتکب شدند. آن‌ها حتی به اعضای رده‌بالای سازمان خود نیز رحم نمی‌کردند و در صورت مشاهده کوچک‌ترین گرایش اسلامی فرد مورد نظر را ترور می‌کردند. متن زیر بخشی از اعترافات سرکرده منافقین به جنایت خونین سازمان منافقین و شهادت مرحوم شریف واقفی است: 🔸«نام خائن شماره ۱ مجید شریف واقفی، فارغ التحصیل رشته برق دانشگاه صنعتی بود. او در اوایل سال ۴۸ به سازمان پذیرفته شد... او مدت های مدیدی چهره واقعی ضد خلقی خود را به اعتبار وجود برخی معیارهای نادرست در سازمان پوشانده بود و از این نظر توانسته بود به مدارهایی از مسئولیت ارتقا یابد. 🔹اما بالاخره على رغم همه سال هایی که واقعیت وجودی خود را، انگیزه های ناسالم خود را پوشانده بود و علی رغم همه کوشش های مذبوحانه اش برای فرار از انتقاداتش بالاخره لبه تیز مبارزه را بالای سر خود و ضعف ها و نارسایی های عمیق ایدئولوژیک خود دید. 🔸او در ظاهر انتقادات خود را قبول نمود و حتی به طور کتبی تحلیل هایی از انگیزدهای ناسالم و ضعف های عمیق خود به عمل آورد(البته سازمان هیچگاه ده‌ها انتقادی که برایش آشکار شده بود و کتبا آن را نوشته بود برای خوانندگان خود رو نکرد که بالاخره معلوم گردد دورو و دروغ‌گو کیست) و از این نظر قرار شد با خلع تمام مسئولیت هایش به کار توده‌ای برود؛ اما در بطن، او نه تنها حاضر نشده بود با ضعف‌ها و نارسایی‌های عمیق ایدئولوژیک و انگیزه‌های ناسالم خود که طی ماه‌ها کار توضیحی برایش آشکار شده بود مبارزه کند، بلکه با اتخاذ بدترین شیوه خائنانه در صدد پیدا کردن موقعیت مناسبی برای ضربه زدن به سازمان و منحرف کردن مسیر انقلابی آن برآمد... 🔹او که تا دیروز چون ماری افسرده از زخم های شمشیر تیز مبارزه ایدئولوژیک نیش های مسموم و زهرآگین خود را در پس ده ها انتقاد از خود، پنهان کرده بود یک باره به تکاپو افتاد. با چند تن از عناصر متزلزل و کسانی که در همان مراحل اول مبارزه ایدئولوژیک تصفیه شده بودند، تماس برقرار کرد و با اغوای آنان در صدد برآمد برای خود دار و دسته‌ای تهیه ببیند... 🔸او بالاخره بعد از چهار ماه توطئه خائنانه علیه سازمان موفق می شود دو نفر از افرادی که یکی از آنها به طور کامل از سازمان اخراج شده بود (خائن شماره ۳ و نفر دیگر که مراحل انتقادی خود را می گذراند (خائن شماره ۲) و یک نفر دیگر را به طور بینابینی (به نام مستعار AZ) با خود همراه سازند. به هر حال آنها مسلما نمی توانستند برای مدت طولانی از پشت بر ما خنجر بزنند. مچ آن‌ها بزودی گرفته شد و راز خیانتهای ۴ ماهه آنان از پرده بیرون افتاد. از طرف سازمان، خائن شماره ۱(شریف واقفی) و خائن شماره ۲(مرتضی صمدیه لباف) محکوم به اعدام شدند. 🔹 با اعدام خائن شماره ۱ او به سزای خیانتهایش رسید در حالی که خائن شماره ۲ توانست از مهلکه جان سالم به در ببرد اما به چنگ پلیس افتاد...»(شوریدگی در تذبذب،سیدحمید روحانی، ص ۱۵۷_۱۵۶) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
گام هفتم: بی‌اعتمادی به وعده طاغوت و اعتماد به صدق وعده الهی ⚫️به مناسبت ایام ارتحال امام خمینی چهارده گام تا امام 🔹سیاست‌ورزان در ساحت اندیشه و تصمیم همواره در یک دو راهی قرار دارند: اعتماد به و بیگانگان یا اعتماد به صدق و مردان خدا راهی جز راه او و اعتماد تام به قول خداوند متعال نمی‌شناسند و در مقابل منافقین و وعده پوچ طاغوت را پذیرفته و کلام الهی را کنار می‌زنند. 🔸یکی از صحنه‌های تاریخی این دو راهی؛ قضیه بود که در آن مذبذبین و منافقین که آمریکا آن‌ها را میانه‌رو می‌خواند و امید خود می‌دانست؛ وعده باطل آمریکا را حق پنداشتند و در مقابل؛ امام (قدس سره) که از صمیم قلب به وعده الهی ایمان داشت دست رد به سینه آمریکا و اذناب داخلی او زد. شمه‌ای از ماجرای مک‌فارلین؛ به روایت تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام سیدحمید روحانی: 🔹« اصولاً لیبرالیست‌ها و گروه‌های سیاسی مانند و از اندیشه ضدآمریکایی و سازش‌ناپذیری امام رنج می‌بردند و هنوز هم رنج می‌برند، چون آن‌ها بر این باورند که ما باید به هر نحوی با آمریکا کنیم. یادم هست که زمانی که مهندس و ابراهیم از سفر الجزایر بازگشتند در آنجا با ملاقات کرده بودند و امام نسبت به این مسئله اعتراض کردند، حرف مهندس بازرگان این بود که ما بدون آمریکا نمی‌توانیم زندگی کنیم و ما باید با آن‌ها تعامل داشته باشیم، متأسفانه این فکر هنوز هم موجود است. 🔸در قضیه مک‌فارلین آن‌ها چون اعتقاد داشتند که ما باید با آمریکا ارتباط داشته باشیم، سعی کردند که امام را دور بزنند؛ بنابراین آقای [حسن] روحانی را فرستادند و آنجا ملاقات کردند و زمینه‌ای فراهم کردند که مک‌فارلین به تهران بیاید، لذا فکر می‌کردند که امام در مقابل عمل انجام‌شده قرار خواهد گرفت و تسلیم می‌شود و کوتاه می‌آید. 🔹اما امام، آن مرد خدا همه اعمال، رفتار و گفتارش برمدار خداشناسی بود در قضیه مک‌فارلین نیز دست رد بر سینه نامحرمان زد،[ و وقتی خبردار شد که مک فارلین به ایران آمده، اجازه نداد کسی با وی ملاقات کند و دستور داد ماجرا را برای بازگو کنند. ] اما این جریان ناامید نشدند و باز هم به دنبال رابطه با آمریکا رفتند. و موضوع حذف شعار مرگ بر آمریکا نیز در راستای همین تفکر و جریان بود و فتنه ۸۸ ریشه‌ای از همان‌جا بود،‌ یعنی همان قضیه رابطه با آمریکا و مک‌فارلین بود که در سال ۸۸ این مسئله اوج گرفت. الآن نیز مسئله ۲ بر مبنای همین تفکر شروع‌شده است.»( https://b2n.ir/69876) به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
✳️نهضت التقاطی/١ ◀️امام در مواجه با جریان های انحرافی؛ بخش اول: ⚫️در آستانه ارتحال جانسوز امام خمینی قدس سره الشریف 🔹 با مبانی التقاطی که از ابتدا داشت هیچ‌گاه با امام و ملت ایران همراه نبود اما با ظاهرسازی خود را هماهنگ با اصول و امام نشان دادند اما پس از مدت کوتاهی اختلاف‌ها نمایان می شود و چهره واقعی آنان نمایان می شود و پس از پیروزی گام به گام انحراف‌شان آشکارتر می‌گردد: 🔸گام اول: امام از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی با قاطعیت انحرافات نهضت آزادی را گوش‌زد می‌کنند و در برابر شعارهای آن روز اعضای نهضت که بر طبل می کوبند، می ایستد. و با صراحت به نقد توطئه خطرناک آنان برای انحراف انقلاب اسلامی می‌پردازد: « همه درد و بلای ما این است که ما غرب زده‌ایم. ما سال‌های طولانی زیر بار آمریکا بودیم... شما حالا می‌خواهید بگویید روی پای خودمان می‌خواهیم بایستیم باز هم . حالا که می‌گویید روی پای خودمان، بازهم ؟ یعنی جمهوری غربی»(صحیفه امام،ج6 ، ص331) و در نهایت استوار به مردم ایران گوش‌زد می‌کنند: « فقط جمهوری اسلامی، یک کلمه این طرف و آن طرف آن نباشید، می خواهند یک کلمه را اسقاط و یا زیاد بکنند.»( ، ج5، ص 157) 🔹گام دوم: امام برای رسیدن کشور به زیر بار فرافکنی ها نمی رود، از این رو در مقابل جوسازی علیه تشکیل ، قاطعانه راه نجات کشور را در حضور علما و روحانیون می‌داند و به تاکید می کند که با برگزاری هر چه سریع‌تر انتخابات زمینه را برای تشکیل قانون اساسی جمهوری اسلامی فراهم کند.(همان، ج 8،ص220،199 و ج 4، ص 424) پس از طرح این بار نیز امام با ذکاوت و صراحت هوشیارانه مخالفت اعضای نهضت آزادی و بالتبع دولت موقت را برای انحلال مجلس خبرگان به بهانه پایان مهلت قانونی آن مجلس را ، و آنان را در این زمینه هیچ کاره قلمداد نمودند. 🔸امام همچنین با حمایت از ، نقش آنان را در پیش برد انقلاب پر رنگ می داند و از علما و نمایندگان مجلس خبرگان می‌خواهد اگر ماده‌ای از و پیشنهادهای وارده را بر خلاف اسلام دیدند با صراحت اعلام کنند و از جنجال روزنامه‌ها و نهراسند. ( فصلنامه پانزده خرداد، ش62 و 61، ص 47)؛ امام بعدها از تقابل خود با توطئه سران نهضت آزادی برای انحلال مجلس خبرگان با مردم سخن به میان آوردند:« در مجلس خبرگان به مجرد اینکه صحبت شد، شروع کردند به مخالفت... اینها از مجلس خبرگان می‌ترسند؛ برای اینکه مجلس خبرگان می خواهد ولایت فقیه را اثبات کنند.. مگر شما می توانید که مجلس خبرگانی که ملت با آن آراء زیاد این مجلس را درست کرده... با یک کلمه ای.. بگویید.. که منحل باشد» ( صحیفه امام ، ج 10، ص 308) 🔹امام حتی زمانی که پس از با استعفای خود و قهر کردن و خط شیطان خواندن دانشجویان سعی داشت را به چالش بکشاند، این بار نیز منفعل نگردید بلکه تسخیر لانه جاسوسی را انقلاب دوم نامید. بعدها امام نسبت به مواضع نهضت آزادی اینگونه واکنش نشان دادند: «دیدید آن روزی كه ، این لانه جاسوسی را گرفتند، این به دست و پا افتادند. یكی گفت كه اینها خط شیطان هستند و دنبال این كردند كه ما الان اسیر آمریكا هستیم ... می‌خواستند كه ما را از استقلال بیرون بیاورند و به دامان آمریكا بیاندازند. قضیه گرفتن این محل جاسوس خانه ناگوار بود برای آنها. برای اینكه اینها هم ظاهر می‌شد»(همان، ج 15، ص 30) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔴آمریکا؛ ناتوانی بازرگان و یاری ابراهیم یزدی 🔻به‌مناسبت سال‌روز مرگ ابراهیم یزدی 🔸«ما در برخورد با مشکلات مسائل زیادی داریم، اول، این‌که نسبتا ناتوان است، دائم از دست کمیته‌ها و فدائیان شکایت و ناله می‌کند، اما این‌طور که به نظر می‌رسد از جلوگیری فعالیت آن‌ها ناتوان است. فقط منظره دفتر او که توسط درخواست‌کننده‌ها اشغال شده است، سمبل ناتوانی و عجز اوست. 🔹ثانیا هم و هم که در گذشته دائما در موضع یاری به ما بوده‌اند در نتیجه بی‌مبالاتی جیم بیل در مجله تایم «شروع به حمله نموده‌اند» خصوصا یزدی که به نظر می‌رسد برای اثبات این‌که «طرفدار آمریکا نیست-تکرار می‌شود، نیست- منتهی درجه سعی خود را به عمل می‌آورد و بنابراین اجازه می‌دهد که اذیت‌هایی به اسم او صورت بگیرد.» (اسناد لانه جاسوسی، ج۲، ص١٢۵) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
به‌روایت اسناد آمریکا: سازش‌کاری بازرگان -یزدی و مقاومت امام خمینی 🔹اميرانتظام، مقام برجسته در بعدازظهر 3 فوريه خواستار ملاقات فوری با مقام سياسی؛ گرديد. در آغاز ملاقات گفت كه در تاريخ 2فوريه طی يک ملاقات دو ساعته با توانسته است موافقت وی را در رابطه با دو پیشنهاد مصالحه‌گرانه جلب نمايد طبق يکی از اين پيشنهادات بختيار می‌بايد به عنوان نخست‌وزير ابقاء گرديده و فوراً رفراندومی را برگزار كند تا مشخص شود كه آيا كشور ايران خواستار سلطنت است يا جمهوری اسلامی. بر اساس راه‌حل دوم بختيار بايد از سمت خويش استعفا داده و در حين برگزاری رفراندوم موردنظر تنها به ايفای نقش ناظر بر جريانات اكتفا كند... 🔸در ملاقات بعدی كه در ساعت 10شب همان روز با خمينی و حاميان مهم وی برگزار شد، مهندس به عنوان رهبر نهضت آزادی خواستار پذيرش يكی از این دو راه‌حل پيشنهادی گرديد. پس از ملاقاتی طولانی و طاقت‌فرسا (كه انتظـام نیز در آن حضور داشت) خمينی اعلام نمود كه نمی‌تواند هيچ‌يک از آن دو راه را بپذيرد. از آنجا كه بختيار توسط شاه به سمت كنونی منصوب شده نمی‌تواند به عنوان نخست‌وزير قابل قبول واقع شود. دولت ايران بايد به همراه شورای نايب‌السلطنه از صحنه كنار شود زيرا «نامشروع و غيرقانونی» می‌باشـد. بنابراين تنها راه‌حل موجود اعلام دولت موقت اسلامی برای نظارت بر رفراندوم می‌باشد... 🔹مقام سفارت در عين آرامش به تندی عكس‌العمل نشان داد و يادآور شد كه در اين صورت يا جنگ داخلی رخ خواهد داد و يا اين‌كه حداقل ارتش عليه خمينی حركت می‌كند. انتظام در پاسخ گفت «درست است اما از دست ما چه كاری برمی‌آيد؟« در پاسخ به همين سئوال شخص انتظام اظهار داشت: «در اين جا تنها خمينی است كه می‌تواند تصميم بگيرد، او می‌داند كه حداقل يكی از مشاورانش (يعنی يزدی) خواستار مصالحه است. ديگـر رهبران مذهبي حاضر در جلسه سخنرانی مخالف مصاف و درگيری بودند، اما نيروی شخصيت خمينی و لجاجت صرف وی در نهايت بر نظريات ديگران غالب گرديد.(اسناد لانه جاسوسی، ج10، ص35) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
هم‌سو بودن تشکیل «نهضت آزادی» با سیاست‌های آمریکا نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/128 🔹اعضاى «نهضت آزادى» پيش از بنياد «نهضت»، از وابستگان به و همانند ديگر سردمداران آن جبهه، دنباله‏رو سياست امريكا در ايران بودند. در پى روى كارآمدن دمكرات‏ها در امريكا و در دست اجرا قرار گرفتن گروهى از اعضاى جبهه ملى كه رنگ مذهبى داشتند، از آنان جدا شده، به بنياد آزادى دست زدند و مى‏توان گفت كه جدايى آنان از جبهه ملى و پديد آوردن سازمانى نوين با پوشش مذهبى، با سياست امريكا نيز دمساز بود، زيرا: 🔸1. «جبهه ملى» به سبب يک سلسله ناتوانى‏ها و نارسايى‏ها، نفوذ، پايگاه و شخصيت سياسى خود را در ميان ملت ايران از دست داده بود و ديگر نمى‏توانست در پياده كردن سياست نوين امريكا در ايران، نقش شگرف و به‌سزايى داشته باشد و ميتينگ «جبهه ملى» در سال 1339 در ميدان جلاليه تهران اين حقيقت را براى امريكا روشن كرد. 🔹2. «جبهه ملى» در ميان مذهبى‏ها و توده‏هاى دين‏باور هيچ‏گاه نفوذ و توانى نداشت و بايد گروهى به صحنه مى‏آمدند كه بتوانند در ميان مذهبى‏ها نيز پايگاهى به دست آورند. مهندس در نخستين نطقى كه به مناسبت اعلام موجوديت «نهضت آزادى» ايراد كرد چنين گفت: .🔸.. ساير احزاب ملى و اجتماعات صالح قابل احترامند و مؤسسين آن‌ها مردمان خوبى هستند اما اكثريت مردم در مرام و روش و سوابق آن‌ها، انعكاس عقايد و آمال خود را كاملاً نيافته‏اند و ممكن است بعضى‏ها در اصول مرامى و مبانى و فكرى «نهضت آزادى ايران» بهتر و بيش‌تر جواب مكنونات و معتقدات خود را بيابند. 🔹3. برخورد كوبنده و توفنده مرجع بزرگ آن روز، حاج‏آقا با و سياست امريكا در ايران، در واپسين سال‏هاى زندگى خود، نيز به سوگ نشستن جهان اسلام در مرگ آن مرجع توانا، امريكايى‏ها را به توانمندى و پايگاه شگرف مردمى جامعه روحانيت آگاه ساخت. آن‌ها دريافتند كه روحانيان با وجود ضربه‏هاى سنگينى كه در دوران ، و در دوران خورده‏اند، بار ديگر توانسته‏اند نيرو و توان خود را بازيابند و بر ناتوانى‏ها و نارسايى‏ها چيره شوند. از اين رو پيش‏بينى مى‏كردند كه به‌زودى نهضت روحانيت آغاز مى‏شود، چون به‌درستى آزموده بودند كه علماى شيعه در هر زمان كه توانمندى و پايگاه مردمى خود را بتوانند بازيابند در رويارويى با جهانخواران، زورمداران و دستياران آن‌ها درنگ نمى‏كنند. 🔸از اين رو براى پيشگيرى از نهضت «قريب‏الوقوع» علماى اسلام، لازم مى‏ديدند كه گروهى را با طرح اسلام يک‏بعدى ـ اسلامى كه در سياست خلاصه مى‏شود ـ به صحنه آورند و به دست آن‌ها توده‏هاى باورمند مسلمان را به سوى اسلام يک‏بعدى (اسلام امريكايى) بكشانند و پايگاهى براى اين گروه در ميان مذهبى‏ها پديد آورند، به گونه‏اى كه اگر حركتى و نهضتى از سوى علما و روحانيان آغاز شد خواه ناخواه دنباله‏رو سياست آن گروه قرار بگيرد. 🔹اگر در دوران مشروطه ماسون‏ها نهضت اسلامى علما را در آستانه پيروزى به كژراهه كشانيدند، در اين دوران كه نهضت اسلامى هنوز به‌درستى آغاز نشده است در دام دست‏افزارهاى امريكا بيفتد و به بيراهه كشيده شود. 🔸«نهضت آزادى» در ارديبهشت ماه سال 1340 (يک سال و اندى پيش از آغاز ) پا در صحنه سياسى ايران گذاشت.(نهضت امام خمینی، ج3، صص174-173) 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
هم‌سو بودن تشکیل «نهضت آزادی» با سیاست‌های آمریکا سالروز فوت مهدی بازرگان 🔹اعضاى «نهضت آزادى» پيش از بنياد «نهضت»، از وابستگان به و همانند ديگر سردمداران آن جبهه، دنباله‌‏رو سياست آمريكا در ايران بودند. در پى روى كارآمدن دمكرات‌‏ها در امريكا و در دست اجرا قرار گرفتن گروهى از اعضاى جبهه ملى كه رنگ مذهبى داشتند، از آنان جدا شده، به بنياد آزادى دست زدند و مى‌‏توان گفت كه جدايى آنان از جبهه ملى و پديد آوردن سازمانى نوين با پوشش مذهبى، با سياست امريكا نيز دم‌ساز بود، زيرا: 🔸1. «جبهه ملى» به سبب يک سلسله ناتوانى‏‌ها و نارسايى‌‏ها، نفوذ، پايگاه و شخصيت سياسى خود را در ميان ملت ايران از دست داده بود و ديگر نمى‌‏توانست در پياده كردن سياست نوين امريكا در ايران، نقش شگرف و به‌سزايى داشته باشد و ميتينگ «جبهه ملى» در سال 1339 در ميدان جلاليه تهران اين حقيقت را براى امريكا روشن كرد. 🔹2. «جبهه ملى» در ميان مذهبى‌‏ها و توده‏‌هاى دين‏‌باور هيچ‏‌گاه نفوذ و توانى نداشت و بايد گروهى به صحنه مى‌‏آمدند كه بتوانند در ميان مذهبى‌‏ها نيز پايگاهى به دست آورند. مهندس در نخستين نطقى كه به مناسبت اعلام موجوديت «نهضت آزادى» ايراد كرد چنين گفت: 🔸... ساير احزاب ملى و اجتماعات صالح قابل احترامند و مؤسسين آن‌ها مردمان خوبى هستند اما اكثريت مردم در مرام و روش و سوابق آن‌ها، انعكاس عقايد و آمال خود را كاملاً نيافته‌‏اند و ممكن است بعضى‏‌ها در اصول مرامى و مبانى و فكرى «نهضت آزادى ايران» بهتر و بيش‌تر جواب مكنونات و معتقدات خود را بيابند. 🔹3. برخورد كوبنده و توفنده مرجع بزرگ آن روز، حاج‏آقا با و سياست امريكا در ايران، در واپسين سال‏‌هاى زندگى خود، نيز به سوگ نشستن جهان اسلام در مرگ آن مرجع توانا، آمريكايى‌‏ها را به توانمندى و پايگاه شگرف مردمى جامعه روحانيت آگاه ساخت. آن‌ها دريافتند كه روحانيان با وجود ضربه‏‌هاى سنگينى كه در دوران ، و در دوران خورده‌‏اند، بار ديگر توانسته‌‏اند نيرو و توان خود را بازيابند و بر ناتوانى‌‏ها و نارسايى‌‏ها چيره شوند. از اين رو پيش‏بينى مى‌‏كردند كه به‌زودى نهضت روحانيت آغاز مى‌‏شود، چون به‌درستى آزموده بودند كه علماى شيعه در هر زمان كه توانمندى و پايگاه مردمى خود را بتوانند بازيابند در رويارويى با جهانخواران، زورمداران و دستياران آن‌ها درنگ نمى‌‏كنند. 🔸از اين رو براى پيشگيرى از نهضت «قريب‌‏الوقوع» علماى اسلام، لازم مى‌‏ديدند كه گروهى را با طرح اسلام يک‌‏بعدى ـ اسلامى كه در سياست خلاصه مى‌‏شود ـ به صحنه آورند و به دست آن‌ها توده‏‌هاى باورمند مسلمان را به سوى اسلام يک‌‏بعدى (اسلام امريكايى) بكشانند و پايگاهى براى اين گروه در ميان مذهبى‌‏ها پديد آورند، به گونه‌‏اى كه اگر حركتى و نهضتى از سوى علما و روحانيان آغاز شد خواه ناخواه دنباله‌‏رو سياست آن گروه قرار بگيرد. 🔹اگر در دوران مشروطه ماسون‏‌ها نهضت اسلامى علما را در آستانه پيروزى به كژراهه كشانيدند، در اين دوران كه نهضت اسلامى هنوز به‌درستى آغاز نشده است در دام دست‏افزارهاى امريكا بيفتد و به بيراهه كشيده شود. 🔸«نهضت آزادى» در ارديبهشت ماه سال 1340 (يک سال و اندى پيش از آغاز ) پا در صحنه سياسى ايران گذاشت.(نهضت امام خمینی، ج3، صص174-173) 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
به‌روایت اسناد آمریکا: سازش‌کاری بازرگان -یزدی و مقاومت امام خمینی سالروز فوت مهدی بازرگان 🔹اميرانتظام، مقام برجسته در بعدازظهر 3 فوريه خواستار ملاقات فوری با مقام سياسی؛ گرديد. در آغاز ملاقات گفت كه در تاريخ 2فوريه طی يک ملاقات دو ساعته با توانسته است موافقت وی را در رابطه با دو پیشنهاد مصالحه‌گرانه جلب نمايد طبق يکی از اين پيشنهادات بختيار می‌بايد به عنوان نخست‌وزير ابقاء گرديده و فوراً رفراندومی را برگزار كند تا مشخص شود كه آيا كشور ايران خواستار سلطنت است يا . بر اساس راه‌حل دوم بختيار بايد از سمت خويش استعفا داده و در حين برگزاری رفراندوم موردنظر تنها به ايفای نقش ناظر بر جريانات اكتفا كند... 🔸در ملاقات بعدی كه در ساعت 10شب همان روز با خمينی و حاميان مهم وی برگزار شد، مهندس به عنوان رهبر نهضت آزادی خواستار پذيرش يكی از این دو راه‌حل پيشنهادی گرديد. پس از ملاقاتی طولانی و طاقت‌فرسا (كه انتظـام نیز در آن حضور داشت) خمينی اعلام نمود كه نمی‌تواند هيچ‌يک از آن دو راه را بپذيرد. از آنجا كه بختيار توسط شاه به سمت كنونی منصوب شده نمی‌تواند به عنوان نخست‌وزير قابل قبول واقع شود. دولت ايران بايد به همراه شورای نايب‌السلطنه از صحنه كنار شود زيرا «نامشروع و غيرقانونی» می‌باشـد. بنابراين تنها راه‌حل موجود اعلام دولت موقت اسلامی برای نظارت بر رفراندوم می‌باشد... 🔹مقام سفارت در عين آرامش به تندی عكس‌العمل نشان داد و يادآور شد كه در اين صورت يا جنگ داخلی رخ خواهد داد و يا اين‌كه حداقل ارتش عليه خمينی حركت می‌كند. انتظام در پاسخ گفت «درست است اما از دست ما چه كاری برمی‌آيد؟» در پاسخ به همين سئوال شخص انتظام اظهار داشت: «در اين جا تنها خمينی است كه می‌تواند تصميم بگيرد، او می‌داند كه حداقل يكی از مشاورانش (يعنی يزدی) خواستار مصالحه است. ديگـر رهبران مذهبي حاضر در جلسه سخنرانی مخالف مصاف و درگيری بودند، اما نيروی شخصيت خمينی و لجاجت صرف وی در نهايت بر نظريات ديگران غالب گرديد.»(اسناد لانه جاسوسی، ج10، ص35) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔴شهید مطهری از تقابل با ، تا از سوی منحرفین 🔻سال‌روز شهادت آیت‌الله مرتضی مطهری رحمه‌الله ▫️استاد شهید مرتضی مطهری را باید از برجسته‌ترین شاگردان مکتب امام خمینی و سردار مقابله با انحراف و تذبذب در نهضت امام قلمداد کنیم. وی با تفقه و دقت نظر در آموزه‌های دینی پرداخت آن‌گونه که استاد بزرگ او در وصف آثارش می‌گوید:« آثاری که از او هست، بی استثنا، همه آثارش خوب است. و من کسی، دیگری را سراغ ندارم که بتوانم بگویم بی استثنا آثارش خوب است. »( امام خمینی 61/2/11) ▪️یکی از مولفه‌ها و ویژگی‌هایی که شهید مطهری را در این جایگاه ممتاز قرار داد، حضور وی در جبهه مقابله با نفوذ اندیشه‌های انحرافی در حوزه دین بود. عجیب آن‌که امروز عده‌ای تلاش دارند در سایه از ایشان چهره‌ای سکولار و التقاطی بسازند. ▫️شهید مطهری به خوبی دریافت آنچه که دین را در عصر حاکمیت ایدئولوژی‌های انسانی تهدید می‌کند ظهور و بروز مکاتب اومانیستی و حتی الحادی نیست بلکه شکل گیری است که استحاله تدریجی دین را نشانه رفته است. ▪️تلاش غیراصولی و غیرعالمانه برای به روز کردن دین توسط مدعیان دین‌شناسی همچون و ، حرکتی انحرافی بود که منجر به التقاط گردید. ▫️رهبر معظم انقلاب اسلامی در تشریح وضعیت فکری - فرهنگی آن دوران می فرمایند: «یک عده تحت تاثیر جاذبه‌های افکار نو و وارداتی، مجذوب این‌ها می‌شدند و سعی می‌کردند اسلام و فکر اسلامی و دین را با این‌ها تطبیق کنند؛ منتی هم سر دین می‌گذاشتند که ما اسلام را جوان‌پسند و مردمی و قابل قبول کرده‌ایم! گاهی اوقات کاسه از آش داغ تر هم می شدند و چند قدم هم جلوتر از صاحبان این فکرها پیش می رفتند، برای این که مبادا متهم به مرتجع بودن و این حرف‌ها شوند که این را هم ما در مواردی دیدیم. نبوت و توحید و معاد و مباحث امامت و مباحث فقهی و مباحث اجتماعی و سیاسی اسلام را به سمت مشابهات خودش در مکاتب بیگانه از اسلام و احیانا و به کلی بیگانه ی از دین کشاندند و منت هم سر اسلام می‌گذاشتند که ما آمدیم اسلام را همه کس فهم و همه کس پسند و در چشم‌ها شیرین کردیم!» (مقام معظم رهبری 82/2/18) ▪️لذا در آن دوران بود که اندیشه‌های مارکسیستی، لیبرالیستی، اگزیستانسیالیستی و دیگر ایسم‌های غربی توسط جریان‌های فکری داخلی به آموزه های دینی گره زده می شد و نسخه‌های اندیشه برای جلب نظر جوانان و جذب آنها به احزاب و گروه های سیاسی مختلف ارائه می‌گردید. ▫️نهضت آزادی، جبهه ملی، مجاهدین خلق(منافقین)، چریکهای فدایی خلق، حزب سوسیالیستهای خداپرست، حزب توده، گروهک فرقان و... از جمله گروه‌های ریز و درشتی بودند که در دهه 20 تا 50 در کشور شکل گرفته و کم و بیش از اندیشه التقاطی رنج می‌بردند و انتساب شهید مطهری؛ قهرمان مبارزه فکری با التقاط به این جریانات معلوم‌الحال جفایی تاریخی و غیراخلاقی است. 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
هم‌سو بودن تشکیل «نهضت آزادی» با سیاست‌های آمریکا سالروز فوت مهدی بازرگان/3 🔹اعضاى «نهضت آزادى» پيش از بنياد «نهضت»، از وابستگان به و همانند ديگر سردمداران آن جبهه، دنباله‌‏رو سياست آمريكا در ايران بودند. در پى روى كارآمدن دمكرات‌‏ها در امريكا و در دست اجرا قرار گرفتن گروهى از اعضاى جبهه ملى كه رنگ مذهبى داشتند، از آنان جدا شده، به بنياد آزادى دست زدند و مى‌‏توان گفت كه جدايى آنان از جبهه ملى و پديد آوردن سازمانى نوين با پوشش مذهبى، با سياست امريكا نيز دم‌ساز بود، زيرا: 🔸1. «جبهه ملى» به سبب يک سلسله ناتوانى‏‌ها و نارسايى‌‏ها، نفوذ، پايگاه و شخصيت سياسى خود را در ميان ملت ايران از دست داده بود و ديگر نمى‌‏توانست در پياده كردن سياست نوين امريكا در ايران، نقش شگرف و به‌سزايى داشته باشد و ميتينگ «جبهه ملى» در سال 1339 در ميدان جلاليه تهران اين حقيقت را براى امريكا روشن كرد. 🔹2. «جبهه ملى» در ميان مذهبى‌‏ها و توده‏‌هاى دين‏‌باور هيچ‏‌گاه نفوذ و توانى نداشت و بايد گروهى به صحنه مى‌‏آمدند كه بتوانند در ميان مذهبى‌‏ها نيز پايگاهى به دست آورند. مهندس در نخستين نطقى كه به مناسبت اعلام موجوديت «نهضت آزادى» ايراد كرد چنين گفت: 🔸... ساير احزاب ملى و اجتماعات صالح قابل احترامند و مؤسسين آن‌ها مردمان خوبى هستند اما اكثريت مردم در مرام و روش و سوابق آن‌ها، انعكاس عقايد و آمال خود را كاملاً نيافته‌‏اند و ممكن است بعضى‏‌ها در اصول مرامى و مبانى و فكرى «نهضت آزادى ايران» بهتر و بيش‌تر جواب مكنونات و معتقدات خود را بيابند. 🔹3. برخورد كوبنده و توفنده مرجع بزرگ آن روز، حاج‏آقا با و سياست امريكا در ايران، در واپسين سال‏‌هاى زندگى خود، نيز به سوگ نشستن جهان اسلام در مرگ آن مرجع توانا، آمريكايى‌‏ها را به توانمندى و پايگاه شگرف مردمى جامعه روحانيت آگاه ساخت. آن‌ها دريافتند كه روحانيان با وجود ضربه‏‌هاى سنگينى كه در دوران ، و در دوران خورده‌‏اند، بار ديگر توانسته‌‏اند نيرو و توان خود را بازيابند و بر ناتوانى‌‏ها و نارسايى‌‏ها چيره شوند. از اين رو پيش‏بينى مى‌‏كردند كه به‌زودى نهضت روحانيت آغاز مى‌‏شود، چون به‌درستى آزموده بودند كه علماى شيعه در هر زمان كه توانمندى و پايگاه مردمى خود را بتوانند بازيابند در رويارويى با جهانخواران، زورمداران و دستياران آن‌ها درنگ نمى‌‏كنند. 🔸از اين رو براى پيشگيرى از نهضت «قريب‌‏الوقوع» علماى اسلام، لازم مى‌‏ديدند كه گروهى را با طرح اسلام يک‌‏بعدى ـ اسلامى كه در سياست خلاصه مى‌‏شود ـ به صحنه آورند و به دست آن‌ها توده‏‌هاى باورمند مسلمان را به سوى اسلام يک‌‏بعدى (اسلام امريكايى) بكشانند و پايگاهى براى اين گروه در ميان مذهبى‌‏ها پديد آورند، به گونه‌‏اى كه اگر حركتى و نهضتى از سوى علما و روحانيان آغاز شد خواه ناخواه دنباله‌‏رو سياست آن گروه قرار بگيرد. 🔹اگر در دوران مشروطه ماسون‏‌ها نهضت اسلامى علما را در آستانه پيروزى به كژراهه كشانيدند، در اين دوران كه نهضت اسلامى هنوز به‌درستى آغاز نشده است در دام دست‏افزارهاى امريكا بيفتد و به بيراهه كشيده شود. 🔸«نهضت آزادى» در ارديبهشت ماه سال 1340 (يک سال و اندى پيش از آغاز ) پا در صحنه سياسى ايران گذاشت.(نهضت امام خمینی، ج3، صص174-173) 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
به‌روایت اسناد آمریکا: سازش‌کاری بازرگان -یزدی و مقاومت امام خمینی سالروز فوت مهدی بازرگان/7 🔹اميرانتظام، مقام برجسته در بعدازظهر 3 فوريه خواستار ملاقات فوری با مقام سياسی؛ گرديد. در آغاز ملاقات گفت كه در تاريخ 2فوريه طی يک ملاقات دو ساعته با توانسته است موافقت وی را در رابطه با دو پیشنهاد مصالحه‌گرانه جلب نمايد طبق يکی از اين پيشنهادات بختيار می‌بايد به عنوان نخست‌وزير ابقاء گرديده و فوراً رفراندومی را برگزار كند تا مشخص شود كه آيا كشور ايران خواستار سلطنت است يا . بر اساس راه‌حل دوم بختيار بايد از سمت خويش استعفا داده و در حين برگزاری رفراندوم موردنظر تنها به ايفای نقش ناظر بر جريانات اكتفا كند... 🔸در ملاقات بعدی كه در ساعت 10شب همان روز با خمينی و حاميان مهم وی برگزار شد، مهندس به عنوان رهبر نهضت آزادی خواستار پذيرش يكی از این دو راه‌حل پيشنهادی گرديد. پس از ملاقاتی طولانی و طاقت‌فرسا (كه انتظـام نیز در آن حضور داشت) خمينی اعلام نمود كه نمی‌تواند هيچ‌يک از آن دو راه را بپذيرد. از آنجا كه بختيار توسط شاه به سمت كنونی منصوب شده نمی‌تواند به عنوان نخست‌وزير قابل قبول واقع شود. دولت ايران بايد به همراه شورای نايب‌السلطنه از صحنه كنار شود زيرا «نامشروع و غيرقانونی» می‌باشـد. بنابراين تنها راه‌حل موجود اعلام دولت موقت اسلامی برای نظارت بر رفراندوم می‌باشد... 🔹مقام سفارت در عين آرامش به تندی عكس‌العمل نشان داد و يادآور شد كه در اين صورت يا جنگ داخلی رخ خواهد داد و يا اين‌كه حداقل ارتش عليه خمينی حركت می‌كند. انتظام در پاسخ گفت «درست است اما از دست ما چه كاری برمی‌آيد؟» در پاسخ به همين سئوال شخص انتظام اظهار داشت: «در اين جا تنها خمينی است كه می‌تواند تصميم بگيرد، او می‌داند كه حداقل يكی از مشاورانش (يعنی يزدی) خواستار مصالحه است. ديگـر رهبران مذهبي حاضر در جلسه سخنرانی مخالف مصاف و درگيری بودند، اما نيروی شخصيت خمينی و لجاجت صرف وی در نهايت بر نظريات ديگران غالب گرديد.»(اسناد لانه جاسوسی، ج10، ص35) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db