eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.5هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
905 ویدیو
632 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
تبعيد امام به تركيه نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/59 🔹رژيم شاه كه با بالا گرفتن موج نارضايتى توده‏ها و تحريک افكار عمومى، سخت وحشت كرده بود و تخت و تاج لرزان خود را دستخوش تندباد انقلاب ملتى عصيان‏زده و بيدارشده مى‏ديد، دريافت كه با بودن رهبر آگاهى چون امام خمينى در ايران، نه تنها پياده كردن طرح استعمارى « » و خدمتگزارى به امريكا امكان‌پذير نمى‏باشد، بلكه تاج و تخت و كاخ و سلطنت او نيز در معرض زوال و واژگونى قرار دارد. از اين رو، بر آن شد كه با دستگيرى و تبعيد او، تاج شاهى و انقلاب امريكايى را از سقوط حتمى نجات بخشد و زنجير اسارت را بر گردن مردم ايران محكمتر سازد و هرگونه صداى مخالفى را در سينه خفه كند. 🔸شب 13 آبان ماه 1343 صدها و چترباز مسلح، را در قم محاصره كردند و از بام و ديوار وارد منزل شدند و براى دستگيرى او به جستجو و ضرب و شتم خدام منزل پرداختند. 🔹امام كه در آن ساعت در يكى از اتاق‏هاى اندرون به نماز و دعا مشغول بود، از سر و صداها و جست و خيزها دريافت كه چكمه‏پوشان رژيم به منزل يورش آورده‏اند، بى‏درنگ لباس بر تن كرده و خواست از اندرون به بيرونى برود، ليكن درى كه اندرون را به بيرونى متصل مى‏ساخت بسته بود و كليد آن، كه در دست خود او بود در آن لحظه پيدا نمى‏شد. 🔸دژخيمان شاه پس از پرس و جو در بيرونى، از آنجا كه دريافتند امام در اندرون به سر مى‏برد به درب اندرون يورش بردند و چون در را بسته يافتند با مشت و لگد به جان آن افتادند! امام چندين بار بانگ زد «وحشی‌گرى در نياريد الان در را باز مى‏كنم»؛ ليكن مزدوران شاه بى‏توجه به تذكر او به مشت كوفتن و لگد زدن خود ادامه دادند تا سرانجام قسمتى از در را شكستند! 🔹امام كه از پيدا كردن كليد نااميد شده بود، از در ديگر اندرون كه به كوچه باز مى‏شد خارج شد و در وقت بيرون رفتن، مهر امضاى خود را به رسم امانت به همسرش سپرد و فرمود: «شما را به خدا مى‏سپارم». 🔸كماندوها و دژخيمان شاه كه سراسر كوچه را اشغال كرده بودند، به محض بيرون رفتن امام از منزل، او را محاصره كردند و به ماشينى كه در درب منزل آورده بودند سوار كردند و ماشين با شتاب هر چه بيشتر به حركت درآمد. 🔹پاسبانى كه در آن ساعت در جلوى پست داشت، مى‏گفت كه امام را از در منزل تا سر خيابان با ماشين فولكس واگن آوردند و سر خيابان سوار ماشين شورلتى كه از قبل آماده شده بود كردند و با آن شورلت به تهران بردند. پاسبان مزبور افزود: امام وقتى از ماشين فولكس پياده مى‏شد بيش از چهارصد نفر كماندو و چترباز مسلح در اطراف او و در محوطه گردآمده بودند و او با لبخندى به مسئول آن گروه گفت: «اينهمه قوا نمى‏خواست»! 🔸ماشين حامل امام 140 كيلومتر راه قم ـ تهران را در مدتى كمتر از 90 دقيقه پيمود و به رسيد و در آنجا كه پيش از رسيدن ماشين امام حاضر شده بود، به وسيله بى‏سيم با مافوق خود (كه از قربان، قربان گفتن‏هاى او به دست مى‏آمد كه طرف مخاطب او خود شاه مى‏باشد) ارتباط برقرار كرد و اظهار داشت كه مأموريت تا اينجا به خوبى صورت گرفته است و دنبالۀ آن نيز بزودى انجام مى‏پذيرد. 🔹هنوز آفتاب روز 13 آبان ماه 1343 سر از افق بيرون نياورده بود كه امام به جرم دفاع از و هم‌وطنان مسلمان خود از وطن بيرون برده شد! 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
💢 تبعيد امام به تركيه 🔹رژيم شاه كه با بالا گرفتن موج نارضايتى توده‏ها و تحريک افكار عمومى، سخت وحشت كرده بود و تخت و تاج لرزان خود را دستخوش تندباد انقلاب ملتى عصيان‏زده و بيدارشده مى‏ديد، دريافت كه با بودن رهبر آگاهى چون امام خمينى در ايران، نه تنها پياده كردن طرح استعمارى « » و خدمتگزارى به امريكا امكان‌پذير نمى‏باشد، بلكه تاج و تخت و كاخ و سلطنت او نيز در معرض زوال و واژگونى قرار دارد. از اين رو، بر آن شد كه با دستگيرى و تبعيد او، تاج شاهى و انقلاب امريكايى را از سقوط حتمى نجات بخشد و زنجير اسارت را بر گردن مردم ايران محكمتر سازد و هرگونه صداى مخالفى را در سينه خفه كند. 🔸شب 13 آبان ماه 1343 صدها و چترباز مسلح، را در قم محاصره كردند و از بام و ديوار وارد منزل شدند و براى دستگيرى او به جستجو و ضرب و شتم خدام منزل پرداختند. 🔹امام كه در آن ساعت در يكى از اتاق‏هاى اندرون به نماز و دعا مشغول بود، از سر و صداها و جست و خيزها دريافت كه چكمه‏ پوشان رژيم به منزل يورش آورده‏ اند، بیدرنگ لباس بر تن كرده و خواست از اندرون به بيرونى برود، ليكن درى كه اندرون را به بيرونى متصل می ساخت بسته بود و كليد آن، كه در دست خود او بود در آن لحظه پيدا نمى‏شد. 🔸دژخيمان شاه پس از پرس و جو در بيرونى، از آنجا كه دريافتند امام در اندرون به سر می برد به درب اندرون يورش بردند و چون در را بسته يافتند با مشت و لگد به جان آن افتادند! امام چندين بار بانگ زد «وحشی‌گرى در نياريد الان در را باز مى‏كنم»؛ ليكن مزدوران شاه بی توجه به تذكر او به مشت كوفتن و لگد زدن خود ادامه دادند تا سرانجام قسمتى از در را شكستند! 🔹امام كه از پيدا كردن كليد نااميد شده بود، از در ديگر اندرون كه به كوچه باز می شد خارج شد و در وقت بيرون رفتن، مهر امضاى خود را به رسم امانت به همسرش سپرد و فرمود: «شما را به خدا می سپارم». 🔸كماندوها و دژخيمان شاه كه سراسر كوچه را اشغال كرده بودند، به محض بيرون رفتن امام از منزل، او را محاصره كردند و به ماشينى كه در درب منزل آورده بودند سوار كردند و ماشين با شتاب هر چه بيشتر به حركت درآمد. 🔹پاسبانى كه در آن ساعت در جلوى پست داشت، مى گفت كه امام را از در منزل تا سر خيابان با ماشين فولكس واگن آوردند و سر خيابان سوار ماشين شورلتى كه از قبل آماده شده بود كردند و با آن شورلت به تهران بردند. پاسبان مزبور افزود: امام وقتى از ماشين فولكس پياده مى‏شد بيش از چهارصد نفر كماندو و چترباز مسلح در اطراف او و در محوطه گردآمده بودند و او با لبخندى به مسئول آن گروه گفت: «اينهمه قوا نمی خواست»! 🔸ماشين حامل امام 140 كيلومتر راه قم ـ تهران را در مدتى كمتر از 90 دقيقه پيمود و به رسيد و در آنجا كه پيش از رسيدن ماشين امام حاضر شده بود، به وسيله بی سيم با مافوق خود (كه از قربان، قربان گفتن‏هاى او به دست می آمد كه طرف مخاطب او خود شاه مى‏باشد) ارتباط برقرار كرد و اظهار داشت كه مأموريت تا اينجا به خوبى صورت گرفته است و دنبالۀ آن نيز بزودى انجام مى‏پذيرد. 🔹هنوز آفتاب روز 13 آبان ماه 1343 سر از افق بيرون نياورده بود كه امام به جرم دفاع از و هم‌وطنان مسلمان خود از وطن بيرون برده شد! 📚نهضت امام خمینی ج ۱ ص ۱۰۵۳ ، ۱۰۵۴ 🆔 @Bonyadtarikh