تبعيد امام به تركيه
نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/59
🔹رژيم شاه كه با بالا گرفتن موج نارضايتى تودهها و تحريک افكار عمومى، سخت وحشت كرده بود و تخت و تاج لرزان خود را دستخوش تندباد انقلاب ملتى عصيانزده و بيدارشده مىديد، دريافت كه با بودن رهبر آگاهى چون امام خمينى در ايران، نه تنها پياده كردن طرح استعمارى « #انقلاب_سفيد » و خدمتگزارى به امريكا امكانپذير نمىباشد، بلكه تاج و تخت و كاخ و سلطنت او نيز در معرض زوال و واژگونى قرار دارد. از اين رو، بر آن شد كه با دستگيرى و تبعيد او، تاج شاهى و انقلاب امريكايى را از سقوط حتمى نجات بخشد و زنجير اسارت را بر گردن مردم ايران محكمتر سازد و هرگونه صداى مخالفى را در سينه خفه كند.
🔸شب 13 آبان ماه 1343 صدها #كماندو و چترباز مسلح، #خانه_امام را در قم محاصره كردند و از بام و ديوار وارد منزل شدند و براى دستگيرى او به جستجو و ضرب و شتم خدام منزل پرداختند.
🔹امام كه در آن ساعت در يكى از اتاقهاى اندرون به نماز و دعا مشغول بود، از سر و صداها و جست و خيزها دريافت كه چكمهپوشان رژيم به منزل يورش آوردهاند، بىدرنگ لباس بر تن كرده و خواست از اندرون به بيرونى برود، ليكن درى كه اندرون را به بيرونى متصل مىساخت
بسته بود و كليد آن، كه در دست خود او بود در آن لحظه پيدا نمىشد.
🔸دژخيمان شاه پس از پرس و جو در بيرونى، از آنجا كه دريافتند امام در اندرون به سر مىبرد به درب اندرون يورش بردند و چون در را بسته يافتند با مشت و لگد به جان آن افتادند! امام چندين بار بانگ زد «وحشیگرى در نياريد الان در را باز مىكنم»؛ ليكن مزدوران شاه بىتوجه به
تذكر او به مشت كوفتن و لگد زدن خود ادامه دادند تا سرانجام قسمتى از در را شكستند!
🔹امام كه از پيدا كردن كليد نااميد شده بود، از در ديگر اندرون كه به كوچه باز مىشد خارج شد و در وقت بيرون رفتن، مهر امضاى خود را به رسم امانت به همسرش سپرد و فرمود: «شما را به خدا مىسپارم».
🔸كماندوها و دژخيمان شاه كه سراسر كوچه را اشغال كرده بودند، به محض بيرون رفتن امام از منزل، او را محاصره كردند و به ماشينى كه در درب منزل آورده بودند سوار كردند و ماشين با شتاب هر چه بيشتر به حركت درآمد.
🔹پاسبانى كه در آن ساعت در جلوى #بيمارستان_فاطمى پست داشت، مىگفت كه امام را از در منزل تا سر خيابان با ماشين فولكس واگن آوردند و سر خيابان سوار ماشين شورلتى كه از قبل آماده شده بود كردند و با آن شورلت به تهران بردند. پاسبان مزبور افزود: امام وقتى از ماشين فولكس پياده مىشد بيش از چهارصد نفر كماندو و چترباز مسلح در اطراف او و در محوطه گردآمده بودند و او با لبخندى به مسئول آن گروه گفت: «اينهمه قوا نمىخواست»!
🔸ماشين حامل امام 140 كيلومتر راه قم ـ تهران را در مدتى كمتر از 90 دقيقه پيمود و به #فرودگاه_مهرآباد رسيد و در آنجا #سرهنگ_مولوى كه پيش از رسيدن ماشين امام حاضر شده بود، به وسيله بىسيم با مافوق خود (كه از قربان، قربان گفتنهاى او به دست مىآمد كه طرف مخاطب او خود شاه مىباشد) ارتباط برقرار كرد و اظهار داشت كه مأموريت تا اينجا به خوبى صورت گرفته است و دنبالۀ آن نيز بزودى انجام مىپذيرد.
🔹هنوز آفتاب روز 13 آبان ماه 1343 سر از افق بيرون نياورده بود كه امام به جرم دفاع از #استقلال_وطن و هموطنان مسلمان خود از وطن بيرون برده شد!
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
💢 تبعيد امام به تركيه
🔹رژيم شاه كه با بالا گرفتن موج نارضايتى تودهها و تحريک افكار عمومى، سخت وحشت كرده بود و تخت و تاج لرزان خود را دستخوش تندباد انقلاب ملتى عصيانزده و بيدارشده مىديد، دريافت كه با بودن رهبر آگاهى چون امام خمينى در ايران، نه تنها پياده كردن طرح استعمارى « #انقلاب_سفيد » و خدمتگزارى به امريكا امكانپذير نمىباشد، بلكه تاج و تخت و كاخ و سلطنت او نيز در معرض زوال و واژگونى قرار دارد. از اين رو، بر آن شد كه با دستگيرى و تبعيد او، تاج شاهى و انقلاب امريكايى را از سقوط حتمى نجات بخشد و زنجير اسارت را بر گردن مردم ايران محكمتر سازد و هرگونه صداى مخالفى را در سينه خفه كند.
🔸شب 13 آبان ماه 1343 صدها #كماندو و چترباز مسلح، #خانه_امام را در قم محاصره كردند و از بام و ديوار وارد منزل شدند و براى دستگيرى او به جستجو و ضرب و شتم خدام منزل پرداختند.
🔹امام كه در آن ساعت در يكى از اتاقهاى اندرون به نماز و دعا مشغول بود، از سر و صداها و جست و خيزها دريافت كه چكمه پوشان رژيم به منزل يورش آورده اند، بیدرنگ لباس بر تن كرده و خواست از اندرون به بيرونى برود، ليكن درى كه اندرون را به بيرونى متصل می ساخت
بسته بود و كليد آن، كه در دست خود او بود در آن لحظه پيدا نمىشد.
🔸دژخيمان شاه پس از پرس و جو در بيرونى، از آنجا كه دريافتند امام در اندرون به سر می برد به درب اندرون يورش بردند و چون در را بسته يافتند با مشت و لگد به جان آن افتادند! امام چندين بار بانگ زد «وحشیگرى در نياريد الان در را باز مىكنم»؛ ليكن مزدوران شاه بی توجه به
تذكر او به مشت كوفتن و لگد زدن خود ادامه دادند تا سرانجام قسمتى از در را شكستند!
🔹امام كه از پيدا كردن كليد نااميد شده بود، از در ديگر اندرون كه به كوچه باز می شد خارج شد و در وقت بيرون رفتن، مهر امضاى خود را به رسم امانت به همسرش سپرد و فرمود: «شما را به خدا می سپارم».
🔸كماندوها و دژخيمان شاه كه سراسر كوچه را اشغال كرده بودند، به محض بيرون رفتن امام از منزل، او را محاصره كردند و به ماشينى كه در درب منزل آورده بودند سوار كردند و ماشين با شتاب هر چه بيشتر به حركت درآمد.
🔹پاسبانى كه در آن ساعت در جلوى #بيمارستان_فاطمى پست داشت، مى گفت كه امام را از در منزل تا سر خيابان با ماشين فولكس واگن آوردند و سر خيابان سوار ماشين شورلتى كه از قبل آماده شده بود كردند و با آن شورلت به تهران بردند. پاسبان مزبور افزود: امام وقتى از ماشين فولكس پياده مىشد بيش از چهارصد نفر كماندو و چترباز مسلح در اطراف او و در محوطه گردآمده بودند و او با لبخندى به مسئول آن گروه گفت: «اينهمه قوا نمی خواست»!
🔸ماشين حامل امام 140 كيلومتر راه قم ـ تهران را در مدتى كمتر از 90 دقيقه پيمود و به #فرودگاه_مهرآباد رسيد و در آنجا #سرهنگ_مولوى كه پيش از رسيدن ماشين امام حاضر شده بود، به وسيله بی سيم با مافوق خود (كه از قربان، قربان گفتنهاى او به دست می آمد كه طرف مخاطب او خود شاه مىباشد) ارتباط برقرار كرد و اظهار داشت كه مأموريت تا اينجا به خوبى صورت گرفته است و دنبالۀ آن نيز بزودى انجام مىپذيرد.
🔹هنوز آفتاب روز 13 آبان ماه 1343 سر از افق بيرون نياورده بود كه امام به جرم دفاع از #استقلال_وطن و هموطنان مسلمان خود از وطن بيرون برده شد!
📚نهضت امام خمینی ج ۱ ص ۱۰۵۳ ، ۱۰۵۴
🆔 @Bonyadtarikh