گزارشی خواندنی از ورود امام خمینی به عراق
🔻١٣ مهر سالروز تبعید امام به عراق
روز سهشنبه ١٣ مهرماه ١٣۴۴ (٩ جمادى الثانى ١٣٨۵) هواپيماى حامل امام و حاج سيد مصطفى خمينى از تركيه به سوى عراق پرواز كرد. در ساعت ٢ بعدازظهر در باند فرودگاه بينالمللى بغداد بر زمين نشست و مسافرين پياده شدند.
امام و حاج سيد مصطفى به گمان آنكه مأموران عراقى براى تحويل گرفتن آنان و بردنشان به محل تحت نظر آمادهاند، دقايقى در سالن فرودگاه منتظر ماندند و چون به ظاهر از مأموران خبرى نشد از فرودگاه بيرون آمدند و با تاكسى راهى #كاظمين شدند.
شهيد سيد مصطفى خمينى روايت مىكرد كه «در #فرودگاه_بغداد، امام سر كرايه تاكسى چونه مىزد و سوار نمىشد، به شوخى به او گفتم: تا مأموران سر نرسيدهاند و ما را دستگير نكردهاند بيا در ريم و او را وادار كردم كه سوار شود!».
ساعتى بعد هر دو در #مسافرخانه_جمالى كاظمين اتاقى گرفته به استراحت پرداختند. امام پس از لحظهاى استراحت از جا برخاست و روانه #حرم_مطهر شد. شهيد سيد مصطفى در مقام تماس تلفنى با حاج #شيخ_نصراللّه_خلخالى در #نجف برآمد تا ورودشان را خبر دهد؛ اما چون او را نتوانست بيابد به منزل آقاى #خويى تلفن كرد و ورود امام و خود را به پيشكار منزل كه در آن ساعت تنها در آنجا بود خبر داد و از او خواست كه منزلى برايشان در نجف در نظر بگيرند.
صاحب مسافرخانه جمالى، آقاى #عبدالامير_جمالى كه تا آن لحظه امام و فرزندش را نشناخته بود از گفتگوى تلفنى حاج سيد مصطفى خمينى به نجف دريافت كه اين ميهمانان تازهوارد چه كسانى هستند بنابراين فوراً در مقام تجليل و تكريم برآمد و با اصرار، ايشان را به منزل شخصى خويش برد و منزل را دربست در اختيار آنان قرار داد.
ديرى نپاييد كه خبر ورود امام به #عراق برقآسا در #محافل_روحانى_نجف اشرف طنين افكند و سر زبانها افتاد؛ ليكن براى هيچكس اين خبر باوركردنى نبود. روحانيان و محصلان علوم اسلامى براى اطلاع از صحت و سقم خبر به #مدرسه_آيتاللّه_بروجردى كه جنبه مركزيت حوزه نجف را داشت، روآوردند و در انتظار رسيدن خبر قطعى از كاظمين در آنجا گرد آمدند. طولى نكشيد كه زنگ تلفن مدرسه به صدا درآمد و ورود امام را به كاظمين بشارت داد. روحانيان جوان با دريافت اين بشارت به كف زدن پرداختند و مدرسه يكپارچه در شور و شعف فرورفت.
شمارى از مقامات علمى و روحانى نجف با دريافت خبر ورود امام در همان ساعت به صورت دستهجمعى راهى كاظمين شدند. پاسى از شب گذشته بود كه آنها به محل سكونت امام در كاظمين رسيدند. در آن ساعت امام به استراحت پرداخته بود و حاج سيد مصطفى با تنى چند از #علماى_كاظمين و حاج شيخ نصراللّه خلخالى كه تازه از #لبنان وارد شده بود به گفتگو نشسته بودند.
روحانيانى كه از نجف وارد شده بودند با ديدن عمامه امام به سوى آن هجوم بردند و آن را برداشته، مىبوسيدند و به چشم مىماليدند.
فرداى آن روز نيز انبوهى از عالمان و روحانيان نجف و كربلا براى ديدار امام به كاظمين رفتند و ورود او و حاج سيد مصطفى را به سرزمين عراق تبريك گفتند. علماى طراز اول نجف براى عرض خيرمقدم به امام هريك فرزند خود يا نمايندهاى را، راهى كاظمين كردند.(نهضت امام خمینی ج٢ ص١۶٠-١۵٨)
#تبعید_امام_به_عراق
🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
پرسش عجیب آیتالله حکیم از امام
نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/82
🔹در نخستين شب ورود، آقايان #شاهرودى و #خويى و شمارى از علما و مقامات حوزه علميه نجف از امام ديدن كردند. آقاى حكيم شب دوم به ديدن او رفت. آقاى حكيم ضمن گفتگو از امام پرسيد: شنيدهام برخلاف متعارف، نماز را در منزل برگزار كردهايد؟ و امام پاسخ داد خيلى از
كارهايم خلاف متعارف است؛ و گفتگو در همينجا خاتمه يافت.
🔸چقدر مناسب بود اگر آقاى #حكيم به جاى پرسش از محل اقامه نماز امام از انگيزه و سبب نهضت و قيام او و دردسرها و رنجهايى كه در اين راه تحمل كرده بود، سخن به ميان مىآورد و علت زندان رفتن و تبعيد او را سؤال مىكرد تا از اين راه به اوضاع سياسى ايران و عملكرد رژيم شاه
آگاهى يابد و در برخورد با جريانات و رويدادهاى ايران دچار اشتباه نشود و ناآگاهانه عمل نكند؛ ليكن چه توان كرد كه بعضى از مقامات روحانى با وجود مسئوليتهاى سنگينى كه در قبال اسلام و امت اسلامى دارند از برابر بسيارى از مسائل پيچيدۀ اسلامى، اجتماعى و سياسى
بىتفاوت مىگذرند و آن را ناچيز مىشمارند. در نتيجه زيانهاى جبرانناپذيرى به اسلام و جامعۀ اسلامى وارد مىآيد و راه نفوذ و سلطۀ اجانب و دشمنان ديرينۀ اسلام در كشورهاى اسلامى باز مىشود.
🔹اصولاً بسيارى از مقامات روحانى نجف اشرف نه تنها به خود اجازه ندادند كه از اطلاعات ژرف و گسترده، تجربههاى همهجانبه و آگاهىهاى سياسى امام درباره اوضاع ايران و منطقه و خطراتى كه در #جهان_اسلام به وجود آمده بود و اساس اسلام را تهديد مىكرد آگاهى يابند و اطلاعى كسب كنند بلكه كوشيدند مردم را نيز از اشعه فروزان فكرى و روحى امام دورنگهدارند و از انعكاس انديشههاى والا و حماسهساز امام در سطح عراق پيشگيرى كنند.
🔸از طرف ديگر مهرههاى استعمار و ارتجاع در حوزه نجف نيز تمام نيروى خود را به كار گرفتند تا پيش از آنکه امام بتواند سرود بهاران را بر سرمازدگان زمستان سياه ساخته و پرداخته #استعمار بخواند و سردستان خاموشى و سكوت را بشكند، او را در زير بهمن سنگين تهمت، افترا و انواع برچسبها مدفون سازند و با جوسازى و شايعهپراكنى، توفانى عليه او پديد آورند.
🔹يكى از روحانيان نجف با ورود امام به عراق در مجلس انسى اظهار كرده بود:
اين سيد، حوزه قم را برهم ريخت. اكنون بايد مراقب باشيد كه حوزه نجف را بر هم نريزد!!. (نهضت امام خمینی، ج2، صص173-171)
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
ماجرای دیدار امام با مرحوم آیتالله حکیم/صفحه نخست
نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/85
🔹امام خمينى به دنبال اقامت در #نجف_اشرف بدون ترس از هياهو و دسيسههايى كه از طرف دشمنان در اطراف او جريان داشت، بر آن شد كه رسالت مقدس خود را در راه مبارزه با افكار و پندارهاى انحرافى و غير اسلامى در نجف كه از طرف عوامل و ايادى كارآزموده استعمار ايجاد
شده بود، آغاز كند و با در جريان گذاشتن مقامات روحانى از رويدادها و مسائل روز كشورهاى اسلامى با توطئههاى استعمار كه حوزه علميه نجف را در بىخبرى، تاريكى و خمودى فروبرده بود، به مقابله برخيزد. براى اين منظور در شب 44.7.27 به ديدار علما و مقامات روحانى
پرداخت و با آقايان #حكيم، #شاهرودى و #خويى ملاقات كرد و در ديدار با آقاى حكيم كوشيد كه او را آگاه كرده، از دسيسههاى توطئهگرانى كه مىكوشيدند علماى نجف را از جوّ حاكم بر ايران و منطقه دور نگهدارند برحذر دارد.
🔸از اينرو در اين ديدار آنگاه كه از كسالت آقاى حكيم سخن به ميان آمد امام فرصت را غنيمت شمرد و رسالت تاريخى خود را چنين آغاز كرد:
🔹خوب است براى تغيير آب و هوا به ايران برويد و اوضاع آنجا را از نزديک ببينيد و مشاهده كنيد كه بر اين ملت مسلمان چه مىگذرد. در زمان مرحوم بروجردى عدم اقدام ايشان را عليه دولت جابره، حمل بر صحت مىكردم و مىگفتم مطالب را به ايشان نمىرسانند. نسبت به جنابعالى هم اينطور معتقدم كه فجايع حكومت ايران را به سمع شما نمىرسانند و الا شما هم ساكت نمىمانديد. در تهران به عنوان 25 سال سلطنت پهلوى جشن گرفتند و به زور چهارصد هزار دلار از اين مردم فقير براى مصارف جشن گرفتند، 800 دختر و 800 پسر به عنوان دعا در محلى به جان هم انداختند. به عنوان دعا چه كردهاند از گفتنش خجلم.
🔸آقاى حكيم: شما كه اينجا هستيد به من لطفى ندارد ايران بروم، وانگهى چه مىشود كرد، چه اثرى دارد.
🔹امام: قطعاً اثر دارد، ما با همين قيام تصميمات خطرناك دولت را متوقف كرديم، چطور اثر ندارد اگر علما اتحاد داشته باشند قطعاً مؤثر است.
🔸آقاى حكيم: اگر احتمال عقلايى نيز داشته باشد و از طريق عقلايى اقدام شود، خوب است.
🔹امام: قطعاً تأثير دارد، چنانچه اثر هم ديديم و منظور ما از اقدام، اقدام عاقلانه است و اقدام غير عاقلانه اصلاً مورد بحث نيست. مقصود اقدام علما و عقلاى ملت است.
🔸آقاى حكيم: اقدام حاد كنيم مردم ما از تبعيت نمىكنند، مردم دروغ مىگويند، آنها پىشهوتند. براى دين سينه چاک نمىكنند.
🔹امام: چطور مردم دروغ مىگويند؟! اين مردم كه جان دادند، زجر ديدند، حبس كشيدند، تبعيد شدند، اموالشان به غارت رفت. چطور مردم بقال و عطار سر محل كه سينه جلو گلوله دارند دروغ مىگويند؟!
🔸آقاى حكيم: تبعيت نمىكنند، مريد شهوات و اغراض ماديه هستند!
🔹امام: عرض كردم كه مردم در 15 خرداد جوانمردى و صداقت خود را نشان دادند.
🔸آقاى حكيم: اگر قيام كنيم و خونى از بينى كسى بريزد، سر و صدايى بشود، مردم به ما ناسزا مىگويند و سر و صدا راه مىاندازند.
🔹امام: ما كه قيام كرديم از احدى به جز مزيد احترام و سلام و دستبوسى نديديم و هر كه كوتاهى كرد، حرف سرد شنيد و مورد بىارادتى مردم واقع شد. در تبعيد تركيه به يكى از دهات تركيه كه اسمش يادم نيست رفتم، اهالى آن ده گفتند: وقتى #آتاتورک مشغول عمليات ضد دينى خود شد علماى تركيه جمع شدند و به اتفاق، مشغول فعاليت عليه تصميمات آتاتورک شدند. آتاتورک ده را محاصره و چهل نفر از علماى تركيه را به قتل رسانيد. من شرمنده شدم، پيش خود فكر كردم كه آنها سنى مىباشند، وقتى خطر را به دين اسلام نزديک مىبينند، چهل نفر كشته مىدهند، ولى علماى شيعه در اين خطر عظيمى كه بر ديانتمان وارد آمده خون از دماغمان نيامد (نه از دماغ من و نه شما و نه ديگرى). واقعاً جاى خجلت است.(نهضت امام خمینی، ج2، صص223-221)
ادامه دارد...
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
✳️عاشقانه های #مجتهد_شهید با ابی عبدالله(علیه السلام)؛ از پیاده روی با معرفت تا موکب داری و خرجی روضه
اختصاصی /بخش دوم
حجت الاسلام والمسلمین سیدعلیرضا حیدری یزدی:
🔹ما با #حاج_آقا_مصطفی چندین بار با هم پیاده کربلا رفتیم. چون مراجع نجف هر کدام پیادهروی داشتند. مثلاً آقای #خویی داشتند، آقای #حکیم داشتند، آقای #شاهرودی داشتند، امام هم داشتند. آن وقت ما در کاروان امام بودیم و من هم جزء آشپز کاروان بودم. زودتر میرفتیم فرشها را پهن میکردیم. #حاج_آقا_مصطفی و کاروان هم میآمدند مینشستند و ما از آنها پذیرایی میکردیم.
🔸در آن وقت امام فرموده بودند که به حائرین حرم امام حسین علیهالسلام و هم زوارش، ناهار و شام و یا غذای سرپایی بدهند. آن وقت یک جا با #حاج_آقا_مصطفی که بودیم، آن فرد [میزبان عرب] آمد گفت که ما هنوز ناهار نخوردیم. ما رسم داریم که اول زوار غذا بخورند بعد ما بخوریم. گفتیم: ما ناهار خوردیم.#حاج_آقا_مصطفی گفتند: نه، بنشینید، بنشینید اینجا، ناهار بخوریم، کم بخوریم، که اینها بتوانند ناهارشان را بخورند. آن وقت یکی از این طلبهها این قاشق برنج تو راه تنفسیاش گیر کرد، و برنجها از دهانش درآمد و ریخت توی سینی. آنجا توی سینی غذا میدادند. برای ایرانیها قاشق هم میدادند. آن وقت #حاج_آقا_مصطفی اینها را فوری همش زد خودش، و گفت: بهبه، شفا شد، شفا شد. همه را #حاج_آقا_مصطفی هم زد. ما هاج واج مانده بودیم.
🔹یک جا دیگر هم نزدیک کربلا که رسیدیم، به همه زوارها چای میدادند، #شب_اربعین بود. بعد از نوزدهم، آن وقت من و آقای محدث (باجناق آقای خاتم [یزدی]) زوارهایی که از مسیر آب [=از راه شط] میآمدند را شمارش کردیم، هر پنج دقیقه 450 نفر وارد میشدند. از جاهای دیگر هم میآمدند. اینها میخواهند این همه زوار را چای بدهند. آب را توی این دیگهای آش میجوشاندند و آب گرم را توی کتری میریختند و سینی سینی چای میبردند برای زوار.
🔸استکان را هم نمیتوانستند بشورند چون هر 5 دقیقه باید 700-600 تا چای بدهند. آن وقت ما پسندمان نبود؛ همه تویش چای خوردهاند، مریض و غیر مریض و... حاج آقا مصطفی گفت: بچهها بنشینید. آن استکانها را از ظهر تا حالا نشسته بودند. گفت این [استکان] چای به دهن 30 تا 40 تا زوار رسیده است؛ شفای شفا است. #حاج_آقا_مصطفی خودش هم یکی برداشت خورد، بعدش هم ما همه خوردیم. وقتی من دیدم ایشان خورد دیگر بعدش ما هم خوردیم. خودش هم پیاده از نجف میآمد کربلا.
منبع: مصاحبه با حجت الاسلام والمسلمین سیدعلیرضا حیدری یزدی، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره53، پاییز1396.
#مجتهد_شهید
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db