توطئههای بیپایان ارتجاع نجف
نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/88
🔹 #ارتجاع_نجف تنها به منع استفاده از حوزه درس امام بسنده نكرد بلكه كوشيد او را در نجف از هر نظر و از هر طرف منزوى و محدود كند، از اين رو تمام نيروى خود را به كار گرفت تا هرگونه رابطه افراد حوزه نجف و #مردم_عراق را با منزل امام و با برادران مبارزى كه از ايران متوارى بودند و راه امام را دنبال مىكردند، قطع كند. با شايعهسازى، دروغپردازى و با نسبتهاى ناروا به امام از قبيل: #چپگرايى، #كمونيستى، #انگليسى و... كوشيدند امام را در ميان حوزه و جامعه عراق بدنام و لكهدار كنند و از رسيدن صداى زندگىساز، بيداركننده و حماسهآفرين او به گوش تودههاى محروم و مستضعف عراق و ديگر كشورهاى عربى جلوگيرى به عمل آورند.
🔸ارتجاع نجف كه جز تنگنظرى و انحراف حركتهاى اصيل و مثبت در آن حوزه، كارى نداشت مىانديشيد اگر امام را از نمازگزاردن بر مردهاى بازدارد يا مثلاً از برگزارى مجلس ترحيم از طرف امام در رده به اصطلاح #مراجع_نجف جلوگيرى به عمل آورد و او را در رديف طراز دومها قرار دهد و يا آنكه مردم را از شركت در نماز جماعت و درس او باز دارد، مىتواند انقلاب ايران را به شكست بكشاند و شاه و امريكا را از سقوط و تباهى در ايران نجات بخشد.
🔹امام در برابر اين حركات كودكانه و در حقيقت مذبوحانه به مصداق و اذا « مرّوا باللغو مرّوا كراماً » بىتفاوت، آرام و بىاعتنا مىگذشت و با توكل به خداوند بزرگ و با تكيه بر ملت وفادار خويش، با تاكتيکهاى سياسى و انقلابى در راه بيدارى تودهها گام برمىداشت. چشم به دور دستى روشن و نويدبخش داشت. بر آن بود كه با سلسله برنامهها، روشنگرىها و به كار بستن تاكتيکهاى فرهنگى و سياسى، در حوزه علميه نجف، دگرگونى پديد آورد و با آگاه كردن مقامات روحانى، دست مرموز استعمار و عوامل آن را از آن حوزه كوتاه كند، ليكن براى رسيدن به اين آرمان مقدس، راه دراز و پرنشيب و فرازى در پيش بود و تحمل رنجها، دشوارىها و ناملايماتى را لازم داشت، كه امام دلاورانه و قهرمانانه آن را پذيرفت و نزديک 15 سال سختترين و توانفرساترين دوران زندگى خويش را در جوّ آلوده و اختناق آور نجف، با بردبارى و پايدارى پشت سر گذاشت و بر آرمان مقدس خويش پاى فشرد... هرچند زيست اجبارى امام به مدت 15 سال در نجف، ضربهاى بزرگ بود كه بر پيكر نهضت اسلامى ايران وارد آمد و به وجود آمدن انقلاب و جهانى شدن آن را به تأخير انداخت و راه امام را براى رسيدن به سرمنزل مقصود در كوتاهمدت سد كرد.
🔸ديرى نپاييد كه جوّ مسموم و آلودهاى در عراق عليه امام به وجود آمد، تبليغات زهرآگين و ناجوانمردانه روحانىنماها و دستپروردههاى استعمار توانست افكار مردم عراق را عليه او بشوراند و اذهان را نسبت به او مشوب كند و از طرفى تلاش فراوان به عمل آمد تا در ميان آنان كه
او را نمىشناختند، شناخته نشود و حقيقت روحانى او براى تودههاى محروم و ستمديده عراق آشكار نگردد و اين بزرگترين ضربهاى بود كه به ملت عرب و بويژه مردم عراق وارد آمد. ابرمردى كه مىتوانست با شناساندن اسلام واقعى به ملت عرب و تودههاى مستضعف جهان، نهضت
ايرانى را جهانى سازد و راه تاخت و تاز را بر ابرقدرتهاى جهانخوار ببندد، به سبب كارشكنىها، شايعهپراكنىها و جوسازىهاى استعمار به انزوا كشيده شد و تا حدودى در عراق غريب و تنها ماند و تا روز آخر كه در سرزمين عراق مىزيست، هرگز نتوانست اين تنهايى را از ميان ببرد و
ضربهاى را كه در اين سرزمين، استعمار بر او وارد كرد جبران كند.(نهضت امام خمینی، ج2، صص258-256)
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
گریز امام خمینی از منصب مرجعیت
نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/115
🔹روز سهشنبه 12 خردادماه 1349 (27 ربيعالاول 1390) حاج #سيدمحسن_حكيم در يكى از بيمارستانهاى بغداد چشم از جهان فرو بست و جهان تشيع را عزادار ساخت.
🔸نكتهاى را كه بايد خاطرنشان كنم آنكه به دنبال بسترى شدن او در بيمارستان بغداد، علما و روحانيان عالىمقام نجف يكى پس از ديگرى به بغداد رفته از او عيادت كردند، ليكن هرچه به امام پيشنهاد شد و روى آن اصرار و پافشارى به عمل آمد كه به بغداد برود و از او عيادت كند، نپذيرفت.
🔹به امام گفتند: #مراجع_نجف به #بغداد رفته از آقاى حكيم عيادت كردند، خوب است شما هم چنين كنيد. در پاسخ فرمود: «آقايان مراجع به عيادت ايشان رفته و مىروند، به منِ طلبه چه ربطى دارد».؛ البته امام از آقاى حكيم در نجف پيش از انتقال او به بيمارستان بغداد عيادت كرده بود.
🔸امام از هرگونه حركتى كه شائبه آيندهسازى براى خويشتن داشته باشد سخت گريزان بود و از اين رو نمىخواست كارى را كه علماى طراز اول نجف انجام دادهاند، تقليد كند و از اين راه، خود را در رديف آنان قراردهد و اين از روح خداجويى، سلوک عرفانى و تهذيب نفس امام ريشه مىگيرد، چنانكه در شب سهشنبه 12 خرداد ماه 49 وقتى خبر درگذشت حكيم به نجف رسيد، بنا به گفته آقاى حاج شيخ #عبدالعلى_قرهى، امام آن شب را نخوابيد و شب را به دعا و تفكر گذراند و صبحگاهان پس از اداى نماز، نامبرده را به حضور طلبيد و فرمود: به دوستانم بگوييد من راضى نيستم در اين كشمكشهايى كه در سطح حوزهها بروز خواهد كرد، وارد شوند و به نفع من بخواهند كارى انجام دهند.(نهضت امام خمینی، ج2، ص793)
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db