eitaa logo
شــهرِکـتـʙᴏᴏᴋ ᴄɪᴛʏــاب
3.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
334 ویدیو
510 فایل
┄┅✧﷽✧┅┄ °تو بگو من گوش میدم(: @Nashenas_ketab_baz °اینجا را بِکاوید✆: @tablighatbookcity 4k••••🚎•3k °مطآلب کانآل‌را کپی‌نکنید✐خدآونـد فـوروآرد را آفرید
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جوری که بقیه کتاب میخونن😌☕️ vs جوری که من کتاب میخونم😂✌️🏻 جزو کدوم دسته‌ای؟
بهترین لحظات در زمان خواندن، همان لحظاتی است که تو با چیزی آشنا برخورد می‌کنی؛ یک فکر، یک احساس یا نوعی نگاه که تا آن زمان فکر می‌کردی فقط منحصر و متعلق به خود تو بوده است. اکنون جایی دیگر و از زبان شخصی دیگر با آن رو‌به‌رو می‌شوی. شخصی که هرگز او را ملاقات نکرده‌ای. شخصی که حتی شاید مدت‌ها پیش مرده باشد. درست مانند آن‌که دستی بیرون می‌آید و دست‌های شما را می‌گیرد ✍🏻آلن بنت نمایش نامه نویس و هنرپیشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ژانر: کتاب دایی جان ناپلون My Uncle Napoleon رمانی در قالب طنز است که در سال 1349 چاپ شده است. این کتاب به هشت زبان دنیا ترجمه شده است و ژانر کتاب تلفیقی از ژانر اجتماعی، بلوغ و طنز است. رمان دایی‌ جان ناپلئون نتیجه‌ی تلفیق داستان عشق ناکام نویسنده با ماجراهای خانوادگی او است. روایت پسری عاشق پیشه به نام سعید است که عاشق دختر دایی‌اش لیلی می‌شود. خانواده‌ی سعید همراه با خانواده دایی‌ جان و چند خانواده‌ی دیگر در باغی بزرگ و چند عمارتی زندگی می‌کنند. ایرج پزشکزاد نویسنده کتاب می‌گوید باغی که داستان در آن روایت می‌شود الهام گرفته شده از باغی است که پزشکزاد کودکی‌اش را در آن گذرانده است. باغی که ارث مادری‌اش بوده و همراه خاله‌ها و دایی‌هایش در آن زندگی می‌کردند. این کتاب ابتدا در سال 1350 به صورت پاورقی در مجله‌ی فردوسی چاپ شد. پزشکزاد در آن سال‌ها، بخش‌های دایی‌ جان ناپلئون را با نام مستعار «الف. پ. آشنا» چاپ می‌کرد. کتاب دایی جان ناپلئون آن‌قدر محبوب شد که زمان انتشارش در سال 1352 بلافاصله به چاپ سوم رسید. این رمان با قلمی طنز یک داستان عاشقانه را روایت می‌کند و با قلمی نقاد جامعه‌ی ایران را نقد می‌کند. پزشکزاد درون مایه‌ی اصلی کتاب را «رویارویی طبقه‌ی قدیمی و الگوهای ملی جامعه با جوانان تحصیل‌کرده» می‌داند. 📚» ᴊᴏɪɴɪɴɢ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴᴇʟ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
   ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ     ⌲    ˡᶦᵏᵉ  ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ    ˢᵃᵛᵉ     ˢʰᵃʳᵉ‌
یه قـ🍕ـاچ کتـٰاب؛ هيچ وقت نبايد فكر كنيم كارمان با زندگی تمام است؛ چون درست زمانی كه احساس می‌كنيم به خطوط آخر قصه‌مان رسيده‌ايم، دست سرنوشت كتاب عمرمان را ورق می‌زند و فصلی تازه پيش رويمان می‌گشايد... کتآبــ: آنشرلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چقدر من این روزها کافکا رو درو میکنم وقتی تو یکی از نامه‌هاش مینویسه: شب بخیر :)🚶🏻‍♂✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا